مقاله و مبانی نظری رویکرد هیجان مدار به زوج و زوج درمانی ,

menuordersearch
academixfile.ir

توضیحات

مقاله و مبانی نظری رویکرد هیجان مدار به زوج و زوج درمانی

در قالب word و در 130 صفحه و قابل ویرایش منابع تا سال 1396

 

 

فهرست مطالب

رویکرد هیجان مدار به زوج و زوج درمانی
سیر تحولی رویکردهای زوج درمانی:
خواستگاه درمان هیجان مدار:
اهداف درمان هیجان مدار
فرآیند درمان:
ماهیت نظریه هیجان مدار
14-2 تکالیف اصلی درمان هیجان مدار
15-2 هیجان در زوج درمانی هیجان مدار
زوج درمانی
نظریه زوج درمانی گاتمن
نظریه گاتمن
روش گاتمن
روش گاتمن در مورد زوج درمانی
•    ارزیابی:
•    چارچوب درمانی:
•    اقدامات درمانی :
اهداف و اصول مربوط به روش گاتمن
چه کسانی می‌توانند از روش گاتمن منتفع شوند؟
عاطفه مثبت و منفی
مدل تحلیل عاملی واتسون و تلگن( 1985)
عاطفه مثبت و روانشناسی مثبت گرا
● عواطف مثبت کدام هستند؟
● تأثیرپذیری هیجانی
هماهنگی و ناهماهنگی زوجین (سازگاری و ناسازگاری زناشویی)
سازگاری زناشوئی
عوامل مؤثر در رضایت و سازگاری زناشویی
ابراز محبت و عشق زوجین نسبت به یکدیگر :
احترام به همسر
برقراری روابط اجتماعی
روابط جنسی
مسائل اقتصادی و اجتماعی
ارتباط با اقوام و اطرافیان
مسائل ارزشی، عقیدتی و مذهبی
علایق و طرز تفکر
مزاج و شخصیت
تأثیر رضایت و سازگاری زناشوئی بر کودکان
رضایتمندی و سازگاری زناشویی
نظریه های مرتبط با خانواده، رضایتمندی و سازگاری زناشویی
دیدگاه کلان
دیدگاه خرد
نظریه روان شناسی اجتماعی
نقش سیستم خانواده در ایجاد تعارضات :
طبقه بندی تعارضات زناشویی
مادنس (1981) عوامل موثر بر بروز تعارضات خانواده را به شرح ذیل بیان می‌دارد :
الف- عوامل بیرونی
1.عدم وجود تشابه فرهنگی
2.عدم شناخت حقوق یکدیگر
3.روابط جنسی
ب- عوامل درونی
مشاجره عاملی برای بروز تعارضات زندگی زناشویی
چرخه تعارض
عوامل ایجاد تعارض در رابطه زناشویی
1- تعاملات نامناسب:
۲- تفاوت های شخصیتی:
۳- شباهت ها:
4- آسیب های روانی یا مشکلات حل نشده:
5- فرآیندهای تعاملی دوطرفه:
6-عوامل محیطی:
۷- تقابل:
متغیرهای مرتبط با تعارضات زناشویی
الف- افسردگی
ب- سن
ج- نژاد
د- مسایل مادی
انواع زوجین از نظر تعارض
الف- زوجین موافق:
ب- زوجین تکثر گرا (جمع گرا):
ج- زوجین حمایت کننده :
د- زوجین آزاد :
پیشینه پژوهش
پژوهشهای داخلی
پژوهشهای خارجی
منابع فارسی
منابع لاتین

 

رویکرد هیجان مدار به زوج و زوج درمانی
اولین گام در توسعه نظریه هیجان مدار از سوی سوزان جانسون و لسلی گرینبرگ (1986) برداشته شد. جانسون پروفسور روان شناسی و روانپزشکی در دانشگاه و مدیر انستیتو خانواده و زوج درمانی در اوتاواست. او درجه دکتری خود را در روان شناسی مشاوره از دانشگاه ریتیش کلمبیا (1984) دریافت کرد (لیبو و همکاران، 2010). نیازهای ذاتی و جهانشمول چون صمیمیت، روابط جنسی، دوست داشتن و دوست داشته شدن، سر سپردگی ،کسب امنیت از طریق توجه و حضور یک همراه و... انسان های بالغ را به یافتن یک همراه مناسب دعوت می‌کند. به استثنای موارد معدودی پیوند جویی با دیگران به طور عام (در روابط اجتماعی) وبا یک همراه غالبا مادام العمر به طور خاص (در روابط زناشویی) گرایش ذاتی همه انسان هاست حضور دو فرد در یک رابطه عاطفی مشترک را تحت عنوان یک زوج تلقی می‌کنیم. زوج ها پیکره خانواده ها به شمار می¬آیند و سلامت، ساخت، تعادل، مرزها و زیر سیستم های یک خانواده بستگی تام دارد به میزان استحکام و پویایی این پیکره (زارعی و همکاران، 2013). یک رابطه زوجی ویژگی هایی دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:
1-رابطه زوجی داوطلبانه است. یعنی هر دو عنصر می‌دانند که مجبور نیستندبا هم ازدواج کنند یا حتی به رابطه پس از ازدواج ادامه دهند
2-رابطه زوج مستلزم ایجاد تعادل میان ثبات و پویایی است، بدین معنا که جهت حفظ سلامت در رابطه زوجی گاهی به ثبات و قابلیت های پیش بینی پذیری نیازمندیم تا احساس امنیت کنیم و این در حالیست که عدم سرسپردگی به یکنواختی و تکرار موجبات حفظ روح تازگی و پویایی میان یک زوج را فراهم خواهد آورد.
3-رابطه زوج گذشته، حال و آینده دارد که تمرکز افراطی بر هیچ یک از مقاطع زندگی صحیح نیست. رابطه سالم میان زوج رابطه ای است که درآن، زمان حال و آینده فدای گذشته نمیشود.
4-قرار گرفتن در رابطه زوجی مستلزم حمایت شدن و حمایت کردن است به این معنا که هر دو نفر قبل از تشکیل یک رابطه جدید باید توانایی کاستن از خودمحوری هایشان را به نفع تداوم رابطه کسب نموده باشند و قادر باشند نیاز های همسر را در کنار نیازهای خود ادراک کنند. آشکار است که حمایت عاطفی در صورتی تداوم خواهد داشت که متقابل و دو سویه باشد.
5-رابطه زوج مستلزم این است که هر عضو بتواند ضمن حفظ فردیت، مکملیت نسبت به همدیگر را نیز به رابطه هدیه کند، به دیگر سخن هرعضو لازم است که ضمن حفظ هویت شخصی توانایی داشته باشد که در لحظاتی، این فردیت را فدای رابطه کند(پینس و همکاران، 2011).
همه زوج ها در جریان روابطشان با مسائل و مشکلاتی روبرو می‌شوند. این مسائل می‌توانند شدید یا خفیف، کوتاه مدت یا دراز مدت باشد واز علل مختلفی سرچشمه بگیرد.برخی از مسائل به راحتی قابل حل هستند. در حالی که برخی دیگر را علی رغم صرف وقت و تلاشی که برای حل آنهاگذارده می‌شود، نمی‌توان حل کرد. زوج ها لازم است توانایی برطرف کردن موانع را داشته باشند و عدم توافق ها را حل کنند و تفاوت های خود را بپذیرند (رستمی و همکاران، 2014).
سیر تحولی رویکردهای زوج درمانی:
حیطه روان درمانی از طریق مکتب فروید بنیان گذاری شد. او بانی شناسایی واقعیت روان انسان،بخصوص نیروهای ناهشیار،هیجان،تفکر و رفتار بود و آثار علمی اش همچنان در عرصه روانشناسی قدرت نمایی می‌کند.اما روش فروید پیچیده،طولانی مدت ،ذهنی و گران قیمت بود. مدل روانشناختی فروید اشکال دیگری هم داشت و آن تاکیدش بر ساخت های درون روانی-نهاد خود و فراخود بود که متقابلا اهدافی چون خودمختاری،استقلال و خود کارآمدی در پی داشت. واقعیت بنیادین این رویکردعبارت بود از ایجاد ((خودمختاری فردی و ذهنی تمایز یافته )) که پاردایم فردی را سازمان بندی می‌کند.هوادران و دانشجویان فروید پس از وی به نقش نیرو های اجتماعی خود و متغیر های سلامت افزا نیز اهمیت دادند. با درخشش نظریه ی میان فردی سالیوان ،نظریه روابط شئ فیر برن و وینیکات، نظریه دلبستگی بالبی،روانشناختی خود کوهات و روان تحلیلی ارتباطی ستولورو ومیشل در میانه قرن بیستم،ضرورت پذیرش متغیرهای میان فردی به اثبات رسید،چرا که تمام این نظریه ها ارتباط محوری بوده، ارتباط را پیش نیازی برای تولد در خود معرفی می‌کند.این دگرگونی ها پیام آور تغییرات کوپرنیکی در دوران درمانی شدند و مدل های متنوعی از روان درمانی کوتاه مدت را نیز به دست داده اند، در این زمان وقت درخشش درپارا دایم ارتباطی فرا رسیده بود (پالمر و همکاران، 2011).
همگام با رفتار ایجاد شده ،حیطه زوج و خانواده درمانی هم به تاثیر پذیری از نقش های ارتباط محور موجود، به تمرکز گری بر متغیر های میان فردی و مدل های درمانی کوتاه مدت و کارآمدتر روی آوردند.
با وجود آنکه روان درمان گران ارتباط محور، هرگز از زندگی نقش ناهشیار و پویه های درون روانی مربوط به تاریخچه نکاستند، اما حیطه زناشویی درمانی تا مدت ها بر مهارت های ارتباطی، حل تعارض، اصلاح رفتار آشکار و حل مسئله تاکید کردند. برگفته هند ویکس(2066) در این مقطع زمانی، موفقیت زناشویی درمانی چیزی حدود 30%بود، رقمی که کارآمدی حرفه ای را دستخوش تردید می‌کرد.از این گذر و با توجه به روند طی شده، زوج درمان گران به این باور رسیده اند که مدل های ارزنده آنهایی اند که کارایی درمان را به نفع هیچ یک از دو متغیر روانی یا میان فردی تقلیل ندهند.
توفیق روز افزون وچشمگیر رویکردهایی همچون زوج درمانی هیجان مدار(جانسن،2004)و دردرمان ارتباطی –ایماگویی) (لاکوت،2007)، گواهی است بر تاکید این فرضیه.
درهم شدن مواضع درون و میان فردی ،تنها حکمت امر را توصیف می‌کند، زوج درمانی حرفه ای واقعا پیچیده است و لازم است زوج درمان گران برای دستیابی به اثر بخشی بالا طیف وسیعی از مداخله گرهای دست اندر کار را به طور همزمان در نظر داشته باشند؛ چالش های زندگی شخصی هر فرد، مرحله رشدی خاص و سبک ارتباطی هر همسر به طور مجزا و همسران در کنار یکدیگر،چالش های اشتراکی زوج ها، پیشرفت های همسران در چرخه زندگی تحولی شان،شیوه های برقراری تعامل میان همسران و نیز بازیگرانی خارج از رابطه زناشویی،متغیر های حمایتگر محیط و ... همه و همه بایددر نظر گرفته شوند چرا که همه این متغیرها روی زوج ها، شیوه ای که مسائلشان را ادراک می‌کنند و منابع فردی ایشان در حل این مسائل اثر گذار هستند (هاروی، 2005).
از آغاز روان درمانی بسیاری ازدرمانگران کوتاه نظر و متعصب نسبت به یک رویکرد خاص تعصب اختیار می‌کردند.آنها اصرار داشتند که یک سایز کفش را می‌توان به پای همه کرد؛ به نحو دیگر بسیاری از درمانگران بر این باورند که یک نوع درمان می‌تواند برای همه زوج ها مناسب و همه مشکلات آنها را مرتفع نماید. اما قرن بیست یکم، درمانگران با آگاه شدن از مکتب مدرن و پسامدرن به سمت واقع بینی و تواضع گام برداشته و تک رویکرد محوری را کنار گذاشتند. اکنون آنها محدودیت های موجود در هر رویکرد را شناخته اند و می‌دانند که یافته های تجربی، کدام روشهای زوج درمانی شناختی، عاطفه مدار و بینش مدار را بیشتر حمایت می‌کند(پروچاسکا و نورکراس،2003).
می توان ادعا کرد که رویکرد های موفق زوج درمانی، امروزه بر دنیای پدیداری فرد و توانایی درونی اش در حل مشکل تاکید می‌ورزند (نیکز و شوارتز،2004) اما آنچه که شاید از عوامل ذکر شده نیز با اهمیت تر باشد، اثر بخشی سریع و به عبارتی کوتاه مدت بودن درمان هاست(دونوان،1995).
هم اکنون ما با پیوستاری از رویکردهای زوج درمانی مواجهیم، یکی از پذیرفته ترین تقسیم بندی های این رویکردها، طبقه بندی جیمزدونوان(1992)است. دونوان، رویکرد های کوتاه مدت و کارآمد زوج درمانی را در چهار طبقه اصلی جای می‌دهد : روش های روان پویشی- رویکرد های سیستمی-الگوهای مشارکتی-و مکاتب پسامدرن. این طبقه بندی به شیوه ای ظریف نمایانگر سیر تحولی-تاریخی حیطه زوج درمانی نیز هست ؛ روان پویشگران پیش از سیستمی ها، ومدل های مشارکتی پیش از رویکردهای مدرن حضور داشته اند (تبریزی و همکاران،1387).
خواستگاه درمان هیجان مدار:
زوج درمانی هیجان مدار در اوایل دهه 1980به مثابه پاسخی به فقدان مداخلات زوجی فعال و کارآمد، مطرح شد.(جانسن و گرینبرگ،1985). این رویکرد توسط دو نفر از روان درمانگران مطرح به نام های سوزان جانسون و لس لی گرینبرگ مطرح گردید. جانسون پروفسور روان شناسی و روانپزشکی در دانشگاه و مدیر انستیتو خانواده و زوج درمانی در اوتاواست. او درجه دکتری خود را در روانشناسی مشاوه از دانشگاه ویتیش کلمبیا(1984) دریافت کرد(اسدپور،1391). گرینبرگ پرفسور روانشناسی دانشگاه یورک در تورنتو است او همچنین رئیس مرکز تحقیقات روان درمانی در کانادا و یکی از رهبران بزرگ و نویسندگان جهانی در زمینه توجه به نقش هیجان ها در روان در مانی است. او در سال 1998 با جانسون در زمینه کاربرد روان درمانی مشارکت داشته است(احمدی،1391). جانسون و گرینبرگ به نقش درمان در هیجان در جلسات درمانی پی بردند.این تحقیقات تلاش کردند رابطه بین شناخت، احساس و رفتار را مطرح نمایند.
آنها دریافتند که ارتباطی پیچیده بین شناخت و احساس وجود دارد و بسیاری از مشکلات بالینی ناشی از وجود مشکل در فرآیندهای هیجانی است و بنابراین جهت حل مشکلات بالینی نیاز به بازسازی مجدد تجربه هیجان است(گرینبرگ و کورمن،1993). گرینبرگ وهمکاران(2002)، اعتقاد دارند که هیجان ها می‌توانند کل وجود را تغییر دهند، بنابراین توجه به آنها در درمان حائز اهمیت است، زیرا هیجان ها قادرند اطلاعات مفیدی را برای سلامت روان ما مهم هستند فراهم نمایند. امروزه نقش برجسته هیجانات درتعارضات زناشویی بیشتر وبیشتر مورد پذیرش قرار می‌گیرد(گاتمن،1994) ومطالعه هیجانات روبه رشد است. این فقدان بیشتر در حوزه انسان گرایی احساس می‌شد، چرا که در زوج ها مداخلات رفتاری، عنصر غا لب درمانی به شمار می‌رفت. این رویکرد را هیجان مدار نامگذاری کردند زیرا بر نقش کلیدی و اهمیت حیاتی هیجان و محاورات برخاسته از هیجانات در سازماندهی به الگوهای تعاملی تاکید می‌شود. به باور بانیان این رویکرد سهم هیجانات در ایجاد تجارب مهمی که زوج ها در روابط صمیمانه دارند به شدت مورد اغماض قرارگرفته بود. فرضیه دیگر درمان هیجان مدار اینست که هیجانات نه فقط عامل اساسی در ایجاد تعارضات زناشویی که عنصر قدرتمند و غالبا ضروری جهت ایجاد تغییر در روابط ناکارساز نیز به شمار می‌رود.
تا آن زمان هرگز نیاز به تمرکز بر هیجان و نیرویی که این مقوله در خلق تغییرات مثبت ارتباطی دارد، به این جدیت در ادبیات زوج درمانی برجسته نشده بود. جانسون در انتقاد به غفلتی که همواره در این راستا وجود داشت، زوج درمانی را به هیجان هراسی محکوم کرده است. او معتقد است به استثنای موارد بسیار معدود، درمانگران هیجان را سبک پیچیده و ثانویه در نظر داشته اند که خواستگاه اصلی اش کاهش شناختواره قلمداد شده است و گاهی رفتار، اگر هم چنین نبوده هیجان نیروی اخلال گر در امر درمان زوج ها ویا عامل منع تغییر در نظر گرفته شده آشکار است که چنین ارادتی هرگز از ارزندگی نقشی که هیجان در بازسازی روابط زناشویی دارد، نکاست و سرانجام متخصصین هیجان مداررا به گمانه زنی در این راستا هدایت کرد که شناختواره ها و کنش ها ی کارساز ))ماحصل (( مدیریت بر هیجانها هستند نه خاستگاهشان. یافته های پژوهشی دهه اخیر گواهی مسلم بر صحت این ادعاست(حسینی ،1389). در رویکرد هیجان مدار نیز همانند رویکرد دلبستگی، هیجان از جایگاه بارزی برخودار است وامری انطباقی در نظر گرفته می‌شود. بالبی و نظریه پردازان هیجان(فریجدا ،1986)، به ما و دیگران آن چه نیاز داشته و خواهان آن هستیم را خاطر نشان کرده اند.‌ آنها اعمال اصلی به ویژه پاسخ های ارتباطی را خاطر نشان می‌سازند. در سال های اخیر نظر نظریه پردازان تجربی این بوده است که چارچوب های هیجانی یا دستور کارهای هیجانی در ارتباط با موقعیت هایی که باعث سرخورده یا ارضا شدن نیازهایمان می‌شوند، ایجاد می‌گردند.این چارچوب ها به ما برای تمایز گذاری و دسته بندی تجارب و سازمان دهی انتظارت و واکنش ها کمک می‌کند(گرینبرگ ،دالیس والیوت ؛ 1993).

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643