دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعاریف و مفاهیم مزیت رقابتی (فصل دوم)
در قالب WORD ودر 63 صفحه وقابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه: 71
مزيت رقابتي و منشأ آن 72
انواع مزیت رقابتی 80
جایگاه و مدل رقابتی 87
اساس ماهیت رقابت: 88
منابع یک سازمان یا شرکت چه چیزهایی است؟ 89
کاربرد فناوری اطلاعات در ایجاد مزیت رقابتی 91
مزيت رقابتي پايدار در بازارهاي اينترنتي 92
روشهای شناسایی عوامل راهبردی در ایجاد مزیت رقابتی: 98
روشهای شناسایی عوامل داخلی راهبردی: 99
الف:رویکرد زنجیره ارزش: 99
ب)رویکرد وظیفه ای: 99
دلیل توجه به منابع انسانی به عنوان عاملی برای مزیت رقابتی 100
کسب مزیت رقابتی با ایجاد سازمان یادگیرنده: 106
بانک،بازاریابی و مزیت رقابتی 108
مروری بر 5 نیروی موثر بر رقابت در صنعت بانکداری 111
بخش سوم: تاثیرتفکر استراتژیک بر مزیت رقابتی 114
مقدمه 114
چشم انداز سیستمی و مزیت رقابتی 114
فرضیه های محرک(فرضیه محور بودن)و مزیت رقابتی 114
تمرکز بر قصد(نیت)و مزیت رقابتی 115
بخش چهارم: پیشینه تحقیق 115
الف) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 115
ب) تحقیقات انجام شده در داخل کشور 115
منابع
مقدمه:
از زمان آدام اسمیت که تئوری مزیت مطلق را مطرح کرد، اقتصاددانان تمایل پیدا کردند تا عوامل مؤثر بر عملکرد صنعت داخلی را بررسی قرارکنند. بعد از آدام اسمیت،ریکاردو تئوری مزیت نسبی را ارائه کردديويد ريکاردو اين ديدگاه را اصلاح کرد و مقولهاي را که به "مزيت نسبي" معروف شده مطرح کرد. منظور ديويد ريکاردو آن بود که عوامل بازار، منابع کشور را به صنايعي سوق ميدهند که کشور در آنها بيشترين بهرهوري نسبي را داشته باشد. بعني کشور ممکن است کالايي را وارد کند که خودش ميتواند با هزينه کم توليد کند، ولي در توليد کالاي ديگري بهرهورتر باشد. در تئوري ريکاردو، تجارت، مبتني بر تفاوت بهرهوري نيروي کار در کشورهاي مختلف بود. وي اين موضوع را به تفاوتهاي تشريح نشده در فضاي حاکم بر کشورهاي مختلف در زمينة صنايع گوناگون ارتباط ميداد. ريکاردو مسير درستي را انتخاب کرده بود ولي مفروضاتش به صنايع متکي بر منابع، که عمدتاً از کارگر ساده و نيمهماهر استفاده ميکردند (و در قرنهاي هيجدهم و نوزدهم اهميت اصلي را داشتند) مربوط ميشد ( شاهمیرزایی، 1389). وجه غالب در تئوري "مزيت نسبي" مبتني بر مطالعات هکشرو اوهلين و اين فرض است که ملل مختلف از تکنولوژي معادلي برخوردارند و تفاوت آنها از فراواني عوامل توليد، از قبيل زمين، نيروي کار، منابع طبيعي و سرمايه، ناشي ميشود. اين عوامل دادههاي اوليه براي توليد هستند. کشورها مزيت نسبي متکي بر منابع را در صنايعي به دست ميآورند که در آنها از منابعي که در آن کشورها فراوان است بيشترين استفاده را به عمل ميآورند. آنها اين کالاها را صادر ميکنند و کالاهايي را که در آنها مزيت نسبي ندارند وارد ميکنند. براي مثال، کشورهاي برخوردار از نيروي کار فراوان و ارزان، مثل کره جنوبي، کالاهاي کاربر از قبيل تجهيزات الکترونيکي را صادر ميکنند و کشورهاي برخوردار از منابع اولية فراوان و زمينهاي گستردة قابل کشت، محصولات مبتني بر آنها را صادر ميکنند. سوئد در صنعت فولاد بدين دليل پيشرفته است که ذخاير قابل توجهي با کمترين ناخالصي دارد و همين موجب ميشود که محصول مرغوب توليد کند. در اين تئوري مزيت نسبي، مواردي از قبيل صرفة مقياس، تفاوت تکنولوژي در نقاط مختلف و تمايز بين محصولات در همه جا ثابت فرض شده است و جابجايي نيروي انساني ماهر و سرمايه نيز ناديده انگاشته شده است. به بيان ديگر، تئوري مزيت نسبتي که در عصر انقلاب صنعتي کارايي داشت، امروه که بسياري از صنايع دانشبر شدهاند مستلزم بازنگري است. امروزه صرفة مقياس، تمايز محصولات، خواستهاي مشتري و تفاوت آن در کشورهاي مختلف، تغييرات مدام تکنولوژي، و کاربرد گستردة تکنولوژيهاي نوين، از قبيل ميکروالکترونيک، مواد پيشرفته و سيستمهاي اطلاعاتي موجب کاهش اهميت عوامل سنتي توليد شده است. رقابت در بسياري از صنايع به صورت بينالمللي درآمده است. اين رقابت نه فقط در توليد کارخانهاي بلکه به طور روزافزون در بخش خدمات مشاهده ميشود) نصيرزاده ،1379).
مزيت رقابتي و منشأ آن
مزيت رقابتي به قابليت شرکت در عملکرد برتر، نسبت به صنعتي که در آن مشغول به فعاليت است، اطلاق مي شود. بهره مندي از عملکرد برتر به معني ارا ئه ارزشي بالاتر به مشتريان است. مشتريان خواهان کالاها وخدماتي هستند که بهتر و در عين حال ارزانترباشد. در ادبيات تحقيق، اين دو شکل ارزش را باسه شکل مزيت رقابتي:۱- تمايز و ۲- هزينة پايين و3-تمرکز مي شناسيم. رهبری و پیشرو بودن در یک مزیت رقابتی, یکی از ملزومات موفقیت است. به عقیده آقای گرسنر مدیر عاملIBM ،«اولین تولیدکننده، بهترین تولیدکننده است».
در یک صنعت جاافتاده, هرکدام از رقبای اصلی, مزیت رقابتی خاصی را برای خود در نظر گرفته و حفظ میکنند(تمایزسازی ) تا بدینوسیله سهمی از بازار را به خود اختصاص دهند و چنانچه مدیریت نام و نشان و بازاریابی مناسبی داشته باشند، بازار خود را تثبیت مینمایند. کیفیت، قیمت، امنیت و بازاریابی نمونههایی از این مزیتها هستند. مثلاً در صنعت خودرو, شرکت ولوو بر امنیت، بنز بر لوکس بودن و تشریفاتی بودن, شرکتهای آمریکایی بر راحتی و شرکت کرهای دوو بر ارزان بودن تأکید نموده و هریک بخشی از بازار را تصاحب کردهاند ( شاهمیرزایی، 1389). جهاني شدن توليد موجب شده که مواد اوليه، ماشينآلات و بسياري از خدمات مرتبط در سطح بينالمللي در دسترس باشد. جابجايي نيروي انساني و سرمايه نيز مشکل کمبود آنها را در بسياري از کشورها از بين برده است. امروزه کاربرد عوامل ( ونه صرفاً امکان دسترسي به آنها) نقش تعيينکننده در موقعيت رقابتي دارد. جهاني شدن صنايع و بينالمللي شدن شرکتها ما را با اين پرسش روبرو ميسازد که آيا نقش کشورها در موفقيت بينالمللي شرکتها کاهش يافته است يا اهميت پيدا کرده است. در نظر اول احساس ميشود که شرکتها مرزهاي ملي را پشت سر گذاشتهاند، ولي تعمق بيشتر نشان ميدهد که شرکتهايي که مرکز رشد آنها در کشورهايي است که "مزيت رقابتي" ايجاد ميکنند به صورت موفقيتآميزي نقش پيشرو در رشتة صنعتي خاص پيدا ميکنند. مزيت رقابتي از طريق فرايند محلي پيچيدهاي ايجاد ميشود. تفاوت در ساختار اقتصاد ملي، فرهنگ، ارزشها، نهادها و تاريخ کشوها در رقابتپذيري بنگاهها تاثير دارد و کشوري که بتواند از اين عوامل در توسعة نقش بنگاههاي خود استفاده موثر کند شرايطي را فراهم ميآورد که نقش بنگاههاي اقتصادي آن در اقتصاد بينالمللي افزايش يابد. تلاشهاي گستردهاي براي کمي کردن مقولة رقابتپذيري ملي به عمل آمده است. يکي از اين تلاشها توسط گردهمايي اقتصادي جهاني در سويس انجام شده است که گزارش سالانهاي در زمينة رقابتپذيري کشورها ارائه ميدهد) نصيرزاده ،1379). نسخه های بعدی تئوری مزیت نسبی برتفاوت کشورها در آب و هوا، حاصل خیزی زمین یا منابع طبیعی تأکید کردند. در ادامه مدل هکشر-اهلین مطرح شد که عمدتاً بر تفاوت کشورها در زمینه ی با عوامل اصلی غیر قابل تحرّک تولید و تفاوت در قیمت عوامل منتج از تفاوت نسبی در موجودی عوامل تأکید میکرد. با گذر زمان و با تغییر ماهیت تجارت جهانی و، تحوّل در شرایط و واقعیت های تجارت بین الملل، نظریه های تجارت بین الملل دچارتغییرات عمده ای شده است.
مشخصاً در نیمه ی دوم قرن بیستم، مدل هایی نظیر شکاف تکنولوژیکی به دست افرادی چون پوزنر ورنن مطرح شد نیز لیندر بر شرایط بازار محصول و تقاضا در تجارت بین الملل تأکید کرد، بعد از آن کروگمن نظریه ی مزیت نسبی پویا، و نهایتاً پورترمزیت رقابتی را مطرح کردند که نظریه ی اخیر با واقعیت های اقتصاد نوین و شرایط جدیدتجارت بین الملل سازگاری بیشتری دارد.(راسخی و ذبیحی، 1387). طی دهه های گذشته از سوی صاحبنظران مدیریت نیز دیدگاهها و نظرات مختلفی در زمینه توضیح مزیت رقابتی و چگونگی کسب آن در سطح بنگاه مطرح شده است.بطورکلی دیدگاههای موجود در این زمینه را میتوان به دو دسته درون گرا و برون گرا تقسیم نمود.برخی از صاحبنظران، منابع و قابلیتهای خاص شرکت را مبنای تدویت استراتژی سازمان دانسته و معتقدند که سازمان میتواند با تدوین استراتژی مبتنی بر شایستگیهای محوری خود از فرصتهای محیط خارجی استفاده لازم را ببرد.آنان معتقدند که مدیران میبایست پیش از تدوین استراتژیهای سازمان،به شناخت نقاط قوت و ضعف سازمانی خود پرداخته و استراتژیهای شرکت را بر اساس نقاط قوت و کاهش یا برطرف نمودن نقاط ضعف سازمان تدوین نمایند.بدین ترتیب خواهند توانست برای سازمان خود مزیت رقابتی ایجاد نمایند. لازمه بقاء در کسب و کار امروزی داشتن چیزی برای ارائه یا همان مزیت رقابتی است. دنیای رقابت بی رحم است، هرکس که نتواند در کمترین زمان ممکن خود را با روند تحولات سازگار نماید محکوم به فنا در محیط رقابتی امروز است. اینچنین اموری، مورگان، نظریه پرداز معروف را به بحث در مورد چگونگی ایجاد و توسعه مزیتهای رقابتی جدید در کسب و کار، وا داشته است. در حالت کلی میتوان گفت، مزیت رقابتی عامل بقاء و در مرحله بعدی موفقیت است. تفکر استراتژیک نیز کلید دستیابی به مزیت رقابتی است(استیسی،1387).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643