پاورپوینت فصل سوم 3 (روانکاوی کلاسیک فروید) کتاب نظریه های مشاوره و روان درمانی (نظریه،عمل،تحقیق) نویسنده کارول شاو آستاد و ترجمه فیروزبخت ,

فصل سوم 3 (روانکاوی کلاسیک فروید) کتاب نظریه های مشاوره و روان درمانی (نظریه،عمل،تحقیق) نویسنده کارول شاو آستاد و ترجمه فیروزبخت

در قالب ppt, و در 28 اسلاید وقابل ویرایش

فهرست مطالب
زیگموند فروید
روان پویایی
انرژی لیبیدویی و نیرو گذاری روانی
سطوح هشیاری
ساختار های شخصیت
مراحل روانی جنسی
مرحله دهانی
مرحله مقعدی
مرحله آلتی
مرحله نهفتگی
مرحله تناسلی
تثبیت
واپس رانی و مکانیسم های دفاعی
رایج ترین مکانیسم های دفاعی
انکار
جابجایی
فرافکنی
واکنش وارونه
ابطال
درون فکنی
دلیل تراشی
واپس روی
والایش
رفتار بهنجار و نابهنجار
شرایط سه گانه زیر،شروط شکل گیری رفتار نابهنجارند
انتقال و انتقال متقابل:
تحلیل رویا:
اجرای روانکاوی کلاسیک:
سنجش و تشخیص:
مذاکره در باب رابطه درمان بخش و طول درمان:
فنون درمانبخش
مسیر های تحقیقاتی روان کاوی کلاسیک:
مسائل تنوع
انتقاد های اصلی وارد بر روان کاوی کلاسیک:

فروید اولین کسی نبود که به مصارف پزشکی کوکایین به عنوان داروی بی حسی موضعی پی برده بود.همکارش اولین کسی بود که در سال 1884مصارف دارویی کوکایین را به جامعه پزشکی گزارش داده بود.فروید پس از اعتیاد دوستش ارنست فون فلایشل که براثر مصرف کوکایین های تجویزی او معتاد شد و بعدا به خاطر مصرف بیش از اندازه مرد،دیگر از مصرف کوکایین حمایت نکرد.
فروید در سال 1885 به مدت 4 ماه در موسسه سالتپتریته پاریس حضور یافت. او به شدت تحت تاثیر زان-مارتیر شارکو عصب شناس قرار گرفت که واکنش های تبدیلی هیستری را با هیپنوتیزم درمان می‌کرد.فروید همچنین علاقه زیادی به ضربه ،به عنوان مبنای فتار نابهنجار پیدا کردچون به مورد های دست اول سو رفتار دردوران کودکی برخورد کرد؛او بعدا از این اظلاعات در نظریه بحث برانگیز اغوا استفاده کرد.
مارتا برنایس و فروید در سال 1886 ازدواج کردند و تا زمان مرگ فروید در سال 1939 باهم ماندند.آنها شش فرزند داشتند.آنا کوچکترین دختر فروید،راه پدر را حوزه اندیشه و روانکاوانه را ادامه داد.
اگر چه فروید به عنون عصب شناس آموزش دیده بود ولی علاقه فکری،وی را به حوزه روان شناسی کشاند؛حتی وقتی با پزشکان سرشناسی کار می‌کرد که بر او تاثیر گذاشته بودند.

روان پویایی:

اساس روان کاوی کلاسیک فرویدی،روان پویایی است که شیوه شکل گیری،رشد و انطباق شخصیت را ترسیم می‌کند.پویایی تلویحا به این معنا است که نیرو یا انگیزه ای وجود دارد که موجب تعامل بخش های مختلف ذهن میشود.یان بخش ها یا باهم هماهنگ و یا در تضادد باهم کار می‌کنند.این نیرو ها از نظر فروید به طور کلی در تعارض با یکدیگرندو در سطوح متفاوتی ازآگاهی عمل می‌کنند.بنابراین شخصیت فرد-که از رفتار و حالت هیجانی تشکیل شده –محصول تاثیرات متقابل و تغییر تولزن دائمی انگیزه های هش یارانه و نا هشیارانه و ساختار های شخصیت است.هرگونه تغییر حاصل از روانکاوی ،نتیجه تغییر تعاملات روانپویشی مقاومت،دفاع ها و انتقال است.

انرژی لیبیدویی و نیرو گذاری روانی:

لیبیدو به معنای((من میل دارم))،انرژی شخصیتی است که سوخت تفکر،ادراک،حافظه،تجسم،میل جنسی و پرخاشگری را تامین می‌کند.لیبیدو به شخص انگیزه می‌دهد برای بقای خود دنبال آب و غذا بگردد و تولید مثل کند تا گونه او باقی بماند.همه انسان ها با ستعداد طبیعی یا ژنتیکی انرژی لیبیدویی به دنیا می‌آیندومقدار،در دسترس بودن و توزیع این استعداد طبیعی انرژی لیبیدویی است که ظرفیت های آنهارا شکل می‌دهد.کارکرد های شخصیت ،به سهم بندی و نحوه توزیع انرزی لیبیدویی بستگی دارد.لیبیدو با چسبیدن یا نیرو گذاری روی بخش های مختلف شخصیت ،به نواحی مسلط در سیر رشد و تحول انسان و به یک خاطره با محمل خاص در روان،ارژی می‌دهد.هر چقدر لیبیدوی بیشتری به یک محمل خاص چسبیده باشد،انرژی کمتری برای بخش های دیگر باقی می‌ماند.
فروید چند بار نگاهش به لیبیدو را اصلاح کرد.فروید در تبیین علت رفتار های خود مخرب مردم،لیبیدو را به اروس یا انرزی عشق و میل جنسی،و تاناتوس،غریزه خود تخریبی و مرگ تقسیم کرد.