مقاله و مبانی نظری معلم راهنما و روش تدریس
در قالب word و در 46 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه
معلم راهنما
2-1-2- وظايف راهنمايان تعليماتي (آموزشي)
2-1-3- مطالعات در حوزة نظارت و راهنمايي آموزشي
2-1-4- روش تدریس
2-1-4-1- شاخصهای تدریس کارآمد:
2-1-4-2- نقش عوامل مؤثر بر یادگیری در روند تدریس
2-1-4-3- برخی از عیوب روش تدریس
2-1-5-روابط انسانی
2-1-6- ارزشیابی
-1-6-1- اهداف ارزشیابی
2-2- پیشینه پژوهش
2-2-1- پژوهش های داخلی
2-2-2- پژوهش های خارجی
2-3- جمع بندی نهایی
منابع
مقدمه
نقش ناظران آموزشی همواره با توجه به تغییراتی که در رفتارهای معلمان ایجاد میکند مورد تاکید بوده است. اغلب فعالیتهای ناظران موجب تغییر رفتاری معلمان و دقت آنان در کار و عملکرد آموزشی شان میشود. معلمین راهنما در امر راهنمایی و مشاوره میتوانند در اغلب مواقع کمک مناسبی برای معلمین باشند. به غیر از مسائل آموزشی که جز لاینفک و اولیه یک نظام آموزشی و عملکرد معلمان است مسائل رفتاری نیز میتواند توسط معلمین راهنما دنبال شود. البته در گذشته نقش نظارت برای معلمین بسیار نامطلوب جلوه میکرد و بیشتر به عنوان بازرس معلمان از آنان واهمه داشتند و عملکرد آنان زیر سوال میرفت. بر این مبنا در این فصل به بررسی مبانی نظری در حوزه متغیرهای پژوهش و پیشینه پژوهش پرداخته میشود و سپس جمعبندی صورت میگیرد.
2-1- مبانی نظری
2-1-1- معلم راهنما
نظارت و راهنمايي، يک فرآيند آموزشي است که در آن فردي که داراي علم و مهارت بيشتري ميباشد، مسووليت تربيت و آموزش فرد ديگري را به عهده دارد که کمتر داراي اين عناصر ميباشد (رابينسون ،1963؛ به نقل از نیکنامی، 1388).
در جامعههاي پيشرفته؛ مديران و رهبران آموزش و پرورش، متخصصان تعليم و تربيت، برنامهريزان آموزشي، محققان تربيتي، معلمان و راهنمايان آموزشي از کساني هستند که در ايجاد يا هماهنگي تغييرات و تحولات، وظايفي را به عهده دارند. وظيفهي اين افراد ايجاد تغييرات و اصلاحات در برنامههاي آموزشي و انطباق اين برنامهها با نيازها و انتظارات دانشآموزان و جامعه و هماهنگي آموزش و پرورش با جامعه است. در اين ميان راهنمايان آموزشي وظايف حساس و مهمي را در چارچوبهاي معيني در آموزش و پرورش به عهده دارند (کوپلا و همکاران، 1386؛ ترجمه خدیوی).
وظيفهي اصلي نظارت و راهنمايي تعليماتي (آموزشي) اصلاح و بهبود وضع آموزشي است. مسووليت نظارت و راهنمايي آموزشي در آموزش و پرورش به افراد متخصصي واگذار ميشود که با صرف وقت و تلاش فراوان اين کار را انجام ميدهند، اما نيل به هدفهاي آموزش و پرورش مستلزم همکاري گروه کثيري از متخصصان است که بدون وجود آنان تحقق هدفها بعيد به نظر ميرسد. نظارت و راهنماييِ آموزشي يکي از اين تخصصهاست که به طور اخص، افراد معيني در نظام آموزشي هر کشور راهنمايان آموزشي ناميده ميشوند (دیویس و همکاران، 2008).
از راهنمايان آموزشي انتظار ميرود، مهارت بالايي در روابط انساني و ويژگيهايي نظير عطوفت، مهرباني ،صميميت، صبر و خوشرويي از خود نشان دهند و نيز :
ـ روحيهي همکاري که مشاوران به آن معتقد هستند را به عنوان يک عامل پيشرفت و بهبود داشته باشد و علاقهمند باشد که وقت خود را صرف کمک به ديگران کند.
ـ يک مرجع (نظرخواهي) باشد و افراد را در زمينهي راههاي جديد و پيشرفته براي انجام کارها وادار به تفکر و انديشه کند.
ـ نگرشهاي ارزشمند را به ديگران انتقال دهد و از نظر ديگران نيز استفاده نمايد.
ـ محيطي مردمسالار ايجاد کند که به مشارکت هر يک از افراد شرکتکننده اهميت داده شود .
ـ آمادگي تغيير و اصلاحات را داشته و دايم در صدد بهبود وضعيت باشد .
ـ بتواند متناسب با تغيير شرايط زندگي کرده و به معلمان کمک کند تا خود را با نيازهاي متغير جامعه، کودکان و جوانان تطبيق دهند (به فروش، 1389).
و در اين زمينهها آگاهي کافي داشته باشد:
برنامههاي آموزش عمومي، آموزش حرفهاي قبل از خدمت، در زمينهي رشته تحصيلي، برنامه کارشناسي ارشدِ نظارت، تجربهي موفق تدريس، نظريههاي يادگيري و روانشناسي تربيتي، فلسفهي آموزش و پرورش، تاريخ تعليم و تربيت، نقشِ مدرسه و جامعه، تدوين برنامههاي درسي، پويايي گروه، همايش و مشاوره و ارزيابي عملکرد معلم. (پروکتور، 2010).
راهنمايان آموزشي مخصوص مدرسه بايد به توسعهي برنامههاي درسي بپردازند، به معلمان در توليد مواد آموزشي و برنامههاي درسي کمک کنند، براي پيشرفت کادر آموزشي برنامهريزي کنند و به معلمان کمک نمايند تا روشهاي تدريس خود را بهبود بخشند. اقدامات جديد در نظارت آموزشي، فراهم نمودن خدمات براي همکاران، مربيان و مشاوران در فرآيند آموزش است (افکانه و شکوره، 1385).
در بعضي از مدارس، معلمان راهنما وظيفهي نظارت و راهنمايي آموزشي را به عهده دارند. معلمان راهنما افراد باتجربه، ورزيده و ماهري هستند که صلاحيتهاي علمي، سوابق تجربي، ويژگيهاي اخلاقي و توانايي رهبريشان به مرور زمان بر کارکنان آموزشي ثابت شده و به اين سبب مورد پذيرش ديگر اعضاي آموزشي قرار دارند و نظريات و انديشههايشان در مسايل آموزشي براي اعضاي مدرسه اهميت دارد. اين معلمان، علاوه بر وظايف آموزشي خود به نظارت و راهنمايي آموزشي نيز مبادرت ميورزند و از آنجا که عضو بومي مدرسه محسوب ميشوند، در کار با معلمان ديگر با مشکل خاصي مواجه نخواهند شد. به اعتقاد برخي از صاحبنظران تعليم و تربيت، اين نوع نظارت و راهنمايي آموزشي روشِ اثربخشي است، زيرا روابط راهنمايان آموزشي و معلمان مبتني بر همکاري حرفهاي و احترام و اعتماد متقابل، غيررسمي و صميميانه است (هوي و فورسايت، 1986؛ به نقل از بهرنگی، 1386).
در مدارسي ديگر افرادي تحت عنوان راهنمايان آموزشي همين نقش را به طور رسمي ايفا ميکنند. اين راهنمايان در مدرسه پست سازماني ندارند و از طرف مناطق آموزش و پرورش بر حسب ضرورت به کار در مدارس منصوب ميشوند، اين افراد گاهي وقتها با مسايل و مشکلاتي مواجه ميشوند، زيرا معلمان آنان را نمايندهي آموزش و پرورش ميدانند و نميتوانند با آنان ارتباط نزديک و صميمانه برقرار کرده، بر اساس درک مشترک با آنان همکاري حرفهاي داشته باشند.
به هر حال، در مدرسهاي که معلم و راهنماي آموزشي يکديگر را ميپذيرند، نتايج مطلوبتري به دست خواهد آمد. از ويژگيهاي مدارس موفق اين است که فردي، مسوول فرآيند عمل نظارت و راهنمايي باشد، زيرا موفقيت هر مدرسه مستلزم برنامهي نظارت و راهنمايي اثربخش است (گليمان، گوردون و راس گوردون، 1995؛ به نقل از نیکنامی، 1386).
2-1-2- وظايف راهنمايان تعليماتي (آموزشي)
وایلز وباندی (1382؛ ترجمه نیکنامی) وظایف راهنمایان آموزشی را به شرح ذیل میدانندو همچنین سلیمانی (1383) نیر به برخی وظایف راهنمای آموزشی به شرح زیر اشاره نموده است.
1 ـ برنامهريزي آموزشي
راهنمايآموزشي در تدوين و توسعهي برنامهها و خطمشيها با ديگر کارشناسان و متخصصان همکاري نزديک دارد.
2 ـ توسعه و تحقق برنامههاي درسي
مسووليت اجراي مؤثر فعاليتهايي که به تحقق هدفهاي برنامهي درسي منجر ميشود با راهنماي آموزشی، مدير و معلم است. راهنماي آموزشي در طراحي، اجرا، ارزشيابي و توسعهي برنامههاي درسي و نيز ارايهي کمکهاي موردنياز با معلم همکاري نزديک و حرفهاي دارد.
3 ـ نظارت و هماهنگي
حصول اطمينان از نيل به هدفهايي که نظام براي آموزش و پرورش تعيين کرده بر عهدهي راهنمايان آموزشي است که با معلمان به طور مستقيم همکاري دارند.
4 ـ رهبري آموزشي
وظيفهي اصلي راهنمايان، همکاري حرفهاي با معلمان و ارايهي رهنمودها و راهبردهايي است که به معلمان کمک ميکند کارشان را بهتر انجام دهند.
5 ـ ايجاد انگيزه
وظيفهي مديران و راهنمايان اين است که براي تأمين انگيزهها و هدفهاي معلمان فرصتهاي لازم را فراهم کنند. نظرخواهي از معلمان، مشارکت دادن آنان در تصميمگيريها، سهيم کردن آنان در ادارهي امور آموزشي مدارس، توجه به نيازهاي حرفهاي و کمک به رشد و پيشرفت آنان، تشويق و حمايت از آنان در مواقع ضروري و جلب اعتماد و احترام آنان از روشهايي است که انگيزههاي قوي در کار معلمان ايجاد ميکند.
6 ـ تمرين (نمايش) معلمي
راهنماي تعليماتي (آموزشي) در نقش معلمي، روشهاي نوين تدريس را براي معلمان اجرا ميکند و از آنان ميخواهد که روشهاي جديد را به کار گيرند و نتايج آن را در کلاس درس مطالعه و بررسي کنند. تحقيق دربارهي روشهاي مؤثر و سودمند و قرار دادن آنها به جاي روشهاي متداول و کماثر از وظايف راهنمايان آموزشي است.
7 ـ پيشرفت حرفهاي
راهنمايان آموزشي بايد در ايجاد زمينه و فرصت مناسب براي پيشرفت حرفهاي معلمان کوشش نمايند. همچنين بايد سعي کنند از طريق آموزشهاي ضمن خدمت آنان را در مسير پيشرفت حرفهاي قرار دهند تا به سطوح بالاتر ارتقا پيدا کنند. البته زماني برنامهي نظارت و راهنمايي آموزشي، نتايج مطلوبتري دارد که خود معلمان نيز بخواهند به پيشرفت حرفهاي خود کمک کنند.
8 ـ اجراي پژوهشهاي عملياتي و کاربردي
در نقش تحقيقاتي، راهنماي آموزشي مبتکر و مروج تحقيقات در آموزش و پرورش است. راهنماي آموزشي بايد سعي کند امکانات لازم براي اجراي طرحهاي تحقيقاتي مشترک معلمان را فراهم کند و به عنوان راهنما و مشاور تحقيقاتي، هماهنگيهاي لازم را بين معلمان به وجود آورد.
وظيفهي راهنما در مدرسه ياري به معلمان براي آزاد ساختن آنان از مسايل و مشکلات و به کار گرفتن استعدادها در جهت بهبود وضع کارشان ميباشد. هدف اصلي کمک و ياري به معلم در تدريس و تعليم بهتر است (به بیان وایلز وباندی، 1382؛ ترجمه نیکنامی و سلیمانی، 1383).
2-1-3- مطالعات در حوزة نظارت و راهنمايي آموزشي
در فرهنگ فارسي دهخدا، نظارت به معناي زيرکي، فراست، عقل ناظر، مقام او، مراقبت در اجراي امور و راهنمايي به معناي نشان دادن راه به کسي، رهبري، هدايت، و هماهنگي آمده است. از نظارت و راهنمايي آموزشي تعاريف گوناگوني شده است. رابينسون (1963) آن را فرايند آموزشي ميداند که در آن، کسي که داراي علم و مهارت بيشتري است، مسئوليت آموزشي فرد ديگري را که مهارت کمتري دارد، بر عهده ميگيرد. وايلز (1967) اين امر را فرايند اصلاح برنامة درسي، اصلاح روش ها تدريس و آموزش ضمن خدمت، مواد کمک آموزشي در تدريس، ارزشيابي مؤثر، افزايش مشارکت جامعه در رشد و توسعة برنامههاي مدرسه و اصلاح شرايط يادگيري ميداند. تنروتنر (1985) نظارت و راهنمايي آموزشي را در بر گيرندة شش مفهوم امور اداري، برنامة درسي، تدريس، رو ابط انساني، مديريت و رهبري ميداند که هدف همة مفاهيم کمک به بهبود وضع يادگيري است و بالاخره گوردون (1990) نظارت و راهنماي آموزشي را فرايند کمک مستقيم به مدرسان، توسعة برنامه درسي، رشد کارکنان، بالندگي گروهي و پژوهش هاي عملياتي ميداند (خورشیدی، 1382).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643