مقاله و مبانی نظری مراحل و نظریه های سبک‌های دلبستگی ,

مقاله و مبانی نظری مراحل و نظریه های سبک‌های دلبستگی

در قالب word و در 16 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع 2024 و 1403

فهرست مطالب
سبک‌های دلبستگی
مراحل دلبستگی
مرحله اول:
مرحله دوم:
مرحله سوم
مرحله چهارم:
مشخصات افراد در سبک‌های دلبستگی
مشخصات افراد در دلبستگی ایمن
مشخصات افراد با دلبستگی اجتنابی
مشخصات افراد با دلبستگی ناایمن اضطرابی
دلبستگی بزرگسالانی
تفاوت‌های دلبستگی بزرگسالان و کودکان:
دلبستگی و روابط جنسی
دلبستگی و مقوله عشق
دلبستگی و روابط زوجین
نظريه هاي مرتبط دلبستگي
منابع

سبک‌های دلبستگی
تفکر نظریه دلبستگی را ابتدا جان بالبی پایه‌گذاری نمود، اگرچه ریشه پژوهش‌ها در این زمینه به نظر فروید درباره عشق‌باز می‌گردد. بالبی با این دیدگاه روانکاوی، که تجربیات اولیه کودکی، تأثیر مهمی بر رشد و رفتارهای بعدی در زندگی دارند موافق بود. به عقیده وی سبک‌های دلبستگی اولیه در دوران و از طریق رابطه کودک مراقب شکل می‌گیرند. بالبی (1969) دلبستگی راه پیوند هیجانی پایدار بین 2 فرد، به‌طوری‌که یکی از طرفین کوشش کند نزدیکی یا مجاورت با نگاره دلبستگی را حفظ کرده و به‌گونه‌ای عمل کند تا مطمئن شود ارتباط ادامه دارد، تعریف نمود (مزارعی، 1402).
به‌طورکلی دلبستگی را می‌توان جو هیجانی حاکم بر روابط کودک، با مراقبش تعریف کرد این کودک مراقب خود را که معمولاً مادر است می‌جوید و به او می‌چسبد مؤید وجود دلبستگی میان آن‌هاست، نوزادان معمولاً تا پایان ماه اول عمر خود شروع به نشان دادن چنین رفتاری می‌کنند؛ و این رفتار برای تسریع نزدیکی به فرد مطلوب طراحی شده است. بالبی توضیح داد که در هفته‌های اول زندگی نوزاد تقریباً از 6 ماهگی شروع می‌شود، این وابستگی کم و بیش با رشد کودک کاهش پیدا می‌کند. درواقع به نقش دلبستگی در ترغیب احساس ایمنی تأکید شده است. وابستگی موجب مستقل شدن کودک می‌شود و بدین‌صورت بالبی وابستگی را از دلبستگی متمایز نمود. تفاوت دیگر این دو مفهوم این است که وابستگی در مرحله ناپختگی صورت می‌گیرد، اما دلبستگی نیاز به کمی پختگی و رسش دارد. (مارچلوسکا و همکاران، 2024).
نظریه دلبستگی بر این باور است که دلبستگی پیوندی جهان شمول است و در تمام انسان‌ها وجود دارد. بدین معنی که انسان‌ها تحت تأثیر پیوندهای دلبستگی‌شان هستند، بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد، والدین حساس و احساس امنیت در کودک پایه‌ای برای سلامت روانی وی می‌باشند به نظر بالبی رابطه ناایمن موجب بی‌اعتمادی مشکل در هماهنگی و حساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه می‌شود (اشملباخ و همکاران، 2024).
بالبی 4 ویژگی عاطفی برای دلبستگی بیان کرد:
1. حفظ نزدیکی: تمایل به نزدیکی به مظاهر دلبستگی
2. پناه گاه ایمن: بازگشت به سوی مظاهر دلبستگی به هنگام مواجهه با خطر یا تهدید پاسخ مراقب که به این پایگاه ایمنی بخش مرتبط است. شامل پاسخ دهندگی، حساسیت، سازگاری، هم آهنگ کردن، و قابلیت اعتماد است.
3. پایه مطمئن: اشخاص دلبستگی پایه‌ای مطمئن برای کشف محیط و جهان می‌باشند.
4. آشفتگی جدایی: اضطراب ناشی از عدم حضور فردی که به آن دلبستگی وجود دارد (دنیل ،2014؛ ترجمه جمشیدی، 1402).
شیوه‌های مختلف کنش متقابل کودک و مراقبان موجب شکل‌گیری سبک‌های دلبستگی متفاوت
می‌گردد. برخی از کودکان، توانایی کنترل و مدیریت اضطراب جدایی از مادر را دارند و رفتارهای مطمئنی در زمان بازگشت مادر، دارند زیرا آن‌ها به مسئولیت‌پذیری مادر (به‌ویژه در زمان نیاز) اطمینان دارند. این گروه، افراد با دلبستگی ایمن نامیده می‌شوند. برخی از کودکان زمانی که از مادر جدا می‌شوند، نگرانی بیشتری از خود نشان می‌دهند و پس از بازگشت نیز به مادر چسبیده و رفتارهای پرخاشگرانه دارند، این گروه جزء افراد با دلبستگی اضطرابی می‌باشند، گروه دیگر در زمان جدایی و بازگشت دوباره مادر، هیجانات کمی از خود نشان می‌دهند، اما علائمی از آشفتگی‌های روان‌شناختی در آن‌ها دیده می‌شود. سبک دلبستگی این کودکان اجتنابی است (یه، وی، ژانگ، لی و کائو، 2024).
بالبی بر این عقیده بود که نظریه دلبستگی تنها یک نظریه تحول کودک نسبت بلکه نظریه تحول در فراخنای زندگی بشر نیز می‌باشند این نظریه معتقد است نوع رابطه مادر- کودک در سال‌های اولیه زندگی و میزان قابلیت دسترسی به مادر، میزان حمایت مادر هنگام احساس خطر درجه حساسیت مادرانه و تکیه‌گاه ایمن بودن مادر برای کودک سبک دلبستگی فرد را معین می‌کند. در نظریه دلبستگی بر این نکته تأیید شده است که روابط اولیه دوران کودکی، سبک‌های دلبستگی را شکل می‌دهند و روش سازمان‌دهی روابط بین فردی، تأثیر می‌گذارد. تجربه‌هایی که نوزاد با مراقب کننده‌اش دارد در الگوی روابط با دیگران درونی می‌شوند و این الگوی عملی درونی شده تعیین‌کننده چگونگی مفهوم نوزاد از خود و دیگران است مفهومی که بعدها در روابط او با دیگران گسترش می‌یابد ( لوین و هلر ،2012؛ ترجمه همتی، 1402).
مراحل دلبستگی
بالبی معنقد بود دلبستگی کودک بدین ترتیب به وجود می‌آید در آغاز پاسخ‌دهی اجتماعی کودکان تصادفی است بین 3 تا 6 ماهگی کودکان پاسخ‌دهی خود را به چند آشنا محدود می‌کنند و به‌ویژه فرد خاصی را آشکار را ترجیح می‌دهند حضور غریبه آن‌ها را نگران می‌کند، بعد از اندک زمانی بعد تحریک بیشتری پیدا می‌کنند و با سینه خیز رفتن در حفظ نزدیکی خود با نماد اصلی دلبستگی خویش، نقش فعال‌تری ایفا می‌کنند، مراقب هستند که والد کجاست هر علامتی دال بر جدا شدن ناگهانی والد پاسخ دنباله‌روی را در آن‌ها راه‌اندازی می‌کند کل این فرآیند، یعنی تمرکز بر نماد اصلی دلبستگی که پاسخ دنباله‌روی را راه‌اندازی گیری می‌کنند (منصوری، 1402).
مرحله اول:
مرحله پیش دلبستگی: (تولد تا شش هفتگی ): نوزاد از طریق گریه کردن، چنگ زدن و لبخند زدن، با سایر انسان‌ها تماس نزدیک برقرار می‌کند. وقتی مادر پاسخ‌گو باشد نوزاد را در آغوش گرفته و نوازش می‌کند و نوزاد تسلی می‌یابد. در این مرحله هنوز نوزاد به مادر دلبسته نگردیده است (اسعدی، 1401).
مرحله دوم:
شکل‌گیری دلبستگی (3 تا 6 ماهگی): در این مرحله جهت گزینی و علامت‌ها به‌سوی یک (یا بیشتر از یک) نگاره متمرکز یافته هدایت می‌شود. در طول این دوره رفتار نوزاد هنوز با دیگر اشخاص به‌صورت دوستانه است. اما به تدریج بیشتر به مادر و جانشین مادر واکنش نشان می‌دهد. در این مرحله آنچه برای بالبی مهم است انتخابی‌تر شدن واکنش‌های اجتماعی کودک است. به نظر می‌رسد کودکان نیرومندترین دلبستگی را به شخص پیدا می‌کند دو سویه را با آنان داشته است (لاوفر، میزراحی و زاکرمن ،2024).

قسمتی از منابع
منصوری، زهره(1402). رزیابی مدل پیش‌بینی صمیمت زناشویی براساس سبک‌های دلبستگی با میانجی‌گری سبک‌های عشق‌ورزی همدلی و شور در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران. رساله دکتری روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
اسعدی، مهران(1401).تدوین مدل دلزدگی زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی در افراد متاهل: با نقش واسطه ای تمایز یافتگی. رساله دکتری مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.
خرمی نوبندی، سامیه و یعقوبی پور، علی،1403،مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه (در افراد دارای روابط فرازناشویی عاطفی)،هشتمین کنفرانس بین المللی حقوق، روانشناسی، علوم تربیتی و رفتاری،تهران،https://civilica.com/doc/2060332

Marchlewska, M., Górska, P., Green, R., Szczepańska, D., Rogoza, M., Molenda, Z., & Michalski, P. (2024). from individual anxiety to collective narcissism? Adult attachment styles and different types of national commitment. Personality and Social Psychology Bulletin, 50(4), 495-515.
Schmalbach, I., Franke, G. H., Häuser, W., Strauss, B., Petrowski, K., & Brähler, E. (2024). Attachment styles and healthcare utilization: exploring the role of the patient-doctor relationship. BMC Health Services Research, 24(1), 63.
Ye, Z., Wei, X., Zhang, J., Li, H., & Cao, J. (2024). The impact of adverse childhood experiences on depression: the role of insecure attachment styles and emotion dysregulation strategies. Current Psychology, 43(5), 4016-4026.