مقاله و مبانی نظری مفهموم ومفاهیم خود و خود پنداره
در قالب word و در 30 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع 1401 و 2021
فهرست مطالب
2-3 خود پنداره
2-3-1- مفهوم خود و خودپنداره
2-3-2- اجزاي خود
2-3-3- ابعاد درک خود
2-3-4- چگونگي تشکيل خود پنداره
2-3-5- عوامل مؤثر بر شکل گيري مفهوم خود
2-3-6- ویژگی های خودپنداره
2-3-7- ریشه های خودپنداره
2-3-8- میزان رشد بلوغ
2-3-9- تعامل اجتماعی
2-5 پیشینه تحقیقات انجام شده
2-5-1 پیشینه داخلی
2-5-2 پیشینه خارجی
منابع
2-3 خود پنداره
در مورد خودپنداره تعاریف متعددی از دیدگاه افراد مختلف ارائه شده است، راجزر نیز خودپنداره را نظام ادراکی انسان که تعیین کننده شیوه ها زندگی است و بطور آگاهانه عمل میکند و از زمینه هایی نظیر درک توانایی های فردی درک روابط فرد با خود و دیگران و حرکت اهداف تشکیل میشود تعریف کرده است. اصولاً موفقیت در هر فعالیتی در زندگی فردی و اجتماعی تا حد زیادی تحت تأثیر نگرش های مشخصی نیست به توانایی ها و قابلیت های و استعدادهای خود قرار میگیرد. حس خودپنداری نیز در سایه کنش های متقابل فرد با محیط والدین، همسالان، همکاران، بزرگسالان و بطور کلی جامعه در فرد ایجاد میشود. دمبوخودپنداره را سازماندهی کلی ادراکات فرد نسبت به خود است که چند وجهی، سلسله مراتبی و نسبتا ثابت است(دمبو، 1994).
بونگ و اسکالویک خودپنداره را نظام پويايي میدانند که با اعتقادات، ارزش ها، رغبت ها، استعدادها و توانايي هاي فرد ارتباط دارد. اين عوامل از تعيين کننده هاي مسير زندگي فرد هستند. خودپنداره ارزيابي کلي فرد از خودش است. اين ارزيابي ناشي از ارزيابي هاي ذهني فرد از ويژگ يهاي خود است که ممکن است مثبت يا منفي باشد. خودپندارة مثبت نشان دهندة اين است که فرد خودش را در مقام شخصي با نقاط قوت و ضعف مي پذيرد و اين امر موجب بالا رفتن اعتماد به نفس او در روابط اجتماعي مي شود. خودپندارة منفي منعکس کنندة احساس بي ارزشي و بي لياقتي و نيز ناتواني خود است (بونگ واسکالویک، 2003).
خودپنداره از نظر هماچک دید جامع فرد درباره خویش است که با تجربه افراد و فقط توصیف خویشتن نیست، خودپنداره نظام ادراکي انسان است که تعيين کنندة شيوه زندگي است وبطورآگاهانه عمل مي کند و از زمينه هايي نظير درک توانائيها ي فردي، درک روابط فرد با خود، ديگران و درک اهداف زندگي تشکيل مي شود. وايتمن وديوکس 1988وکوپراسميت 1967 خودپنداره را عامل مهمي در ايجاد نوع رفتار مي داند و معتقد است افرادي که خود پنداره مثبت دارند رفتار شان اجتماع پسندتر از کساني است که خود پنداره آنها منفي است. (به نقل از شفيع آبادي، 1386).
پاترشيا، 1989 مفهوم يا پنداشت خود مجموعه پيچيده اي از احساسات، نگرش ها ادراکات آگاهانه و ناآگاهانه اي است که فرد در مورد ارزش، نقش و حالات جسماني خود دارد «مفهوم خود» منعکس کننده تفاسيرفردازتجربيات گذشته، تعاملات اجتماعي واحساسات اومي باشد. (به نقل از جنتي و همکاران، 1381). کوئين خودپنداره را شامل برداشت و تصويري که فرد ازخود دارد. اين برداشت ها شامل سلامتي، وضعيت ظاهري، تأثير بر ديگران و ضعف در قسمتهاي مختلف مي باشد. (به نقل از ميرزا حسن، 1389). گاردنرمورني در تعريف مفهوم خود مي گويد «خود عبارت است از احساسات و ادراکاتي که هر کس از کل وجود خويشتن دارد». (شاملو، 1388).
هر فردی یک عقیده مخصوص و تصور ذهنی از وضع ظاهری خود دارد و به طریقی آن را در ذهن خود منعکس میکند این تصور ذهنی، بر اثر تجارب شخصی و دنیای خارج و درون در فرد ایجاد شده و بتدریج یک نظر ثابت و پایدار از محیط شخصی خود و ارتباط خود با محیط بدست میآورد و براساس آن مسائل زندگی را ارزیابی میکند و برای مقابله با آنها به کوشش میپردازند و شاید مهمترین مطلب درباره خود و براساس (یعنی تفسیرهایی از رفتار و محیط زندگی) مطرح میکند. که اصطلاحاً خود پنداره نامیده میشود (یارمحمدیان و همکاران، 1382).
2-3-1- مفهوم خود و خودپنداره
خود مجموعه اي است از افکار، احساسات، تجارب مختلف زندگي، عقايد، تصورات و ادراکات آگاهانه وناآگاهانه اي که فرد در مورد ارزش، نقش و حالات جسماني خود دارد. بعبارتي ديگر خود محيط ذهني و باطني افراد بوده و مرکز و منشاء تجارب شخصي و هستة مرکزي شخصيت است که ممکن است ثابت و يادر تغيير و تبديل باشد. «خود» اکتسابي است امابعضي ها احتمال ژنتيکي آن را هم مي دهند. عقيده برآن است که هيچ وقت شخص با آن متولد نمي شودبلکه هر چه شخص رشد کند اين دستگاه نيز توسعه مي يابد و تأثير آن بستگي به نحوة ارتباطي دارد که باديگران برقرار مي سازد«خود» دستگاه پيچيده اي است که معمولاً شخص در هر تجربه و يادگيري آن را به همراه دارد يعني هرفردبنابرساختمان«خود»نکاتي را درک کرده وآن را تعبير وقبول وياردمي نمايد و يادر مقابل آنها استقامت به خرج مي دهد، شخص نکاتي را که با«خود» او موافق باشد قبول مي کند و آنهايي را که براي اوغيرقابل قبول ويا موافقتي با آنها ندارد پس مي زندومعمولاً سعي دارد دستگاه «خود» را از تغييرو عوض شدن در امان نگاه دارد. اگر انسان «خود» را شناسايي نکندواز نظر خوديابي و خويشتن شناسي گرفتارجهل وبي خبري باشدبي ترديد در معرض بيماريها و انحرافات رواني قرار خواهد گرفت. (اسدي وهمکاران، 1384).
خود پندارة فردي: بيانگر خصوصيات رفتار فرد است از ديدگاه خودش اين خود پنداره از خصوصيات جسماني تا هويت جنسي، قومي، طبقه بندي اجتماعي اقتصادي در هويت من يا حس استمرار و يگانگي فرد در طول زمان را بر خواهد گرفت.
خود اجتماعي: خود اجتماعي شامل موقعيت و ارزشهايي است که در اجتماع کسب مي کند و نقشي که در جامعه ايفا مي کند .
خود روحي : خود روحي در صدد است که ما به تجربيات خود، معنا و هدف بدهيم.
خود ايده آل: هر فردي يک خود فرضي دارد که آن خود ايده آل است، خود ايده آل روي «خود» معمولي اثر مي گذارد و از اين جهت هميشه خود معمولي واجد کشش به سمت خود ايده آل است (اسدي وهمکاران، 1384).
بديهي است که فردي که واجد سلامت روان باشد با تمايلات «خود» سازش مي کند و بطرف «خودايده آل» کشش مداوم دارد و موقعيت خويشتن را خوب درک مي کند و حدود امکانات خود را با نياز خارج با واقع بيني در نظر مي گيرد و باتوجه به امکانات از تأسف خوردن احتراز مي نمايد و با قبول خواسته ها در حدود امکانات، نه فقط دچار کشمکش نمي شود بلکه از سازش تمايلات با امکانات يک حالت آسايش و رضايت خاطر به وجود مي آورد که خالي از لذت نمي باشد. خود ايده آل آن شخص است که ميل داريم باشيم، اين ممکن است هدف فردي و يا ذهني باشد که ما در تخيل مي خواهيم بهآن دست يا بيم و يا تصويري است که ميل داريم به ديگران نشان دهيم، ايجاد آن ممکن است براساس همانند سازي با شخص يا اشخاص مختلف و يا حتي صفات مختلف که از منابع مختلف بدست آمده باشد. جنبة جالب توجه خود ايده آل آنست که وقتي شخص به آن برسد راضي نبوده و متوقف نمي شود، بلکه هدفهاي خود را بالاتر برده مجدداً براي رسيدن به اهدف جديد تلاش مي کند (اسدي وهمکاران، 1384).
2-3-4- چگونگي تشکيل خود پنداره
زماني که نو باوگان به تدريج ميدان تجربي پيچيده تري را از رويا رويي هاي اجتماعي همواره در حال گسترش پرورش مي دهند، يک بخش از تجربه آنها از باقي متمايز مي شود. اين بخش جديد و جدا گانه که با کلمه هاي من، مرا، و خودم تعريف مي شود، خود يا خود پنداره است. تشکيل خود پنداره مستلزم آن است که آنچه به طور مستقيم و بلافاصله بخشي از خود مي باشد از ديگران، اشياء و رويدادهايي که نسبت به خود بيروني هستند، متمايز شود. از اين گذشته، خود پنداره تصور ما از آنچه هستيم، آنچه بايد باشيم و آنچه دوست داريم که باشيم است (شولتز و شولتز، 2001؛ ترجمة سيد محمدي، 1396).
2-5 پیشینه تحقیقات انجام شده
2-5-1 پیشینه داخلی
اسدزاده ملکی و همکاران (1401) پژوهشی با عنوان تأثیر تعامل معلم- دانشجو و خود-پنداری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران زبان انگلیسی انجام دادند. از یک روش تحقیق ضریب همبستگی برای مطالعة خودپنداره تحصیلی و ویژگیهای تعامل بین معلم و دانشجو استفاده شد که به عنوان عواملی که نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی زبان آموزان ایفا میکنند، شناخته شدهاند. شرکتکنندگان در این مطالعه شامل 218 دانشجوی زبان انگلیسی ایرانی با دامنة سنی 18 تا 45 سال بودند. اثبات شد که میزان روابط بین معلم و دانشجو به صورتی معنادار و مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان انگلیسی به عنوان زبان خارجی تأثیرگذار بود (r = 0. 35, p = 0. 45). افزون بر این، خودپنداره تحصیلی، عامل مهمی در بهبود پیشرفت دانشجویان شناخته شد (r = 0. 24, p = 0. 32). یافتههای بهدستآمده همچنین نقش میانجیگری خودپنداره تحصیلی زبانآموزان در ارتقای پیشرفت تحصیلی زبانآموزان از طریق افزایش تعامل بین دانشجو و معلم آنها را نشان داد. نقش بنیادین ویژگیهای جسمی-روانی، شامل روابط معلم و دانشجو و خودپنداره تحصیلی در پیشرفت آموزشی دانشجویان زبان خارجی تأیید شد.
جلیل نصرآباد سفلی و همکاران (1399) تحقیقی با عنوان نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبکهای دلبستگی و سبکهای اسنادی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام دادند. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان متوسطه دوم مشغول به تحصیل شهر یاسوج در سال تحصیلی 96-95بودکه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به تعداد523 نفر انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز ورید(1990)، پرسشنامه ی سبک های اسنادی سلیگمن و همکاران (1979)، پرسشنامه ی خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان (1999) استفاده گردید. نتایج تحلیل، نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سبک های اسنادی درونی منفی، کلی مثبت و سبک دلبستگی اجتنابی با سبک اسناد کلی منفی را تایید میکند. با این وجود، نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سبک های اسنادی درونی مثبت، پایدار مثبت، پایدار منفی و سبک های دلبستگی ایمن، اضطرابی – دوسوگرا با سبک اسنادی کلی منفی را رد میکند.
2-5-2 پیشینه خارجی
وانگ (2021) در پژوهشی با عنوان تأثیر انواع دلبستگی بر عملکرد تحصیلی کودکان بیان کرد که عملکرد تحصیلی به عنوان یکی از ارزشیابی های آموزشی شناخته شده است و تحقیقات قبلی رابطه بین انواع دلبستگی و موفقیت تحصیلی را آشکار کرده است. هنگام در نظر گرفتن تأثیر والدین بر یادگیری کودکان، نظریه دلبستگی یکی از نظریه هایی است که ممکن است در عمل مدرسه به کار رود. تفاوتها در پیشرفت تحصیلی کودکان، طبق نظریه دلبستگی، ممکن است با سطوح امنیتی مختلف درک شده از انواع مختلف دلبستگی با والدین یا معلمان توضیح داده شود. این تفاوتها را میتوان به این دلیل نسبت داد که تواناییهای غیر عقلانی کودکان، مانند انگیزه، توجه و خودپنداره، تحت تأثیر سطوح امنیتی متنوعی است که دریافت میکنند و از این رو تأثیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دارند.
کاوامتو (2020) پژوهشی با عنوان نقش تعدیل کننده سبک دلبستگی بر رابطه بین وضوح خودپنداره و عزت نفس انجام داد. تحقیقات قبلی بارها ارتباط مثبت بین عزت نفس جهانی و وضوح خودپنداره را نشان داده است. نمونه ای متشکل از 1042 دانشجو (692 زن، 350 مرد؛ میانگین = 19. 70، SDage = 1. 23، محدوده: 18-24) انتخاب شدند. آنها پرسشنامه هایی را تکمیل کردند که شامل معیارهای خودگزارشی شفافیت خودپنداره، عزت نفس جهانی، سبک دلبستگی و عوامل مخدوش کننده (ویژگی های شخصیتی و متغیرهای جمعیت شناختی) بود. تجزیه و تحلیل رگرسیون تعدیل شده اثرات متقابل معناداری را بین عزت نفس و اضطراب دلبستگی نشان داد - یعنی ارتباط مثبت بین عزت نفس و وضوح خودپنداره فقط در میان افرادی که دارای اضطراب دلبستگی پایین بودند یافت شد. یافتههای حاضر حاکی از اهمیت سبک دلبستگی در تأثیرگذاری بر رشد خود در نوجوانان و جوانان است.
قسمتی از منابع
اسدزاده ملکی، نفیسه، ذوقی، مسعود و اسدی، نادر. (1401). تأثیر تعامل معلم- دانشجو و خود-پنداری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران زبان انگلیسی. Journal of Language Horizons, 6(1), 225-245. doi: 10. 22051/lghor. 2021. 34581. 1426
اعتمادی، عذرا؛ سعادت، سجاد (1394). نقش سلامت خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان. راهبردهای آموزش در علوم پزشکی. 8 (4): 202-195.
پرين، لارنس. اي. (1991). روانشناسي شخصيت، ترجمة جوادي، محمدجعفر و کديور، پروين(1393)، تهران، نشر خدمات فني رسا، چاپ دوم.
تمنائی فر، م. ر. و گندمی، ز (1390). رابطه انگیزه پیشرفت با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان. فصلنامه راهبردهای آموزش، 4، (1)، 15-19.
راس، آلن. اُ. (1988). روانشناسي شخصيت (نظريه ها و فرايندها ) ؛ ترجمة جمالفر، سياوش (1393)، تهران، نشر بعثت، چاپ اول.
رضایی، علی محمد؛ جهان، فائزه و رحیمی، معصومه. (1395). عملکرد تحصیلی: نقش اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت، روانشناسی تربیتی، 12(42).
زارع پاک ضیابری، سیده فاطمه، و دبیری، سولماز. (1401). پیشبینی اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس اهداف پیشرفت تحصیلی: نقش واسطهای تابآوری تحصیلی. مجله مطالعات روانشناسی تربیتی، 19(48)، 76-57. doi: 10. 22111/jeps. 2023. 732.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643