مقاله و مباني نظري معنویت و مذهب
در قالب word, و در 51 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
2-4 مذهب و معنويت
2-4-1 تاريخچه ي روانشناسي مذهب و معنويت
2-4-2 وجوه تشابه و افتراق مذهب و معنويت
2-4-3 شکل هاي سالم و ناسالم مذهب و معنويت
2-4-4 تأثير مذهب و معنويت بر سلامت روان
2-4-4-1 معنادهي و مقابله با استرس
2-4-4-2 روابط بين فردي
2-4-5 تأثير مذهب و معنويت بر هيجانات مثبت
2-4-6 يکپارچه سازي مذهب و معنويت در مداخلات سلامت روان
2-6 پيشينه ي پژوهشي
2-6-1 پژوهش هاي خارج از کشور
2-6-1-1 ارتباط بين متغيرهاي مذهب/معنويت، شادي، لذت و سلامت روان
2-6-1-2 اثربخشي مداخلات روانشناختي يکپارچه شده با مذهب و معنويت
2-6-1-3 اثربخشي مداخلات مبتني بر روان نمايشگري
2-6-2 پژوهش هاي داخل کشور
2-6-2-1 ارتباط بين متغيرهاي مذهب/معنويت، شادي و سلامت روان
2-6-2-2 اثربخشي مداخلات روانشناختي يکپارچه شده با مذهب و معنويت
2-6-2-3 اثربخشي مداخلات مبتني بر روان نمايشگري
2-7 خلاصه و جمع بندي
2-7-1 خلاصه ي پيشينه ي خارجي
2-7-2 خلاصه ي پيشينه ي داخلي
2-7-3 جمع بندي
منابع و مآخذ
2-4-4 تأثير مذهب و معنويت بر سلامت روان
با شروع مطالعه ي علميو مبتني بر روش هاي تحقيق معتبر در حيطه ي روان شناسي مذهب و معنويت، شمار بسيار و در عين حال روز افزوني از پژوهش هايي که از ارتباط بين نگرش هاي مذهبي و معنوي با سلامت روان به طور کلي و يا با مولفه هاي مرتبط با آن، خبر ميدهند پديد آمده است. در تبيين نتايج اين پژوهش ها ميتوان به عوامل متعددي اشاره کرد، زيرا مذهب و معنويت، ابعاد و ظرفيت هاي بالقوه ي بسياري دارند که هريک ميتواند تأثير مثبتي روي سلامت روان داشته باشد. با اين حال، در اين ميان به دو مزيت بالقوه ي نگرش هاي مذهبي و معنوي، بيشتر تأکيد ميشود: 1- فراهم کردن يک نظام معنايابي منسجم به منظور مقابله ي مؤثر با موقعيت ها و عوامل استرس زا 2- فراهم کردن بافتي از روابط بين فردي مطلوب و حمايت کننده (هود و همکاران، 2009).
2-4-4-1 معنادهي و مقابله با استرس
مطالعات جديد در زمينه ي مکانيزم هاي مقابله اي، تأکيد دارند که در فرآيند مقابله با موقعيت هاي استرس زا نبايد فقط بر حالات منفي و آسيب شناسي رواني تمرکز کرد، بلکه نقش حالات مثبت روانشناختي نيز در اين فرآيند، بسيار برجسته است. بر اين اساس، بيان ميشود که هيجانات مثبت و عواملي که ميتوانند به ايجاد هيجانات مثبت منجر شوند، نقش بسيار مهميدر مقابله ي مؤثر با عوامل استرس زا و در نتيجه حفظ و ارتقاء سلامت روان خواهند داشت. يکي از مهمترين منابع ايجاد کننده و تقويت کننده ي هيجانات مثبت در مواجهه با عوامل استرس زا، تعابير مثبت مبتني بر معنايابي از موقعيت است. چنين تعبيرهايي مخصوصاً ميتواند از يک نظام فکري معنوي يا مذهبي ريشه بگيرد (گلانز و شوارتز، 2008). بنابراين نگرش هاي مذهبي و معنوي، با معنادهي مثبت به موقعيت ها و کمک به ارزيابي ها و تعابير شناختي سازگارانه تر از موقعيت هاي استرس زا و ناخوشايند، به عنوان يکي از مهمترين منابع مکانيزم هاي مقابله اي مؤثر، شناخته ميشوند (پارگامنت، 2007). بويژه در موقعيت هاي دشوار و استرس زايي که منابع بيروني اجتماعي يا فردي که بتوانند در کوتاه مدت، مسئله را حل نمايند، در دسترس نيستند، احتمال بيشتري وجود دارد که سبک هاي مقابله اي مذهبي مبتني بر معنادهي، فعال شوند (پارگامنت، آنو و واچهولتز، 2005). اين موضوع به طور اوليه توسط فرانکل مطرح شد که يافتن معناهاي فرامادي مؤثر در سلامت روان، در موقعيت هاي دشوار زندگي، بيشتر قابل حصول است (فرانکل؛ ترجمه ي معارفي، 1390). بنابراين در موقعيت ها و شرايط تهديد کننده ي سلامت روان، عقايد مذهبي و معنوي به عنوان يک منبع غني براي مقابله ي مؤثر با اين موقعيت ها محسوب ميشوند که ميتوانند به کاهش هيجانات منفي و افزايش هيجانات مثبت در اين موقعيت ها کمک نمايند (هود و همکاران، 2009).
2-4-4-2 روابط بين فردي
يکي از حيطه هاي مهم تأثيرگذاري نگرش مذهبي و معنوي، در بافت روابط بين فردي است. در روابط بين فردي، الگوي باورهاي حاکم بر نظام شناختي فرد، تأثير مستقيميبر نوع تعامل او با ديگران خواهد داشت. بويژه نگرش هاي مذهبي مبتني بر اديان بزرگي همچون اسلام، مسيحيت و يهود، در حيطه ي روابط بين فردي نيز دربردارنده ي الگوهاي شناختي کاملاً مشخص و تعريف شده اي هستند. در اين اديان، بسياري از نگرش ها، قواعد و فرض هاي شناختي، به طور اختصاصي بر رابطه ي انسان با خداوند و نيز در رابطه ي انسان ها با يکديگر مطرح ميشوند. به همين دليل، در بافت روابط بين فردي، اين الگوهاي شناختي ميتوانند تأثير مستقيميبر نوع و کيفيت رابطه ي فرد با ديگران داشته باشند. همچنين ارزيابي فرد از رابطه ي خود با خداوند براساس نگرش مذهبي و معنوي، ميتواند تأثيرات مهميبر الگوهاي فکري و هيجاني شخص، در بعد فردي و بين فردي داشته باشد (اوزوراک، 2005). علاوه بر اين، شبکه هاي اجتماعي حمايت کننده و منسجميکه مخصوصاً بين افراد داراي عقايد مذهبي مشترک، بوجود ميآيد، ميتواند تأثيرات مثبتي بر مقابله ي مؤثر با عوامل استرس زا و حفظ سلامت روان به صورت پايدار و بلندمدت داشته باشد (هيل و همکاران، 2009).
2-4-5 تأثير مذهب و معنويت بر هيجانات مثبت
در دهه هاي گذشته، پژوهش هاي بسياري در هر دو زمينه ي روانشناسي مذهب و معنويت و نيز روانشناسي هيجانات، صورت گرفته است، اما تعداد پژوهش هايي که به بررسي هردو زمينه در ارتباط با يکديگر پرداخته باشند، بسيار اندک است (امونز، 2005). بااين حال، مجموع اين پژوهش ها نشانگر روابط مثبت بين عقايد و تجربيات مذهبي و معنوي با هيجانات مثبتي همچون شادي و لذت است (کار، 2005).
تأثير مذهب و معنويت بر تجربه ي هيجانات مثبت، بيشتر به مولفه ي معناداري مربوط ميشود. تعابير مبتني بر مفاهيم مقدس و معناداري، باعث ميشود که يک فرد داراي نگرش مذهبي و معنوي، نسبت به پديده ها و رويدادهايي هيجانات مثبت را تجربه کند که يک فرد غيرمذهبي و غيرمعنوي آنها را عادي، خنثي و يا حتي منفي، قلمداد ميکند و در نتيجه به اين رويدادها يا هيجاني نشان نميدهد و يا هيجانات منفي را تجربه ميکند (امونز، 2005). در واقع همانطور که فرانکل مطرح ميکند، هنگاميکه معنايي فرامادي و فراتر از خود، به هدف اصلي فرد، در زندگي تبديل ميشود، او در مسيري پايدار از کامروايي قدم نهاده است، زيرا اين تحقق هدف، في نفسه خوشايند است و تحقق اهداف معنادار، به هيچ وجه نميتواند توسط موانع و محدوديت هاي مادي و موقعيتي متوقف شود (شولتز؛ ترجمه ي خوشدل، 1385؛ فرانکل؛ ترجمه ي معارفي، 1390).
2-4-6 يکپارچه سازي مذهب و معنويت در مداخلات سلامت روان
طي دهه هاي گذشته پژوهش هاي مختلف، از يکسو نشانگر ارتباط بين عقايد مذهبي و معنوي با جنبه هاي مختلف سلامت روان بوده اند و از سوي ديگر نقش مذهب به عنوان يک منبع مقابله بااسترس و پيشگيري کننده از مسائل و ناراحتي هاي روانشناختي، به خوبي مفهوم سازي شده است. به همين دليل، در سال هاي اخير، اين ايده قوياً مورد توجه قرار گرفته است که عقايد مذهبي و معنوي مراجعين ميتوانند در جريان رويکردهاي مشاوره و روان درماني به عنوان يک منبع مؤثر بر سلامت روان، مورد استفاده قرار بگيرند (پارگامنت، 2007). بويژه با در نظر گرفتن اين نکته که افراد داراي عقايد معنوي و مذهبي در تمام جنبه هاي زندگي خود، تحت تأثير اين باورها قرار دارند، توجه به اين مولفه ي مهم روانشناختي در اين مراجعين، ميتواند بسيار حائز اهميت باشد و اثربخشي جريان مشاوره و روان درماني را ارتقا ببخشد (اوندرا و گرينوالت، 2008).
البته رويکردهاي روان درماني و مشاوره که به يکپارچه سازي عقايد معنوي و مذهبي در جريان روند مشاوره و رواندرماني ميپردازند، هنوز در مرحله ي آغازين شکل گيري خود هستند. با اين حال، علي رغم اينکه اين جنبش، نوظهور است، تاکنون پژوهش زيادي در سراسر جهان و در فرهنگ ها و مذاهب مختلف، را به خود اختصاص داده است. نتايج اين پژوهش ها بسيار اميدوار کننده بوده است و نشان ميدهد که در بسياري از مداخلاتي که عقايد مذهبي و معنوي در جريان رويکردهاي مشاوره و روان درماني استاندارد، يکپارچه شده اند، تأثير آنها بر حيطه هاي مختلف سلامت روان، مثبت و معنادار بوده است (کال و رابينز، 2004).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643