پاورپوینت فصل ششم 6 (تاثیر الگوهای تحولی ناسازگار بر روابط صمیمی و خانوادگی) کتاب شناخت درمانی تحولی برای بزرگسالان جانت ام.زارب ترجمه حسن حمید پور ,

پاورپوینت فصل ششم 6 (تاثیر الگوهای تحولی ناسازگار بر روابط صمیمی و خانوادگی) کتاب شناخت درمانی تحولی برای بزرگسالان جانت ام.زارب ترجمه حسن حمید پور

در قالب ppt و در 24 اسلاید و قابل ویرایش

توضیحات داخل متن::

چالشهای طبیعی خانوادگی و زناشویی در گستره زندگی به تکالیف و چالشهای هنجارین خانوادگی و زناشویی در پیشینه پژوهشی رویکرد تحولی، زیاد پرداخته شده است. چالشهایی که امروزه زوجین با آنها درگیر هستند نمایانگر تغییرات چند دهه اخیر در الگوهای خانوادگی به شمار می‌روند. امروزه فاصله بین بلوغ جنسی و ازدواج افزایش یافته است. روابط دختر و پسر نسبت به گذشته آزادتر شده است و تجارب موفق و ناموفق نوجوانان و جوانان در این حوزه افزایش یافته است. نقش زنان تغییر کرده است و در بسیاری از خانواده های امروزی، زنان نیز در جنبه های اقتصادی خانواده مشارکتی فعال دارند. این امر حاصل تغییر در تعریف نقش ها است.
مراجعان ممکن است سالها درگیر روابط ناخوشایند و دردسر آفرین باشند. آنها ممکن است به خاطر الگوهای رفتار مخرب ،همسرشان تعارضهای زناشویی پایان ناپذیر، رابطه بی معنا و ناتوانی برای رابطه مؤثر با همسر دچار اشتغال ذهنی شوند. برخی از آنها تصمیم میگیرند به این روابط ادامه بدهند هر چند با استرسهای زیادی مواجه میشوند و گاهی اوقات این روابط غیر قابل تحمل می.شوند گاهی اوقات آنها میگویند نمی‌توانند خودشان را از دام این روابط رها کنند و به شدت افسرده شده اند ،اغلب جنبه های مثبت این روابط دوام چندانی ندارد ارزیابی مجدد این رابطه بعد از چندین سال ممکن است آنها را به سمت درمان ترغیب کند. چه بسا مراجعان درباره تغییر همسرشان انتظارات بلند پروازانه ای دارند و بسیاری از آنها از وضعیت زناشویی ،خود ناراضی هستند و در عین حال که به نقش خودشان در ایجاد چنین رابطه ای خیلی واقف نیستند.

بیشتر زوجین علاوه بر تداوم رابطه رضایت بخش ،زناشویی، با تکالیف چالش آفرین تربیت فرزندان نیز روبرو میشوند زوجین باید در زمینۀ تربیت فرزند مسایل مالی و مسئولیت های خانه با یکدیگر تشریک مساعی داشته باشند زوجین در سیر زندگی بایستی در مراحل مختلف رشد و تحول فرزندان خود در کنار آنها باشند. برخی از زوجین نیز با مشکل کاهش احتمال بارداری روبرو میشوند و باید با این مشکل به نحوی کنار بیایند. برخی از والدین نیز ممکن است عمیقاً تحت تاثیر از دست دادن فرزندان خود قرار بگیرند. اصطلاح سندرم آشیانه خالی به طور کلی به فرآیندی اشاره دارد که والدین پس از رفتن آخرین فرزند از خانواده باید با از دست دادن نقش پدری و مادری خود کنار بیایند. برخی از والدین که هویت خود را بر ایفای نقش پدری یا مادری بنا کرده اند، ممکن است تشکیل زندگی مستقل آخرین فرزند باعث احساس جانگذاز فقدان در آنها شود و بلافاصله باید برای کنار آمدن این جدایی روان شناختی و پرکردن وقت اضافی خود تصمیم گیری کنند. پس از این که فرزندان بزرگ میشوند و زندگی مستقلی تشکیل میدهند، والدین میدانند که به مراحل آخر زندگی خود رسیده اند و دیر یا زود از این دنیا رخت بر می‌بندند.
تنش های شدید زناشویی مثل خیانت به همسر طلاق یا چالشهای فرزندپروری در برخی خانواده ها ممکن است تسریع کننده بحرانهای نیمه راه زندگی باشند. خیانت زوجین به یکدیگر باعث خشم یا احساس گناه میشود. برخی از زوجین که دست به خیانت می‌زنند ممکن است تا سالهای سال تحت تأثیرات منفی این واقعه قرار بگیرند. اصطلاح بحران نیمه راه زندگی به طور کلی به ارزیابی مجدد تکالیف قبلی و اصلاح ساختار فعلی زندگی اشاره دارد.

افراد به ارزیابی زندگی فعلی خود می‌پردازند، دقت می‌کنند که زندگی را چگونه گذرانده اند، در پی اصلاح جنبه های منفی زندگی فعلی هستند و برای آینده طرح و نقشه میریزند. شک و تردید در طی گذارهای نیمه راه ،زندگی، خیلی رواج دارد. ممکن است زوجین فکر کنند در گذر از سختیهای زندگی چه مشقت ها که تحمل کرده اند و چقدر برای شکل دادن به زندگی اولیه خود رنج کشیده.اند سنجش دوباره نیمه راه زندگی فرآیندی دردناک و طاقت فرساست چون باید تصمیم بگیرند و اولویتهای خود را تعیین کنند و لازمه این کار کنار گذاشتن برخی از جنبه های زندگی و حفظ برخی از وضعیتهای فعلی است. مردان و زنانی که بحرانهای نیمه راه زندگی را با موفقیت پشت سر می‌گذارند می‌توانند به برخی از فقدانهای زندگی خود معنا ببخشند و به صمیمت هیجانی بیشتری دست یابند و برای دستیابی به زندگی رضایت بخش اواخر بزرگسالی، امکانات خود را محک بزنند. برخی از افراد ممکن است ساختار فعلی زندگی را تاب نیاورند و همسر خود را تنها بگذارند. برخی نیز ممکن است در بین توقعات ناسازگار خانواده و شغل درمانده شوند و تصمیم بگیرند که وقت کمتری در حوزه کاری صرف کنند و بیشتر به زندگی خانوادگی بپردازند.

ما در این فصل به کاربرد رویکرد شناخت درمانی تحولی در حل و فصل مشکلاتی می‌پردازیم که بسیاری از درمانگران با آنها روبرو میشوند مثل:
+مشکل در ایجاد رابطه صمیمی با همسر
+مشکل در انتخاب همسر مناسب
+مشکل در تداوم رابطه صمیمی با همسر
+مشکل در پایان دادن به رابطه ناخوشایند با همسر
+مشکل در ایفای نقش فرزند پروری