پاورپوینت فصل سوم 3 (رازورزی فاشیسم مرد سرنوشت میهن ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

پاورپوینت فصل سوم 3 (رازورزی فاشیسم مرد سرنوشت میهن ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی

(0)
(0)

پاورپوینت

پاورپوینت فصل سوم 3 (رازورزی فاشیسم مرد سرنوشت میهن ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی
رنگ و مدل کالا
پاورپوینت
تعداد
+
_
عدد
25,000 تومان
موجود

توضیحات

پاورپوینت فصل سوم 3 (رازورزی فاشیسم مرد سرنوشت میهن ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی

در قالب pptx و در 14 اسلاید و قابل ویرایش

 

توضیحات:


فاشیسم پیش از هر چیز به پیروانش را زورزی میبخشد چرا راز ورزی بر همه چیز مقدم است؟ نخست آن که گروههای فاشیستی همگون نیستند. هر مقوله ی اجتماعی که فاشیسم به آن پناه ببرد، تقاضاها و درخواستهای خاص خود را دارد. شکی نیست که از عوام فریبی سرمایه ستیزی به عنوان «شاه کلید» سود میجوید، اما برای پرولتر آگاه، دهقانان و دیگران قواعدی نیز بر آن می‌افزاید. امـا ایـن عـوام فریبی اغلـب متناقض نمیتواند به تنهایی تمامی این ناراضیان را راضی کند ابتدا باید ملاتی که آنان را به یکدیگر می‌چسباند یافت شود؛ گونهای رازورزی خرافه ی عمدی که بتواند اختلاف منافع یا مفاهیم میان آنها را همگون کند - رازورزی ای که به تعبیر ناسیونال سوسیالیستها بسیاری افراد یک جمعیت گرد آمده در وحدتی روحانی را در اتحادی احساسی، یکی کند.» به علاوه فاشیسم پیش از آن که شعور را تقویت کند ایمان را قوی می‌نماید. یک حزب حمایت شده با کمکهای طبقات دارا با هدف سرّی دفاع از دارایی های دارایان شعور اعضایش را تقویت نمیکند و تا اعضایش افسون نشوند به فهم آنها نیازی ندارد. در لحظه ی اعتقاد صادقانه هیچ چیزی آسان تر از بازی با حقیقت و منطق نیست.
هنگامی که بشر رنج میکشد از خرد چشم میپوشد از درمان منطقی بیماری اش صرفنظر میکند و دیگر شور و شوق تلاش برای نجات خود ندارد. او در انتظار معجزه است و چشم به راه ناجی تا پشت سر او روان شود و خود را قربانی او کند.
فاشیسم سرانجام مزیت دیگری - اگر بشود این گونه گفت ـ نسبت به سوسیالیسم دارد و آن این است که از تودهها نفرت دارد تردیدی در مهار کردنشان از راه بیمار ساختنشان ندارد. موسولینی آنچنان که خود آشکارا بدان مباهات می‌ورزید تجربه های بسیاری بامردمی داشته که کمک بسیار به او کرده اند و به او روان شناسی جمعیت و لمس و تصویری عینی از آنچه میخواهند و میتوانند انجام دهند آموختند». به علاوه آنکه او به عنوان تجربه ای ،شخصی روان شناسی جمعیت اثر دکتر لوبن را از بر است کتابی که همواره همراهش است جوامع همواره مؤنث هستند... آنها جز عقایدی که تحمیل شان میشود عقیده ی دیگری ندارند... و با قوانینی بر پایه ی عدل نظری ناب هدایت نمی‌شوند بلکه در جست و جوی چیزی هستند که آنها را متأثر کند و گولشان بزند... جوامع تنها احساسات سهل و افراطی را درک میکنند. و فقط بت ها و پندارها‌ آنها را تحمر آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهند.


هیتلر نیز همین بینش را داشت؛ او مینویسد: «اکثریت قاطع مردم دارای طبع زنانه ای هستند بدین مفهوم که عقاید و اعمالشان بسیار بیشتر از آنکه با واکنشهای ناب همراه باشد وابسته به احساساتشان است. توده ها... کمتر پذیرای ایده های انتزاعی هستند. از طرف دیگر آنان به آسانی زمینه ی حس و شور را در خود نگاه می‌دارند. هـر کسی که بخواهد بر توده ها حکمرانی کند باید راه ورود به قلبشان را بشناسد. در تمام دوره ها، نیرویی که محرک خشن ترین انقلابها در زمین بوده بیشتر متکی بر تعصب تحریک شده و هیجان غش آلودی بوده که توده ها را چون دیوانگان به غضب می‌آورد تا آن که بر پایه ی نتایج عقاید علمی ای باشد که بر جمعیت تأکید دارند
بدین صورت فاشیسم بیش از هر چیز خود را یک مذهب میداند. مذهبی که به نظر میرسد ریشه در ترس و تشویش مردم بدوی از رودررویی با نیروهای طبیعی دارد نیروهای طبیعی که بشر هنوز راه مهار و غلبه بر آنها را نمی‌دانست بعدها که موجودی اجتماعی شد فلاکتی که طبقات استثمارگر بر زندگی اش تحمیل کردند او را دست به دامن ماوراء الطبیعه کرد. امید به زندگی در بهشت جبران محرومیت کشیدن در زمین است
موسولینی میگوید فاشیسم مفهومی مذهبی است.» «اگرفاشیسم عقیده نبود چگونه میتوانست به هوادارانش خویشتنداری و شوق عطا کند؟» «هیچ چیز بزرگی نمی‌تواند جز در حالت شور و شوق عاشقانه به تصوف مذهبی به نتیجه برسد». در میلان، یک مدرسه ی صوفی گری فاشیستی افتتاح شد و روزنامه ای در این باره نوشت: «فاشیسم بازگشت به سوی خداست.» شهادت نامه ی بالیلا این گونه اظهار میدارد من به پدر مقدس مان فاشیسم، اعتقاد دارم.»
موسولینی مینویسد: «فاشیسم به قداست و قهرمانی در عمل به آن چه که هیچ ،محرک، ضرورت و شتاب اقتصادی ندارد اعتقاد دارد. او ایده ی رفاه اقتصادی که بشر را به حیوان اندیشمندی تبدیل میکند که فقط یک کار میکند ـ غذا خوردن و چاق شدن - رد میکند. »هيتلر نیز می‌گفت: «انسانی که با خوردن و آشامیدن در زندگی راضی میشود هرگز نخواهد فهمید چه کسانی قربانی نان روزانه اش میشوند تا بتواند تشنگی روح و گرسنگی روانش را ارضا کند.»

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643