مقاله و مبانی نظری تعریف ویژگی ها و ابعاد سازگاری اجتماعی
در قالب word و در 47 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
سازگاری اجتماعی
تعریف سازگاری اجتماعی
ملاکهای سازگاری اجتماعی
ویژگی های افراد دارای سازگاری اجتماعی
رویکردهای مبتنی برسازگاری اجتماعی
تاریخچه بررسی سازگاری اجتماعی
ابعاد سازگاری اجتماعی
سازگاری در خانواده
سازگاری درمدرسه
سازگاری باهمسالان
عوامل تاثیر گذار برسازگاری اجتماعی
انواع ناسازگاری
ناسازگاری اجتماعی
اختلالات سازگاری
عوامل مستعد کننده براختلال سازگاری
تحقیقات انجام شده درایران وخارج از ایران
منابع فارسی
منابع لاتین
سازگاری اجتماعی
انسان موجودی است اجتماعی وادامه زندگی اوبصورت انفرادی تقریباًغیر ممکن است .از لحظه ای که فرد متولد میشود با دیگران ارتباط داشته و نیاز به این ارتباط درتمام مراحل رشد فرد وجود دارد ( مصائبی ،1387). انسان درجهانی زندگی میکند که هرروز دستخوش تغییر است هرگونه تغییر درزندگی آدمی خواه خوشایند وخواه ناخوشایند نیاز به سازگاری دارد. رفتار آدمی تحت تاثیر عوامل اجتماعی قرار دارد وشخصیت انسان درصورتی به کمال میرسد که بین او و محیطش تعامل وتبادل مناسبی وجودداشته باشد. انسان موجودی انعطاف پذیر است اونه تنها با محیط سازگار میشود ،بلکه همچنین محیط را نیز طبق خواسته خوددگرگون میکند (ولش وکارن ،2004). سازگاری وهماهنگ شدن با خود ومحیط پیرامون خود برای هر موجود زنده ای یک ضرورت حیاتی است ،به طوری که تمام موجودات زنده سعی دارند به حالت کاملی از سازگاری وانطباق با محیط برسند (بارلو ،2002).
بنابراین سازگاری اجتماعی به مثابه ی یکی از مهم ترین نشانه های سلامت روان ،ازمباحثی است که دردهه های اخیر ،توجه بسیاری را جلب کرده است(احدی وهمکاران ،1380).
تعریف سازگاری اجتماعی
درمورد تعریف سازگاری اجتماعی نیز اختلاف نظر وجود دارد صاحب نظران درمورد سازگاری موثر ومطلوب درجوامع وفرهنگهای مختلف نظرات متفاوتی دارند اما میتوان گفت که سازگاری اجتماعی عبارت از تعامل موثر فرد با محیط زندگی است ونشانه های آن داشتن احساسات مثبت درباره خود ،شرکت در فعالیت های اجتماعی ،لذت بردن از ارتباط با دیگران ،احساس آرامش در موقعیت های ناآشنا ،داشتن احساسات مثبت درباره دیگران وتوانایی نفوذ وتاثیر گذاری بر دیگران است (مندونکا ،2001)
سازگاری از لحاظ لغوی موفقیت درکار و حسن سلوک درمقابل بد سلوکی و ناسازگاری معنی شده است به طور کلی تعاریف متعددی درباره سازگاری اجتماعی ارایه شده است که دراینجا به برخی از آنها اشاره میشود منظور از واژه سازگاری انطباق متوالی با تغییرات وایجاد ارتباط بین خود ومحیط است به نحوی که حداکثر خویشتن سازی را همراه با رفاه اجتماعی (ضمن رعایت حقایق خارجی )امکان پذیر سازد (مندونکا ،2001)
سازگاری را فرایند پیوسته تعریف کرده اند که درآن تجربیات یادگیری اجتماعی مشخص باعث ایجاد نیازهای روانی میگردد و امکان کسب توانایی ومهارت هایی را فراهم میسازد که ازآن طریق میتوان به ارضا آن نیازها پرداخت. بنابراین زمانی میگوییم یک فرد سازگار است که مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط وتعامل را آموخته باشد وبتواند به طور موثری به ارضا نیازهای خود بپردازد (مندونکا،2001)
سازگاری اجتماعی فرایندی است که درآن فرد بافراگیری اصول وآداب پذیرفته شده درگروه یا اجتماع وهمسو نمودن نیازها وخواسته های خود با گروهی که درآن زندگی میکند توانایی جذب شدن درآن گروه را پیدا میکند (والی پور ،1372،به نقل از کهتری ،1385)
بسیاری از پژوهشگران روانشناسی اجتماعی اعتقاد دارند که انسان دارای دوبعدروانی واجتماعی است وبرای بیان بسیاری از نیازهای خود باید با محیط اجتماعی خود رابطه خوبی برقرار نماید وازآن جا که محیط اجتماعی به سرعت درحال تغییر است ،به نظر میرسد که انسان برای ادامه حیات خود چاره ای جز سازگاری اجتماعی ندارد (بارون ،2001)
پژوهشگران دیدگاه زیست شناختی اغلب پیشنهاد میکنند که پاره ای از زمینه های زیستی فرد گرایش به رفتار ناسازگارانه دردرون وبیرون از خانواده قرار میگیرد ،زمینه های زیستی اوبا روابط نامطلوب وناسازگارانه محیط خانه واجتماع ،عامل اصلی گرایش به ناسازگاری میباشند (نوابی نژاد ،1373)
به بیان دیگر ،پاره ای از ویژگی های شخصیتی متاثر از عوامل ژنتیکی هستند وشیوه ها والگوهای تربیتی خانواده یا درجهت این گرایش ها ویا درجهت مقابل آنها (عدم ناسازگاری باعوامل ارثی وژنتیکی )به تدریج شخصیت فرد را شکل میدهند (بورونی ،2002)دردیدگاه تحلیل روانی به فردی سازگار گفته میشود که دارای من قوی وسالم باشد وبتواند میان دوپایگاه دیگر شخصیت (نهاد وفرامن )تعادل وهماهنگی ایجاد کند تا این نظام ها بتوانند به وظایف خود به خوبی عمل نمایند ودرعین حال نظام من آنقدر قوی وتوانمند خواهد بود که بتواند فرد را به مقامی برساند که دربرخورد با مشکلات از مکانیزم های دفاعی استفاده نکند یا نسبت به آنها هشیار باشد ؛پس سلامت روانی یکی از ویژگی های اصلی وبارز انسان های سازگار است (پروین 1995،به نقل از جوادی وکدیور ،1374).
دردیدگاه رفتاری آسیب های رفتاری ،بیماری محسوب نمیشود ،بلکه پاسخ هایی هستند که براساس همان اصول رفتاری یاد گرفته شده اند وهمه پاسخ ها براساس اصول رفتاری یاد گرفته میشوند. یادگیری ،نگهداری وتغییر رفتار نابهنجار، درست مانند یادگیری رفتار عادی است و رفتار عادی را نیز میتوان یک سازگاری به حساب آورد که از تقویت ناشی شده است (رستگاران ،1372)طرفداران این نظریه معتقدند که ناسازگاری یک پاسخ غلط آموخته شده براساس انواع روش های شرطی سازی است آنها معتقدند که شخصیت مجموعه ای از انواع شرطی شدن هاست (رستگاران ،1372)
طرفداران این نظریه معتقدند که رفتار انسان را میتوان از طریق تعامل انسان با محیط تبیین کرد که تحت تاثیر نیروهای اجتماعی است ،اما نحوه برخورد با آنها را خود انتخاب میکند .انسان هم نسبت به شرایط محیطی واکنش نشان میدهد وهم فعالانه آنها را تفسیر کرده وبر موقعیت ها اثر میگذارد. همان طور که موقعیت ها رفتار انسان را شکل میدهند ،انسان نیز موقعیت ها را انتخاب میکند وبه همان اندازه که انسان از رفتار دیگران تاثیر میپذیرد ،بررفتاردیگران تاثیر میگذارد (رستگاران ،1372).
دردیدگاه شناختی انسان سازگار به کسی اطلاق میشود که توانایی وقدرت پردازش صحیح اطلاعات را داراست. این فرد قادر به چنین کاری است ،نظام ارزشی واقع بینانه ای برای خود تنظیم مینماید تا تحت تاثیر نوسان های روانی دردناک واختلاف با دیگران دچار ایستایی نشود. این فرایند به او کمک میکند تا به احساس بهتری دست یابد ،اما پردازش اطلاعات، مبتنی براین فرض است که یک فرد سازگار باید در همه اجزای پردازش اطلاعات، توان عمل به شیوه سالم را داشته باشد ،تا ازخطاهای شناختی که پایه واساس ناسازگاری است مبرا بماند (گودشتاین ولانیون ،2005).
دردیدگاه انسان گرایی واصالت وجود، براراده ومسئولیت انسان برای تسلط برنیروهای محیطی تاکید شده است واعتقاد براین است که انسان محصول انتخاب های خویشتن است. یکی از فرضیه های اصلی دیدگاه انسان گرایی این است که انسان توانایی دستیابی به خود شکوفایی یا کمال خویشتن را دارد. خودشکوفایی یا کمال خویشتن به صورت نیرویی فعال درانسان وجود دارد. وقتی که شخصیت انسان درمحیطی مساعد رشد نماید ،نیروهای خلاق آزاد میشوند وطبیعت درونی انسان را آشکار میسازند، بنابراین اختلال
روانی وپریشانی نتیجه انسداد راه های رسیدن به تحقق خود وتمایلات معطوف به کمال است (سرمد،1375).
شخصیت ناسازگار دردیدگاه واقعیت درمانی همان هویت شکست است .افراد ی که هویت شکست پیدا میکنند بیشتر تمایل دارند تنها وغیر منطقی باشند ونیز حالت های خود انتقادی پیدا کنند، ضمنا رفتارهای آنها نیز بیشتر انعطاف ناپذیرتر وغیر اثر بخش تر است .غالبا این افراد خود حالتهایی نظیر ضعف ،مسئولیت ناپذیری وعدم اعتماد به نفس را نشان میدهند. افرادی که هویت شکست دارندممکن است مستعد تسلیم شدن ،ابراز نشانه های مرضی ناسازگارانه ویا حتی ابتلا به اعتیاد باشند (کارور شی یر ،1996،به نقل از رضوانی ،1375).
دراین دیدگاه اعتقاد براین است که به طور کلی ناسازگاری شخصی درطی سالهای اولیه زندگی وهنگامی آغاز میشود که فرد نمیتواند نیاز خودرا برای تجربه عشق یا احساس ارزشمند بودن ارضا کند یا دراین زمینه تلاشی به عمل نمیآورد (کاروروشی یر،1996،به نقل از سرمد ،1375).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643