مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی تعاریف و انواع مزیت رقابتی
در قالب word ودر 26 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
2-15- مزيت رقابتي 31
2-16- عوامل موثر بر مزیت رقابتی 33
2-16-1- قابليت هاي محيطي 33
2-16-2- زير ساختارهاي ملي 34
2-16-3- استراتژي توسعه کشور 34
2-16-4- شرايط تقاضاي ملي 34
2-16-5- صنايع مرتبط و تأمين کننده 35
2-16-6- قابليت هاي سازماني 35
2-17- نگرش های مرتبط با مزیت رقابتی 36
2-17-1- نگرش بر مبناي منابع 36
2-17-2- نگرش رقابت بر مبناي شايستگي 37
2-17-3- نگرش قابليت هاي پويا 38
2-17-4- گرش قابليت هاي شبکه اي و ارتباطي 38
2-18- هوشمندي رقابتي 40
2-19- انواع مزيت رقابتي 42
2-19-1- مزيت موقعيتي در مقابل جنبشي (پويا) 42
2-19-2- مزيت متجانس در مقابل نامتجانس 43
2-19-3- مزيت مشهود در مقابل نامشهود 44
2-19-4- مزيت ساده در مقابل مرکب 45
2-19-5- مزيت موقتي در مقابل پايدار: مزيت رقابتي 46
2-19-6- قلمرو علّي مزيت رقابتي 48
بخش سوم- پیشینه تحقیقات انجام شده 50
2-20- پیشینه تحقیقات انجام شده داخلی 50
2-21- پیشینه تحقیقات انجام شده خارجی 51
منابع
مزيت رقابتي
مزيت رقابتي از موضوعات مهمي است که در سال هاي اخير در ادبيات مديريت و بازاريابي استراتژيک مورد تاکيد قرار گرفته است. در اين رابطه، چشم اندازهاي متفاوتي نسبت به عوامل تعيين کننده و موثر ارائه شده است، جايي که توريسينهاي سازمان صنعتي، عوامل محيطي را عوامل مسلط و تعيين کننده مزيت رقابتي مي دانند. اولين شخص از ميان اين نظريه پردازان بين است که در سال 1968 نظريه خود را بيان داشت. با اين حال نظريه پرداز معروف اين گروه مايکل پورتر محسوب مي شود. طبق مدل پورتر، واحد صنعتي براي تجزيه و تحليل صنعت است. در اين راستا وي اعتقاد دارد که سودآوري شرکت ها به جذابيت صنعت و موقعيت نسبي شرکت در صنعت بستگي دارد. طبق اين مدل، چنانچه استراتژي باعث شود که سازمان فعاليت ها را متفاوت و متمايز از رقبا انجام دهد در آن صورت شايستگي هاي محوري امکان انتخاب تنوع و تمايز را تسهيل مي کنند و باعث کسب مزيت رقابتي براي سازمان مي شوند(توني و تونچيا ،2003).
از نظريات ديگر اين گروه مي توان به نظريه آميت و شوميکر اشاره کرد. طبق اين نظر اين دو، سودآوري شرکت به ميزان سازگاري دارايي هاي استراتژيک و عوامل استراتژيک صنعت بستگي دارد و لذا اساس مزيت رقابتي برمبناي تعامل سازمان صنعتي و تئوري شايستگي قرار مي گيرد(آميت و اسچومز ،1993). در مقابل اين دسته از نظريات، تعدادي از تئوري پردازان بر اهميت عوامل درون سازماني در کسب مزيت رقابتي تاکيد دارند که از ان جمله مي توان به نگرش بر مبناي منابع و نگرش قابليت هاي پويا اشاره کرد.
نگرش بر مبناي منابع، سازمان ها را به عنوان مجموعه هاي منابع مي نگرد و معتقد است که مبناي مزيت رقابتي سازمان، منابع آن است، مشروط بر اينکه ويژگي هاي نادربودن، باارزش بودن، قابليت جايگزيني اندک، و تقليد ناپذير بودن يا مشکل بوده تقليد را دارا باشند. به بيان ديگر، منبع مزيت رقابتي منابع سازمان است و در صورتي که منابع، ويژگي هاي چهارگانه فوق را دارا باشند مزيترقابتي از نوع پايدار خواهد بود(ليسمن و مارگارت ،2004).
نگرش قابليت هاي پويا، منبع مزيت رقابتي را فرآيندهاي متمايز(راه هاي هماهنگي و ترکيب) مي داند. در اين نگرش، واژه پويا اشاره به ظرفيت بازسازي شايستگي هاي سازگار با محيط متغير کسب و کار، وابستگي هاي مسير معين و موقعيت هاي واقعي بازار دارد و واژه قابليت ها به نقش کليدي مديريت استراتژيک در تطابق سازي، يکپارچه سازي و پيکربندي مجدد شايستگي ها، منابع و مهارتهاي سازماني جهت تامين الزامات محيط متغير تاکيد مي کند. بر اساس اين نگرش امکان خريد قابليت هاي پويا از بازار وجود نداشته، ايجاد آن مستلزم فرآيندهاي پوياي مديريتي درون سازماني است. به طور کلي مي توان گفت که درن ظريات محيطي، واحد تجزيه و تحليل، صنعت و در نظريات مبتني بر منابع و قابليت هاي پويا و نيز نظريه شايستگي هاي محوري، واحد تجزيه و تحليل سازمان است(ميگوئل و همکاران ،2002).
قبل از بيان علل و عوامل مؤثر در کسب مزيت رقابتي، تعريف مفهوم و ابعاد آن ضروري مي نمايد. بديهي است هر چه بيان مفاهيم سه گانه مذکور از جامعيت بيشتري برخوردار و واجد خصوصيت مانع بودن نيز باشد کارايي بيشتري خواهد داشت. در اين راستا ابتدا تعدادي از تعاريف ارائه شده در باب مزيت رقابتي بيان مي شود:
• مزيت رقابتي ميزان فزوني جذابيت پيشنهادهاي شرکت از نظر مشتريان درمقايسه با رقبا است.
• مزيت رقابتي، تمايز در ويژگيها يا ابعاد هر شرکتي است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا به مشتريان مي کند(هوآما ،1999).
مزيت رقابتي، ارزشي است که سازمان به مشتريان خود عرضه مي کند؛ به نحوي که در آن زمان اين ارزش توسط رقباي بالقوه و بالفعل عرضه نمي شود. (ميگوئل و همکاران،2002).
• مزيت رقابتي، ارزشهاي قابل ارائه شرکت براي مشتريان است؛ به نحوي که اين ارزشها از هزينه هاي مشتري بالاتر باشد(پورتر ،1990).
با توجه به تعاريف فوق و ساير تعاريف ارائه شده در مورد مزيت رقابتي بيانگر اين است که مفهوم مزيت رقابتي، ارتباط مستقيم با ارزشهاي مورد نظر مشتري دارد؛ به نحوي که در يک طيف مقايسه اي هر چقدر ارزش هاي عرضه شده يک سازمان به ارزش هاي مورد نظر مشتري نزديک تر يا با آن منطبق تر باشد مي توان گفت که سازمان نسبت به رقباي خود در يک يا چند معيار رقابتي داراي برتري و مزيت است. با اين حال بيان روشن مفهوم مزيت رقابتي در گرو تشريح زواياي مختلف آن است که به اختصار ابعاد آن بيان مي گردد. با اين حال در رابطه با مقوله مزيت رقابتي دو موضوع مهم و مورد تأکيد است: 1). ايجاد و کسب مزيت رقابتي از طريق تلفيق کارآمد و مؤثر منابع محيطي، و منابع سازماني با استفاده از قابليت هاي شبکه اي و هوشمندي رقابتي؛ 2). پايدارسازي مزيت رقابتي به دست آمده که در اين رابطه و براساس مکتب نگرش بر مبناي منابع، مسأله مهم، ميزان تقليدپذير بودن مزيت رقابتي است که به طورکلي اين موضوع به ماهيت مزيت رقابتي، برنامه هاي حفاظتي سازمان و قابليت ها و اقدامات رقبا بستگي دارد. هر چقدر منابع مزيت رقابتي داراي ابهام علّي و توليد و روابط آن از نظر اجتماعي پيچيده باشد تقليدپذيري آن مشکل خواهد بود (Yahdih, 2003).
2-16- عوامل موثر بر مزیت رقابتی
2-16-1- قابليت هاي محيطي
واقعيت اين است که امروز رقابت در گسترده جهاني صورت مي گيرد و جهاني شدن نيز به صورت روزافزون، ديوارهاي حمايتي کشورها از صنايع ملي را يکي پس از ديگري فرو مي ريزد. در چنين فضايي، کشورها و شرکتهايي قادر به بهره برداري از فرصت هاي بازار جهاني خواهند بود که توانايي خلق و توسعه مزيت رقابتي را داشته باشند. بديهي است که در چنين شرايطي، فضاي جهاني به عنوان سيستم اصلي حاکم و فضاي ملي کشورها به عنوان سيستم فرعي تلقي مي شود. توانايي سيستم هاي فرعي و زير مجموعه هاي آن(صنايع وشرکت هاي کشورها) در تعامل مثبت با اقتصاد جهاني، تا حد زيادي به قابليت هاي فضاي ملي هر کشور ارتباط مستقيم دارد. به عنوان مثال، فضاي ملي انگيزشي و رقابتي ژاپن يکي از علل اصلي موفقيت شرکت هاي ژاپني در عرصه رقابت جهاني است(پورتر،1990).
از سوي ديگر، براساس مفاهيم مديريت استراتژيک، توان رقابتي هر سازمان تا حد زياد تحت تأثير عوامل محيط دور، شامل محيط اقتصادي، محيط سياسي، محيط اجتماعي، محيط تکنولوژي و محيط قانوني و نيز محيط صنعتي شامل ساختار صنعت، شدت رقابت، نرخ رشد صنعت و.... است. مايکل پورتر در تلاش براي تبيين مدل تئوريک به منظور تشريح چگونگي موفقيت صنايع و سازمانهاي کشورها در رقابت جهاني بيان مي کند که مزيت رقابتي نه تنها از درون مرزهاي صنايع، بلکه از موقعيت محيطي سازمانها يا صنايع نيز حاصل مي شود. در اين راستا وي معتقد است که يک سازمان وقتي مي تواند مزيت رقابتي خود را افزايش دهد که به وسيله ديوارهاي قوي از خريداران، عرضه کنندگان و صنايع مرتبط با قابليت رقابت در سطح جهاني محصور شده باشد. او در تبيين مزيت رقابتي ملت ها براي رقابت جهاني، چهار عامل عمده را تعيين کننده مي داند که عبارتند از: 1). شرايط عاملي ؛ 2). شرايط تقاضاي ملي ؛ 3). صنايع عرضه کننده و مرتبط و 4). استراتژي و ساختار سازمان.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643