مقاله و مبانی نظری طلاق و تاثیرات طلاق ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری طلاق و تاثیرات طلاق

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری طلاق و تاثیرات طلاق
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
19,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری طلاق و تاثیرات طلاق

در قالب word و در 94 صفحه و قابل ویرایش

 

 

فهرست مطالب

مبانی نظری سازه طلاق
2-1-1- انواع طلاق:
الف- طلاق توافقی:
ب- طلاق عاطفی:
2-1-2- تعارض های ناشی از طلاق عاطفی
2-1-3- نظریه های طلاق عاطفی
2-1-3-1- نظریه طلاق عاطفی کسلر
2-1-3-2- نظریه سیستمی کیفیت زناشویی مارکز
2-1-3-3- نظریه مثلث عشق استرنبرگ
2-1-3-4- نظریه نظم خرد چلبی
2-1-4- عوامل مؤثر بر اختلافات زناشویی و طلاق:
2-1-4-1- وقت صرف¬کردن با هم
2-1-4-2- تقسیم کار
2-1-4-3- نگهداری از بچه¬ها
2-1-4-4- مسایل مالی
2-1-4-5- مسئله اقوام همسر
2-1-5- تاثیر ات طلاق
2-1-5-1- تاثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر زنان
2-1-5-1-1- عوارض فردی:
2-1-5-1-2- عوارض خانوادگی
2-1-5-1-3- عوارض اجتماعی
2-1-5-2- تاثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر کودکان
2-3- پيشينه پژوهش
2-3-1- پيشينه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری زنان
2-3-2- پيشينه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری کودکان
منابع و مآخد

 

 


2-1-1- انواع طلاق:
از نظر فقه اسلامی طلاق به انواع زیر دسته بندی می‌شود:
طلاق رجعى:طلاقى است که به درخواست مرد جارى مى‌شود و در آن وى موظف است تمام حقوق زن را از قبيل صداق، نفقه، پوشاک و مسکن براى مدت ۱۰۰ روز (زمان عده) تأمين کند. در اين              نوع طلاق،مادامى که عده زن منقضى نشده باشد، مرد مى‌تواند به زن خود رجوع کند و با رجوع مزبور،              بدون تحليل نکاح و عقد جديد، مى‌توان با او زندگى کند. در اين حال طلاق باطل مى‌شود                    (محقق حلی، 1374).
طلاق باين: طلاقى است که در آن مرد حق رجوع به زن خود را ندارد، يعنى برعکس طلاق رجعي، نمى‌تواند بدون جارى شدن عقدى جديد به او رجوع کند و در برخى از انواع آن، اگر مرد بخواهد به زن خود رجوع کند، لازم است تجديد نکاح کند (محقق حلی، 1374).طلاق باين انواعى دارد:
۱- طلاق دختر صغير يعنى دخترى که هنوز ۹ سال تمام ندارد.
۲- طلاق زن يائسه يعنى زنى که به سن نازائى (حدود ۵۰ سالگى) رسيده و ديگر نمى‌تواند بچه‌دار شود.
۳- طلاق در دوران نامزدى يعنى پيش از انجام مراسم عروسى
۴- طلاق زن سه طلاقه يعنى زنى که او را سه بار متوالى پس از ازدواج طلاق داده باشند.
۵- طلاق خلع يا خلعى که در آن زن به‌دليل کراهتى که از شوهر خود دارد در مقابل مالى که به او مى‌بخشد طلاق مى‌گيرد.
۶- طلاق مبارات که در آن طرفين به‌علت کراهتى که از هم دارند به طلاق اقدام مى‌کنند. در طلاق مبارات، زن مالى را که کمتر از مهر او است به مرد مى‌پردازد (محقق حلی، 1374).
طلاق عدى: طلاق عدّى يا طلاق عدّه در دو مفهوم به‌کار مى‌رود:
۱- طلاق زنى که ۹ بار (۳ بار در ۳ بار) طلاق گرفته و بعد از هر سه طلاق، محلّلى وجود داشته است. اينگونه طلاق در هيچ صورتى حق رجوع ندارد (محقق حلی، 1374).
۲- طلاق زنى که شوهر او در موقع عده رجوع کرده و بعد او را دوباره طلاق داده است (صدر، ۱۳85).
در متون اسلامى به‌گونهٔ ديگرى از طلاق تحت عنوان 'طلاق ايلاء' برمى‌خوريم که در دورهٔ پيش از اسلام در عربستان رواج داشت. طلاق ايلاء طلاقى بود موقت که به مدت ۴ ماه يا بيشتر جارى مى‌شد. اسلام اين طلاق را غيرشرعى و ممنوع اعلام کرد (صدر، ۱۳85).
مراحل طلاق ممکن است دشواری ها وتنش هایی را پديد آورد که بر زن و شوهر و فرزندان و خویشاوندان و دوستان آنها نیز تاثیر گذار باشد. اين مراحل عبارتند از :
1- طلاق عاطفی: بیانگر رابطه زناشویی روبه زوال است.تنش دائمی زن وشوهر معمولاًبه جدایی منجر  می‌شود.
2- طلاق قانونی : در این مرحله از طلاق به ازدواج پایان داده می‌شود.
3- طلاق اقتصادی که به تقسیم ثروت ودارایی ها مربوط می‌شود.( البته مطابق با قانون هر جامعه)
4- طلاق اجتماعی : به تغییر در دوستی ها ودیگر روابط اجتماعی مربوط می‌شود که فرد طلاق گرفته با آن سرو کار دارد.
5- طلاق روانی: در این مرحله فرد باید پیوندها و وابستگی عاطفی را قطع کند وبا الزامات تنها زیستن روبه رو شود. با توجه به مراحل فوق می‌توان نتیجه گرفت طلاق روانی سرچشمه انواع دیگر طلاق هاست. از میان پنج طلاقی که اتفاق می‌افتدَ طلاق ردیف سه تا پنج بیشتر گریبان زن را در جامعه ما می‌گیرد و در این موارد آسیب پذیری زن در جامعه ما بسیار بیشتر از مرد است واین بیانگر فاصله اي است که بین زن و مرد در جامعه ما وجود دارد و آسیب های بعدی را برای زن در طول زندگی و پس از طلاق ایجاد می‌کند اما در مراحل اول و دوم زن و مرد کم و بیش آسیب پذیرند (علیزاده ،1388).

 

2-1-5- تاثیر ات طلاق
2-1-5-1- تاثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر زنان
ترس از تنهایی پس از طلاق احساسی است که زنان بیش از مردان ابراز می‌کنند. این ترس بیشتر ناشی از این نگرانی است که آیا شریک زندگی دیگری خواهد داشت؟ ترس و یاس از اینکه نتوانند بدون یک مرد زندگی کنند و فرزندان خویش را به تنهایی اداره کنند و شغلی بیابند و از نظر مالی خود و فرزندانشان را اداره کنند.این ترسهای واقعی ناشی از تردیدهای واقع بینانه درباره مسائل مالی بازار            کار مشکلات بزرگ کردن فرزندان به تنهایی و تغییر در زندگی فردی و اجتماعی است                        (سوزان فوروارد ،1997).
جدایی از همسر به طور ناگهانی یا پیش بینی شده برای همه اعضای خانواده علی الخصوص فرد درگیر، یک شوک محسوب می‌شود. در این هنگام بحران روانی رخ می‌دهد. احساس انسان با عقل منطبق نسبت و واکنش های فرد غیر ارادی است و در اکثر موارد دچار درماندگی می‌شود. در اولین مرحله انسان هنوز نمی‌داند باید واقعیت جدایی را بپذیرد یا نه؟ آیا تنها خواهد ماند؟ ایا در آینده همسری مناسب پیدا خواهد کرد(کگی کریستیان،1377).
فقدان همسر و تنهایی پس از طلاق موجب می‌شود که اکثر زنان پس از جدایی به ناراحتی های روحی و جسمی دچار شوند و همچنان نیازهای عاطفی خود را در شوهر قبلی خود جستجو                  نمایند. کمبود معاشرت و تفریح به علت مسائل شهرنشینی در کلانشهر، مشکلات روانی زن را                          می‌افزاید (فرجاد،1372).
البته مشکلات روحی پس از طلاق به مراتب بیش از صدمات جسمانی آن است. بعد روانی طلاق علی القاعده برای زن و مرد مساوی است مگر شرایط دیگری آن را تغییر دهد. لذا احساس خسارت بیشتر توسط زن در مسئله طلاق، به دوگانگی موقعیت اجتماعی و اقتصادی زن و مرد در جامعه باز می‌گردد.زن مطلقه به علت عدم استقلال اجتماعی فاقد پایگاه اجتماعی معینی بوده و به خانواده پدر یا برادر وابسته است. تفاوت زن و مرد در ازدواج مجدد پس از طلاق نیز به موقعیت اجتماعی اقتصادی متفاوت آنها باز می‌گردد. در واقع طلاق یک تهدید اجتماعی اقتصادی برای زن محسوب می‌شود(اورعی،1366).
بسیاری از افراد مطلقه (اعم از زن یا مرد) پس از طلاق شغل خود را از دست می‌دهند از دیگر مسائل و مشکلات زنان مطلقه، تهیه مسکن و مکانی برای زندگی است. کمتر کسی حاضر است به یک زن مطلقه اتاق اجاره دهد(فرجاد،1372).
وضعیت زن و شوهر پس از طلاق روندی از محرومیتهای گوناگون، طرد اجتماعی، اختلال در مناسبات اجتماعی، دوران زندگی مشترک در یک دوره کوتاه و یا یک دوره طولانی، عدم ارتباط با محیط بیرونی، فقدان همدل و همراز و نبودن محل زندگی مستقل برای طرفین است. طلاق شرایطی را ایجاد می‌کند که منجر به از دست دادن حمایت اجتماعی خانواده از فرد مطلقه، کاهش نفوذ اجتماعی وی و حتی گاهی تضعیف موقعیت ها و فرصتهای اجتماعی فرد می‌شود. در برخی مواقع رفتار جامعه با زنان مطلقه به گونه ای است که احساس می‌کنند دیگر جایی در جامعه ندارند. فرد مطلقه نه تنها در مقام یک مجرد نیست، بلکه تعریف و جایگاه مناسبی را برای وی در نظر نمی‌گیرند و نگرش منفی نسبت به فرد مطلقه وجود دارد. گوئی آنان افرادی بوده اند که از تمایلات و خواهشهای خود پیروی کرده و از برخورد با واقعیات زندگی خودداری کرده اند و منافع خود را بر مصالح خانواده ترجیح داده اند(فرجاد،1372). در واقع ارزیابی بسیار منفی جامعه از طلاق به ارزیابی منفی از شخصیت زن و شوهری که جدا شده اند تعمیم داده می‌شود زنان مطلقه از گزند طعنه ها و نگاه های کنجکاوانه دوستان، اطرافیان و آشنایان در امان نیستند به طور مثال بعضی معتقدند که وجود زن مطلقه در اتاق عقد خویش یمن نیست. مذموم بودن طلاق منجر به تنگی روابط اجتماعی زن مطلقه می‌شود و بدین ترتیب ارزشهای حاکم بر جامعه بیش از مشخصات فردی بر مشکلات زنان مطلقه می‌افزاید. از سوی دیگر روحیه جامعه ایرانی به گونه ای است که شخصیت زن را در چارچوب خانواده می‌بیند لذا با شکستن این کانون شخصیت و هویت خانوادگی زن دستخوش اختلال می‌شود(ادیب،1374).

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643