مقاله و مبانی نظری اختلال اضطراب اجتماعی
در قالب word ودر 80 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
2-1- مبانی نظری
2-1-1-اختلال اضطراب اجتماعی
2-1-1-1-شیوع اختلال اضطراب اجتماعی
2-1-1-2-تفاوتهای جنسیتی در اضطراب اجتماعی
2-1-1-3-سبب شناسی
2-1-1-3-1- تبیینهای روان پویشی
2-1-1-3-2- تبیینهای انسانی نگر و هستی نگر
2-1-1-3-3- تبیینهای رفتاری
2-1-1-3-4- تبیینهای شناختی
2-1-1-3-4-1- الگوی طرحوارهای بک
2-1-1-3-4-2- مدل کلارک و ولز (1995)
2-1-1-3-4-3- مدل راپی و هیمبرگ (1995)
2-1-1-3-4-4- مدل هافمن و بارلو (2002)
2-1-1-3-4-5- تبیینهای مبتنی بر عوامل فرهنگی- اجتماعی
2-1-1-3-4-6- تبیینهای زیستی
2-1-1-3-4-7- مدل کیمبرل (2008)
2-1-1-3-4-8- نظریه تکاملی اضطراب اجتماعی گیلبرت
2-1-1-3-4-9- مدل راپی و اسپنس (2004)
2-1-1-4- راهبردهای درمانی اضطراب اجتماعی
2-1-1-4-1-دارودرمانی
2-1-1-4-2-روان درمانی
2-1-1-4-2-1- رفتاردرمانی
2-1-1-4-2-1-1- حساسیت زدایی تدریجی
2-1-1-4-2-1-2- مواجهه درمانی
2-1-1-4-2-1-3- آموزش مهارتهای اجتماعی
2-1-1-4-2-2- شناخت درمانی
2-1-1-5-همایندی
2-1-1-6-مقایسه با دیگر سازهها
2-1-1-6-1- اختلال اضطراب اجتماعی و کمرویی
2-1-1-6-2- اختلال اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا
2-1-1-6-3- اختلال اضطراب اجتماعی و اضطراب طبیعی
2-1-1-6-4- اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی
2-1-2-عزت نفس
2-1-2-1-نظریاتی در باب نگرش خود
2-1-2-1-1- دسترسپذیری و نیروی تداعی
2-1-2-1-2- دیدگاه دسترس پذیری نگرش
2-1-2-1-3- الگوی MODE فازیو
2-1-2-1-4- یادگیری تداعیگرایانه
2-1-3- آستانهها
2-1-3-1- ادراک زیر آستانهای
2-1-3-2- اثرات ادراک زیرآستانهای
2-1-3-2-1- همبستههای عصبی
2-1-3-2-2- اثرات هیجانی و ارزشی
2-1-3-2-3- اثرات معنایی پایه
2-1-3-2-4- قضاوتهای اجتماعی
2-1-3-2-5- رفتار
2-1-4- فرایندهای ضمنی
2-1-5- شرطی سازی ارزشی
2-1-5-1- شرطیسازی ارزشی و شرطیسازی پاولفی
2-1-5-2- شباهتهای شرطیسازی ارزشی (EC) و شرطیسازی پاولفی (PC)
2-1-5-3- تفاوتهای شرطیسازی ارزشی و شرطیسازی پاولفی
2-1-5-5- رویکردهای نظری شرطی سازی ارزشی
2-1-5-5-1- دیدگاه انتسابی
2-1-5-5-2- دیدگاه کلگرایانه
2-1-5-5-3- دیدگاه اسناد نادرست ضمنی
2-1-5-5-4- دیدگاه طبقهبندی مفهومی
2-1-5-5-6- دیدگاه گزارهای
2-1-5-6- کاربردهای شرطی سازی ارزشی
2-2- پیشینه عملی
2-3- سوالات پژوهش
9) منابع و مآخذ
-1-1-3-4-8- نظریه تکاملی اضطراب اجتماعی گیلبرت
بنا به دیدگاه گیلبرت (2001؛ به نقل از داوودی، صلاحیان و ویسی، 1391) کسانی که برای پرهیز از صدمه از جانب افراد صاحب پایگاههای بالاتر و مسلطتر اجتماعی، به جایگاه اجتماعی پایینتر بسنده میکنند، اضطراب اجتماعی را در حکم یک پاسخ مفید در برابر آسیب (برای مثال مرگ یا صدمه) شکل میدهند. این مدل ابراز میدارد که افراد مضطرب اجتماعی ممکن است از ارتقاء جایگاه خود بترسند زیرا این ارتقاء، میتواند منجر به تعارض با افراد قدرتمندتر شود.
2-1-1-3-4-9- مدل راپی و اسپنس (2004)
این مدل، مدلی جامع بر اساس رویکرد ابعادی به اختلال اضطراب اجتماعی است. این مدل فرض میکند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی اختصاصی و مشترک به صورت هیجانمداری عمومی (عاطفه منفی یا نوروتیسم) ابراز میشوند. در این مدل، اضطراب اجتماعی در یک پیوستار بررسی میشود. اختلال اضطراب اجتماعی در انتهای پیوستار قرار میگیرد. از موضع راپی و اسپنس عوامل ژنتیکی در سببشناسی این اختلال مهم هستند. اگرچه عوامل ژنتیکی به صورت کلی در دیگر اختلالات هیجانی نیز نقش دارند، ولی این احتمال وجود دارد که سهمی از واریانس به مسائل اجتماعی و محیطی مربوط باشد. علاوه بر این، عاطفه منفی پایین (برونگرایی و جامعهپذیری پایین) به عنوان ویژگی اختلال اضطراب اجتماعی است و آن را از سایر اختلالات اضطرابی جدا میکند. راپی و اسپنس معتقدند که برای اغلب افراد دو یا بیشتر، از عوامل ژنتیکی به صورت مشترک در سوق دادن فرد به سمت اضطراب اجتماعی نقش دارند (راپی و اسپنس، 2004). این عوامل به صورت تنظیمگر عمل میکند. تنظیمکننده به درجهای از اضطراب اجتماعی در فرد اشاره دارد که تا حدودی ثابت و پایدار است. عوامل بسیاری به ویژه، عوامل محیطی باعث نوسان در فرد در طول پیوستار میشود؛ اما هر حرکت در این پیوستار به آسانی رخ نمیدهد. این اندازه از ثبات به این معنا نیست که تنظیمگر ثابت و غیرقابل تغییر است. قدرت عوامل محیطی که گاهی خود را در تغییرات پایدار در نوع بروز اختلال اضطراب اجتماعی (در باورها، سوگیریها، سبکهای رفتاری و حتی نوروبیولوژی)، بسته به زمان وقوع (دورههای خاص آسیبپذیری)، میزان اثر (شدت آن عامل و معنای آن برای فرد) و مزمن بودن آن (طول دوره) خود را نشان میدهد. راپی و اسپنس معتقدند که هر گونه تغییرات در نحوه بروز اختلال اضطراب اجتماعی که به علت عوامل محیطی رخ میدهد، کم و موقتی است (راپی و اسپنس، 2004)؛ به عبارت دیگر، وقتی عوامل محیطی متوقف میشود، تمایل به برگشت به سمت تنظیمکننده رخ میدهد. تاثیر عواملی چون تعاملات والد/کودک نیز در اختلال اضطراب اجتماعی قابل توجه است. حمایت افراطی والدین، الگوگیری فرزندان از آنها به طور معنیداری در افراد تاثیر میگذارد. چنین تعاملاتی همچنین از طریق ایجاد باورهایی مثل (دیگران منتقدند، من مهارت ندارم)، بر تداوم مساله کمک میکنند. راپی و اسپنس معتقدند که تعامل والد/کودک به صورت فرایند چرخشی رخ میدهد که در آن سرشت کودک به نوبه خود بر نحوه رفتار والد با فرزند تاثیر میگذارد و در مواقعی که این چرخه به صورت معیوب شکل میگیرد، به تشدید مشکل میانجامد. با بزرگ شدن کودکان تاثیر همسالان نیز بر رفتارهای آنها بیشتر میشود. کودکان هیجانی و کنارهگیر به احتمال بیشتری طرد شدهاند و نادیده گرفته میشوند یا مورد آزار و اذیت همسالان خود قرار میگیرند. این عوامل واریانس زیادی را تبیین میکند. تجربههای منفی زندگی و تجربههای یادگیری خاص نیز موقعیت فرد را در پیوستار تحت تاثیر قرار میدهد. راپی و اسپنس در اشاره به نقش رفتارهای اجتماعی، اختلال در عملکرد اجتماعی را که به دلیل اضطراب رخ میدهد از مهارتهای اجتماعی ضعیف است که به دلیل کمبود توانایی اجتماعی (نقص دانش یا نقص در درونی کردنی دانش و عمل به آن) از هم متمایز میکنند (راپی و اسپنس، 2004). طبق این مدل، کمبود توانایی اجتماعی نقش علی کمتری در اختلال اضطراب اجتماعی دارد اما از آن جاییکه مهارت اجتماعی یک عامل درونی است، بر روی محیط تاثیر خواهد گذاشت و در بلندمدت اضطراب اجتماعی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این مدل همچنین به نقش عوامل فرهنگی در اضطراب اجتماعی تاکید کرده است. معیارها و هنجارهای فرهنگی در بروز اضطراب اجتماعی نقش ویژهای دارند؛ به عبارت دیگر، پیوستار زیربنایی اضطراب اجتماعی در فرهنگها به نسبت ثابت است. در فرهنگهای مختلف اهمیت رفتار اجتماعی، نقش جنسیت و تعریف مشکل متفاوت است. طبق این مدل، تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی یا اختلال شخصیت اجتنابی (اضطرابی) بستگی به این دارد که فرد در چه جایگاهی از این پیوستار قرار بگیرد. اختلال چه میزان از ناراحتی، تداخل و آسیب را در زندگی فرد ایجاد کند (راپی و اسپنس، 2004). مشخص است که مداخله در زندگی تحت تاثیر شدت اختلال، سن، جنسیت، اهداف زندگی و فرهنگ قرار دارد.
2-1-1-6-3- اختلال اضطراب اجتماعی و اضطراب طبیعی
برخی از موقعیتهای اجتماعی برای بسیاری از مردم تا حدی اضطرابآور است. بهترین مثال صحبت کردن در جمع یا وارد شدن به جمعی از افراد ناآشنا به تنهایی است. اضطراب اجتماعی ناتوان کننده نیست. به سرعت در طول موقعیت و بعد از آن فروکش میکند، در هفتههای بعد از آن موقعیت ادامه پیدا نمیکند و در آن انتظار ارزیابی منفی وجود ندارد. در صورتی که افکار شخص مبتلا به اضطراب اجتماعی متفاوت است. آنها مدت زمان طولانی نگران باقی میمانند. اگر در موقعیت بمانند ناراحتی بسیار شدیدتر خواهد شد و دفعه بعد حتی نگرانی بیشتری در آن موقعیت تجربه خواهند کرد. این افراد بعد از اتمام موقعیت، بارها جنبههایی از عملکردشان را که درست نبوده، مرور میکنند (آندریس، 1994؛ به نقل از البرزی، 1390).
2-1-1-6-4- اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی
افرادی با اختلال شخصیت اجتنابی اغلب در هر نوع تعامل اجتماعی مضطرب هستند. آنها میترسند و نه تنها انتظار ارزیابی منفی را دارند، بلکه همینطور انتظار طرد یا تحقیر را دارند. آنها اغلب نسبت به دیگران احساس حقارت میکنند، اعتماد به نفس پایینی دارند و به طور قابل توجهی از تعاملات اجتماعی اجتناب میکنند. نکته قابل توجه اینست که مضطرب به نظر رسیدن اغلب برای آنها نگرانی زیادی ایجاد نمیکند. این افراد بر خلاف افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مورد اینکه چطور با دیگران رابطه برقرار کنند، اضطراب زیادی ندارند و از اینکه بیفایده و ناکافی به نظر برسند و طرد شوند، نمیترسند (آندریس، 1994؛ به نقل از البرزی، 1390).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643