پاورپوینت فصل سوم 3 ( مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت ) کتاب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مولف محمد داوودی و حسین کار آمد ,

پاورپوینت فصل سوم 3 ( مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت ) کتاب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مولف محمد داوودی و حسین کار آمد

در قالب ppt و در 35 اسلاید و قابل ویرایش

فهرست مطالب
اهداف یادگیری فصل
مقدمه
مبنای اول دو ساحتی بودن انسان
مینای دوم روحانی بودن حقیقت انسان
مبنای سوم جاودانگی انسان
مبنای چهارم برخورداری از اختیار و عقل و گرایشهای گوناگون
مینای پنجم برخورداری از فطرت الهی و سرشت مشترک همراه با تفاوتهای فردی
مبنای ششم برخورداری از مقام خلیفة اللهی
مبنای هفتم برخورداری از کرامت
مبنای هشتم برابری همه انسانها
مبنای نهم شکل گیری تدریجی هویت انسان
مبنای دهم چندوجهی بودن هویت انسان
مبنای یازدهم مواجه بودن با ضعفها و تهدیدها
مبنای دوازدهم نیاز به استعانت از خدا و انسانهای رشد یافته
خلاصه مطالب

اهداف یادگیری فصل
از فراگیر انتظار میرود که پس از مطالعه و یادگیری این فصل بتواند مبانی انسان شناختی را تعریف کرده ضرورت و اهمیت آن را تبیین کند.
مفهوم هر یک از مبانی انسان شناختی را توضیح داده مستندات دینی آن را مشخص کرده چگونگی استناد هر مبنا را توضیح دهد.
کاربردهای هر یک از مبانی انسان شناختی را در تعلیم و تربیت همراه با چگونگی استنتاجشان توضیح دهد.

مقدمه
در هر فلسفه تعلیم و تربیت مبانی انسان شناختی نقش مهمی در تدوین و تنظیم نظریه تربیتی ایفا می‌کنند؛ زیرا انسان موضوع تعلیم و تربیت است و این مبانی بیانگر تصور آن فلسفه تعلیم و تربیت از انسان است انسان شناسی اسلامی مجموعه گزاره هایی است که دیدگاه اسلام را در باره انسان در سطح کلی و فراگیر و جامع بیان می.کند مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت اسلامی نیز گزاره هایی از انسان شناسی اسلامی است که در ترسیم چارچوب کلی تعلیم و تربیت اسلامی نقش ایفا میکند در این فصل مهمترین مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت اسلامی را بررسی میکنیم

مبنای اول دوساحتی بودن انسان
برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد انسان تنها جسم نیست انسان نه موجودی منحصراً جسمانی است نه موجودی منحصراً روحانی؛ بلکه موجودی جسمانی روحانی است، هم ویژگی های موجودات مادی و عالم طبیعت را دارد هم ویژگیهای موجودات روحانی و عـالـم ماورای طبیعت را هم میلها و گرایشهای طبیعی و جسمانی در او فعال است، هم میل ها و گرایشهای روحانی و معنوی هم میل به خوردن و نوشیدن و جنس مخالف در او وجود دارد هم گرایش به خداوند و خیر و فضیلت هم تمایل به ثروت و مقام و جاه دارد هم گرایش به زیبایی و حقیقت و کمال در بعد جسمانی انسان هیچ شک و تردیدی نیست آنچه میتواند محل شک و تردید باشد بعد روحانی انسان است اما برای اثبات بعد روحانی انسان دلایل عقلی متعددی اقامه شده است مانند ثبات و وحدت «من» و «انسان معلق در هوا هر انسانی درک میکند که آنچه را از آن به «من» تعبیر میکند در طول عمر طولانی ،۶۰ ۷۰ یا ۹۰ ساله اش ثابت است.

«من» او در ۷۰ سالگی با وجود همه تغییرات و تحولات و حوادثی که از سر گذرانده همان «من» او در ۱۰ سالگی است و «من» او در ۱۰ سالگی همان «من» او در ۳ سالگی است. این در حالی است که جسم او در طول این سالها بارها به صورت کامل تغییر کرده است؛ زیرا تمام سلولهای بدنش در طول عمر او بارها به صورت کامل عوض شده است. این نشان میدهد که انسان چیزی غیر از جسم دارد که از آن به من تعبیر میشود و آن حقیقت انسان است همچنین کسی را تصور کنید که معلق در فضایی است که هوای آن بسیار آرام است. دمای آن هم نه خیلی سرد است نه خیلی گرم و نوری هم در آن وجود ندارد، در چنین حالتی شخص هیچ درکی از جسم خود ندارد چون هیچ محرکی بر جسم او وارد نمی‌شود با وجود این این شخص درکی از خود دارد که از آن به من تعبیر می.کند این نشان میدهد که انسان غیر از جسم بعد دیگری هم دارد که آن «من» اوست (داودی، ۱۳۹۳، ص۱۱۵)
افزون بر ادله عقلی برای اثبات بعد روحانی به برخی آیات هم میتوان استدلال کرد برای نمونه در سوره مؤمنون خداوند پس از بیان آفرینش انسان از گل و سپس از نطفه میفرماید «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً اخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (مؤمنون (۱۴)؛ آنگاه نطفه را به صورت علقه در آوردیم. پس آن علقه را به صورت مضغه گردانیدیم و آنگاه مضغه را استخوانهایی ساختیم، بعد استخوانها را با گوشتی پوشانیدیم آنگاه آفرینشی دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است».