مبانی نظری وپیشینه تحقیق نوع دوستی
در قالب WORD در 55 صفحه وقابل ویرایش
فهرست مطالب
مروری بر مطالعات پیشین
مروری بر نظریه های مرتبط تحقیق
نظریه مبادله هومنز
زیمل: (1918-1858)
لاتانه و دارلی
باتسون
گافمن : (1982-1922)
مروری بر مطالعات پیشین
از دهه 1960 مسئله نوع دوستی در روابط اجتماعی، به عنوان موضوعی بین رشته ای به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته و در تبیین عمل آن نظریات متعددی ارائه گردیده است.
1-لاتانه و دارلی (1970) با انجام یکسری آزمایشهای متنوع و گسترده، نوع دوستی یک فرایند تصمیم گیری پنج مرحله ای تبیین میکنند طبق نتایج انجام شده اولین مرحله درک موقعیت است به اعتقاد لاتانه و دارلی نوع دوستی وابسته به پاسخی است که ناظرین به هر یک از این مراحل میدهند در صورتی که فرد ناظر به تمام مراحل جواب مثبت بدهد نوع دوستی شکل میگیرد(بارون وبایرون، 366:1997).
2-آزمایشهای دانیل باستون نشان میدهد که افزایش همدلی باعث تمایل بیشتر به نوع دوستی میشود(دو ودیگران 288:1990).
3-لوین و همکارانش با این یافته میزان مسئولیت پذیری افراد نوع دوست بیشتر از افراد بی تفاوت است تحقیقات مارویا و همکاران او معتقدند که افزایش مسئولیت پذیری باعث افزایش نوع دوستی میشود.
4- نتیجه گیری پیلیاوین در فرایند نوع دوستی به خصوص در حالت هایی که ناظر با نیازمند تنها است میزان تحلیل هزینه- پاداش مادی در افراد نوع دوست کمتر است (پیلیاوین 507:1972)
5-سیروس احمدی تحقیقات خود راجع به نوع دوستی در یاسوج به این نتیجه رسید که همدلی تاثیری بر نوع دوستی ندارد اما مسئولیت اجتماعی و تحلیل هزینه – پاداش مادی تاثیر معناداری بر نوع دوستی دارند (احمدی، 1387).
6- براساس نظریه یادگیری اجتماعی رفتار، محصول یادگیری های پیشن است به تعبیر دیگر رفتار کنونی متاثر از تقویت های گذشته است در هر موقعیتی شخص رفتارهای معینی را میآموزد که بر اثر تکرار ممکن است به صورت عادت درآیند وقتی شخصی دوباره درآن موقعیت قرار بگیرد سعی خواهد کرد همان رفتار عادت شده را تکرار کند(کریمی 37:1381).
در فرایند زندگی اجتماعی روزمره خصوصا در شهرهای بزرگ وضعیت های اضطراری اتفاق میافتند که طی آن برخی شهروندان به طور ناگهانی دچار یک مسئله یا مشکل اساسی شده شدیدا به کمک دیگران نیازمند میشوند تا به جریان عادی زندگی بر گردند. در تحقیقات داخلی برای تعیین گروههای نوع دوست از روش تجربی یک گروه آزمودنی و آزمون نهایی و ایجاد یک صحنه اضطراری ساختگی استفاده شده است از مجموع 384 مورد مراجعه به منازل 289 نفر (3/75) درصد نوع دوست و 95 نفر (7/24)درصد بی تفاوت بوده اند.
3-قضیه ارزش
«هر چه نتيجه يک کنش براي شخص با ارزش تر باشد، احتمال بيشتري دارد که همان کنش را دوباره انجام دهد» او با مطرح کردن دو مفهوم تنبيه و پاداش به اين مساله مي پردازد که پاداش کنشي است که داراي ارزش مثبت است و باعث افزايش تکرار عمل مي شود، در حالي که تنبيه، کنشي است که داراي ارزش منفي است و تکرار عمل را کاهش مي دهد. هر چند به نظر هومنز استفاده از تنبيه، کارآيي چنداني نخواهد داشت، و بهترين راه کاهش تکرار و حذف يک عمل، ندادن پاداش است. پاداش ها هم جنبه مادي (پول) و هم جنبه نوع دوستانه (کمک به ديگران) دارند. از نظر او همين که شخص عملي را انجام مي دهد، نشان دهنده اين موضوع است که «ارزش نتيجه عمل براي او بالاتر از صفر است.» پاداش يا تنبيه دريافت کردن، بستگي به نتيجه عمل شخص دارد، در صورت مثبت بودن نتيجه عمل، پاداش و در صورت منفي بودن نتيجه عمل، تنبيه دريافت مي شود. «نقطه صفر جايي است که شخص نسبت به نتيجه عملي که انجام مي دهد، بي اعتناست.» از سوي ديگر دو نوع پاداش وجود دارد، تنبيه ذاتي و تنبيه براي جلوگيري از پاداش.همان طور که ذکر شد، هومنز همواره بر عدم استفاده از تنبيه به عنوان ابزاري براي حذف يک عمل يا ايجاد يک عمل ديگر تاکيد مي کرد.
پس هر چه نتیجه کنش برای شخص با ارزشتر باشد احتمال دارد که همان کنش را دوباره انجام دهد (هومنز،1974 :25).
4-قضیه محرومیت –سیری
«يک شخص هر چه در گذشته نزديک، پاداش معيني را بيشتر دريافت کرده باشد، همان پاداش در آينده برايش کم ارزش تر خواهد شد.» او با در نظر گرفتن فاصله زماني به دو مفهوم خسارت و سود نيز توجه کرد. به نظر او هر چه فاصله زماني دادن پاداش طولاني تر باشد، احتمال سيري از آن پاداش کم مي شود. علاوه بر اين خسارت مفهومي است که بر ميزان پاداش هايي که شخص در يک کنش متقابل از دست داده است، دلالت مي کند، در حالي که سود، به ميزان پاداش هايي که او در کنش متقابل به دست آورده است، دلالت دارد. به خاطر همين مساله هومنز در نهايت کار قضيه محروميت و سيري را به گونه اي ديگر بيان کرد؛ «هر چه يک شخص در نتيجه يک عمل سود بيشتري کسب کرده باشد، احتمال بيشتري مي رود که آن عمل را دوباره انجام دهد.» با توجه به قضيه ارزش، هر چه پاداش زياد دريافت شود، از ارزش آن پاداش براي شخص کاسته مي شود. در واقع قضيه محروميت به اين مساله اشاره دارد که «اگر کسي ياد بگيرد نوع خاصي از پاداش را ارزشمند بشمارد، اما در گذشته آن را کمتر دريافت کرده باشد، دچار محروميت شده است. بنابراين ارزش پاداش براي او زياد شده و او بيشتر مي خواهد آن عمل را انجام دهد.» با انجام عمل و رسيدن به پاداش، در صورتي که دريافت پاداش زياد شود از ارزش پاداش کاسته مي شود، در اين حالت، پاداش هاي ديگري به طور نسبي براي فرد ارزشمند مي شود. اما در اين جا مساله خسارت يا هزينه و سود نقش مهمي دارد. چرا که برخي اعمالي که براي انسان پاداش به همراه مي آورد براي وي به طورهمزمان مجازاتي نيز به همراه دارند. علاوه بر اين صرف نظر کردن يک شخص از پاداشي خاص در حکم ضرر و زيان براي آن شخص است. زماني که شخص مي خواهد عملي را انجام دهد آن نوع عمل را براي انجام دادن برمي گزيند که نسبت به ساير اعمال پاداش زيادتر و هزينه کمتري داشته باشد. «اضافه پاداش دريافتي فرد از عمل نسبت به هزينه آن عمل، سود يا پاداش خالص آن عمل است». هر چه سود عملي زيادتر باشد احتمال تکرار آن بيشتر است و هر چه هزينه عملي زياد شود، احتمال تکرار آن کاهش مي يابد. و اگر سود هزينه و عمل برابر باشد، احتمال تکرار هر دو عمل، برابر خواهد بود و اگر پاداش و هزينه عملي مشخص نباشد، فرد دچار اضطراب مي شود و ممکن است نتواند هيچ عملي انجام دهد. صرفنظرکردن از عملي براي انسان ها تنها زماني امکان دارد که فعاليت ديگري که متضمن پاداش است را جايگزين آن کند و در صورت نبودن جايگزيني که داراي پاداش است، فرد کاري که حتي ارزش مطلق کمتري دارد را انجام خواهد داد.
یک شخص هررچه در گذشته نزدیک پاداش معینی را بیشتر دریافت کرده باشد همان پاداش درآینده برایش کم ارزشتر خواهد شد (هومنز،1974 :29).
۵-۲-۲- لاتانه و دارلی
از نظر لاتانه و دارلى (۱۹۷۰، ۱۹۹۲)، تصميمگيرى براى کمک رساندن به ديگران، بر فرآيندهاى پيچيده شناخت اجتماعى و تصميمگيرى استوار است. به نظر آنها، انسان در مقابل موقعيتى که مىتواند موجب رفتار کمکرسانى شود، خود به خود واکنش نشان نمىدهد. اگر فردى در موقعيتى قرار گيرد که به کمک شما نياز داشته باشد، تصميمگيرى براى کمک کردن يا کمک نکردن، در پنج مرحله انجام خواهد گرفت:
۱. درک موقعيت
۲. تفسير موقعيت
۳. بر عهده گرفتن مسؤوليت
۴. پيدا کردن راه کمکرسانى
۵. تصميمگيرى براى کمکرسانى
منظور اين است که، به محض پيدا کردن راه کمکرساني، آيا بايد وارد عمل شد؟ الزاماً خير. ابتدا بايد براى کمکرسانى تصميم گرفت، در اين تصميمگيري، ارزيابى خطرات و دستآوردهاى اين دخالت، بهاى سنگينى خواهد داشت. تنها زمانى رفتار کمکرسانى انتخاب مىشود که منافع مورد انتظار از خطرات احتمالى بيشتر باشد. مثلاً، به طور ارادى به نامهرسان عيدى مىدهيم و بدين وسيله از زحمات او قدردانى مىکنيم (اين عيدى پول زيادى نيست، اما نامهرسان لبخند مىزند و ما احساس رضايت مىکنيم)، اما وقتى موتور سوار کيف پول يک زن را مىزند، در وارد عمل شدن ترديد مىکنيم احتمال دارد که موتور سوار به ما حمله کند، يا پيش خود بگوئيم که کيف پول يک پيرزن مگر چقدر پول دارد که خودمان را درگير کنيم.
هزينههاى کمکرسانى بهصورتهاى مختلف خودنمائى مىکند:
کمکرسانى مىتواند هزينههاى پولى و زمانى داشته باشد، همچنين مىتواند سلامت را به خطر بيندارد، به تلاش بدنى نياز داشته باشد و... دستآوردهاى آن نيز متنوع است:
کمکرسانى مىتواند عزت نفس را بالا ببرد، نظر ديگران را نسبت به ما بهتر کند، احساس گناه را کاهش دهد يا از بين ببرد، نفع مادى داشته باشد و ... البته تصميمگيرى براى عدم کمکرسانى نيز سود و ضررهایى دارد که به هنگام تصميمگيرى براى کمکرسانى ارزيابى مىشود.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643