مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودناتوان سازی تحصیلی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودناتوان سازی تحصیلی

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودناتوان سازی تحصیلی
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
35,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودناتوان سازی تحصیلی

در قالب word و در 23 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع سال 1402 و 2023

 

 

فهرست مطالب
2-1- خودناتوان سازی تحصیلی
2-1-1- تعریف خودناتوان سازی
2-1-2- تعریف خودناتوان سازی تحصیلی
2-1-3- نظریه های مربوط به خودناتوان سازی
نظریه آدلر
نظریه موری
نظریه اسناد
نظریه خودارزشی
نظریه هدف
2-1-4- زیربنای انگیزشی خودناتوان سازی
تعریف مفهومی شک
اساس عمومی - خصوصی خودناتوان سازی
نقشهای خودحمایتی خودارتقایی
2-1-5- خودناتوان سازی و عملکرد تحصیلی
2-1-6- خودناتوان سازی و تقلب
2-1-7- پیامدهای عاطفی خودناتوان سازی

2-4- سوابق پژوهشی
2-4-1- پژوهش های داخلی
2-4-2- پژوهش های خارجی
فهرست منابع

 


2-1- خودناتوان سازی تحصیلی
2-1-1- تعریف خودناتوان سازی
در چند دهه پیش برگلاس و جونز (1978) نظر دادند که افراد تلاش می‌کنند تا شرایط رفتارشان را طوری تنظیم کنند که اگر عملکردشان ضعیف باشد، این شرایط پیش از فقدان توانایی و ارزشمندی به عنوان عملکرد ضعیف جلوه نماید. به عبارت دیگر، افراد مجموعه ای از راهبردها را به کار می‌گیرند تا به عنوان قربانیان شرایط و نه ناتوان به آنها نگریسته شود برگلاس و جونز این راهبردها را خود ناتوان سازی نامیدند زیرا استفاده از آنها ممکن است به تضعیف عملکرد بینجامد (گاندا، 2015).
راهبردهای خودناتوان سازی آن شرایط پیش آیندی هستند که افراد فراهم می‌سازند به این امید که جانشین عواملی شوند که در آینده ممکن است شایستگی آنان را مورد تردید قرار دهد. آرمانی آن است که افراد این شرایط را در عوامل بیرونی جست وجو کنند نه در عوامل درونی. به نظر برگلاس و جونز (1978) خودناتوان سازی عبارت است از هر عمل یا زمینه عملی که به فرد امکان می‌دهد تا شکست را به عوامل بیرونی (بهانه) و موفقّیت را (به منظور کسب افتخار) به عوامل درونی نسبت دهد (حیدری، دهقانی و خداپناهی، 1398).
انواع مختلفی از رفتارها و احساسات هستند که به عنوان راهبردها یا عوامل خودناتوان ساز شناخته شده اند از قبیل مصرف دارو، مصرف الکل، کم آموزی، اضطراب امتحان، اضطراب اجتماعی، نشانه های بیماری فیزیکی، فقدان تلاش و تمرین، انتخاب هدف های غیرقابل دسترس، فقدان آمادگی، بهانه سازی، چاقی، مسامحه کاری، فقدان خواب، همنشینی زیاد با دوستان و یا درگیری در فعالتی های بسیار (به نقل از هاشمی، 1390).
برخی از پژوهشگران به گونه ای به خودناتوان سازی اشاره کرده اند مبنی بر اینکه افرادی که ترس از شکست دارند، برخی مواقع مجموعه ای از حالات فیزیکی و روانی و یا نشانه های مرضی را مطرح می‌کنند، به نحوی که بتوان شکست را به این نشانه ها و نه عدم شایستگی اسناد داد. به عبارتی، آنها از این نشانه های مرضی و حالات روانی به عنوان راهبردهای خودناتوان سازی استفاده می‌کنند. این نوع راهبردها را، راهبردهای خودناتوان ساز خود گزارشی یا خودادعایی گویند (زیمرمن، 2016).
برخی از پژوهشها نشان داده اند، دانش آموزانی که اضطراب امتحان داشتند هنگامی که به آنها گفته شد، اضطراب تبیین پایداری برای عملکرد ضعیف در یک آزمون است، سطوح بالاتری از اضطراب را گزارش کردند. همچنین سلی، دیمبو و کاروکر (2009) گزارش دادند، آزمودنیهای مرد، هنگامی که معتقد بودند اضطراب، بهانه ی مناسبی برای توجیه عملکرد ضعیف است، اضطراب اجتماعی بالاتری را گزارش دادند. اما نوع دیگر از عوامل یا راهبردهای ناتوان ساز در پیشینه مربوط به این پدیده بیان می‌دارد که افراد برای تبیین عملکرد بعدی خود، از قبل موانعی را برای عملکرد ایجاد می‌کنند و انتظار می‌رود این موانع احتمال عملکرد درست را کاهش دهند، و در این حال بهانه ای قابل باور برای شکست ارائه کند. به عنوان مثال جونز و برگلاس (1978) پیشنهاد کردند دانش آموزی که خواب زیاد قبل از امتحان را دلیل بر شکست می‌داند، بازیگر گلف که هیچ تمرین نمی‌کند، کم آموز و کسی که به مصرف مواد الکلی می‌پردازد، ممکن است مواردی از خودناتوان سازی باشند. به این نوع راهبردها، راهبردهای ناتوان سازی رفتاری یا اکتسابی می‌گویند (شراو، وادکینز و الافسون، 2017).
مطالعات بعدی یافته های برگلاس و جونز را تکرار و تائید کرد. این مطالعات نشان دادند، آزمودنی هایی که ترس از شکست دارند، گاهی اوقات از داروهایی استفاده می‌کنند که عملکرد را مختل می‌کند. پژوهشهای دیگر نشان دادند مردم، هنگامی که اطمینانی به موفقّیت ندارند، تلاش کمتری انجام می‌دهند (به نقل ازهاشمی،
1390).
پژوهشهای انجام شده بر روی خودناتوان سازی از سال 1978تا 2007نشان دادند که خودناتوان سازی با سازه های روانشناختی مختلفی همبستگی دارد. خودآگاهی اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عزت نفس ؛ ترس از شکست روبه رویی با تهدید قدر و منزلت، ترس از نادان جلوه کردن، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و جنس، افسردگی، کمرویی، وظیفه شناسی، عزت نفس، کمال گرایی، عذرتراشی، فرزندپروری از جمله متغیرهای مربوط به خودناتوان سازی هستند (به نقل ازهاشمی، 1390).
راهبردهای معین خودناتوان سازی شامل: عدم تلاش، کمبود تمرین، تعویق، شرایط ضعیف کننده عملکرد، مصرف مشروبات الکلی می‌باشند، تامپسون و همکاران (1995) دریافتند که، هنگامی که عملکرد ضعیف به کیفیات مخففه خارجی نسبت داده شده، دانش آموزان سعی در حفاظت از خودارزشی خویشتن را دارند. اثبات گردیده است، دانش آموزانی که درباره توانایی رقابتی خود در محیط کلاس درس نامطمئن بوده، در اغلب مواقع راهبردهای خودناتوان سازی، همانند: اجتناب از درخواست کمک، مقاومت در برابر راهبردهای جدید برای فعالیتهای تحصیلی، و دست کشیدن از تلاشهای مؤثر، را به منظور مخفی نگهداشتن ضعف توانایی خود در پیش گرفته، بنابراین در نتیجه این عمل از خودارزشی خود محافظت می‌کنند. از این رو، اگر فردی برای دستیابی به موفقّیت در مسائل تحصیلی به سختی تلاش کرده و با شکست مواجه گشته، این امر بیانگر ضعف عملکرد وی است. به طورمشابه، دانش آموزانی که از راهبردهای خودناتوان سازی تحصیلی پیروی کرده، علاوه بر دستیابی به نتایج ناامیدکننده در نتیجه به کارگیری روشهای مطالعه بی حاصل، علائمی همچون تأثیر یا تمرکز بر خود منفی، سازگاری ضعیف، و کاهش عزت نفس را نیز دارا است. مطالعات مشابه نیز، توسط بررسی نظریه هدف در محیط کلاس درس مورد نظر، به نتایجی قیاس پذیر دست پیدا کرده اند. این مطالعات، درباره اهداف انگیزش دانش آموزان را در محیط یادگیری کلاس درس تحقیق کرده و به این نتیجه رسیدند که اهداف مربوط به اجتناب از ارائه عملکرد دربردارنده موفقّیت، دارای رابطه مستقیم با خودناتوان سازی هستند (مرادی و چراغی، 1393).
راهبردهای خودناتوانی، از جمله دست کشیدن از تلاشهای مؤثر، خودداری از درخواست کمک، تعویق انداختن کارها و مشارکت در بسیاری از فعالیتها، به منظور انتساب شکست به عوامل خارجی، مخفی نگهداشتن ضعف توانایی، و اجتناب از ادراک ناشایستگی مورد استفاده قرار می‌گیرند. نایس (1991) به منظور اثبات خودافزایی و حفاظت از خود به عنوان دو دلیل روی آوردن به خودناتوان سازی، چهار تحقیق را به انجام رسانده است. وی دریافت، افراد دارای عزت نفس پایین برای حفاظت از خود، در مقابل استنباطهایی از شکست که عزت نفس آنها را متأثر ساخته، راهبردهای خودناتوان سازی را مارتین و همکاران (2001) راهبردهای خودناتوان سازی و بدبینی تدافعی حفاظت از خود را بررسی کرده اند. بدبینی تدافعی هنگامی رخ می‌دهد که، فرد علاوه بر پایین آوردن غیرمنطقی انتظارات، پیش از ارزیابی عملکردهایش به تفکر درباره پیآمدهای ممکن می‌پردازد. آنها از دانشجویان دانشگاه برای پرکردن پرسشنامه هایی به جهت سنجش عملکرد تحصیلی آنها و کمک به اساتید در ارتقاء روشهای یادگیری و انگیزشی استفاده کردند. عملکرد دانشجویان مبتنی بر: خودناتوان سازی، سطح ثبات عزت نفس، کنترل نامطمئن برای اجتناب از شکست خوردن و دیگر معیارهایی که از نظر خود آنها دارای اهمّیت بوده، ارزیابی شده است، مارتین و همکاران (2001) دریافتند که (a) خودناتوان سازی توسط دلایل انگیزشی و احساسی قابل پیش بینی بوده، (b) به منظور حفاظت از خود، عوامل خارجی را مسئول عدم موفقّیت معرفی کرده، (c) کنترل شخصی نامطمئن قادر به پیشبینی تدافعی است. این تحقیق، به دلیل استفاده از جمعیت دانشجویی که معرف عموم مردم نبوده، محدود در نظر گرفته می‌شود. واضح است، از آنجایی که خودناتوان سازی به عنوان سازوارهای برای حفاظت از خود ارزشی بهکاررفته، به همین خاطر میان خودارزشی و خودناتوان سازی پیوندی وجود دارد (لئون و ماتیوس، 2010).

2-1-2- تعریف خودناتوان سازی تحصیلی
اخیراً پژوهشگران به موضوع استفاده دانش آموزان و دانشجویان از راهبردهای خودناتوان سازی در زمینه آموزشگاه علاقهمند شده اند، به نظر میرسد که برخی دانش آموزان، آگاهانه و عمداً تلاش نمی‌کنند، مطالعه خود را به آخرین لحظه موکول می‌کنند، شب قبل از امتحان را به بطالت می‌گذرانند و یا از دیگر راهبردهای خودناتوان سازی استفاده می‌کنند تا اگر عملکرد بعدی آنها ضعیف باشد، این راهبردها و شرایط و نه فقدان توانایی و ارزشمندی، به عنوان علت عملکرد ضعیف جلوه نماید (سیف، 1391).
کاوینگتون نقش عمده ای در توضیح خودناتوان سازی آموزشگاهی ایفا کرده است. نظریه خودارزشی وی مطرح می‌سازد که هدف دانش آموزان و دانشجویان در محیط آموزشی حفظ تصویری مثبت از خود و اجتناب از دریافت برچسب کودن است. یکی از راههایی که آنان می‌توانند به آن وسیله از دریافت برچسب کودن اجتناب کنند استفاده ازراهبرد خودناتوان سازی است.
مک کری (2008) استفاده از مساحمه کاری را به عنوان یک راهبرد خودناتوان سازی قرار داد، مسامحه کاران خود را در شرایط برنده – برنده قرار میدهند. اگر عملکردشان ضعیف شده می‌توانند بگویند، موکول کردن مطالعه به آخرین لحظه، علّت آن بوده است. از سوی دیگر، اگر علیرغم مسامحه کاری عملکرد خوبی داشته باشد، دیگران به آنها به عنوان فردی توانا می‌نگرند. همچنین دانش آموزانی را توصیف می‌کنند که به فعالیتهای بسیاری می‌پردازند تا بتوانند از آنها به عنوان دلایلی برای عملکرد ضعیف که انتظار وقوع آن را دارند استفاده کنند. وی بر این باور است که افراد حاضرند یک ضعف شخصی خفیف (مانند اضطراب امتحان) را بپذیرند تا از ضعف بزرگتری، یعنی فقدان شایستگی که ممکن است بر ملأ شود، اجتناب کنند (احمدیان و میردریکوند، 1397).
2-1-3- نظریه های مربوط به خودناتوان سازی
هیگینز (1990) بنیانهای اصلی رفتارهای خودناتوان ساز را از گذشته تا روانشناسی عزت نفس آدلر دنبال می‌کند که طبق آن، انگیزه های افراد از نیاز به جبران احساسات ذهنی، حقارت و ضعف نشأت می‌گیرند. در سالهای اخیر نیز، نظریه های مختلفی از خودناتوان سازی تحت تئوریهای هدف (مارتین ،2000)، نیاز (الیوت و چرچ ،2003)، انگیزش خودارزشی (کاوینگتون، 1973)، خودتاییدی (سیگل و همکاران، 2005) و خودتنظیمی (هندریکس و هیرت، 2009) تعیین شده است.

 

2-4- سوابق پژوهشی
2-4-1- پژوهش های داخلی
امیرداور، سپاه منصور و تقی لو (1401) پژوهشی با عنوان مقایسه ی اثربخشی مداخله ی سبک زندگی سالم و آموزش مهارت های فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر منطقه ی یک شهر تهران انجام دادند؛ یافته ها با روش تحلیل طرح آمیخته نشان داد که مداخله ی مبتنی بر سبک زندگی سالم در مقایسه با گروه کنترل هر سه مولفه ی اهمال کاری تحصیلی شامل آمادگی برای تغییر، آمادگی برای تکالیف و تمایل و تلاش برای تغییر را در سطح معناداری 01/0 تحت تاثیر قرارداد. همچنین آموزش مهارت های فراشناختی در مقایسه با گروه کنترل میانگین مولفه آمادگی برای امتحان و آمادگی برای تغییر، اهمال کاری تحصیلی را در سطح معناداری 01/0 و مولفه آمادگی برای آن را در سطح معناداری 05/0 تحت تاثیر قرار داد. تفاوت اثر دو شیوه مداخله مبتنی بر سبک زندگی سالم و آموزش مهارت های فراشناختی بر مولفه های اهمال کاری تحصیلی در سطح 05/0 معنادار نبود.
غفارزاده، آزاد عبداله پور، محب و ساکن آذری (1401) پژوهشی با عنوان پیش‌بینی خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس ترس از ارزیابی منفی، باورهای فراشناختی، کمال گرایی با توجه به نقش واسطه ای جهت گیری هدف در دانش آموزان: ارائه مدل ساختاری انجام دادند؛ با توجه به یافته‌ها نتیجه‌گیری می‌شود مدل ترس از ارزیابی منفی، باورهای فراشناختی و کمال‌گرایی پیش‌بینی کننده خود ناتوان سازی تحصیلی با نقش واسطه‌ای انواع جهت‌گیری هدف است.

 

2-4-2- پژوهش های خارجی
الیسیو (2023) پژوهشی با عنوان تأثیر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(راهبردهای شناختی و فراشناختی) بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام داد؛ این پژوهش با استفاده از طرح پژوهشی کمی غیرتجربی با استفاده از تکنیک توصیفی همبستگی به بررسی رابطه معنادار متغیرها پرداخته است. داده ها از 290 دانش آموز سال اول شرکت کننده که در یک مدرسه فرقه ای در شهر داوائو ثبت نام کرده بودند، جمع آوری شد. یافته های این مطالعه به نتایج زیر منجر شد: سطح راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی هر دو بالا ارزیابی شدند. این بدان معناست که این دو متغیر اغلب توسط دانش آموزان مشاهده شده است. همچنین بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی به طور قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر می‌گذارد.
ژو، دوان، پادوا و لی (2022) پژوهشی با عنوان تأثیر استراتژی‌های یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) بر عملکرد تحصیلی برای یادگیری آنلاین در طول COVID-19 انجام دادند؛ نمونه این مطالعه شامل 1163 دانشجو در یک دانشگاه آموزش از راه دور در چین بود. دو پرسشنامه آنلاین برای تعیین استراتژی های یادگیری خودتنظیمی آنلاین استفاده شد. نمرات معدل از پایگاه آزمون های دانشگاه برای تعیین عملکرد تحصیلی به دست آمد. تجزیه و تحلیل نشان داد که تفاوت های زیادی بین راهبردهای مختلف خودتنظیمی و بین دانش آموزان مختلف هنگام پذیرش یادگیری آنلاین وجود دارد. تجزیه و تحلیل همچنین نشان داد که خودارزیابی، خودتنظیمی فراشناختی و تنظیم تلاش پیش‌بینی‌کننده‌های مثبت پیشرفت تحصیلی بودند، همچنین خودارزیابی و تنظیم تلاش تأثیر متقابلی بر بهبود معدل در یادگیری آنلاین داشتند.

 

قسمتی از فهرست منابع
امیری، مارال و اعلائی، غلامحسین (1395). رابطه هوش هیجانی،آگاهی فراشناختی با خودناتوان سازی تحصیلی در دانش‌آموزان دوره متوسطه اول استان گیلان شهرستان رشت. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد رشت، دانشکده علوم انسانی
امیرداور ویدا, سپاه منصور مژگان, تقی لو صادق (1399). مقایسه ی اثربخشی مداخله ی سبک زندگی سالم و آموزش مهارت های فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر منطقه ی یک شهر تهران. سبک زندگي اسلامي با محوريت سلامت. 4 (3): 90-78
بافری، محترم. ذوقی، لیلا. شریعت باقری، محمدمهدی (1400). ارائه الگو ساختاری جرات ورزی بر اساس مسئولیت پذیری، اضطراب اجتماعی با میانجیگری خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان، آموزش در علوم انتظامی، 9 (34): 132-107
پوریان فر، شکوفه و موشوی، سیده مریم (1397). نقش باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان مقطع کارشناسی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد رشت، دانشکده علوم انسانی
راد، شیدا؛ زاده محمدی، علی؛ حبیبی عسکر آباد، مجتبی و قنبری، نیکزاد. (۱۳۹۷). پیش بینی مشکلات رفتاری نوجوانان بر مبنای رضایت از زندگی، تعارض والد-نوجوان و تکامل مثبت نوجوانی. نشریه رویش روان شناسی، ۷ (۱۲)، ۴۸-۲۷.
رضایی خرطومی، فرحناز و عسکری رانکوه، میرعبدالحسین (1399). نقش باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد رشت، دانشکده علوم انسانی

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643