مقاله و مبانی نظری فرار و تعریف فرار
در قالب word و در 88 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
تعريف فرار
(عوامل موثر در فرار):
اقسام فرار:
نظريه هاي مختلف شناخت رفتار
نظريه يادگيري:
نظريه رواني تربيتي:
وضعيت فرهنگي خانواده:
روابط عاطفي در خانواده
کثرت اولاد
سطح تحصيلات والدين
مهاجرت:
روابط دختر و پسر
رشد هويت جنسي
تحقيقات انجام شده
منابع فارسي
تعريف فرار
فرار به فرانسه Evasion و به انگليسي Runaway گفته مي شود، عبارت است از شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت و شرايط نامطلوب و يافتن اوقات فراغت بيشتر، اين فرار گاهي به اين علت است که شرايط سخت زندگي اجازه اطلاق موجود انساني را به کسي نمي دهد و براساس طبقه بندي DSMIII، فرار جز اختلالات رفتاري شديد محسوب مي شود نه به دليل ماهيت آن، بلکه به دليل فراهم آوردن مسائل و مشکلات فراواني که براي فرد و اجتماع به دنبال دارد، قابل توجه مي گردد (فرجاد، 1370). لوئلاکول اظهار مي دارد که: ميل به رهايي از قيد و بند خانواده که نوجوان در طلب آن است، ممکن است به فرار از قيود سرپرستي و نظارت پدر و مادر منجر گرديد. ژاک پورساک فرار را مکانيسمي در جهت يافتن محل اثبات وجود مي داند که در خانه چنين فرصتي را نيافته است. (سعيدي به نقل از رضوي، 1365). پاره اي از افراد در مواجهه با موقعيت هاي ناراحت کننده و شکست زا آسانترين راه را که عقب نشيني يا فرار است انتخاب مي کنند (نوابي نژاد، 1371).
فرار بخشي از رفتارهاي ناسازگارانه است که کودکان ونوجوانان مرتکب مي شوند و فرد به دلايلي از مدرسه يا محيط زندگي طبيعي خود فرار ميکند. چنين رفتارهايي مقدمه اقدام به رفتارهاي بزهکارانه بعدي محسوب مي شود. کودکان فراري گروهي از کودکان هستند که به دليل سوء استفاده بدني و رواني پدر و يا نامادري از خانه فرار مي کنند. و فرار آنان غالباً در پي طلاق، مرگ و ازدواج يکي از والدين است. اين کودکان ارتباط خود را به طور کامل با خانواده خويش قطع مي کنند.
(عوامل موثر در فرار):
عوامل ذيل ممکن است در اقدام به فرار کودکان و نوجوانان دخيل باشد:
1- وجود شرايط تنبيه و اذيت و آزار والدين يا افرادي که مسئوليت نگهداري آنها را به عهده دارند د راين وضعيت فرد قادر به عمل شرايط مذکور نبوده در نتيجه تنها راه نجات خود را در فرار جستجو ميکند.
2- فرار به خاطر انتقام گرفتن از يک فرد يا خانواده.
3- تحقيقات نشان داده است که بسياري از کودکان و نوجوانان که اقدام به فرار مي کنند کساني هستند که خانواده هاي آنها از هم گسيخته است و به علاوه وجود خواهران يا برادران بزهکار نيز موجب فرار کودکان کوچکتر مي گردد.
4- فرار از مدرسه و خانه ممکن است ناشي از ترس بيش از حد مدرسه باشد و اين موضوع زماني تشديد مي شود که فضاي مدرسه بيش از حد نامساعد و ناراحت کننده باشد.
5- غيبتها و تاخيرهاي مکرر در مدرسه، مردود شدن و همچنين وجود برنامه هاي تحصيلي نامناسب موجبات فرار دانش آموزان را فراهم ميکند.
6- عدم آگاهي از مهارت هاي زندگي مثل مهارت حل مسئله.
7- تعلق داشتن به خانواده کم درآمد و فقير.
8- تعلق داشتن به خانواده هاي پر اولاد و عدم دريافت کمبود توجه به اندازه کافي.
9- وجود تبعيض در محيط زندگي.
10- پايين بودن سطح فرهنگ خانواده.
11- گريز از آداب و فرهنگ عامه مردم.
12- ترس، خجالت و عدم اعتماد بنفس.
13- عقب ماندگيهاي ذهني و مشکلات جسمي.
اقسام فرار:
فرار اقسام مختلفي دارد. از جمله فرار صرعي، فرار هيستريک، فرار فراموشي و فرار معمولي. در فرار صرعي بيمار ممکن است دست به جنايت يا قتل بزند و بعداً تمام آنها را فراموش کند، اما در فرار عادي فرد کاملاً بر فعاليت هاي خود چه قبل و چه بعد از فرار آگاهي دارد (بيرجندي، 1346).
ميل به فرار زير بار فشارهاي خانوادگي و اجتماعي و پناه بردن به محيطي که نيازها و تمنيات نوجوانان در آن بهتر صورت پذيرد و مورد توجه قرار گيرد، هميشه در فکر وجود دارد در اين دوره تمايل به عضويت در گروه هاي اجتماعي به اوج خودي مي رسد (زاندوشستروم، ترجمه شاپوريان، 1356).
براساس گزارش سازمان بهداشت جهاني، سالانه بيش از يک ميليون نوجوان از خانه فرار مي کنند که 74% آنهادختر و 26% پسر هستند و اين رقم در طول 4 سال گذشته افزايش قابل توجهي دارد، در جامعه ما نيز فرار کودکان و نوجوانان يکي از معضلات اجتماعي مهم است و از آسيب هاي جدي به خانواده و جامعه مي باشد. ترک منزل بدون اطلاع والدين، حتي اگر با هيچ جرم ديگري از قبيل سرقت، روابط پنهاني با جنس مخالف و … همراه نباشد نوعي جرم محسوب مي شود. در همين فرارهاي اوليه است که فرد به خاطر رفع نيازهاي اوليه خود و با گذراندن وقت به اعمال ناهنجار ديگر از قبيل دزدي و ولگردي رو مي آورد. از همه مهمتر محيط و شرايط کوچه و خيابان است. افراد همانند، يکديگر را پيدا مي کنند و به تشکيل گروه و باندهاي اوليه بزهکاري مبادرت مي ورزند. در صورتي که اين قبيل افراد به موقع شناسايي نشوند و به زندگي طبيعي باز نگردند منجر به تشکيل باندهاي مخرب و بزهکار مي گردد.
هرگاه فرايند رشد و تکامل فرد را از کودکي مورد بررسي قرار دهيم نحوه پيدايش رفتار بهنجار و نابهنجار تا حدودي قابل شناخت است.
نظريه هاي مختلف شناخت رفتار
نظريه يادگيري:
به نظر واتسون (1963) رشد فرايندي پيوسته است و تا پايان عمر ادامه دارد. رفتارهاي نابهنجار مانند ساير رفتارها به کودک مي رسد و يادگيري اساس رفتار است و در اين زمينه تجربيات پاولوف، ثورانديک و مطالعات آلبرت باندورا (1997) در مورد يادگيري پرخاشگري از والدين تاکيدي بر نظريه يادگيري- اجتماعي است.از نظر روان شناسي يادگيري نگرش ها به شيوه هاي مختلفي ايجاد مي شود. نگرش ممکن است بر اساس فرايند شرطي شدن آموخته شود، بسياري از کودکان در فرايند يادگيري شرطي، نسبت به برخي از امور پيش از آن که معنا و مفهوم آن را درک کنند، نگرش مثبت يا منفي پيدا مي کنند. علاوه بر فرايند شرطي شدن از طريق يادگيري اجتماعي و سرمشق گيري نيز، بسياري از نگرش ها توسط کودکان آموخته مي شود. کودکان از راه مشاهده رفتار ديگران، نگرش هاي آنان را ياد مي گيرند. راسنه هاي گروهي مانند نشريات صدا و سيما نيز در شکل گيري نگرش مثبت و يا منفي در کودکان نقش اساسي دارد. شريفي (1371) درباره شکل گيري نگرش ها در کودکان و نوجوانان مي نويسد: هيچ کودکي متدين و معتقد به اصول اخلاقي، آزاد انديش، متعصب، بزهکار، رياکار و … متولد نمي شود. کودک نگرش ها را در طول زمان و در مراحل رشد و تربيت ياد مي گيرد.
فرار از نظر روانکاوي:
روانکاوان عقيده دارند فرار نشانه پناه بردن به چيز ديگر است، کودک در حقيقت به دنبال مهر و محبت مي رود. به عبارت ديگر فرار، گريزي از کشمکش ها و عوامل هيجان آور است (ميلاني فر 1374).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643