فصل دوم پايان نامه ارشد قصه گویی
در قالب word, ودر 40 صفحه و قابل ویرایش
5-2-2- ابزارهای قصه گویی:
لازمۀ آماده شدن برای قصه گویی و استفاده از این هنر داشتن صداقت، ذوق و توجه به کیفیفیت مطلوب برای ارائۀ این نوع از ادبیات شفاهی است. شاید باید بر روی صفت هایی از این قبیل بیشتر تأکید کرد و آنها را از ویژگی های ضروری یک قصه گو در نظر گرفت. قصه گویی مانند همۀ هنرهای دیگر میتواند به ابتذال کشیده شود. اگر هنر قصه گویی بخواهد به شکوفایی خود ادامه دهد باید ما به عنوان قصه گو حافظ صداقت آن باشیم. قصه گو، با استفاده کردن از ابزارهای شخصی خود در قصه گویی یعنی با انتخاب کردن کلمه ها، صدا، رفتار، حرکتها و حالتهای چهره و مانند اینها به آماده کردن قصه میپردازد، و سپس آن را به گوش و به خیال شنوندگانش میرساند. او از تنه عناصر زیر استفاده میکند: 1) یک داستان مناسب که به خوبی نیز آماده شده است و با شخصیت و سبک مخصوص او منطبق است؛ 2) ابزارهای قصه گو، صدای مؤثر و شیوۀ بیان و ارائه؛ 3) تخیل شنوندگانش. قصه گو به هیچ وجه نباید روی شگردها حساب کند و به عواملی غیر مادی که میتواند بر قصه گویی او تأثیر بگذارد و آن را به یک نمایش مبدل سازد متوسل شود. استفاده کردن تخته و گچ، عروسک، قصه گویی به لباسهای نمایش، زنگها و بوق های که به صدا درمی آید. هرگاه یکی از این وسایل به کار برده میشود به جای آنکه عاملی سازنده باشد به عاملی مخرب بدل میشود. شنونده به طور طبیعی و در حقیقت چندین برابر آنچه باید در قصه درگیر شود اسیر این گونه وسایل کمکی میشود و در نتیجه همۀ آن جنبۀ آفرینش دو جانبۀ یک قصه گو یی خوب از دست میرود. قصه
گو به تنهایی و با استفاده کردن از وسایل کمکی به خلق داستان میپردازد و شنونده امکان خود را برای
شریک شدن در خلاقیت قصه گو از دست میدهد و نقش او غیر فعال میشود. او به جای شنونده بودن به تماشاگر صرف تبدیل میشود. استفاده کردن از این گول زنکها و وسایل نامربوط در هنر خلاق قصه گویی
یا کمترین تأثیری نداشته یا تأثیر آن بسیار اندک است. حتی از نظری هم مخرب به شمار آمده است یا آنکه برای قصه گویی که فاقد قدرت به کار بردن روش مؤثری در هنر قصه گویی است. اغلب اوقات این وسایل
گول زنکها قصه گویی را به نمایش بدل میکند و ساعت قصه گویی به ساعت نمایشی تبدیل میشود. این وسایل اغلب جذاب، نافذ، جالب و شیرین است اما استفاده کردن از هیچ یک از آنها برای یک قصه گویی خوب و ضروری نیست. هنر قصه گویی همچنان به عنوان یکی از قدیمی ترین شکل های هنر بشر باقی میماند و این شکل از هنر بخصوص برای کودکان ارزشمند است بزرگسالانی که میخواهند برای کودکان قصه بگویند باید با احترام و صداقت و مهارت در این راه سرمایه گذاری کنند و به این ترتیب به این هنر نزدیک شوند. در این صورت پاداشی که به دست خواهد آمد بیشتر از سرمایه گذاری خواهد بود(چمبرز،1385،ص 45-46). چهارچوب قصّه گزينه منحصر به فردي است. هنگامی که آموزش ها در خلال قصّه مطرح میشوند به نسبت زمانی که به طور مستقیم ارائه شوند، جذاب تر بوده و شرايط يادگیري بهتر و عمیق تري فراهم میشود(هفنر،2003).
6-2-2- شيوهي قصهگویی
داستان گویی شیوه ی شگفت انگیزی برای بالا بردن درک رفتار های شفاهی و عملی است ( محمد اسماعیل ،1383). شيوهي ارائهاي قصه به کودکان به دو گونهي نوشتاري و شنيداري انجام ميگيرد. قصه گويي براي سنين پيش دبستاني به دليل آشنا نبودن با خواندن تنها شيوهي ارائۀ قصه است. اما گرايش به شنيدن قصه حتي در گروه سني بالاتر نيز که مي توانند بخوانند جذابتر و لذت بخشتر است. هرچه گونهي بيان و فضاسازي قصهگو نيرومندتر باشد، تاثير قصه به شنوندگان بيشتر خواهد بود. و ايجاد تصويرسازي ديداري با بازي و هماهنگي دستها و چهرهي قصهگو از بايستههاي قصه گويي است. تغيير
لحن، صدا، به کارگيري سکوت و مکث، بازي با دست ها و حرکت هاي بدن به هرچه جذابتر شدن قصه
کمک خواهد کرد و در عين حال فضاسازي کاملتري در ذهن کودکان صورت مي گيرد و آنان آسانتر ميتوانند خط سير داستان را به ذهن سپرده و نقش آن را بازي کنند. به راستي که قصهگويي هنري است که به استعداد و تجربهي فراواني نياز دارد(فيض شيخالاسلام،1387). داستان ها بر مبنای تصاویر آموزشی گفته شود.جزئیات طرح داستان و سرعت تعریف کردن داستان، از پیش مرور شود و داستان از روی متن از پیش آماده خوانده نشود و ترجیحاً از حفظ گفته شود؛ وقتی داستان از
حفظ نقل میشود دانش آموزان شیفته این کار خواهند شد و بیشتر مواقع این کار موفقیت را تضمین میکند. جوهر و نکته اساسی در قصه گویی پیوند و رابطه متقابلی است که در بیان قصه ها توسط قصه گویی ماهر در زمان و مکان معینی بین او و مخاطبانش به وجود آید. در این رابطه متقابل، قصه گو موفق میشود تخیل شنونده خویش را به دام اندازد و آن را تحریک کند و به طور مستمر دید تازه ای به آنها دهد، و ارتباط او را با انسانها و اشیاء دیگر مورد تجدید نظر قرار دهد و تصاویر تخیلی غنی و متنوعی را برای او فراهم کند و افراد را به تدریج وادار به پژوهش و آفرینش های جدید و دو جانبه کند و جهانی خلق کند که بر اساس کلمه ها تخیل بنا شده است(لالی،1384).
7-2-2- انواع قصه گویی:
قصهگویی نقالانه: نوعی قصهگویی است که کارش خلق و یا اجرای حکایتهای شفاهی شاعرانه است و به نقل حوادث تاریخی یا ستایش نیاکان و رهبران کنونی یک گروه قبیلهای، فرهنگی و یا ملی میپردازد. نقلکننده، معمولاً نه ضرورتاً به هنگام اجرا با یک آلت موسیقی که خودش و یا دیگران مینوازد، همراهی میشود.
قصهگویی قومی: این نوع از قصهگویی، قابل اجرا در خانه، ضمن کار گروهی، گردهمایی اجتماعی، خیابان
و بازارها بوده است. قصهگویی در خانه، یکی از جهانیترین تجربههای انسانی است.
قصهگویی مذهبی: قصههایی است که مقامات و رهبران رسمی یک گروه مذهبی، به جای قوانین برای تشریح و ترویج مذهبشان به کار میبرند.
قصهگویی تماشاخانهای: آنچه این قصه گویی را متمایز میکند، که در ساختمان هایی مانند تماشا خانه های واقعی به اجرا در میآیند. این قصهگویی به دشواری از تئاتر به مفهوم حقیقی آن جداشدنی است. قصهگویی کتابخانهای: در این نوع، کتابداران در ساعات منظم و خاصی در کتابخانه برای کودکان قصه میگویند. تعیین دقیق این مساله که کدام کتابدار کودک، نخست این اندیشه را مطرح کرده، غیرممکن است.
قصهگویی در اردو: یکی از موثرترین مکانها برای قصهگویی، فضای اردوها است. غیررسمی بودن محیط و نزدیکی به طبیعت، از عواملی است که بر خلاقیت دوجانبهای که در قصهگویی(میان قصهگو و شنونده))پلویسکی،1382،ص103).
8-2-2- اقدامات قبل از تعریف کردن یا خواندن قصه:
نیمی از موفقیت داستان بستگی به شروع داستان دارد زمینه فکری کودکان در مورد داستان باید از قبل آماده شود. اگر آنها فکر میکنند که این قسمت نیز مانند بقیه در سهایشان است، زمینه فکری آنها نیز در مورد آن کاملاً عادی خواهد بود و صرفاً انتظار شنیدن یک داستان را نخواهد داشت در این صورت شما نیز موفقیت چندانی نخواهید داشت. بنابراین فکر و حواس آنها باید به سمت داستان جلب شود.
- سعی کنید بچه ها را به خود نزدیکتر کنید. این موضوع خیلی مهم است برای اینکه آنها بتوانند به راحتی شما و کتابی را که از آن استفاده میکنید ببینیند و همچنین در ارتباط شما با آنها و خودشان با یکدیگر تقسیم کنند. بچه های کوچکتر میتوانند روی زمین و نزدیک پای شما بنشینند.
- اگر ممکن باشد میتوانید قبل از تعریف کردن داستان طرز نشستن آنها را تغییر دهید. من همیشه
سعی میکنم این کار را قبل از ورود بچه ها به کلاس انجام میدهم، و ترجیح میدهم صندلیها را به صورت حروف u بچینم و میزها را نیز به همین شکل پشت آنها قرار میدهم.
- اگر نتوانستبد میزها و صندلی ها را جابجا کنید، سعی کنید راههای مناسب دیگری را بیابید تا احساسات کودکان را در مورد اتفاق خاصی که قرار است صورت بگیرد تحریک کند کودکان عادت دارند به صحبت های شما گوش دهند چرا که فکر میکنند که این همان کاری است که همیشه قبل از این نیز انجام داده اند. تعدادی از معلم ها زمانی که میخواهند قصه ای را تعریف کنند پشت میزشان مینشینند و یا در قسمت خاصی از کلاس میایستد که این کار را هیچ زمان
- دیگری انجام نمیدهند.
- بعضی مربیان یک کیف داستان دارند ولی هنگامی که بخواهند داستانی را تعریف کنند آن را حمل
کرده و به این ترتیب نظر بچه ها را جلب میکنند. سایر مربیان اغلب یک عروسک دوست داشتنی میسازند تعدادی دیگری از مربیان از کت یا کلاه خاصی برای تعریف کردن قصه استفاده میکنند.
- از موزیک نیز میتوانید استفاده کنید همیشه موزیک خاصی راذر نظر بگیرید که با شنیدن آن کودکان بفهمند که باید خودشان را برای شنیدن داستان آماده کنند
- شاید زمان خاصی را برای قصه گفتنتان یا خواندن داستان داشته باشید با قرار دادن این زمینه فکری کودکان کاملاً آماده و منتظر است برای داستانهای خاصی ممکن است قبل ازشروع کردن قصه عکسی رانشان دهید یا یک چیز شبیه به موضوع قصه مثل یک چتر قدیمی تر یا سبد پر از غذا برای داستان شنل قرمزی کوچلو تهیه کنید. یک عروسک قدیمی نیز میتواند داستان را از طرف خودش
برای کودکان تعریف کند و یا عروسک سیندرلا داستان را تعریف کند(رایت،1384،ص35-37).
9-2-2- زمان، مکان و فضای قصه گویی:
قصهها، داستان انسانها و اقوام و پدیدههاست و همه آن چیزی را منعکس میکنند که در دنیای آدمی به طور ذهنی و عینی میگذرد. در قصهگویی، قصهگو با بیان احساسات شخصیتهای قصه و تصویر فضاهای آن حسهای کودک و نوجوان را به کار و تجربه میآورد. وقتی کودک در معرض قصهای مثل "دیگ مسی" قرار میگیرد، شوری نمک دریا را حس میکند و بعد از این با درک تازهای از این حس آن را بهکار میگیرد و چه بسا در فعالیت ادبی او نیز تاثیرگذار باشد. دقیقا این همان نقطهای است که مورد توجه فعالیت ادبی نیز هست. در مرحله اولیه تربیت ادبی "تقویت و پرورش حواس" هدف کلی مورد نظر فعالیت ادبی است که در پی آن به کارگیری بهتر حواس پنجگانه، توجه بیشتر به محیط اطراف و دریافتهای تازه از پدیدهها و محیط توسط اعضاء مد نظر است(عطاءالهی،1384).
اجرای موفقیت آمیز یک برنامه قصه گویی نیاز به شرایط زمانی و مکانی مناسب دارد. بسیاری از قصه گوها
معتقدند که زمان قصه گویی زمان خاصی برای شادی، رها بودن از قیود و لذت بردن از یک تجربه منحصر به فرد است و بهتر خواهد بود اگر غیر رسمی و ظاهراً بدونه برنامه ریزی قبلی است انجام شود. گاهی اوقات که بچه ها در گردشهای دسته جمعی یا اردوهای علمی – تفریحی شرکت میکنند یا در کتابخانه های کودکان و نوجوانان گرد هم میآیند، بعضی خبرها، صداها و حوادث تازه میتواند بهانه و نقطه عطفی برای شروع یک قصه باشد. در مورد مکان و محیط قصه گویی باید تاکید کنیم که به جز محیط گرم خانواده
که برای کودک، آشنا و مأنوس است، هر چه محیط قصه گویی تازگی و تنوع بیشتری داشته باشد، بهتر است و البته منظور از تنوع، عجیب و غریب بودن یا صرف هزینه وقت بسیار نیست. در خصوص وضعیت نشستن شنوندگان که خود، عامل مهمی برای فراهم آوردن محیط مناسب قصه گویی به شمار میرود باید دو نکته رادر نظر داشت، یکی این که صدای قصه گو به راحتی شنیده شود، دیگر این که مشاهده او بدونه
تلاش زیاد ممکن باشد. بنابراین باید گفت مناسب ترین راه، قرار گرفتن شنوندگان به صورت نیم دایره در برابر قصه گو و در فاصله ای نزدیک است. نشستن در چنین وضعیتی به مخاطبان فرصت میدهد که در لذت حاصل از تجربه قصه گویی شریک و سهیم شوند. مدت نقل قصه به شرایط سنی شنوندگان و نوع قصه بستگی دارد اما به طور کلی در مورد کودکان خردسال باید گفت این زمان میتواند بین 8 تا 15 دقیقه باشد و برای نوجوانان و بچه های بزرگتر میتوان این مدت را افزایش داد(مهاجری،1388،ص 149-150).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643