مقاله و مبانی نظری تنظیم هیجان
در قالب word و در 19 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع 1402
فهرست مطالب
تنظیم هیجانی
تاریخچه تنظیم هیجان
مقابله و خودتنظیمی
نظریه روانتحلیلگری
سنت استرس- مقابله
خودتنظیمی
منابع فارسی
منابع لاتین
تنظیم هیجانی
هیجان¬ها بخشی از زندگی روزمره افراد است. هیجان¬های مثبت مانند عشق و میل می¬تواند روزهای شخص را شاد سازد، اما هیجان¬های منفی مثل ترس، افسردگی و عصبانیت میتواند فرد را در یأس فرو برده و منجر به احساس پوچی شود. در عین حال، هیجان میتواند پاسخی به یک موقعیت و منبع انگیزه باشد. هیجان نیز میتواند به خودی خود یک هدف باشد. آنها به عنوان پدیدههای ذهنی، بیولوژیکی، هدفمند، اجتماعی و رفتاری وجود دارند. در اینجا چهار بعد هیجانها آورده شده است (شیپیس، سوری و گروس، 2015).
1) حالت¬های شناختی: هیجان¬ها تا اندازه¬ای فرایندهای شناختی هستند، به این صورت که باعث میشوند فرد به شیوه خاصی، برای مثال عصبانیت یا خوشحالی را معنا و احساس کند. عنصر یا بعد شناختی، به هیجان معنا می¬دهد و هیجان از نظر شدت و کیفیت احساس و تجربه می-شود. هیجانها در فرایندهای شناختی و ذهنی ریشه دارد.
2) واکنش¬های فیزیولوژیکی: هیجان، واکنشهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی هستند، یعنی واکنشهای تحریک کننده انرژی، که بدن را برای سازگاری با هر موقعیتی که فرد با آن روبرو است، آماده میسازد. این واکنشها شامل سیستمهای خودگردان و هورمونی است که رفتارهای مقابلهای بدن را هنگام برانگیختن تنظیم میکند. وقتی هیجان زده میشوید، بدن شما برای عمل آماده میشود و این آمادگی از نظر فیزیولوژیکی با ضربان قلب، اپی نفرین در جریان خون و سیستم عضلانی، هوشیاری بدن و مشتهای گره شده در ارتباط است.
3) رفتارهای بیانگر- اجتماعی: زمانیکه هیجان زده میشوید، نشانههای قابل تشخیص چهره و کلامی را ارسال میکنید که به دیگران اجازه میدهد از کیفیت و شدت هیجان فرد مانند حرکت ابرو و لحن صدا مطلع شوند. این بعد از طریق حالت بدن، حرکات و حالات چهره عمومی آشکار میشود. هنگامیکه احساسات خود را ابراز میکنید، به صورت غیرکلامی احساس خود را به دیگران منتقل میکنید و موقعیت را چگونه تفسیر میکنید.
4) هدفمندی: هیجان¬ها نیز هدفمند هستند. برای مثال، خشم انگیزهای در فرد ایجاد میکند تا کاری انجام دهد، مانند مبارزه با دشمن یا اعتراض به بیعدالتی، که در غیر این صورت انجام نمیدهد. جنبه هدفمند توضیح میدهد که چرا مردم از احساسات خود لذت میبرند. فردی که هیجان زده نیست در مقایسه با سایر افراد در وضعیت نامساعد اجتماعی و رشدی قرار دارد (گروس، 2013).
تنظیم هیجان میتواند طیف گستردهای از فرایندهای بیولوژیکی، اجتماعی و رفتاری، یا فرآیندهای شناختی آگاهانه یا ناخودآگاه را شامل شود. به عنوان مثال، در رویکرد فیزیولوژیکی، هیجانات با ضربان سریع قلب، افزایش تنفس (یا تنگی نفس)، تعریق یا سایر علائم برانگیختگی احساسی خود تنظیم میشوند. از نظر اجتماعی، هیجانات با جستجوی دسترسی به منابع پشتیبانی مناسب و بین فردی کنترل میشوند. در یک رویکرد رفتاری، هیجانات با پاسخهای مقابلهای رفتاری کنترل میشوند. نمونههایی از رفتارها مانند فریاد زدن، گریه کردن، یا مهار کردن برای کنترل هیجانات در پاسخ به یک محرک استرسزا استفاده میشود. هیجانها را نیز میتوان با تغییر ناخودآگاه فرایندهای شناختی مانند فرآیندهای توجه انتخاب شده، تحریف حافظه، انکار یا طرح ریزی یا با فرآیندهای شناختی آگاهانه مانند سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری یا فاجعه مهار کرد. اگرچه مفهوم تنظیم هیجان به عنوان توصیفی نظری برای سیستم هیجان مفید است، تنظیم هیجان یک فرایند کلی پیچیده و گسترده است که به طور تجربی فرد را قادر میسازد تا بر ابعاد، اجزا و فرایندها به طور همزمان تمرکز کند (آلدو، نولن-هوکسما و اسچویزر، 2010).
گولدین و گروس (2010) اعتقاد دارند که هیجانها به تداوم خود در طول زندگی کمک میکند و این کار را از طریق خلق و خو انجام میدهد. این دیدگاه بر تفاوتهای فردی تأکید میکند، به ویژه هنگامی که صحبت از تحریکپذیری و بازداری میشود. در نهایت، آنها اشاره میکنند که برای درک تنظیم هیجان، توجه به سیستم پاسخ چندگانه و تمرکز بر تحریک هیجان، سازگاری اجتماعی احساسات و چگونگی هدایت احساسات به حالتهای شخصیتی ضروری است (گولدین و گروس، 2010).
تنظیم هیجان در زمینه تحولی، بر ویژگیهایی که در تکامل ظاهر میشوند، تأکید میکند، که به نوبه خود منجر به تکامل خودتنظیمی هیجان و به ویژه توسعه فرآیندهای مهار قشر و تحریک زیستی میشود. علاوه بر تنظیم هیجان، تحت تأثیر توسعه مهارتهای استدلال و بازنمایی و تمرکز فرد بر تجزیه و تحلیل و مداخله در احساسات قرار میگیرد. این فرآیند پیچیده با گسترش آگاهانه آگاهی فرد از روشهای کنترل احساسات منفی، که به نوبه خود با زمینههای کلامی همراه است و به نفوذ اجتماعی فرد اجازه میدهد، تسهیل میشود (گروس، 2013).
در حالت تحولی مشابهی ایزنبرگ (1998 و 2000) تنظیم هیجان را شایستگی زمینه اجتماعی عاطفی و رشد اخلاقی میداند. او معتقد است که بدون تنظیم احساسات، رفتار و برانگیختگی فیزیولوژیکی وجود دارد که برای تعامل اجتماعی بسیار ضعیف است و میتواند دو پیامد داشته باشد: مهار و افزایش بازداری، یا تحت کنترل و خارج از کنترل. در هر مورد، آنها علیرغم موانعی که به سختی میتوان تصور کرد، آن را تصاحب کردهاند (گروس و فلدمن بارت، 2011). استرونگمن (1999) در اواخر بزرگسالی، تنظیم هیجانها در طول زندگی تغییر میکند. افراد مسن سعی میکنند هیجانات خود را برای داشتن تجربیات اجتماعی دلپذیر تنظیم کنند و به طور کلی در تنظیم هیجانات موفقتر از افراد جوان هستند.. به نظر کارستنسن (1993) تنظیم هیجان در سنین بعدی بصورت انتخابی است. سالمندی به طور کلی به حمایت اجتماعی همراه با تنظیم هیجان بستگی دارد، که برای حفظ انعطافپذیری برای مقاومت در برابر فشارهای ناشی از زندگی دیرهنگام ضروری است (به نقل از وب، میلز و شیران، 2012).
منابع
برادران، مجید، رنجبر نوشری، فرزانه(1401). اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجان بر اهمال کاری تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اعتیاد به فضای مجازی. فصلنامه سلامت روان کودک; ۹ (۲) :۲۱-۳۵
حسنی، بهاره، طاهر، محبوبه. (1399). بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر حلمسئله اجتماعی، دانش هیجانی و تنظیم هیجانی کودکان پیشدبستانی. مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد, 63(شماره 2), 2483-2489. doi: 10.22038/mjms.2020.17467
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643