مقاله و مبانی نظری توانبخشی شناختی ،کارکردهای اجرایی، مشکلات رفتاری و اختلال یادگیری و شناخت اجتماعی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری توانبخشی شناختی ،کارکردهای اجرایی، مشکلات رفتاری و اختلال یادگیری و شناخت اجتماعی

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری توانبخشی شناختی ،کارکردهای اجرایی، مشکلات رفتاری و اختلال یادگیری و شناخت اجتماعی
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
45,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری توانبخشی شناختی ،کارکردهای اجرایی، مشکلات رفتاری و اختلال یادگیری و شناخت اجتماعی

در قالب word و در 115 صفحه و قابل ویرایش با منابع جدید 1402

 

 

فهرست مطالب
1-2توانبخشی شناختي 
1-1-2تاريخچه توانبخشی شناختي 
2-1-2فرايند شکل‌گیری توانبخشی شناختي 
3-1-2مکانیسم‌های تأثیر توانبخشی شناختي 
4-1-2رويکردهاي توانبخشی شناختی 
1-4-1-2ترميم کارکرد آسیب‌دیده 
2-4-1-2بهینه‌سازی کارکرد باقي مانده 
3-4-1-2جبران کارکرد ازدست‌رفته 
4-4-1-2جايگزيني کارکرد سالم 
2-2کارکردهای اجرایی 
1-2-2تعریف کارکردهای اجرایی 
2-2-2-بررسی تحولی کارکردهای اجرایی 
3-2-2-مؤلفههای کارکردهای اجرایی 
4-2-2مؤلفههای تکمیلی کارکردهای اجرایی 
5-4-2مدلهای کارکردهای اجرایی 
1-5-4-2مدل براون 
2-5-4-2مدل نورمن و شالیس 
3-5-4-2مدل سه لایه سارا وارد  
4-5-4-2مدل CEO مغزی یارهبر ارکستر( مک کلوسکی): 
3-2مشکلات رفتاری 
1-3-2تعریف مشکلات رفتاری 
2-3-2گروه بندی مشکلات رفتاری بر اساس سن 
3-3-2شیوع مشکلات رفتاری در کودکان 
4-3-2انواع و تفاوت های مشکلات رفتاری در کودکان 
5-3-2عوامل خطر و علل مشکلات رفتاری 
6-3-2ویژگی های کودکان دارای مشکلات رفتاری 
7-3-2پیامدها و اثرات مشکلات رفتاری 
8-3-2دیدگاه های نظری مشکلات رفتاری کودکان 
9-3-2 گزینه های درمانی برای مشکلات رفتاری 
10-3-2ارزیابی و تشخیص مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان 
4-2اختلال یادگیری: 
1-4-2تعاريف اختلال يادگيری: 
2-4-2اختلالات يادگيري چگونه تشخيص داده مي شود ؟ 
3-4-2ویژگی های ناتوانی های یادگیری: 
4-4-2اختلالات یادگیری دیداری – حرکتی: 
5-4-2انواع اختلالات یادگیری: 
1-5-4-2اختلال در ریاضی 
2-5-4-2اختلال درخواندن : 
3-5-4-2اختلال درنوشتن : 
4-5-4-2مشکلات مربوط به دست نويسي يا خط 
5-5-4-2مشکلات مربوط به املا 
6-4-2شناخت اجتماعی چیست؟ 
7-4-2دیدگاههای برجسته در دانش شناخت اجتماعی 
1-7-4-2 -خاستگاه فلسفی 
2-7-4-2الف-جزء گرایی(دیدگاه حسیون یا تجربه‏گرایان) 
3-7-4-2ب-کل‏گرایی(دیدگاه عقلیون یا اندیشه‏گرایان( 
4-7-4-2ج-فیلسوفان اسلامی 
8-4-2چه کساني داراي اختلالات يادگيري هستند ؟ 
9-4-2 چه عواملي باعث بروز اختلالات يادگيري هستند ؟ 
5-2پژوهش های داخلی 
6-2پژوهش های خارجی 

منابع فارسی

منابع لاتین

 

 

 

 

 

 

1-2توانبخشی شناختي

ازنظر لغوي توانبخشی (Rehabilitation) از واژه لاتين (Re-habilis) اقتباس شده است که به معني مجدد (again)، تناسب (suitable)، است و در آن "re" براي اشاره به توانايي قبلي فرد بکار رفته و، هرگونه اقدام در جهت تناسب مجدد بيمار و يا بازگرداندن توانایی‌های ازدست‌رفته او را می‌رساند (بارت و گوانزالز-راث، 2016). به عبارت دقیق‌تر بازتوانايي شناختي عبارت است از:" فرآيند تغير فعال که به‌منظور توانمندسازی افراد مبتلابه آسيب با بيماري صورت می‌گیرد و هدف آن کسب دوباره سطح بهينه از کارکردهاي ازدست‌رفته است" (مک للن، به نقل از کليير و همکاران، 2013).
طبق تعريف ارائه شده اصطلاحي عام بوده و هدف آن بازگرداندن و جبران تمامي کارکردهاي جسماني، رواني و اجتماعي آسیب‌دیده ناشي از بیماری‌هاست. طبق تعريف موجود شناخت عبارت است از توانايي توجه، دريافت و درک اطلاعات به‌منظور تعديل، یکپارچه‌سازی و نگهداري آن‌ها، که در راستاي تعامل مؤثر با محيط است و به‌تبع آن توانبخشی شناختي يا توانبخشی نوروسايکولوژيک را می‌توان چنين تعريف کرد:
مجموعه‌ای از روش‌ها با راهبردهاي مداخله‌ای، که به‌منظور توانمندسازي درمان‌جویان يا بيماران و خانواده‌های آن‌ها صورت می‌گیرد و هدف آن سازگاري، کنترل و کاهش نقايص شناختي است (ويلسون، به نقل از کليير و همکاران، 2013). با توجه به ماهيت اختلالات شناختي، اهداف توانبخشی شناختي در رده اول کارکرد از طريق سازگاري با بيماري (سازگار شدن فرد با نقص و بيماري) و هدف دوم آن جلوگيري و کاهش رفتارهاي ناسازگارانه و درنهایت جبران برخي از نقايص ازدست‌رفته است (بارت و گوانزالز-راث، 2016). در يک جمع‌بندی کلي، موسسه ملي بهداشت آمريکا، هدف از کاربرد توانبخشی شناختي و رفتاري افزايش توانایی‌های فرد در پردازش و تفسير اطلاعات و بهبود کارايي او در تمامي ابعاد زندگي اجتماعي و خانوادگي می‌داند (شولبرگ و ماتير، 2011).
1-1-2تاريخچه توانبخشی شناختي
با افزايش آسیب‌های مغزي در طي جنگ جهاني اول و دوم دانشمندان برجسته‌ای مثل گلدشتاين، لوريا، رانگ و پل برنامه‌های درماني براي سربازاني که ضايعه مغزي داشتند ايجاد کردند. هر يک از اين محققين با اين موضوع که چگونه توانبخشی انجام بگيرد دل‌مشغول بودند. همچنان که گلدشتاين می‌گوید آيا ما بايد صرفاً به بيمار کمک کنيم تا ظرفيت عملکرد ازدست‌داده خود را بازیابد يا او بايد ياد بگيرد که با ديگر عملکردها آن را جبران کند (پارک و اينگلز، 2011).
2-1-2فرايند شکل‌گیری توانبخشی شناختي
گسترش دانش درباره سازوکار مغز با افزايش توليد و استفاده از ابزارهاي تصویربرداری مغزي و بررسي دقیق‌تر آن هم‌زمان با وقوع انقلاب شناختي در دهه 1970 موجب پيدايي علوم میان‌رشته‌ای چون نوروسايکولوژي شناختي، نوروسايکولوژي رفتاري و غيره گرديده است. اين رويکردهاي جديد، علاوه بر شناخت و بررسي کارکردهاي مغز در شکل‌گیری روش‌های نوين درماني تأثیر بسزايي داشتند، چرا که از اين زمان بهره‌گیری از مداخلات مبتني بر قوانين نوروسايکولوژيک آغاز شده و اصطلاحاتي چون توانبخشی شناختي و توانبخشی نوروسايکولوژيک در متون علمي وارد گرديد(اسلينگر، 2012). بیماری‌های کارکردي مغز مانند اسکيزوفرنيا، بیماری‌های اکتسابي مغزي چون ضربه‌مغزی و سکته مغزي و بیماری‌های پیش‌رونده و تخريبي چون دمانس. تحقيقات اوليه توانبخشی عمدتاً با بيماران مبتلابه اسکيزوفرنيا صورت می‌گرفت. براي توانبخشی اين بيماران معمولاً از رويکرد پردازش اطلاعات استفاده شده و تأثيرات آن را بر ارتباطات فرد، توجه به مسائل پيراموني و چگونگي واکنش‌های وي بررسي می‌کردند (ديامانت و هاکارت، 1989؛ به نقل از علي بيگي و همکاران، 1395).
پس از جنگ جهاني دوم و با توسعه آزمون‌های نوروسايکولوژيک و يافتن مناطق احتمالي درگير در فرايندهاي شناختي، توجه متخصصان معطوف به توانبخشی بيماران دچار آسيب مغزي گرديد. مطالعات متعددي در اين زمينه صورت گرفته است که براي توانبخشی بيماران آسيب مغزي به کاررفته‌اند (اسلينگر، 2012).
3-1-2مکانیسم‌های تأثیر توانبخشی شناختي
بعد از مدت‌ها تحقيق، اين سؤال که توانبخشی نوروسايکولوژيک چگونه و از چه طريق موجب بهبود در کارکردهای شناختي می‌شود، هنوز بدون پاسخ قطعي است (شولبرگ و ماتير، 2011). در پاسخ به اين مسئله کندل (2000؛ به نقل از علي بيگي و همکاران، 1395) و کلب (1995؛ به نقل از علی بيگي و همکاران، 1395) دو تن از معروف‌ترین نوروسايکولوژيستهاي معاصر، اين پیش‌فرض را پيش کشيدند که "کنش و تعامل نورون‌ها زیربنای رفتار است". اگر ما اين فرض مقدماتي را بپذيريم، ناچار بايد اين نکته را نيز پذيرا باشيم که هرگاه رفتار به‌طور پاتالوژيک دچار نقص شود (مثل آفازيا)، اين نقص ناشي از نقص در کارکرد و تعامل سيستم نوروني است، که علت اصلي رفتار (زبان) است. پس بايد از اين منطق در گام بعدي استفاده گردد که وقتي بهبود در کارکرد رخ می‌دهد، اين بهبودي با رويدادهاي سلولي/عصبي، شيمي عصبي و نوروسايکولوژيک زیربنای مرتبط خواهد بود(نوید، 1393).
به‌منظور بررسي تأثيرات فوق، پژوهش‌های متعدي صورت گرفته و نظريات متفاوتي ارائه شده، اما مهم‌ترین پژوهش‌ها در زمينه نوروپلاستيسيتي مغز –توانايي مغز براي تغير و جايگزين سازي ساختار و کارکرد –عمدتاً حاصل کار با بيماران دچار جراحت مغزي است. لوريا (به نقل از بارت و گونزالس، 2016) يکي از پيشگامان در اين زمينه است که يک فرايند جبراني به نام" سازمان مجدد کارکرد" را، مطرح نمود. در اين ديدگاه با فرض اين واقعيت که نورون‌های سيستم مرکزي به‌جز نورون‌های هيپوکامپ مجدداً نمی‌توانند توليد شوند، چنين ادعا می‌شود که بهبود کارکردهاي نوروسايکولوژيک عمدتاً حاصل سازمان مجدد مدارهاي عصبي باقي مانده است، که براي دستيابي به رفتار از گذرگاه‌های متفاوت وارد عمل می‌شوند (رابرتسون و مور، 1999، به نقل از نوید، 1393).
براي حمايت از اين نظريه شواهد قابل قبولي وجود دارد، به‌عنوان نمونه در مطالعه‌ای که توسط ماينرو و همکاران (2016(بر روي دو گروه از افراد مبتلابه اسکلرز چندگانه و افراد سالم انجام شد، مشخص گرديد که در خلال انجام تکاليف حافظه و توجه- کارکردهايي که بيشترين آسيب را در اين بيماران دارد- گروه بيمار در مقايسه با گروه گواه، در پس‌آزمون، تغییرات بيشتري در فعالیت‌های مغزي نشان داد. لازم به ذکر است که اين فعالیت‌ها توسط دستگاه (MRI) بررسي می‌شد. به‌رغم وجود شواهد روشن در اين زمينه، سازمان مجدد کارکرد فقط يکي از مکانیسم‌های زیربنایي براي تبيین بهبود کارکرد است و تبیین‌های ديگري نيز دراین‌باره وجود دارد) علي بيگي، 1395).
تحول مغز ممکن است يک فرايند طولانی‌مدت بوده و در سراسر عمر از کودکي تا بزرگ‌سالی و حتي پيري ادامه داشته باشد. اين گفته برخلاف آزمون‌های باليني است که مدعي وجود دوره حياتي براي رشد مغز و يادگيري از نوزادي تا نوجواني هستند. طبق نظر طرفداران اين ديدگاه کلاسيک، سازمان مغز در بزرگ‌سالی کامل شده و در پيري نورون‌ها رفته‌رفته تخريب می‌شوند و نورون‌های جديدي جايگزين آن نمی‌گردد، پس چگونه پس از تخريب بخش‌هایی از مغز، فرد دوباره کارکردهاي ازدست‌رفته را بازمی‌یابد؟ شواهد متعدد بيانگر آن‌اند که يادگيري و تخريب باعث تغییرات فيزيکي در مغز بزرگ‌سالان نيز می‌شود (بارت و گونزالس، 2016).
در پژوهش با حيوانات آزمايشگاهي، تشکيل جوانه‌های دندريتي پس از آسيب در مناطق مختلف مغز بررسی‌شده و مشخص گرديده نوروني که به دليل آسيب دچار فقدان درونداد شده می‌تواند دندریت‌ها يا جوانه‌های دندريتي جديدي ايجاد کند و اين پلاستيسيتي سيناپسي در فرايند بهبود و يادگيري نرمال نيز ديده می‌شود. بايد گفت اين تغييرات مرتبط وابسته به تجربه است، چرا که بدون وجود دروندادهايي که سيستم را تحريک می‌کند. اين پیوندهای جديد نمی‌توانند شکل بگيرند. مهم‌ترین کاربرد اين یافته‌ها براي توانبخشی اين است که تغير در تجارب فرد دچار آسيب مغزي در نوع و سطح درونداد در مدار عصبي تأثیر داشته و منجر به بهبودي می‌گردد (شولبرگ و ماتير، 2011).
در تبيین بحث فوق، هب (1949، به نقل از علي بيگي، 1395) چنين فرض کرد که تقويت پیوندهای سيناپسي زماني رخ می‌دهد که نورون‌های پيش سيناپسي در زمان يکساني فعال شوند. به‌عبارت‌دیگر زماني که اين نورون فعال شود، موجب فعاليت هم‌زمان در نورون‌های قطع شده می‌گردد. اين اصل می‌تواند چنين خلاصه شود که " سلول‌هایی که يکديگر را تحريک می‌کنند، به يکديگر پيوند می‌خورند". البته اين تحريک به قابليت نوروني پايه، بستگي دارد و در افراد دچار آسيب مغزي اين مدارهاي نوروني در حاشيه نواحي آسیب‌دیده شکل می‌گیرند. ادعاي فوق چنين فرض می‌کند که پلاستيسيتي درواقع يکي از ویژگی‌های سيناپسي است که در سازمان مجدد تغير در پيوندهاي نوروني نقش دارد (رابرتسون و مور، 1999، به نقل از نوید، 1393).
4-1-2رويکردهاي توانبخشی شناختی
اگرچه اطلاعات نسبتاً کمي درباره مکانیسم‌های بهبودي و چگونگي تأثیر مداخلات حاصل گرديده و حوزه توان‌بخشی شناختي، با فقدان مدل‌های جامع توان‌بخشی مواجه است، اما رويکردهاي چندي در اين راستا اتخاذ گرديده و هرکدام اهداف و فرضیه‌های مختلفي داشته و روش‌های متفاوتي دارند (جليسکي و جليسکي، 2015).
1-4-1-2ترميم کارکرد آسیب‌دیده
به‌طورکلی ترميم کامل کارکرد آسیب‌دیده و رساندن آن به سطح پیش‌فرضي، اگرچه بسيار ارزشمند است، لذا در اکثر موارد دور از واقعيت است. اين رويکرد درصد بهبود نقايص زيربنايي و به‌تبع آن بهبود کلي کارکردهاي شناختي است. روش‌هایی که بر مبناي اين رويکرد مورداستفاده قرار می‌گیرند، عمدتاً بر تحريک يا تمرين شناختي از طريق بسط و تمرينات تکراري تأکید داشته و اغلب مبتني بر مواد و تکاليفي است که اعتبار بوم‌شناختی اندکي دارند (ارقام، کلمات، اشکال، تکاليف رایانه‌ای) اين رويکرد يکي از اولين رويکردهاي توانبخشی حافظه است
(جليسکي و جليسکي، 2015).

 

5-2پژوهش های داخلی
عباسی فشمی، اکبری و حسین زاده(1399) با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارساخوانی دریافتند که تأثیر توانبخشی شناختی و نوروفیدبک بر بهبود مؤلفه های کنش های اجرایی در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری مجدد, معنادار است (0/05>P) همچنین نتایج نشان داد که بین تأثیر این دو شیوه در مؤلفه های کنش های اجرایی, تفاوت معنادار وجود ندارد (0/05P>)؛ اما بین نمرات هر دو گروه آزمایش با گروه گواه, تفاوت معنا دار مشاهده شد (0/05>P) نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می‌توان نتیجه گیری کرد که توانبخشی شناختی با ارتقای توانایی های ذهنی و شناختی, و روش نوروفیدبک با ارائه پسخوراندهای مثبت و منفی به آزمودنی و تقویت مهارت خودنظم جویی, در بهبود کنش های اجرایی کودکان نارساخوان مؤثر است.
نظربند، طهماسبی و نجاتی (1399)با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی توجه‌انتخابی، کنترل بازداری و حافظه کاری سالمندان مبتلا به اختلال شناختی نشان دادند نمرات گروه آزمایش در هرسه آزمون کارکرداجرایی، در طی ارزیابی های خلال مداخله رو به افزایش بوده است؛ اما نمرات گروه کنترل تغییر چشمگیری نداشته است. همچنین پیگیری دو ماهه نیز نشان از ثبات اثر مداخله در گروه آزمایش داشت. میتوان اظهار داشت این برنامه توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای توجه انتخابی، کنترل بازداری و حافظه کاری در سالمندان دارای اختلال شناختی خفیف شده است. نظر به وجود قراین مبنی بر احتمال تبدیل اختلال شناختی خفیف به اختلالات شناختی عمیق‌تر نظیر آلزایمر، یافته هایی اینچنین، میتوانند موید امکان کمک گرفتن از تکنولوژی، در راستای بهبود کارکردهای شناختی سالمندان مبتلا به اختلال شناختی خفیف با صرف هزینه‌های کمتر درمانی باشند.


6-2پژوهش های خارجی
سوری، تقوایی و جهانگیری، (2023). با هدف ارزیابی اثربخشی توانبخشی شناختی بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، کاهش مشکلات خواندن و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال یادگیری نشان دادند که بین میانگین متغیرهای عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل‌ناپذیری بلاتکلیفی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (0.05 P <). لذا، درمان توان‌بخشی شناختی می‌تواند ابزار مفیدی برای افزایش عملکرد خواندن و کاهش مشکلات خواندن و عدم بلاتکلیفی در دانش‌آموزان دارای اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن باشد.
      قاضی زاده(2022)در پژوهشی با هدف بررسی نقش عملکردي حافظه فعال دیداري- فضایی و سرعت پردازش در پیشبینی عملکرد تحصیلی کودکان با اختلال یادگیري خاص ریاضی نشان داد که بین حافظه فعال دیداري- فضایی و سرعت پردازش با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیري خاص ریاضی رابطه مثبت و معناداري وجود دارد .
قراشی و عبدی(2022) با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر برنامه ریزی و حافظه کاری عملکردهای اجرایی در حلزون کودکان کاشته شده دریافتند: نتایج حاصل از MANCOVA در مرحله پس آزمون برای بهبود موثر نشان داده شدعملکرد اجرایی در گروه آزمایش اما تفاوت معنی داری در آن وجود نداشت.


قسمتی از منابع فارسی
ابوالقاسمی،عباس، جوانشیری، لیلا. (1391). نقش مطلوبیت اجتماعی، سلامت روانی و خودکار در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. مجله روانشناسی مدرسه، 1(2)، 6-20.
اسماعیل زاده روزبهانی، آزاده؛ بهروزی، ناصر؛ امیدیان، مرتضی، مکتبی، غلامحسین (1400). تاثیر توانبخشی شناختی رایانه ای بر کارکردهای اجرایی و حل مسئله در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی. نشریه توانمند سازی کودکان استثنایی. 12 (4): 87-98
آقاجانی، سیف اله؛عابدی، متینه، عینی،ساناز. (2021). پیش بینی سازگاری اجتماعی براساس باورهای فراشناختی، ناگویی هیجانی و همدلی در دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه. روانشناسی افراد استثنایی، 11(42)، 187-216.
امام قلی زاده بابلی، مجید.؛ معنوی پور، داود، پیرخائفی، علیرضا (1397). بررسی میزان شیوع علائم وسواس خواندن و نوشتن در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان بابل. مجله مطالعات ناتوانی. 8(27)، 27-37.
امراللهی بیوکی، فرزانه، حسین خانزاده، عباسعلی (1396). تاثیر تکنیک خودآموزی بر بهبود مهارت خواندن و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان با نشانگان نارساخوانی. فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی. 7 (25): 53-74.
انصاری اردلی، سجاد؛ حاجیحسنی درهشوری، کرامت؛ حاجی-حسنی درهشوری، پیمان و حاجیحسنی درهشوری، کامران (1400). بررسی اختلال‌های یادگیری و میزان شیوع آن در بین دانش آموزان. مجله پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش‌ و پرورش. 4(34)، 34-44.
انیسی، جعفر؛ سلیمی، سید حسین؛ میرزمانی بافقی، سید محمود؛ رییسی، فاطمه، نیکنام، مژگان(1396). بررسی مشکلات‌رفتاری نوجوانان. مجله علوم رفتاری، 1(2)، 170-163.
اوریادی، پریسا؛ هادیان فرد، حبیب، قاسمی، نظام الدین (1399) اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی‌های رایانه‌ای بر شدت علایم کودکان مبتلا‌به اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی. فصلنامه کودکان استثنايی.۲۰ (۳) :۴۹-۶۴

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643