مقاله و مبانی نظری عفو گذشت و بخشش
در قالب word, ودر 35 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه
اهمیت و ضرورت
تعریف عفو و گذشت
فواید و پیامدهای گذشت
الگوها و نظریه های بخشش
مدل های بین فردی بائوماستر
مدل مبتنی برمصالحه ساپولسکی و وال
مدل دو سیستمی مک کالوگ
مدل نظریه وابستگی متقابل بخشش راسبالت
مدل شرطی سازی کلاسیک
مدل مبتنی برتصمیم گیری دی بلاسیو
مدل شناختی گوردون و باکوم و تامپسون و اسنایدر
مدل فرآیندی شناختی، عاطفی و رفتاری انرایت
مدل تغییر بخشش در گذر زمان مک کالو، فینچام و تسانگ
مدل های هیجان مدار
مدل فرضیه مجاورت هیجانی ورثینگتون و وید
گام های پیشنهادی ورثینگتون برای عفو و گذشت
مراحل بخشش
چهار مرحله بخشش از نظرانرایت
دیگران را ببخشیم تا سالم بمانیم
بخشش و خشم
بخشش از دیدگاه قرآن
تحقیقات داخلی و خارجی
منابع
تعریف عفو و گذشت
1-بخشیدن گناه یک فرد به معنای فراموشی آن نیست: در حقیقت فراموش کردن میتواند یک نوع فرار از موقعیت تلقی شود که خود باعث کندی درمان و ممانعت از جراحی شدن برای بیرون آوردن غده آزردگی باشد که در روابط بین فردی ایجاد شده است. فراموش کردن و انکار نمودن آزردگی در روابط بین فردی خود یک مکانیزم روانی است که نمیگذارد درمان واقعی اتفاق بیفتد.
2-بخشیدن به معنای آشتی نیست: امکان دارد که بخشیدن آشتی را تسهیل کند ولی همیشه بخشیدن دیگران منجر به آشتی نمیگردد. ما میتوانیم افرادی را که موجب رنجش ما در گذشته شده اند ببخشیم و خود را از کینه آنها خلاص کنیم ولی آشتی کردن و همکاری دوباره با آنان بستگی به میزان اعتمادی دارد که ما به آنها داریم .
پس بخشیدن عبارت است از آزاد سازی فرد رنجیده از احساس خصومت، بدبینی، کینه و سایر عواطف و احساسات منفی، در اثر آزاد شدن از این احساسات منفی، سلامت روانی و معنوی فرد رشد میکند و فرد آمادگی پیدا میکند که روابط بین فردی و متعالی خود را توسعه دهد و در جهت شکوفایی استعدادهای خودگام بردارد.
مدل تغییر بخشش در گذر زمان مک کالو، فینچام و تسانگ
مک کالو، فینچام و تسانگ (2003) توصیف نظری از فرایند نحوه ایی که بخشش ممکن است در طول زمان تغییر کند ارایه دادند. آنها سه مفهوم مرتبط به هم را توصیف نمودند. اگر دو فرد را تصور کنیم که از حادثه ی واحدی رنجیده اند، میتوان تفاوتهایی را در مفاهیم مرتبط به بخشش را بسته به اینکه افراد چگونه به حادثه عینی واحد پاسخ میدهند مشاهده نمود. اگر ما انگیزه های منفی اجتناب و انتقام و نیز انگیزه ی نیک خواهی را بلا فاصله پس از حادثه اندازه بگیریم جای تعجب نیست اگر در یابیم افراد از سطوح متفاوتی از انگیزه های منفی برخوردارند. آنها این تفاوت را به صورت شکیبایی توصیف میکنند فرض آنها این است که اختلاف در واکنش های متفاوت آغازین بخاطر قدرت شکیبایی افراد در واکنش دادن بر اساس انگیزه های منفی است. با گذشت زمان افراد انگیزه هایشان به سمت شخصی که مرتکب تجاوز شده است را تغییر میدهند. مقدار کاهش در طول زمان که بوسیله بهترین خط مستقیم که تمام نقاط اندازه گیری را بهم متصل میکند روند بخشش نامیده میشود. شیب تند این خط نمایان گر روند بخشش بالاست. شیب سطحی نمایان گر روند بخشش پایین است. بنابراین اگر دو فرد مقدار شکیبایی یکسانی در آغاز داشته باشند، اما بعد از سه هفته شخص الف انگیزه ی عدم گذشت پایین تر و انگیزه مثبت بالاتری در مقایسه با شخص ب داشته باشد پس شخص الف روند بخشش بالاتری دارد .
حوادث مثبت یا منفی، مزاج یا تفاوت در قضاوت باعث ایجاد انحراف میشود. مک کالو و دیگران (2003) این انحراف از کاهش خط مستقیم روند بخشش را بخشش موقتی مینامند.
مدل های هیجان مدار
مالکولم و گرین برگ ( 2000) مدلی از بخشش را ارایه دادند که ازمتن هیجان مدار اقتباس شده است آنها پنج مولفه را که برای بخشش لازم است شناسایی نمودند که عبارت انداز 1) پذیرفتن و آگاهی از هیجانات نیرومند مانند خشم و اندوه 2) آزادسازی نیازهای بین فردی برآورده نشده قبلی 3) تغییر در دیدگاه فرد بخشنده نسبت به فرد خاطی 4) ایجاد همدلی برای فرد خطاکار 5) ساخت روایتی جدید برای خود و دیگران. حوادث مرتبط با هیجان به عنوان نیروی محرکه ایی برای تغییر شناختی بعدی در نظر گرفته میشود. مالکولم و گرینبرگ قویا از کار قبلی بر روی امور ناتمام بهره گرفته اند. گرینبرگ پیش از این دریافته بود که امور ناتمام میتوانند از طریق آنچه که او خود تصدیقی، خود بیانی و مسئولیت پذیری حل شوند. امور ناتمام ممکن است همچنین بوسیله کسب دیدگاهی تازه نسبت به فرد دیگر حل شوند. بخشش شخص دیگر مصداقی از ایجاد نگاهی نو نسبت به شخص دیگر است. بهرحال اینطور در نظر گرفته میشود که ایجاد دگرگونی نه فقط از طریق بینش شناختی بلکه با بینش هیجانی نیز صورت گرفته میشود. در رواندرمانی با سرزنش و گلایه از طریق تکنیک صندلی داغ برخورد میشود. این کار مکالمات تخیلی رابا فرد خاطی بوجود میآورد و به ابراز خشم، ترس، اندوه و یا احساسات زخم خورده منجر میشود. رسیدن به آگاهی و پذیرش این احساسات و هیجانات باعث میشود که شخص نیازهایش را از فرد رنجاننده ابراز نماید. این پذیرش در صندلی داغ باعث میشود تا دید فرد نسبت به فرد خطاکار مهربانانه تر شود. همدلی برای فرد خاطی ایجاد میشود. سرانجام از طریق بخشش میتوان به یک راه حل برسد.
بخشش از دیدگاه قرآن
در قرآن کریم کلمات متعددی با کلمه بخشش ارتباط دارد مانند انفاق، عفو، حلم، غفر، صفح و .......... عفو به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است. بخشش زیر مجموعه (تاب علیکم) است یعنی نوعی رو کردن و توجه کردن و بخشیدن به سمت کسی است ( بقره، 187)
عفو به معنای گذشتن از دستورات به حق خود است که زیر دستان سخت است و امکان تخلف از آن دستورات وجود دارد. بخشش از جانب صاحب قدرت است (بقره، 237) یعنی اگر قادر باشیم قدرت بخشش داریم. عفودر قرآن کریم به معنای نگرفتن انتقام از خطا کار است یعنی عفو زیر مجموعه احسان و عطایی است که فرد بخشنده به خطا کار دارد.
انرایت بخشش را به عنوان واکنش روانشناختی تعریف میکند که شامل شش مرحله روانشناختی عدم عاطفه، قضاوت و رفتار منفی نسبت به خطا کار و وجود عاطفه، قضاوت و رفتار مثبت نسبت به همان خطا کار است ( رد و انرایت، 2006).
ورثینگتون بخشش را به عنوان جابجایی هیجاناتی نظیر تنفر، تلخی، کینه، دشمنی، خشم و ترس با هیجانات متمایل به مثبت نظیر، عشق، همدلی، شعف یا همدردی تعریف میکند (واد، 2006). رویکردرای (2005) بخشش را به عنوان آزاد کردن عاطفه منفی ( نظیر دشمنی)، شناختهای منفی و رفتار منفی ( پرخاشگری کلامی) در پاسخ به بی عدالتی ادراک شده تعریف میکند. لوسکین و سایر پژوهشگران بخشش را به عنوان فرایند درون فردی آرامش بخش که باعث رشد فرد میشود، معرفی میکند(لوسکین، 2004، نقل از ایمانی فر، 1391).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643