مبانی نظری مفاهیم و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی (فصل دوم)
در قالب WORD ودر 36 صفحه وقابل ویرایش
فهرست مطالب
رفتار شهروندی سازمانی
2-17) مفهوم رفتار شهروندی
2-18) رویکردهای موجود در تعاریف .
رفتارهای در نقش و فرانقش
تمام رفتارهای مثبت در داخل سازمان.
2-19) ابعاد رفتار شهروندی سازمانی .
2-19-1) ابعاد رفتار شهروندی گراهام .
2-19-2) ابعاد رفتار شهروندی ارگان .
2-19-3) ابعاد رفتار شهروندی پادساکف
2-19-4) ابعاد رفتار شهروندی بولینو و همکاران
2-19-5) ابعاد رفتار شهروندی بورمن و همکاران .
2-19-6) ابعاد رفتار شهروندی فارح و همکاران
2-19-7) ابعاد رفتار شهروندی اسپکتور و فوکس .
2-19-8) ابعاد رفتار شهروندی بورمن و کلمن .
2-20) عوامل تأثیر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی
2-21) پیامدها و نتایج رفتار شهروندی سازمانی
2-22) سیاست های تشویقی رفتار شهروندی .
2-23) پیشینه تحقیق
الف) مطالعات انجام شده در داخل کشور .
ب) مطالعات انجام شده در خارج از کشور.
منابع
2-17) مفهوم رفتار شهروندی:
واژه رفتار شهروندی سازمانی اولین بار به وسیله بتمن و ارگان (1983) مطرح گردید، ولی این مفهوم از نوشته های بارنارد (1938) در مورد تمایل به همکاری و مطالعات کتز و کان (1964 و 1966) در مورد عملکرد و رفتارهای خودجوش و فراتر از انتظارات نقش ناشی شده است. اصطلاحاتی که در دهه های اخیر برای تشریح چنین رفتار هایی به کار برده شده است عبارت است از: رفتار پیش اجتماعی، رفتار فرانقشی و خودجوشی سازمانی و عملکرد زمینه ای. هر چند هر کدام از این مفاهیم خاستگاه متفاوتی داشته اند، ولی به طور کلی به مفهوم یکسانی اشاره دارند و آن رفتارشهروندی سازمانی است و منظور آن دسته از فعالیت های مرتبط با نقش افراد در سازمان است که فراتر از انتظارات وظیفه و شرح شغل، توسط افراد انجام میشود و هرچند که سیستم پاداش رسمی سازمان این رفتارها را شناسایی نمیکند ولی برای عملکرد خوب سازمان مؤثر هستند (کاخکی و قلی پور،1386).
در رفتار شهروندي سازماني به طورکلي آن دسته از رفتارهايي مورد توجه قرار مي گيرد که علي رغم اينکه اجباري از سوي سازمان براي انجام آنها وجود ندارد، در سايه انجام آنها از جانب کارکنان، براي سازمان منفعت هايي ايجاد مي شود (Kwantes, 2003).
صاحب نظران رفتار سازمانی در مطالعات خود درباره رفتار شهروندی سازمانی به این نتیجه رسیدند که ارائه ی این گونه رفتارها از سوی کارکنان سازمان، چارچوبی فراهم می-کند که مدیران میتوانند با مدیریت کردن وابستگی های متقابل بین افراد در داخل یک واحد کاری اولاً باعث کاهش نیاز سازمان برای صرف منابع با ارزش خود به منظور انجام کارهای ساده شوند و با آزاد کردن این منابع با ارزش، به ارتقای بهره وری در سازمان کمک کنند و ثانیاً به واسطه ی آزاد کردن زمان وانرژی، به افراد این امکان را میدهند تا با دقت بیشتری به وظایف خود از جمله برنامه ریزی، حل مسأله و. بپردازند. ما حصل تمامی آنها افزایش موفقیت در دستیابی به پیامدهای جمعی است(Raub,2008).
از سویی دیگر، تئوری تبادل اجتماعی اشاره به این موضوع دارد که افراد هنگامی که از فعالیت ها و اقدامات هر موجودیتی سود و منفعت کسب میکنند، خود را متعهد و ملزم به ادای دین میدانند و سعی در جبران و واکنش متقابل دارند. بدین ترتیب اگر کارکنان یک سازمان، حمایت های دریافتی از سازمان خود را مناسب و مطلوب احساس کنند، این احتمال وجود دارد که برای ادای دین خود به سازمان، اقدام به ارائه ی رفتارهای مفید ماند رفتارهای شهروندی سازمانی، رفتارهای مشتری محور، رفتارهای خدمات محور و. کنند که این خود باعث بهبود عملکرد سازمان میشود (Huang et al,2004).
2-18) رویکردهای موجود در تعاریف
دو رویکرد اصلی که در تعاریف مربوط به مفهوم رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد:
رفتارهای در نقش و فرانقش: محققان اولیه رفتار شهروندی سازمانی را جدای از عملکرد داخل نقش تعریف و تأکید کردند که رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان رفتار فرانقش مورد توجه قرار گیرد. ماریسون(1994) واژه «گستره شغلی درک شده » را برای تمایز بین این دو دسته از رفتارهای «در نقش» و «فرانقش» بکار برد و بیان کرد، هر چه کارمند دامنه شغل را گسترده تر درک نماید، فعالیت های بیشتری را به عنوان فعالیت های «در نقش» تعریف میکند.این فرض بر این نکته تأکید دارد که یک عامل تعیین کننده مهم برای اینکه یک فعالیت رفتار شهروندی سازمانی خوانده شود این است که کارکنان به چه گستردگی مسئولیت های شغلشان را تعریف کنند. این استدلال کاربرد تئوریکی مهمی در پی دارد و آن اینکه آنچه دیگران به عنوان رفتار شهروندی سازمانی تعریف میکنند، منعکس کننده درک کارکنان از گستردگی مسئولیت های کاریشان است. این توصیه در مطالعات دیگر مورد تأیید قرار گرفت، چرا که نشان داده شد مرز رفتار «در نقش» و «فرانقش» به خوبی تعریف نشده است و از کارمندی به کارمند دیگر یا از کارکنان به سرپرستان تغییر میکند و این به خاطر این رویکرد با آنچه محققین نوعاً به عنوان رفتار شهروندی سازمانی مفهوم ساز میکنند در تناقض است، هر چند که گروهی از محققان سعی کردند با بیان تفاوت های میان رفتار«در نقش» یا «درون نقش» و رفتار«فرانقش» از یکسو و مفهوم سازی رفتار شهروندی سازمانی از سوی دیگر میان آنها ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال از نظر ارگان یک تفاوت حیاتی میان این دو نوع فعالیت این است که آیا به این رفتارها پاداش داده میشود و یا در صورت عدم مشاهده رفتار، محرومیت هایی اعمال میگردد یا خیر؛چرا که رفتار شهروندی سازمانی و فعالیت های مرتبط با آن بایستی مستقل از پاداش های رسمی درک شود، چون رفتار شهروندی سازمانی رفتاریست که از نظر سازمانی پاداش داده نمیشود.
تمام رفتارهای مثبت در داخل سازمان: رویکرد دیگر، رفتار شهروندی سازمانی را جدا از عملکرد کاری مورد توجه قرار میدهد. اتخاذ چنین رویکردی مشکل تمایز میان عملکردهای نقش و فرانقش را مرتفع میسازد. در این رویکرد،رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان یک مفهوم کلی شامل تمام رفتارهای مثبت و سازنده افراد در داخل سازمان همراه با مشارکت کامل و مسئولانه، در نظر گرفته شود (کاخکی وقلی پور،1386).
2-19) ابعاد رفتار شهروندی سازمانی
2-19-1) ابعاد رفتار شهروندی گراهام
گراهام معتقد است رفتار شهروندی به سه نوع مختلف خود را نشان میدهند که شامل اطاعت سازمانی، وفاداری سازمانی و مشارکت سازمانی میشود که هر یک به اختصار توضیح داده میشود:
1- اطاعت سازمانی: این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیتشان شناسایی و در ساختارمعقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده اند.شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منابع سازمانی است.
2- وفاداری سازمانی: این وفاداری به سازمان، از وفاداری به خود، سایر افراد و بخش های سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
3- مشارکت سازمانی: این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان معنی پیدا میکند، به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان(Bienstock,2003). مشارکت به طور واقعی سه شکل دارد:
مشارکت اجتماعی: درگیر بودن فعال کارکنان را در امور سازمان و مشارکت در فعالیت های اجتماعی در سازمان را توصیف میکند(مثل حضور در جلسات غیر اجباری و محترم شمردن مسائل سازمانی و پا به پای آن حرکت کردن).
مشارکت حمایتی: میل کارکنان به بحث چالش بر انگیز بودن برای بهبود سازمان به وسیله پیشنهاد دادن، ابداع و تشویق دیگر کارکنان به بیان آزادانه عقایدشان را توصیف میکند.
مشارکت عملی(وظیفه ای): مشارکت کارکنان را که فراتر از استانداردهای مورد نیاز کاری است توصیف میکند. به عنوان مثال، قبول کردن داوطلبانه تکلیف اضافی کار کردن تا دیر وقت برای اتمام پروژه های مهم تر.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643