مباني نظری رفتارهای خودآسیب رسانی، خود تخريبي و خودزني
در قالب word و در 99 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
تعریف خود آسیب رسانی
اصطلاحات علمی خود آسیب رسانی
تاریخچه مطالعات خود آسیب رسانی
شیوع و ویژگی های جمعیت شناختی خود جرحی
طبقه بندی انواع رفتارهای خود آسیب رسانی
ماهیت و معنای خودآسیب رسانی در پژوهش های کیفی
شباهت ها و تفاوت های خودآسیب رسانی مستقیم و غیر مستقیم
خود جرحی و طبقات تشخیصی
خود جرحی در نسخه جدید DSM
خودآسیب رسانی در نوجوانان گروه های خاص
مدل های علت شناسی
الف)مدل تحولی خودجرحی
ب)مدل تنظیم هیجانی
پ)مدل اجتناب از تجربه
ت) مدل محیطی خود جرحی
ث ) مدل روابط موضوعی
ج) مدل تلفیقی شروع و تداوم خودجرحی
چ)مدل تجزیهای
ح) مدل خود تنبیهی خودجرحی
خ)مدل کارکردی خودجرحی بدون خودکشی
د)مدل اجتماعی خود جرحی
ذ)مدل مازوخیسمی
ر)مدل ضد خودکشی
عوامل خطر و محافظت کننده خود جرحی
عوامل خطر روان شناختی
الف)تصور از خویشتن و خود جرحی
عوامل همسالان
الف)عوامل همسالان و خودجرحی
انگیزه ها و کارکردهای خودآسیب رسانی مستقیم
رابطه خود جرحی بدون خودکشی و اقدام خودکشی
1.نظریه دروازهای
2.نظریه بین فردی خودکشی
3.مدل تلفیقی خودجرحی و اقدام خودکشی
4.نظریه متغیر سوم
تفاوت و تشابه خود جرحی با اقدام خودکشی
منابع
تعریف خود آسیب رسانی
خود آسیب رسانی در منابع علمی به شیوه های متفاوتی تعریف شده است. برخی از این تعاریف بدین شرح است:
• آسیب عمدی به خود که معمولاً نشانه ای از یک اختلال روان شناختی یا روانپزشکی است (فرهنگ لغات آکسفورد).
• عملی است غیرکشنده که در آن یک فرد آگاهانه رفتاری غیرعادتی را بدون مداخله دیگران انجام میدهد که نتیجهاش آسیب به خود خواهد بود یا فرد آگاهانه مقدار زیادی مواد یا دارو بیشتر از مقدار طبیعی یا بیشتر از میزان تجویز شده مصرف میکند و هدفش از این کار ایجاد تغییراتی است که فرد میخواهد از طریق اثرات جسمانی واقعی یا انتظاری به آنها برسد (سازمان جهانی بهداشت،1992).
• خود آسیب رسانی شامل خود مسموم سازی یا خودجرحی است و لزومی ندارد در تعریف این رفتارها به انگیزه آشکار یا ظاهری عمل توجه کنیم (موسسه ملی عالی بالینی انگلستان NICE، 2004).
• خود آسیبرسانی شامل رفتارهایی مانند موارد زیر است که هر چند منجر به آسیب بدنی میشوند؛ اما غیرکشنده هستند: 1)رفتاری که با هدف آسیب به خود به صورت مستقیم انجام شود مانند خودزنی یا پرش از بلندی ؛2)مصرف مواد بیش از حد تجویز شده یا بالاتر از سطوح درمانی؛3) مصرف یک ماده تفریحی یا غیرقانونی که از نظر شخص به عنوان خود آسیب رسانی تلقی میشود؛4)مصرف کردن یا وارد کردن یک ماده یا شی غیر قابل مصرف(انجمن بین المللی خودآسیب رسانی کودکان و نوجوانان اروپا، 2008).
• خودآسیب رسانی از نوع خودجرحی بدون خودکشی (NSSI) رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافتهای بدنش آسیب میزند مانند بریدن و سوزاندن بدن اما این رفتار با نیت خودکشی انجام نمیشود و به لحاظ اجتماعی و فرهنگی هم قابل قبول نیست و با هدف اجرای احکام و رسوم اجتماعی انجام نمیشود (انجمن بین المللی مطالعه خودجرحی،2007).
اصطلاحات علمی خود آسیب رسانی
برخی از اصطلاحاتی که تا کنون برای ارجاع به خود آسیبرسانی به کار رفته اند عبارتند از: شبهخودکشی، خودجرحی، خود جرحی بدون خودکشی، خود آسیب رسانی عمدی (DSH)، نشانگان رگ زنی، خود زنی ظریف، خشونت بر خود، خودآزارگری، خود معیوبسازی و خودتخریبی، اختلال خود شکستدهی، خود آسیب-رسانی مستقیم و خود آسیبرسانی غیر مستقیم.
اصطلاح رفتارهای خودجرحی(SIB) برای اشاره به رفتارهای خودجرحی متداول مانند بریدن، سوزاندن و خط انداختن روی بدن که با شدت خفیف تا متوسط انجام میشوند، به کار میرود. خودمعیوب سازی برای اشاره به رفتارهای شدیدی که باعث آسیب یا نقص عضو بدنی میشود مانند اخته کردن یا قطع اندامهای بدن استفاده میشوند (کلیز و وندریکون،2007).
خودجرحی، خودجرحی بدون خودکشی (NSSI) و خود آسیب رسانی عمدی سه اصطلاحی هستند که بیش از سایر اصطلاحات استفاده شدهاند. در حالیکه در برخی تعاریف رفتارهای خودجرحی به صورت کلی و عمومیتر دو رفتار اقدام خودکشی و خودجرحی بدون خودکشی را شامل میشود (ناک،2007)؛ اما در طبقه بندی های دیگر مثل کلونسکی (2008) خودجرحی تنها شامل خودجرحی بدون خودکشی است. در تعریف خودجرحی، عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در نظر گرفته است؛ زیرا در برخی از فرهنگها برخی از انواع خود جرحی مثل قمه زدن یا سوراخ کردن بدن یا رنج دادن به خودجزو ویژگی های مطلوب فرهنگی و قابل قبول از لحاظ اجتماعی در نظر گرفته میشود.
مطالعه خود آسیب رسانی کودکان و نوجوانان در اروپا ( CASE) شیوع 12 ماهه خود آسیب رسانی عمدي ( شامل خود آسیب رسانی و رفتار های خودکشی) را در 7 کشور شرکت کننده در پژوهش از 7/2% تا 3/7% گزارش کرده است (مادگه و همکاران،2008). در مطالعه ای بر روی 665 نفر از دانش آموزان دبیرستانی آمریکا و آلمان با ابزارهای یکسان برای اندازه گیری خود آسیب رسانی مشخص شد در 20% از نوجوانان آلمانی و 16% از نوجوانان آمریکا تجربه رفتارهای خود آسیب رسانی وجود دارد؛ اما تفاوت معنی داری بین فراوانی خودآسیب رسانی در دو جامعه مشخص نشد. همچنین در این مطالعه مشخص شد که در 10% از اعضای نممونه تعداد دفعات خود آسیب رسانی بیشتر از 4 بار بوده است (پلنر،لیبال،کلر،فگرت،میولهمکامپ، 2009). فراوانی خود آسیب رسانی در نوجوانان ترکیه(21%)،نوجوانان مجارستان(5%) ونوجوانان و جوانان ایتالیا(24%) گزارش شده است(زوروگلو و همکاران،2003؛سوربا و همکاران،2005؛فاوار و و همکاران،2007 به نقل از پلنر،لیبال،کلر،فگرت،میولهمکامپ، 2009 ).
در کشور آمریکا، یزتز ( 2004) شیوع خود آسیب رسانی را در مدارس متوسطه این کشور 14٪ گزارش کرده است. نرخ وقوع خود آسیب رسانی در جمعیّت عادی بزرگسالان 4٪ و در جمعیت های بالینی 21٪ گزارش شده است، در حالیکه در جمعیت عادی نوجوانان 14٪ تا 39٪ و در جمعیت های بالینی نوجوانان بستری 40٪ تا 60٪ گزارش کرده است ( ناک و پاتیسون،2005 به نقل از والش،2008). اسکج در سال 2005 در پژوهشی بر روی نوجوانان کشورهای استرالیا،آمریکا و انگلیس به این یافته دست یافت که شیوع یک ساله خودجرحی بدون خودکشی 5 تا 9 درصد است. از لحاظ نوع خود آسیب رسانی، فراوانی بریدن و زخمی کردن بدن در دختران بیشتر است؛ در حالیکه فراوانی کتک زدن خود و خود سوزی در پسران بیشتر است (آندوور وگیب،2010).
شیوع خودجرحی در دختران نوجوان بیشتر از پسران است. پژوهش های دهه نود، شیوع خودجرحی را در دختران سه تا چهار برابر بیشتر از پسران مشخص کرده است(کانتریو و لیدر،1998). دختران برای خودجرحی بیشتر از روش بریدن استفاده میکنند؛ در حالیکه فروانی سایر روش های خود جرحی مانند کتک زدن خود، کوبیدن سر به دیوار و سوزاندن در پسران بیشتر است (کلیز، وندریکون، ورتامن، 2007). همچنین دختران بیشتر احتمال دارد در تنهایی خود آسیب رسانی انجام دهند اما فراوانی خود آسیب رسانی پسران در موقعیت های اجتماعی و با همسالان به اندازه موقعیت های تنهایی و خلوت است و این تفاوت میتواند نشان دهنده تفاوت انگیزه های خودآسیب رسانی دختران و پسران باشد(لای-جیندهو، اسکونر-رایکل، 2005). دلایل تفاوت شیوع خودجرحی در دختران و پسران ممکن است به علت متفاوت بودن شیوه اجتماعی شدن دو گروه و فراوانی بیشتر سابقه آزار جنسی و جسمی در دختران باشد که عامل خطر افزایش خود جرحی است.
در ایران در مطالعه رفتارهای خودآسیبی با استفاده از پرسشنامه خودآسیبی عمدی گراتز(2001) شیوع این رفتار در 350 نفر ازدختران نوجوان پایه های دوم و سوم دبیرستان شهر تهران 12٪ گزارش شده است(پیوسته گر،1392). براساس نتایج این مطالعه 38 نفر(12٪) حداقل یک بار و 16 نفر(4٪) بیش از یک بار از شیوه بریدن بخش های بدن برای آسیب به خود استفاده کرده بودند و 58 نفر(17٪) حداقل یک بار و 36 نفر(11٪) بیش از یک بار از فروکردن سوزن در پوست برای آسیب به خود استفاده کرده بودند. در این مطالعه فروکردن سوزن در پوست با هدف تاتوکردن، سوراخ کردن گوش یا بینی نیز به عنوان خودآسیبی عمدی در نظر گرفته شده بود. برای سایر رفتارهایی خودآسیبی در این مطالعه براساس فراونی عبارت بود از: حکاکی عکس و نوشته روی پوست،، جلوگیری از بهبود زخم ها، برسرکوبیدن، شستن دست با تمییز کننده تا حد آسیب دیدن پوست، کندن مو، سوزاندن بدن، کبود کردن جایی از بدن(نیشگون گرفتن)، ناخن جویدن وچکاندن اسید روی پوست
طبقه بندی انواع رفتارهای خود آسیب رسانی
مدلهای متعددی برای تعریف و طبقهبندی خودآسیبرسانی وجود دارد. در برخی طبقهبندیها تعریف خود آسیب رسانی بسیار گسترده در نظرگرفته شده است و حتی برخی رفتارها مثل سیگارکشیدن هم نوعی خودآسیبرسانی تلقی شده است و در برخی دیگر به صورت اختصاصی خودآسیب رسانی صرفاً براساس رفتارهایی که موجب آسیب فیزیکی به بافت های سطحی بدن است، تعریف شده است. کارل منینگر در 1983 سه نوع خود آسیب رسانی شامل روان رنجورانه، روانپریشانه، با ماهیت مذهبی و با ماهیت عضوی را از هم متمایز کرد (سیمون و هالندر،2001).
در یک طبقه بندی قدیمی رفتارهای مرتبط با پیوستار خودجرحی مشخص شده است که عبارتند از:1)پیرایش بدن: شامل تغییرات مستقیم و خود خواسته در بدن که اغلب با هدف همرنگی با هنجارها یا الگوهای فرهنگی یا گروهی انجام میشود. پیرایش بدنی ممکن است هم با و هم بدون درد باشد و گاهی اوقات برای این کار از بی حسی استفاده میشود. نیتی که در پشت این اعمال رایج و اجتماع پسند وجود دارد، معمولاً رسیدن به زیبایی یا نوعی علامت نمادین برای نشان دادن احساس تعلق به یک زیرگروه فرهنگی خاص است. جراحی زیبایی، خالکوبی کردن، سوراخ کردن گوش/بدن، برداشتن ابرو و زخمی کردن نمونههایی از رفتارهای این طبقه هستند 2)خودآسیب رسانی غیر مستقیم: رفتارهایی که موجب آسیب به بدن یا بهزیستی روانی شخص میشوند علی رغم این که نیت آشکار یا هشیار آسیب رساندن به خود وجود ندارد. سوء مصرف مواد،پرخوری، رژیم گرفتن، جراحیهای غیرضروری و ورزش افراطی نمونههایی از رفتارهای این طبقه هستند. 3) قصور در مراقبت از خود: ویژگی این نوع رفتارها ناتوانی فرد در مراقبت یا محافظت از خود است. عواملی مانند مشکل داشتن در مراقبت و حفظ سلامت روانی، فقر مادی و نداشتن اطلاعات ممکن است در ایجاد یا تشدید این نوع از رفتارها نقش داشته باشند. رفتارهایی مانند خطرجویی افراطی، تصادف زیاد با وسایل نقلیه ،استفاده نکردن از مراقبتهای پزشکی و تغذیه ضعیف نمونههایی ازرفتارهای این طبقه است. 4)خودجرحی:شامل اعمال مستقیمی است که موجب زخمی شدن بدن میشود مانند بریدن، سوزاندن و زدن سر به دیوار. ( کانرز،2000 به نقل از والش،2008)
سیمون و فاوازا در سال 2001 خود آسیبرسانی را به چهار نوع تقسیم بندی کردهاند:1.خودجرحی کلیشه ای که مختص کودکان با اختلالات نافذ رشد مانند اوتیسم و کمتوان ذهنی است. عوامل زیستی بیش از سایر انواع رفتارهای خودجرحی در ایجاد و تشدیداین نوع خود آسیب رسانی نقش دارد وبیشتر در اختلالات تحولی مانند عقب ماندگی ذهنی،اوتیسم و نشانگان لش-نیهان مشاهده میشود 2.خودجرحی اساسی که شامل شکلهای شدید و مرگ آفرین آسیب به اندامها مانند دستگاه تناسلی و چشم است. شدیدترین و خطرآفرینترین نوع خودجرحی است که به اندام هایی مانند چشم یا اندام های تناسلی آسیب وارد میشود. بیشتر ممکن است در وضعیتهای روانپریشی به ویژه در اختلال اسکیزوفرنی دیده شود. در اختلالهای دیگری مانند افسردگی و مانیا، دگرجنسخواهی،اختلالهای ناشی از مسمومیتهای دارویی، نوروپاتی حسی مادرزادی،آنسفالیتیس نیز ممکن است این نوع خودآسیبرسانی وجود داشته باشد. در اسکیزوفرنی ترکیبی از هذیانهای با مضامین جنسی/ مذهبی، فقدان کنترل تکانه و آستانه بسیار بالای تحمل درد عامل انجام این نوع خودجرحی است.
3.خودجرحی اجبارگونه : شامل رفتارهای کلیشهای و تکرار شوندهای هستند که معمولاً چندین مرتبه در طی یک روز انجام می-شوند. شایعترین نوع این رفتارها موکنی وسواسی وکندن یا خراشیدن پوست است. این رفتارها در پاسخ به یک تکانه شدید و غیر قابل مقاومت شروع میشوند و به دنبالش احساس ارضا شدن را به همراه دارند. در طبقه بندی DSM این نوع رفتارها را تحت عنوان اختلالهای کنترل تکانه طبقه بندی میکنند. به دلیل ماهیت مشترک این نوع رفتارها استکتی (2008) در مدل طیف اختلالهای وسواس-اجبار، خود آسیبرسانی را هم جزو این طبقه قرار داده است. بین در نظر گرفتن این نوع خودجرحی به عنوان یک اختلال کنترل تکانه یا یکی از اختلالات طیف وسواس-اجبار اختلاف نظر وجود دارد(سادوک، سادوک،2007).
4. رفتارهای خودجرحی تکانشی : این رفتاها ممکن است تنها یک بار یا به صورت مکرر و عادتی انجام شوند. در نوع تکرار شونده خودجرحی احتمالاً نقش سازمانبخش در ایجاد حس از خویشتن فرد دارد، خودهمخوان است و کیفیت اعتیادی دارد. این رفتارها ممکن است هم در پاسخ به محرکهای درونی و هم بیرونی انجام شوند. بریدن بخشهای بدن، سوزاندن بدن، سوراخ کردن بدن با سوزن و سنجاق نمونههایی از این نوع خودآسیب رسانی است. به صورت کلی کارکرد این رفتارها رهایی از حالت های غیرقابل تحمّل مشخص شده است و در طولانی مدت با تکرار شدن به صورت بیمارگون ولی جزیی از خزانه رفتار عادتی فرد برای مقابله استرس در میآید (سیمون و هالندر،2001).
یک چرخه معمول خودجرحی تکانشی به این ترتیب است:اشتغال ذهنی با آسیب رساندن جسمی به خود، شکست مکرر در مقاومت در برابر تکانه آسیب جسمی به خود، افزایش احساس تنش بلافاصله پیش از انجام عمل خودجرحی، ایجاد احساس رضایت و رهایی در زمان انجام عمل خودجرحی. در این عمل هیچ گونه نیت خودکشی نباید وجود داشته باشد و ناشی از حالتهای روانپریشی،دگرجنس-خواهی،عقبماندگی ذهنی یا اختلالات تحوّلی نیز نباشد (سیمون و هالندر،2001).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643