مقاله و مبانی نظری سرسختی روانشناختی، کفایت اجتماعی و خودکنترلی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری سرسختی روانشناختی، کفایت اجتماعی و خودکنترلی

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری سرسختی روانشناختی، کفایت اجتماعی و خودکنترلی
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
45,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری سرسختی روانشناختی، کفایت اجتماعی و خودکنترلی

در قالب word و در 51 صفحه و قابل ویرایش با منابع جدید 1402

 

 

فهرست مطالب
1-2. مقدمه 
2-2. ادبیات و گستره‌ی نظری سرسختی روانشناختی 
1-2-2. مفهوم سرسختی روانشناختی 
2-2-2. فلسفه و تاریخچه سرسختی روانشناختی 
3-2-2. فرضیه‌های سرسختی روانشناختی 
4-2-2. نظریه‌های زیربنایی سرسختی روانشناختی 
5-2-2. مؤلفه‌های سرسختی روانشناختی 
6-2-2. ویژگی‌های شخصیتی افراد سرسخت 
7-2-2. پیامدهای سرسختی روانشناختی 
8-2-2. عوامل مؤثر بر سرسختی روانشناختی 
3-2. ادبیات و گستره‌ی نظری کفایت اجتماعی 
1-3-2. مفهوم کفایت اجتماعی 
2-3-2. تاریخچه کفایت اجتماعی 
3-3-2. سازگاری اجتماعی 
4-3-2. کفایت اجتماعی و مهارت اجتماعی 
5-3-2. نظریه‌های زیربنایی کفایت اجتماعی 
6-3-2. ابعاد کفایت اجتماعی 
7-3-2. آثار مثبت کفایت اجتماعی 
8-3-2. پیامدهای روانی عدم کفایت اجتماعی 
4-2. ادبیات و گستره‌ی نظری خودکنترلی 
1-4-2. مفهوم خودکنترلی 
2-4-2. تاریخچه خودکنترلی 
3-4-2. مبانی نظری خودکنترلی 
4-4-2. ضرورت خودکنترلی 
5-4-2. هیجانات و خودکنترلی 
6-4-2. خودکنترلی و خودتنظیمی 
7-4-2. مدل‌های نظری خودکنترلی 
8-4-2. مراحل فرایند خودکنترلی 
9-4-2. خودکنترلی و ساختار مغز 
10-4-2. ویژگی‌های شخصیتی افراد خودکنترل 
11-4-2. عوامل مؤثر بر افزایش خودکنترلی 
12-4-2. عوامل مؤثر بر کاهش خودکنترلی 
13-4-2. پیامدهای خودکنترلی 
14-4-2. فواید خودکنترلی 
5-2. مروری بر پژوهش‌های انجام شده در داخل و خارج کشور 
1-5-2. سوابق پژوهشی داخل کشور 
2-5-2. سوابق پژوهشی خارج کشور 

منابع فارسی

منابع لاتین


 

 

1-2. مقدمه
   هر موضوعی دارای مبانی نظری، مفاهیم و سابقه تجربی تحقیقاتی است که شایان است در بررسی علمی به آن‌ها اشاره نمود. به همین منظور در فصل دوم مفاهیم کلیدی پژوهش از جمله «سرسختی روانشناختی»، «کفایت اجتماعی» و «خود کنترلی» را مورد بررسی قرار داده و به بیان تعاریف، ابعاد و ویژگی‌ها و نظریه‌های مربوط به مفاهیم خواهیم پراخت. در انتهای فصل نیز پیشینه تجربی تحقیق و پژوهش‌های انجام شده در سطح داخلی و خارجی بررسی خواهد شد.
2-2. ادبیات و گستره‌ی نظری سرسختی روانشناختی
1-2-2. مفهوم سرسختی روانشناختی
   یکی از مباحث مطرح در روان‌شناسی مثبت‌گرا و از مفاهیم اصولی مؤثر بر بهداشت روانی، مفهوم سرسختی روانشناختی است. اصطلاح سرسختی روانشناختی یا همان سخت‌رویی در خصوص اشخاصی کاربرد دارد که در برابر فشار روانی مقاوم‌تر بوده و در مقایسه با دیگران، به احتمال کمتر مستعد بیماری هستند (احمدی، 1396). آیتهال (2016)، منظور از سرسختی روانشناختی را مجموعه‌ای از خصوصیات فردی و شخصیتی می‌داند که در رویارویی با حوادث پراسترس زندگی همانند حامی و پشتوانه عمل کرده و سبب می‌شود فرد از تلاش دست برندارد. مادی (2006) سرسختی را توانایی سالم ماندن پس از تجربه درجه بالایی از تنیدگی به واسطه ویژگی‌های شخصیتی خاصی تعریف ‌می‌کند. سرسختی روانشناختی که به عنوان مجموعه‌ای از دیدگاه‌ها و اعتقادات کارکردی تعریف می‌شود، از مؤلفه‌های تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی اشخاص در دوران نوجوانی قلمداد می‌شود (رستمی و همکاران، 1396). به بیان هامره و همکاران (2020) سرسختی روانشناختی ساختاری یکپارچه از سه مؤلفه‌ی مرتبط با هم بوده که به صورت هماهنگ عمل می‌کنند و به صورت ترکیبی از تفکر، احساسات و رفتارها به بهبود و ارتقای کیفیت زندگی فرد کمک می‌کند (ن. سیویتسی و آ. سیویتسی، 2015).

2-2-2. فلسفه و تاریخچه سرسختی روانشناختی
   سرچشمه‌ی مفهوم سرسختی، مکتب وجودگرایی است. از نظر وجودگرایان انسان موجودی یکپارچه است که جسم و روانی غیر قابل تفکیک دارد. او همیشه در تلاش است که به یک موجود تمام عیار یا کامل تبدیل شود. یکی از مهم‌ترین فرضیه وجودگرایان در تحول انسان، مفهوم شدن است (احمدی، 1396).
   کوباسا از اوّلین پژوهشگرانی بود که ویژگی‌های شخصیتی را در میان عواملی که ارتباط بین استرس و بیماری را تعدیل می‌کردند، مورد توجه قرار داد و تلاش کرد متغیرهای منحرف کننده اثرات منفی عوامل فشارزا را شناسایی کند. افرادی که درجه زیادی از استرس را بدون ابتلا به بیماری تجربه می‌کنند با افرادی که در شرایط پراسترس بیمار می‌شوند، ساختار شخصیتی یکسانی ندارند. کوباسا در نخستین مطالعه خود این فرضیه را بررسی کرد و نشان داد که این تفاوت شخصیت به دلیل وجود فاکتوری به نام سرسختی روانشناختی بارز می‌شود (ساعدی، 1394). او بر این باور بود که سرسختی روانشناختی از تجارب خوب و گوناگون دوران کودکی منشأ می‌گیرد. او سرسختی را مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی تبیین کرد که در زمان مواجهه با حوادث استرس‌زای زندگی به شکل منبعی از مقاومت و صبر، نمود پیدا کرده و احتمال بروز نشانه‌های بیماری را کاهش می‌دهد (مبشری و کافی، 1395).
   کوباسا مفهوم سرسختی روانشناختی را از تفکر اگزیستانسیالیسم برداشت نموده است که مطابق آن انسان باید معنا و هدف زندگی شخصی خود را بیابد. او با کمک آزادی از طریق تصمیم گیری و عمل، مسئولیت زندگی را برعهده می‌گیرد. چنین رویکردی سبب شکل‌گیری مجموعه‌ای از نگرش‌ها، اعتقادات و جهت‌گیری‌های رفتاری می‌شود که افراد را پس از تجربه‌ی استرس‌های زیاد در زندگی سالم نگه داشته و آن‌ها را از افراد بیمار جدا می‌سازد (کلانتری و همکاران، 1399).
3-2-2. فرضیه‌های سرسختی روانشناختی
   کوباسا (1979) سه فرضیه را برای افراد سرسخت مطرح کرد. فرضیه یک: در موقعیت‌های استرس‌زا، اشخاصی که نسبت به مسائل گوناگون زندگی‌ خویش احساس تعهد می‌کنند از افرادی که دچار بیگانگی و بیزاری هستند، از سلامت بیشتری برخوردارند. فرضیه دو: در شرایط استرس‌زا، افرادی سالم‌تر می‌مانند که بر روی حوادث زندگی‌ کنترل بیشتری دارند نه اشخاصی که در مقابل عوامل بیرونی احساس ضعف و ترس می‌کنند. فرضیه سه: در موقعیت‌های استرس‌زا، آن‌هایی که تغییر را یک مبارزه و چالش حل شدنی می‌دانند در مقایسه با کسانی که به تغییر به عنوان یک تهدید نگاه می‌کنند، سالم‌تر خواهند بود (کاظمی و همکاران، 1398).
4-2-2. نظریه‌های زیربنایی سرسختی روانشناختی
1- نظریه ویکتور امیل فرانکل
نظریه تحلیل وجودی امیل فرانکل بر سه پیش فرض اساسی استوار است.
1- زندگی همواره پرمعنا و پر مفهوم است.
2- اراده انسان برای خلق معنا قابل چشم‌پوشی نیست. انسان با نیروی اراده خود همواره به دنبال یافتن معنایی برای زندگی و هستی خویش است.
3- انسان همواره و در هر شرایطی از نعمت آزادی برخوردار است تا اراده معطوف به معنا را به منصه ظهور برساند؛ معنای زندگی را که در آن برای وجود و حیاتش مسئول است کسب کند و به ارزش‌های وجودی دست پیدا کند.
   ویکتور فرانکل بر وجدان به عنوان یکی از مفاهیم نظریه وجودی تأکید دارد. وی درباره وجدان چنین بیان می‌کند: انسان بودن یعنی مسئول بودن؛ مسئولیت وجودی بدین معنا که در قبال وجود خودمان مسئول باشیم. او بر این باور است که انسان برای داشتن سلامت روان، آزاد است که چگونه رفتار کند. البته احساس آزادی کافی نیست بلکه باید مسئولیت انتخابش را هم بپذیرد (غلامی‌راد و همکاران، 1399).

2- نظریه اریک اریکسون
   از نظر اریکسون توانایی فرد برای عمل متناسب با هر مرحله از زندگی با سلامت روانشناختی وی به یک اندازه است. اریکسون ویژگی‌هایی که مسبب تمایز سلامت روانشناختی هستند را اینگونه تبیین کرده است: فردی که در جامعه می‌زیستد، می‌باید تهی از تعارض باشد، از توانایی و استعدادش بهره ببرد، در انجام اعمالش توانا باشد، از قدرت خلاقیتش استفاده کند، از انجام لحظه به لحظه اعمالش بازخورد دریافت کند و در انتها درباره زندگی نظریه و معنایی پرمفهوم و قابل درکی تدوین کند (مؤمنی، 1396).
3- نظریه کارل راجرز
   راجرز راجع به انسان دیدی خوب، مثبت، مطمئن، قابل پیشرفت، واقع‌گرا و خود رهنمون داشت. او بر این عقیده بود که انسان توانایی درک واقعیت را داراست و اتفاقات بیرونی او را کنترل نمی‌کنند. راجرز انسان را موجودی می‌دانست که می‌تواند موقعیت بیرونی و درونی را ارزیابی کرده و خود را در بافت وضعیت درک‌ کند. او قادر است انتخاب‌های مفید داشته باشد و بر اساس آن‌ها دست به عمل بزند. باور او بر این بود که انسان‌ها قابلیت دور ماندن از سازش نیافتگی و حرکت به سمت زندگی سالم و متعادل دارند. در صورتی که افراد تکانه‌های وجودی خود را محقق کنند، به تجربه‌ی خودنظمی خواهند رسید و نیازهای خود را در مقابل نیازهای دیگران متعادل خواهند نمود. (قربانپور لفمجانی، 1400).
4- نظریه فریتز پرلز
   انسان در مبنای فکری پرلز جایگاه ویژه‌ای دارد. او معتقد است که ما همیشه در حال شدن هستیم و هرگز قادر به تکمیل این فرایند نخواهیم بود. چندین فرضیه‌ی اصلی او عبارت‌اند از: 1- انسان موجودی فعال است نه منفعل و با توجه به محرک‌های درونی و بیرونی واکنش نشان می‌دهد. 2- انسان دارای توانایی لازم برای آگاهی از احساسات، افکار، هیجانات و ادراکات خود است. 3- انسان از طریق آگاهی توانایی انتخاب دارد؛ از این رو مسئول رفتارهای صریح و ضمنی خود است (حسین زاده و همکاران، 1400).
5-2-2. مؤلفه‌های سرسختی روانشناختی
   همانگونه که قبلاً اشاره شد، سرسختی روانشناختی شامل سه مؤلفه‌ی هماهنگ باهم است. شهابی (1398) و مکنباخ (2013)، تعهد (وظیفه شناسی)، کنترل و مبارزه‌جویی (به چالش کشیدن) را سه مؤلفه‌ی هماهنگ و وابسته می‌دانند که البته یک مفهوم نیستند و در ارتباط با یکدیگر قادر هستند شرایط استرس‌زا را به نحوی مدیریت کنند که به یک تجربه رشدی مبدل شود نه یک تجربه عاجز کننده. آن‌ها منجر به مثبت اندیشیدن و برخورد منعطف با مسائل زندگی می‌شوند.
   1- تعهد: کوباسا (1988) بر این باور بود که تعهد اساسی‌ترین عامل حفظ بهداشت روانی است. از نظر وی زمانی که فعالیت‌های زندگی معنی‌دار، ارزشمند، جالب و بااهمیت باشند، هدف و جهت زندگی آشکار شده و تعهد را به وجود می‌آورد. تعهد بدین معناست که شخص اهمیت و ارزش وجودی خویش را درک کند و برای فعالیت‌هایی که انجام می‌دهد اهمیت قائل باشد. شخص متعهد ارزش‌ها، اهداف و اولویت‌های خود را می‌شناسد و پس از ارزیابی دقیق موقعیت، از فرصت‌ها به خوبی استفاده کرده و با تهدیدات نیز به طور مناسب برخورد می‌کند و بر همین اساس قادر است درباره آن چیزی که انجام می‌دهد معنایی پیدا کند (کوالسکی و اسکرمر، 2019؛ بابایی و همکاران، 1397). همانگونه که مهدیان و غفاری (1395) بیان دارند تعهد با بسیاری از جنبه‌های زندگی مانند خانواده، حرفه و ارتباطات افراد درآمیخته است که سبب می‌شود معنا و هدفمندی زندگی پیدا گردد. اشخاص متعهد، در درگیر شدن با تجربیات و تبدیل آن‌ها به اموری جالب، در عوض کناره‌گیری از آن‌ها به خود متکی هستند (شهابی، 1398).

 

5-2. مروری بر پژوهش‌های انجام شده در داخل و خارج کشور
1-5-2. سوابق پژوهشی داخل کشور
   به دلیل اینکه پژوهش‌های کمی تاکنون به صورت مستقیم تأثیر خودکنترلی را بر سرسختی روانشناختی و کفایت اجتماعی بررسی کرده است، در بررسی سوابق پژوهشی بیشتر به اثر خودکنترلی بر مواردی چون تاب‌آوری، موضوعات اجتماعی، عملکرد تحصیلی و ... پرداخته‌ شده است. از جمله:
زارعی و همکاران (1401) در پژوهشی، اثربخشی آموزش خودکنترلی بر نشانگان رفتاری برونی‌سازی شده را بر دانش‌آموزان پسر پایه دوم مدارس ابتدایی یزد مورد بررسی قرار دادند. بر اساس نتایج حاصله آموزش خودکنترلی به عنوان یک مداخله‌ی سودمند در تعدیل نشانگان رفتاری برونی سازی شده شناخته شد.
  حاجی لوئی (1400) در پژوهش خود با تأثیر آموزش خودکنترلی در دانش‌آموزان آسیب‌پذیر رفتاری در دوره دوم متوسطه شهرستان زنجان بدین نتیجه دست یافت که آموزش شیوه‌های خودکنترلی در ارتقا و بهبود مهارت خودکنترلی دانش‌آموزان تأثیر داشته است.
  شیرمحمدی و همکاران (1400) در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر مدیریت تعارضات بین فردی و راهبردهای ‌مسأله گشایی در میان زنان دارای مشکلات زناشویی، نشان دادند که آموزش خودکنترلی هیجانی بر استفاده از روش‌های کارآمدتر مدیریت تعارض ‌تأثیرگذار است و همچنین منجر به استفاده از سبک حل ‌مسأله سازنده در مواجهه با تعارضات ‌می‌شود.


2-5-2. سوابق پژوهشی خارج کشور
  وانگ و همکاران (2022) با موضوع تأثیر واسطه‌ای خودکنترلی بر رابطه بین قرار گرفتن در معرض خشونت و نزاع و کفایت اجتماعی در دانش‌آموزان دبیرستانی چینی مشخص نمودند که خودکنترلی به‌طور معنی‌داری رابطه بین قرار گرفتن در معرض خشونت خانوادگی و مشارکت در دعوای مدرسه را برای دانش‌آموزان دختر و پسر تعدیل کرده است. علاوه‌ بر این، قرار گرفتن در معرض خشونت در اینترنت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر دعوای مدرسه بین دانش‌آموزان پسر داشت، اما نه دانش‌آموزان دختر.
  لیانگ و همکاران (2022) در پژوهشی به بررسی نقش تعدیل کننده خودکنترلی و تاب آوری در ارتباط بین ذهن آگاهی و رضایت از زندگی و سرسختی روانشناختی پرداختند و نتایج حاصله مؤید این امر بود که خودکنترلی ارتباط بین ذهن آگاهی و رضایت از زندگی و سرسختی روانشناختی را تعدیل می‌کند به طوری که این ارتباط تنها برای افراد با خودکنترلی بالا معنی دار بود اما برای افراد با خودکنترلی پایین معنی دار نبود.
  ریمدانی (2022) در پژوهش خود با عنوان اثربخشی آموزش خودکنترلی در ارتقای نظم و انضباط ‌دانش‌آموزان دختر، به این نتیجه دست یافت که آموزش خودکنترلی بر افزایش نظم و انضباط دانش‌آموزان دختر در خوابگاه‌های مدرسه بسیار ‌تأثیرگذار است.

 

قسمتی از فهرست منابع و مآخذ

احمدی، روناک. (1396). بررسی روابط ساختاری سرسختی روانشناختی، رقابت جویی، اشتیاق و پیشرفت تحصیلی
با سرزندگی تحصیلی دانش‌آموزان دختر دوره‌ی دوم متوسطه شهر ارومیه سال تحصیلی 96-1395. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه ارومیه. دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
اخوان‌راد، نگین. (1400). رابطه سبک‌های دلبستگی و ذهن آگاهی با کفایت اجتماعی. پایان نامه کارشناسی ارشد. مؤسسه آموزش عالی رحمان. گروه روانشناسی.
اردستانی بالائی، زهرا؛ بنی سی، پریناز و زمردی، سعیده. (1400). اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی معلمان. فصلنامه پویش در آموزش علوم تربیتی و مشاوره، 7(14)، 147-168.
اصغری ابراهیم آباد، محمد جواد و ممی‌زاده، محمد. (1397). نقش انعطاف پذیری روانشناختی و سرسختی روانشناختی در تبیین بهزیستی روانشناختی سربازان. مجله پژوهش‌های روان‌شناسی بالینی و مشاوره، 8(1)، 37-51.
آقازاده، نازیلا و اصل فتاحی، بهرام. (1394). بررسی تأثیر آموزش مهارت خودکنترلی بر عزت نفس دانش‌آموزان دختر دبیرستان. زن و مطالعات خانواده، 7(27)، 7-22.
بابایی، کریم؛ بخشی‌پور، باب الله و پزشکی، هانا. (1397). نقش سرسختی روانشناختی و خلاقیت در پیش‌بینی رضایت شغلی پرستاران. نشریه علمی رویش روان‌شناسی، 7(3)، 93-110.
باومیستر، روی اف. (1400). خودتنظیمی و خودکنترلی (ترجمه علی شهروی، محمدرضا معدن نژاد و حمید رزاقی زیر نظر غلامعلی افروز). تهران: کتاب ارجمند. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، 1953).
بهزادپور، سمانه؛ مطهری، زهرا سادات و سهرابی، فرامرز. (1397). پیش‌بینی انگیزه پیشرفت بر اساس سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی در دختران دانش‌آموز. فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی، 14(49)، 139-151.

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643