مقاله و مبانی نظری سوء مصرف مواد ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری سوء مصرف مواد

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری سوء مصرف مواد
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
19,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری سوء مصرف مواد

در قالب word و در 47 صفحه و قابل ویرایش

 

 

فهرست مطالب

تاریخچه گروه درمانی
تعریف گروه درمانی
گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر
مدل گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر
1- مرحله پیش از تفکر
2- مرحله تفکر
3- مرحله آمادگی- عزم:
4- مرحله عمل:
5- مرحله نگهداری (ماندگاری):
سوءمصرف مواد
تعريف اعتياد به صورت جامع
تاريخچه سوءمصرف مواد در جهان و ايران
نشانه‌هاي سوءمصرف مواد
عوارض سوءمصرف مواد
عوارض اقتصادي ومالي:
عوارض فرهنگي – اجتماعي
عوارض معنوي
انواع مواد
الف) کند کننده ها
ب) تحريک کننده ها
ج) توهم زاها
پيـشگيـری از اعتيـاد
سطــوح پيـشگيـری
الف) پيـشگيــری اوليـــه
ب) پيـشگيـری ثـانويـه
ج) پيــشگيـری سوم
بیماری سوءمصرف مواد در ايــران
دیدگاه های گرایش به بیماری سوءمصرف مواد
عوامل زيستي درگیر در سبب شناسي اعتياد و سوء مصرف مواد
نظريات و تحقيقات مربوط به عوامل اجتماعي و فرهنگي
ديدگاه هاي روان تحليل گري
ديدگاه رفتاري درمورد اعتياد و سوء مصرف مواد
ديدگاه و نظريات شناختي و شناختي ـ اجتماعي
بازنگری پژوهش ها
الف) پژوهش هاي انجام شده در داخل کشور
ب) پژوهش های انجام شده در خارج از کشور
منابع
منابع فارسی
منابع لاتین

 

 

 

گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر
    انواع مختلفی از روش های گروه درمانی در کار با مراجعین سوء مصرف کننده مواد وجود دارد. در تحقیقات متعدد گروه درمانی فرانظریه ای رویکرد درمانی موثری گزارش شده است. از میان رویکردهای مختلف در گروه درمانی این رویکرد به این دلیل است که توانایی بیشتری از سایر رویکردها، برای پاسخ به دغدغه ها و سوالات موجود در ذهن افراد داد و روش های آن با اصول بازپروری های موفق، برای معتادان قابل معالجه است، روشی موثرگزارش شده است (وزیریان، 1390).
    در این رویکرد درمانی افراد می‌تواند مسئول اعمال خود باشد، هدف معالجه باید مبتنی بر بازسازی عمیق شخصیتی باشد همان طور که از نام این نظریه پیداست، جامعیت بیشتری از سایر رویکردها دارد و عصاره ای از رویکردهای مختلف را چون رویکرد رفتاری- شناختی، رویکرد سیستمی، رویکرد روان پویایی، رویکرد وظیفه مدار در طی جلسات مختلف اعمال می‌کند. بازگشت مجدد به اجتماع پایان مرحله درمان است، اما فرد هنوز به طور کامل برای مشارکت فعال در جامعه آمادگی ندارد. برای این منظور باید تعلیمات و آموزش هایی را دریافت کند (ولیسر و همکاران، 2008).
    تحقیقات نشان داده که اکثر سوءمصرف کنند گان مواد به صورت داوطلبانه وارد جریان درمان نمی‌شوند. اما زمانی که مراجعین انگیزه بالایی برای ترک اعتیاد داشته اند، به احتمال قوی تر درمان ها اثر گذاری بیشتری خواهند داشت. گرچه بهبود لزوما به داوطلب بودن مراجعین بستگی ندارد و برخی مطالعات نشان می‌دهند که نرخ بهبودی افرادی که به اجبار وارد فرآیند درمان شده اند، تقریبا به اندازه کسانی است که داوطلبانه وارد فرآیند درمان شده اند. اما بسیاری را عقیده بر آن است که تا زمانی که فرد خود در این راه مصمم نباشد، و به این نتیجه نرسد که باید درمان شود، بهبودی رخ نخواهد داد و چنانچه آگاهی و خواست خود فرد در روند درمان مورد توجه قرار نگیرد، گاه حتی این فرآیند آسیب زا نیز خواهد بود. در جریان استفاده از رویکرد فرانظریه ای آمادگی مراجعان برای تغییر سنجیده شده و با توجه به وضعیت و درجه آمادگی مراجع، انگیزش او توسط مجموعه ای از فنون در جهت ترک اعتیاد تغییر می‌یابد (باتلر، 2007).
    یک جنبه شایان توجه مراحل تغییر شناسایی این موضوع است که انگیزش مراجع را می‌توان تحت تاثیر قرار داد. قبل از این، انگیزش به عنوان خصوصیتی تلقی می‌شد که قابل تغییر نیست. چنانچه مراجعی بدون انگیزه تصور می‌شد، امید کمی به موفقیت در درمان او وجود داشت و مراجعینی که آمادگی کافی برای تغییر نداشتند، برای درمان مناسب تشخیص داده نمی‌شدند. فردی که مواد مخدر را ترک می‌کند، پس از ترک به علل مختلفی گاهی اشتیاق به مصرف مواد مخدر را تجربه می‌کند که این عامل در بیشتر مواقع موجب عدم مقاومت و بازگشت او به سوی مواد می‌گردد. بنابراین آموزش چگونگی مقاومت در مقابل مصرف مواد برای این افراد بسیار حائز اهمیت است (مرادی و همکاران، 1388).
    در موقعیتی که فرد اقدام به ترک کرده است، این امکان وجود دارد که از طریق دوستان قدیمی در موقعیت فشارزایی برای مصرف مجدد قرار گیرد، این مسئله زمانی که فرد از نظر ابراز وجود دچار مشکل باشد و یا نگرش مثبتی نسبت به مواد داشته باشد، تاثیرات بارزتری بر جا می‌گذارد. تا معتادی خود دلیل محکمی برای مصرف نکردن نداشته باشد، عملا هر گونه درمانی به ویژه درمان پزشکی صرف بی نتیجه است و در واقع کمک به معتاد برای بازگشت به زندگی سالم و اتخاذ شیوه های رفتاری متناسب با هنجارهای جامعه و پذیرش ارزش های آن قبل از هر اقدام دیگری، از اهمیت زیادی برخوردار است و تا زمانی که سوء مصرف کننده مواد قادر نشود زندگی همراه با مصرف مواد مخدر را با زندگی بدونه مصرف آن به خوبی مقایسه کند و به ویژه آثار این دو شیوه زندگی را در آینده تحلیل نماید، بازگیری، توانبخشی و پیگیری، ثمربخش نخواهد بود. رویکرد فرانظریه ای، مراجعان را دارای استعداد بالقوه ذاتی برای تغییر دانسته و‌ آنها را مسئول تغییر خودشان می‌داند و طی جلساتی درصدد ایجاد انگیزه برای سوء مصرف کنندگان است (مک گویر، 2010).
    افرادی که به مشکلات سوءمصرف مواد دچارند، به جهت سال های متمادی مصرف مواد، غالبا با تصویرهایی مخدوشی از خود و جهان به درمان روی می‌آورند. سال ها مصرف مواد همچنان با نقصان در مهارت های اجتماعی همراه بوده است.آنها غالبا روابط سالم و احتمالی خود را به علت گرفتار بودنشان به مواد، از دست داده اند و بنابراین در جریان کار گروهی نیازمند ایجاد و تنظیم رفتارهایی هستند که یا جدیدند و یا آن که مدت هاست که آنها را فراموش کرده اند. رویکرد فرانظریه ای بر کارگیری واکنش های مقابله ای، به منظور افزایش کارآمدی فردی، تقویت مثبت و احساس شدید خودکنترلی در فرد تاکید می‌نماید. وجود این مهارت ها و احساسات مثبت شدت احتمال آغاز به مصرف مجدد مواد و در نتیجه احتمال بازگشت به حالت اولیه را کاهش می‌دهند و ابزار لازم برای مقابله با شرایط خطر آفرین و وسوسه برانگیز را نیز در اختیار فرد قرار می‌دهند (مهریار و جزایری، 1388).
مدل گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر
    مدل گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر بر پیمودن پنج مرحله دلالت دارد:
1- مرحله پیش از تفکر
    این مرحله مرحله ای است که هنوز فرد معتاد تصمیم نگرفته است، برای تغییر رفتار خود اقدام کند و در این مرحله غالبا فرد قادر به دیدن مشکلی که دارد، نیست. اغلب کسانی که در این مرحله قرار دارند هنوز رفتار خود را مشکل ساز نمی‌دانند و معمولا آن را مطلوب هم می‌دانند، بنابراین انگیزش کمی برای تغییر آن دارند. با این حال اطرافیان نظیر خانواده، کارفرما، دوستانی که ناظر بر رفتار او هستند، رفتارهای او را مشکل ساز می‌دانند. این مرحله فقط به انکار اعتیاد و مقاومت در قبول آن ختم نمی‌شود. بعضی از کسانی که در این مرحله قرار می‌گیرند اصلا هیچ اطلاعی از خطرات ناشی از رفتار نادرستشان ندارند. گاهی فکر می‌کنند که اقدام برای اصلاح رفتارشان دیر شده است، یا برخی از آنها مشکلشان را توجیه کرده و مثلا می‌گویند «مگر آدم چند بار زندگی می‌کند، چرا باید رنج و درد را تحمل کند (وینستین، روتمان و سوتون، 2010).


سوءمصرف مواد
    تجربیات سال های گذشته در ایران و جهان در رابطه با تولید و عرضه مواد مخدر و همچنین، درمان معتادان نشانگر این است که این نوع مبارزه همه جانبه بوده و نتایج حاصل از آن اثر بخشی لازم را ندارد. لذا برخورد با معضل اعتیاد باید فراگیر باشد به نحوی که این تلاشها علاوه بر مبارزه با تولید و عرضه بر پیشگیری متمرکز گردد. به طور کلی مفهوم اقدام های مداخله ای به منظور پیشگیری در نتیجه پیشرفت علم پزشکی گسترش یافت و کشف عوامل بیماری زا، واکسیناسیون و آموزش، همگی نمونه هایی از موفقیت علم پزشکی در پیشگیری از بیماری ها می‌باشند. در رابطه با سوء استفاده از داروها و مواد یا موضوع اعتیاد، هدف از پیشگیری این است که جمعیت هدف به هیچ وجه از داروهای اعتیادآور استفاده نکند و خود را در معرض خطررات ناشی از اعتیاد و آسیب های ناشی از آن قرار نداده و مانع از بروز آسیب های اجتماعی پیامد آن گردد. به علاوه هدف دیگر پیشگیری می‌تواند کنترل عوارض وحشتناک مربوط به اعتیاد باشد (سعیدی، 1391).
تعريف اعتياد به صورت جامع
      بنابر تعريف علمي پذيرفته شده، اعتياد عبارت است از وابستگي جسمي و رواني فرد به يک ماده دارويي مخدر يا محرک. امروزه در محافل دانشگاهي نيز به جاي کلمه در اعتياد «واژه وابستگي» را به کار مي‌برند و «معتاد» را هم شخص «وابسته» مي‌نامند (باوی، 1388).
    از نظر پزشکي، اعتياد يا وابستگي، نوعي سندروم يا نشانگان باليني است که در پي مصرف مواد مخدر، در حالات رفتاري، شناختي و فيزيولوژيکي فرد مصرف کننده پديد مي‌آيد. ميزان وابستگي کمي است و شدت و ضعف دارد، اما در هر حال اعتياد رفتاري مرضي يا بيمار گونه است. پس، شخص معتاد يا وابسته در واقع بيمار است و رفتار جامعه با فرد معتاد مي‌بايد بر اساس اين واقعيت علمي سامان يابد که معتادان را بايد مداوا و معالجه کرد (سلمانی، 1392).
    به تعريف ديگر، حالت مسموميت متناوب و تدريجي است که مبتلايان آن ناچار هستند که هر چيز وقت مقداري بر مصرف روزانه خود بيافزايند تا اندازه‌اي که بدان معتاد يا با مواد مخدر خو گيرد. نياز رواني و جسماني مبرم به استعمال الکل يا داروي مخدر ديگر که اختيار مصرف و ترک آن از نيروي اراده شخص خارج شده باشد. شخص به ماده مخدر وابستگي رواني و بدني و فيزيولوژيک پيدا نموده و کوشش در افزايش اندازه ماده مخدر دارد (بختیار، 1393).

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643