مقاله و مبانی نظری سازگاری و ناسازگاری زناشویی در اعتیاد ,

menuordersearch
academixfile.ir

توضیحات

مقاله و مبانی نظری سازگاری و ناسازگاری زناشویی در اعتیاد

در قالب word و در 46 صفحه و قابل ویرایش

 

 

فهرست مطالب

2-1- مروری بر تاریخچهی سوءمصرف مواد
2-2- تعاریف و مفاهیم اعتیاد
2-3- انواع مواد مخدر و اثرات جسمی و روانی آنها
2-4- روشهای مصرف مواد اعتیادآور
2-5- مشکلات ناشی از اعتیاد به مواد مخدر
2-5-3- مشکلات اجتماعی
2-6- سوابق روانی و صفات خلقی معتادان
2-7- اشکال درمان سوءمصرف مواد
2-7-1- روشهای دارویی
2-7-2-    روشهای غیردارویی
2-8- درمان دارویی اعتیاد به مواد مخدر
2-8-1- سمزدایی
2-8-2- درمان نگهدارنده
2-9- باورهای ارتباطی ناکارآمد
2-10- پیشینه نظری
2-10-2- نظریه مبادله در خصوص کیفیت رابطه
2-10-3- پیشآیندها و سبکهای ارتباط زناشویی نگهدارنده اعتیاد
2-11- پیشینه پژوهشی
2-12- فرضیههای پژوهش
منابع

 

 

 

 

2-2- تعاریف و مفاهیم اعتیاد

پیچیدگی حاصل از سوءمصرف غیرقانونی مواد در اصطلاحات وابسته به آن، که به نظر میرسد تقریباً با تشکیل جلسات شوراهای مختلف حرفهای و دولتی تغییر مییابند، منعکس است. یک نمونه از آن نامی است که باید روی مواد تغییر دهنده مغز گذاشته شود. متن بازنگری شده چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) مواد تغییر دهنده مغز را «مواد» و اختلالات مربوط به آنها را «اختلالات وابسته به مواد» نامیده است. در DSM-IV-TR مفهوم مواد مؤثر بر روان مواد شیمیایی واجد خواص تغییردهنده مغز نظیر حلالهای عضوی را، که ممکن است عمداً یا سهواً مصرف شوند، در بر میگیرد. مواد مجاز را نمیتوان از مواد غیر مجاز جدا کرد؛ بسیاری از مواد مجاز مانند مرفین گاهاً به روشهای غیرمجاز کسب شده و برای مقاصد تجویزنشده مصرف می-گردند. واژه ماده به دارو ترجیح داده میشود، چون دارو تلویحاً معنی یک ماده شیمیایی مصنوعی را میگیرد، در حالیکه بسیاری از مواد وابسته به الگوهای سوءمصرف (مثلاً تریاک) مواد طبیعی هستند یا برای مصرف انسانی تولید نشده-اند (مثلاً، چسب هواپیما). به این ترتیب، در DSM-IV-TR موضوع با عنوان اختلالات وابسته به مواد توصیف شده است (کاپلان- سادوک، 2003).
به رغم برداشت کلی و عمومی مردم از اعتیاد که آن را عادت شدید به استفاده از یک چیز یا انجام یک امر میدانند وقتی میخواهیم اعتیاد و به ویژه اعتیاد به مواد تغییر دهنده خلق و خو و رفتار را تعریف کنیم، درمییابیم که کار چندان آسانی نیست و توافقی دربارهی وجود ندارد. کلمات متعددی مثل مصرف، استفاده نادرست، سوءمصرف، اعتیاد، و وابستگی درباره عادت به نوشیدن مشروبات الکلی و مصرف مواد و داروهای آرامبخش و ضد افسردگی و روانگردان، خوردن بیش از حد، قمار کردن، درگیر شدن با روابط جنسی بیش از حد و حتی کار بیش از اندازه به کار برده شده است (نورانی-پور، 1383).
الف) مصرف:
کلمه مصرف به هنگام استفاده از مشروبات الکلی و مواد و داروها برای مصارف طبی و به منظور تسکین با درمان از قبیل مورفین، کدئین، آرامبخشها و داروهای روانگردان گفته میشود. در کشورهای غربی یا کشورهای دیگری که خرید و فروش مشروبات سکرآور و مستکننده قانونی است و مصرف آنها منع نشده و همچنین استعمال دخانیات یا انجام انواع قماردر موقعیتهای تفریحی، در جشنها و شادیها مجاز شمرده شده است. (لاسون، لاسون و ریورز، 2001). همین مؤلفان استفاده از مواد یا داروهایی که آثار و نتایج جسمانی، روانی، اجتماعی و قانونی زیانآور داشته باشد را استفاده نادرست خواندهاند.
ب) سوءمصرف:
چنانچه مراجعی مشروبات الکلی یا دیگر مواد مصرف کند که باعث تغییر خلق و خو و رفتار او شود و آثار نامطلوبی بر روی زندگی خودش با زندگی دیگران بگذارد، گفته میشود که سوءمصرف مواد دارد. این آثار ممکن است آسیبدیدگی جسمانی، روانی، یا عملکرد نامناسب شغلی یا تحصیلی فرد باشد. شاکیت (1995) استفاده مکرر و طولانیمدت از مواد و داروها را سوءمصرف خوانده است و اضافه میکند سوءمصرف از مواد و داروها زمانی صورت میگیرد که فرد موادی را بدون نیاز ضروری و به حق مصرف کند (به نقل از نوارنیپور، 1383).
ج) وابستگی:
در سال 1964، سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح «اعتیاد» دیگر اصطلاحی علمی نیست و «وابستگی دارویی» را به جای آن توصیه نمود. مفهوم مواد در ضمن چند دهه معانی رسمی بسیار و معانی معمولی فراوانی داشته است. اساساً در ارتباط با تعریف وابستگی از دو مفهوم استمداد شده است. وابستگی رفتاری بر فعالیتهای موادجویی و قرائن وابسته به الگوهای مصرف بیمارگونه تأکید کرده است و وابستگی جسمی بر اثرات جسمی (یعنی فیزیولوژیکی) دورههای متعدد مصرف مواد تأکید نموده است. به طور اخص، آن دسته از تعاریف وابستگی که بر وابستگی جسمی، تأکید کرده اند، در ملاکهای طبقهبندی از وجود تحمل و اثرات ترک استفاده کردهاند (کاپلان- سادوک، 2003).

 


2-4- روشهای مصرف مواد اعتیادآور

عمدهترین روشهای مصرف مواد اعتیادآور عبارتند از:
الف- خوردن به صورت قرص یا شربت (مشروبات الکلی، باربیتوراتها، آمفتامین، آرامبخشها و ...)
ب- کشیدن به صورت دود یا پودر (سیگار، تریاک، هروئین، کوکائین).
ج- تزریق به صورت زیرپوستی (هروئین)، عضلانی (استروئید)، وریدی (هروئین و کوکائین).
د- مالیدن و استفاده از برچسبها (نورانیپور، 1383).


2-5- مشکلات ناشی از اعتیاد به مواد مخدر

2-5-1- مشکلات جسمی
خطرات جسمی اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر مسمومیت مزمن و تدریجی ناشی از مصرف مواد مخدر که موجب از دست دادن اشتها و ددر نتیجه کاهش وزن و بالاخره به خطر افتادن سلامت جسمی میگردد، بیشتر از جهت اثرات سویی که به دلیل عدم رعایت بهداشت و استریل کردن وسایل تزریق و نادیده گرفتن سلامت عمومی فرد به دنبال دارد قابل توجه است.
الف) خود تزریقی: خود تزریقی که معمولاً با وسایل غیربهداشتی و سوزنهای آلوده انجام میگردد، موجب ناراحتی-های پوستی، عفونتها، دملها، آماسها، و یرقان ناشی از مصرف سوزن آلوده و سایر امراض عفونی میگردد. ابتلاء به بیماری ایدز خطرناکترین عارضه آن است.
ب) مصرف بیش از اندازه: معمولاً بدنبال از دست دادن تحمل در فرد معتاد، مصرف بیش از اندازه رخ میدهد (فرجاد، بهروش و وجدی، 1382).

2-5-2- مشکلات روانی
مهمترین مشکل روانی برای یک فرد معتاد، وابستگی شدید روانی است. آنچه که قابل توجه و جالب است. این است که در بیشتر موارد فردی که برای ماهها به مواد مخدر معتاد بوده است، دیگر آن احساس سرخوشی و شنگولی را نمینماید. در حقیقت این بدان معناست که انگیزهی اصلی او برای ادامه مصرف، جلوگیری از اثرات قطع دارو است. حالات افسردگی توأم با احساس خودکشی در آنها دیده میشود و به طور کلی در اخلاق و رفتار معتاد احتمال اختلالاتی وجود دارد. همچنین احتمال دارد که فرد به سمت نوع خاصی از زندگی کشیده شود و به عنوان جزئی از یک گروه غیرعادی و ناسالم جامعه تلقی گردد و بالاخره در برابر جامعه حالتی پیدا کند که میتواند کم و بیش در تغییر و اصلاح فرد معتاد اثری سوء داشته باشد و امر بازتوانی را با مشکل مواجه سازد (فرجاد و همکاران، 1382).

2-5-3- مشکلات اجتماعی
بارزترین تأثیر سوء اعتیاد به مواد افیونی این است که انرژی و توان را از فرد معتاد میگیرد؛ بطوریکه فرد دیگر علاقهای به فعالت ندارد. حتی علایقش را درمورد ارتباطات دوستانه، خانوادگی و زناشویی از دست میدهد. به طور کلی، امکان دارد که روش زندگیای را که مخالف جامعه است، بپیماید. معتاد علاقه دارد در اجتماعی زندگی کند که بتواند به طور غیرقانونی مواد غیرقانونی را بدست آورده و مصرف کند. مهمترین خطر اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر آن است که اعتیاد به طور مؤثری ارتباط فرد را با دنیای اطرافش قطع کرده و او را از واقعیتهای موجود در زندگی دور میکند. معتادان به مواد مخدر اغلب افرادی سستاراده و ضعیفالنفس هستند و بیشتر در دنیای خودفریبی، تقلب، نادرستی، دروغ و ریا زندگی میکنند (فرجاد و همکاران، 1382).


2-6- سوابق روانی و صفات خلقی معتادان

نتایج تحقیقات مختلف نشان دادهاند که بسیاری از افراد معتاد پیش از ابتلا به اعتباد افرادی تنها و منزوی بوده و دوست پیدا کردن برایشان مشکل بوده است. همچنین آنها در معاشرت راحت نیستند. بسیاری دچار تشویش و دلهره میباشند. عدهای مبتلا به افسردگی و اضطراب بوده و برای کاستن از این حالت دست به مصرف مواد زدهاند (فرجاد و همکاران، 1382).
بسیاری از مبتلایان به اعتیاد، بیماری روانی همراه دارند و بیماریهایی مثل پنیک، وسواس، افسردگی عمده و فوبیا در میان آنها مشاهده میشود (مناجاتی، 1382).

 

 

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643