پاورپوینت فصل چهارم 4 (عوام فریبی فاشیسم سرمایه داری «سرمایه ستیز ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی ,

پاورپوینت فصل چهارم 4 (عوام فریبی فاشیسم سرمایه داری «سرمایه ستیز ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی

در قالب pptx و در 21 اسلاید و قابل ویرایش

توضیحات

راز ورزی کافی نیست هیچ شکمی را سیر نمیکند همه ی افراد تشکیل دهنده ی گروه های فاشیستی به یکسان متعصب نیستند و حتی متعصب ترینشان منافع مادیشان را فراموش نمیکند نگرانی برای این منافع در ضمیر ناخودآگاهشان نهفته است. فاشیسم باید هم چنین درمانی عملی برای بیماریهایی که از آن در رنجند مطرح کند تا بتواند آنان را اغفال کرده، شور و شوقشان را همچنان حفظ کند گرچه باید در خدمت و مزدوری سرمایه داری - و این همان چیزی است که فاشیسم را از پایه از حزبهای بورژوایی سنتی متفاوت میکند - نمایش سرمایه ستیزی بدهد. اگر این سرمایه ستیزی را از کمی نزدیک تر ببینیم به کلی با سرمایه ستیزی سوسیالیسم متفاوت است؛ در حقیقت در سرشتش خرده بورژوایی است پس فاشیسم با یک تیر دو نشان میزند: از سویی با ترجمان صادقانه ی واپس گرایانه ترین آرزوهای طبقه ی میانی چاپلوسی آن را میکند و از سویی دیگر توده های کارگری را به ویژه آنان که فاقد آگاهی طبقاتیند (بخش ۲) با سرمایه ستیزی آرمانگرایانه و بیزیانی که سبب روی گردانی آنها از سوسیالیسم اصیل میشود تغذیه میکند. اما این شاه کلید عوام فریبی ها همه را راضی نمیکند بنابراین فاشیسم مجبور است تا به زبانی رادیکال تر سخن بگوید بدون پیچیدگی و قابل فهم برای کارگران و دهقانان خرده پای تشنه‌ی زمین.
در ایتالیا
بسی پیش از جنگ سندیکالیستهای مکتب سورل -که بعدها فاشیست شد-سندیکالیسم انقلابی شان را به ناسیونالیسمی که به طور قطع در حال پیشرفت بــود چسباندند. روسونی کشف کرده که «سرنوشت کارگران ایتالیا از سرنوشت ملت ایتالیا جدا نیست.» لابریولا خواستار حق ایتالیا در بخت آزمایی برای راهنمایی جنگ صلیبی در برابر اروپای پلوتوکرات شد. سندیکالیست ها و ملی گراها در اعلام کردن ایتالیا به عنوان پرولتاریای بزرگ به یکدیگر پیوستند. موسولینی در نوشته هایشان کاوش میکرد از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ مدام تکرار میکرد که جنگ باید رضایت اجتماعی پدید آورد.» و بعدها گفت که میثاق ملتها تنها گونه ای مقررات ایمنی ملتهای موفق در برابر ملتهای پرولتر است. روکو وزیر گفت: «نه تنها مشکل داخلی بلکه مشکل بین المللی توزیع ثروت وجود دارد» و ملتهای فقیر را در برابر ملت های غنی قرار میدهد «پرولتر ایتالیایی در مقایسه با ملتهای رقیب از شرایط نامناسب مردم کشورش بیشتر رنج میبرد تا از آز یا طمع کارفرمایانش.» بنابراین برای بهبود شرایط توده های ایتالیایی نخست لازم است تا شرایط بین المللی ملت پرولتاریا» را بهبود بخشیم.

در آلمان
درکسلربنیانگذار حزب ناسیونال سوسیالیست در سال ۱۹۱۹ بیان داشت آلمان از هم گسیخته قربانی از قدرتهای غربی است. مولر وان دن بروک بـا بـیـان اصل ملت پرولتری نوشت: اگر عدالت سابقه داری برای ملتها وجود نداشته باشد سوسیالیسم نمیتواند به بشر عدالت ارزانی دارد کارگران آلمانی باید بدانند که هرگز پیش از این چون امروز برده ی سرمایه داری خارجی نبوده اند نبردی که پرولتاریا به عنوان مظلوم ترین بخش یک ملت ستمدیده در راه آزادی انجام میدهد جنگی داخلی است که علیه خودمان نیست بلکه در برابر بورژوازی جهانی است اما این گرگور اشتراسر بود که تبلیغاتچی شاخص و خستگی ناپذیر این تلفیق شد صنعت و اقتصاد آلمان در دستان سرمایهی مالی بین المللی به معنای پایان تمام امکانات آزادی اجتماعی است؛ پایان تمام رؤیاهای آلمان سوسیالیستی... ما آلمانیهای جوان نسل ،جنگ انقلابیهای ناسیونال سوسیالیست و سوسیالیست های پرشور علیه سرمایه داری و امپریالیسم تجسم یافته در پیمان ورسای پیکار می‌کنیم... ما ناسیونال سوسیالیستها با دوراندیشی دریافته ایم که میان آزادی ملی مردم و آزادسازی اقتصادی طبقه ی کارگر آلمان ارتباط وجود دارد. ما سوسیالیسم آلمانی را پدید خواهیم آورد کـه تـا زمان آزادی آلمان به طول خواهد انجامید!» گوبلز این را در قاعده ای عجیب خلاصه می‌کند: «هدف سوسیالیست آلمانی چیست؟ میخواهد که آینده ی آلمان، هیچ پرولتری نداشته باشد. هدف ناسیونالیست آلمانی چیست؟ میخواهد که در آینده ی آلمان دیگر پرولتاریای جهانی وجود نداشته باشد ناسیونال سوسیالیسم چیزی نیست جز تلفیق این دو مفهوم. »
آیا همچنان بدل کردن سرمایه ستیزی توده ها به چیزی دیگر ممکن خواهد بود؟ دومین سپر بلای فاشیسم -در شرایط دلخواه - یهودیها بودند.