مقاله و مبانی نظری نظریه های تعارضات زناشویی و خانوادگی
در قالب word ودر 48 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
مبانی نظری
1-2-2- تعارض زناشويي
2-2-2-تعارض زناشويي
حل مسئله
3-2-2-نظريات سبب شناسي تعارض زناشويي
1-3-2-2- رويکرد روان پويايي (روان تحليلي)
2-3-2-2-رويکرد رفتاري- شناختي
3-3-2-2-نظريه مبادله اجتماعي
4-3-2-2-نظريه ارتباطي
4-2-2-انواع تعارضات خانوادگی
الف : تعارضات زناشویی
ب: تعارضات والدین با فرزندان
5-2-2-تاثیر تعارضات خانوادگی بر روابط زناشویی
6-2-2-تاثیر تعارضات خانوادگی بر روابط والدین با فرزندان
اهمیت آموزش مهارت های ارتباطی به زوجین و تاثیر مثبت آن بر کاهش تعارضات زناشویی :
5-2-پیشینه پژوهش
منابع
وقتي زوجين به طور پيوسته دچار مشکل مي شوند ميتوان آنها را در چند علّت رديابي کرد. تعارض زماني به وجود مي آيد که زوجين به دليل همکاري و تصميمات مشترکي که مي گيرند درجات مختلفي از استقلال و همبستگي را نشان ميدهند که اين تفاوت ها را مي توان روي يک پيوستار از تعارض خفيف تا تعارض کامل طبقه بندي کرد (لانگ، 2008). از نظر گلاسر (2000، به نقل از قرباني، 1384)تعارض زناشويي ناشي از ناهماهنگي زن و شوهر در نوع نيازها و روش ارضاي آن، خودمحوري، اختلاف در خواسته ها، طرحواره هاي رفتاري و رفتار غير مسئولانه نسبت به ارتباط زناشويي و ازدواج است (گلاسر،2000؛ فرحبخش، 1383). يکي ديگر از اين عوامل مهم، مبهم و نارسا بودن ارتباطات به صورت غير مستقيم است. در خانواده هاي آشفته اصولاً ارتباطات غير کلامي به شکل کاملاً منفي احساس و ابراز مي شود (موسوي، 1389). همچنين از مهمترين مسائلي که زوجين با آن دست به گريبان هستند عدم آشنايي کافي از همديگر است که بلافاصله بعد از زندگي مشترک بروز پيدا ميکند (بريچلر، 2011).
تعاریف متعدد برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است.درمانگران سیستمی تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری میدانند (براتی، ۱۳8۵)
از نظر وایل (2007)کنش و واکنش دو فرد که قادر نیستند منظور خود را تفهیم نمایند، تعارض یا تنازع نامیده میشود.
کلینیکه (2003، نقل از والیپور1389) معتقد است اختلاف در روابط نزدیک وقتی بوجود میآید که نزدیکان کارهایی انجام دهند که ما دوست نداریم یا از انجام کارهایی امتناع ورزند که دوست داریم.
هالفورد (2011) ضمن بحثي درمورد آشفتگي روابط زناشويي به گزارش نارضايتي مهم و مداوم در رابطه توسط حداقل يکي از زوجين اشاره مينمايد. در اينجا منظور از اصطلاح «مهم» تأثير اين موضوع بر کارکرد همسر و منظور از «مداوم» اشاره به اختلافات دائمي ميباشد. به نظر کاهن (2002، به نقل از مارکمن، 2008 هرجا عدم توافق، تفاوت يا ناسازگاري بين همسران وجود داشته باشد تعارض به وجود ميآيد. فاورز و السون (2009) نيز زوجين متعارض را ناراضي از عادات و شخصيت همسر و داراي مشکل ارتباطي در حوزههاي گوناگون ميدانند.
در مورد تعارض دو دیدگاه متداول وجود دارد و هرکدام از جنبهای به آن میپردازند.دیدگاه سنتی که نظریهای غالب است تعارض را موجب افت و تخریب و مسبب بحران میداند و بر پیامدهای مخرب و معایب آن تمرکز دارد؛بنابراین جهتگیری این دیدگاه درمان و حل سریع تعارض میباشد.از طرف دیگر، دیدگاه تعاملی اختلاف ادراک و نظرات مختلف و عدم توافق در تصمیمات را موجب بهبود و رشد و رفع نقایص و عامل پویای و تحرک میداند(بهارستان، ۱۳۸۳)
تعارض زناشویی با پدیده خشونت نیز مرتبط است. حدود یک چهارم ازدواجها حداقل در یک مقطع با تهاجم فیزیکی بینفردی روبرو میشوند، خشونت تقریبا همیشه با آشفتگی رابطه ارتباط دارد.
تقریبا سهچهارم زوجهای درمانده که برای درمان مراجعه میکنند، خشونت یک همسر نسبت به دیگری را در یک سال اخیر گزارش میکنند(اولیری، 2001، به نقل از هالفورد، 2008).این خشونت غالب اوقات به صورت پرتاب اشیاء، هل دادن، سیلی زدن یا پرتاب کردن میباشد. میزان خشونت اوایل رابطه یکی از پیشبینی کنندههای مهم شکست در ازدواج است(هالفورد، 2008).
تعارض در روابط زناشویی بر کل رابطه نیز تأثیر دارد.پژوهش نشان میدهد زوچین متعارض کمترین میزان رضایتمندی از ازدواج و بیشترین احتمال طلاق را نشان میدهند (فاورزوالسون، 2007).
در ایران نیز از هر ۱۰۰۰ ازدواج حداقل ۱۷۴ مورد آن با رضایت از رابطه، اسنادهای بوجود آمده و استحکام رابطه مرتبط است. بنابراین تعارض از جمله مهمترین مباحث در مطالعه ارتباط بینفردی و روابط زوجین در نظریههای زوجدرمانی به شمار میرود و بررسی آن ضروری به نظر میرسد.
رايس (2006) دو نوع تعارض را در روابط زناشويي مطرح مي-سازد: تعارض سازنده و تعارض مخرّب. در تعارض سازنده تمرکز بر حل مسئله بوده، در حالي که در تعارض مخرّب زوجين همديگر را به جاي مسئله مورد حمله قرار مي دهند. در اين تعارض از طريق سرزنش و انتقاد هر يک از زوجين سعي دارند ديگري را تحت نفوذ خود درآورده و اظهارنظرهاي بسيار منفي عليه يکديگر به کار مي برند که در اين حالت ارتباط درستي بين آنها برقرار نمي شود (افخمي، بهرامي و فاتحيزاده، 1386).
در تعريفي که وينچ و همکاران در سال 1974 از تعارض زناشويي عنوان کرده اند آن را به عدم انطباق بين وضعيتي که وجود دارد و وضعيتي که مورد انتظار است به حساب اورده اند (به نقل ازسليمانيان، 1382).
2-2-2-تعارض زناشويي
تعارض به طور طبيعي در تمام زمينههاي شغلي،تحصيلي، خانوادگي، ازدواج و در سطح فردي و جمعي روي ميدهد. روابط خانوادگي فشردهترين موقعيت براي تعارضات بين فردي است. روابط عاطفي و عاشقانه زمينه را براي محک زدن جدي مهارتهاي آموخته شده براي زندگي مهيا ميکنند. در ارتباط بين افراد تعارض وقتي بروز ميکند که فرد بين اهداف،نيازها، يا اميال شخصي خودش و اهداف، نيازها و اميال شخصي طرف مقابلش ناهمسازي و ناهمخواني ميبيند (پريوت و روبين ،2003؛ به نقل از وانگ ،2006 ). به طورکلي، طراوت و سلامت خانواده تا اندازهاي به ميزان تعارض در خانواده و نوع تعارضي که تجربه ميکنند، بستگي دارد. تعارضات در خانواده اغلب منجر به استرس ميشود، ميتواند پيش بيني کننده شروع افسردگي، اضطراب و بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني باشد. (اورهوسلر و آدامز، 2005 )
زيگرت و استمپ (2009) اثرات"اولين نبرد بزرگ" را در روابط عاشقانه بررسي کردند و پي بردند که برخي زوجها برنده و عده اي بازنده اند. آنها نتيجه گرفتند که"تفاوت بزرگ بين برندگان و بازندگان در شيوه درک و اداره تعارض توسط آنها بود". ويلموت (2005) خاطر نشان ميکند: " آنچه که در مقياس وسيع، طول عمر رابطه را معين ميکند اين است که طرفين رابطه تا چه اندازه با موفقيت از برهههاي تعارض ميگذرند". به عقيده کومستاک و استرزيزويک (2003 ) اين وجود يا نبود تعارض نيست که"کيفيت ازدواج" را تعيين ميکند بلکه طرز اداره موقعيتهاي تعارض آميز است که کيفيت رابطه زناشويي را تعيين ميکند. بنابراين، مهارت کليدي در روابط متعهدانه دراز مدت، مديريت تعارض است (ويلموت و هاکر ،2010)
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643