مقاله و مبانی نظری مفهوم و ابعاد مدیریت دانش ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری مفهوم و ابعاد مدیریت دانش

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری مفهوم و ابعاد مدیریت دانش
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
19,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری مفهوم و ابعاد مدیریت دانش

در قالب word ,و در 47 صفحه و قابل ویرایش

 

فهرست مطالب

2-1. مقدمه
2-2. مبانی نظری
2-2-1. مفهوم دانش
2-2-2. انواع دانش
2-2-3. سیری در تاریخچه‌ی مدیریت دانش
2-2-4. مدیریت دانش
2-2-5. الگوهای مدیریت دانش
2-2-6. الگوی بوکویتز و ویلیامز
2-2-7. فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش بر اساس الگوی بوکویتز و ویلیامز
2-2-8. اصول مدیریت دانش
2-2-9. عوامل موفقیت یا شکست مدیریت دانش
2-2-10. عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش از دیدگاه بوکویتز و ویلیامز
2-2-11. موانع مدیرت دانش
1. عوامل انسانی
2. عوامل سازمانی
3. عوامل فرهنگی
4. عوامل سیاسی
5. عوامل فنی و فن آوری
2-2-12. اهداف مدیریت دانش
2-2-13. کتابخانه‌های دانشگاهی
2-2-14. نقش کتابداران و اطلاع رسانان در مدیریت دانش
2-3. مرور پیشینه
2-3-1. تحقیقات انجام شده در داخل کشور
2-3-2. تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
2-3-3. جمع بندی پیشینه
2-4. سوالات پژوهش
2-5. تعاریف مفهومی
2-6. تعاریف عملیاتی
فهرست منابع و مآخذ

 

 


2-2-2. انواع دانش
درک طبقه بندی دانش، گام مهمی در جهت مدیریت دانش است؛ به طوری که حتی عنوان شده، بزرگ‌ترین کمکی که می‌توان به مدیریت دانش کرد، شناخت انواع دانش و بیان تفاوت‌های آن‌ها است. (گرانت، 1991) دانش را به لحاظ مشخصه‌های ساختاری، ویژگی‌های ابتدایی، هدف و کاربرد و سطوح مفهومی به انواع مختلفی طبقه بندی نموده‌اند. (بکمن، 1999).
در طبقه بندی دانش در سازمان، از یک بعد تقسیم بندی، دو گروه دانش عمومی و دانش خصوصی وجود دارد. دانش خصوصی به دانشی که منحصراً تحت تملک سازمان است اشاره دارد. این دانش به منبعی اشاره دارد که ارزشمند، نادر و به طور ناتمام، تقلیدپذیر است. مثال‌ها دربارة دانش خصوصی شامل روش‌ها، فرایندها، مستندسازی و راهبردهای تجاری منحصر به فرد سازمان است. دانش عمومی شامل دانشی است که اختصاص به سازمان مشخصی ندارد و در دامنة عمومی قرار می‌گیرد. این دانش شامل بهترین روش‌های صنعتی وحرفه ای است. گروهی دیگر نیز دانش را به دو نوع صریح و ضمنی تقسیم کرده‌اند، که بنیادی‌ترین و متداول‌ترین طبقه بندی از دانش سازمانی است. (رادینگ، 1383).
نوناکا و تاکوچی ( 1995 )، دانش را به دو دسته تقسیم کردند. دانش صریح و دانش ضمنی. دسته اول در کتاب‌ها، گزارش‌ها و مانند این‌ها وجود دارد. به عبارت دیگر دانش صریح دانشی است که به آسانی قابل انتقال است و می‌توان آن را به کمک یک سری نشانه‌ها (حروف، اعداد و... ) در قالب نوشته، صدا، تصویر، عکس، نرم افزار و پایگاه داده، مدون و کدگذاری کرد. به همین دلیل به اشتراک گذاری دانش صریح به راحتی امکان پذیر است. معمولا دانش صریح در سازمان‌ها به شکل قوانین، رویه‌های کاری و برنامه‌های روزمره در می‌آیند که برمبنای آن‌ها هر یک از کارکنان به انجام وظایف خود مشغول هستند. اما دانش ضمنی شامل احساسات، ادراکات، عقاید، شهود و بصیرت است که به راحتی قابل انتقال و درک نیستند. دانش ضمنی یا پنهان دانشی است ذهنی و شخصی که به آسانی قابل انتقال، اشتراک و فرموله کردن نیست و از طریق مشاهده و تقلید بدست می‌آید. این نوع دانش اساس و پایه خلاقیت و نوآوری است. (ماین و دیگران، 2009).
در طراحی و اعمال مدیریت دانش در سازمان‌ها، دو بعد دانش صریح و ضمنی از نظر ماهیت و ویژگی‌ها با یکدیگر متفاوتند، ولی نقش پررنگی دارند. باید توجه داشت دانش همواره برای سازمان‌ها مهم بوده و هست. (شین،2001) منابع دانش سازمان سرمایه‌ای است که باید به خوبی آن را مدیریت کرد و به بهترین مصرف رساند. به عبارتی دیگر، مدیران سازمان، با پی بردن به ارزش این سرمایه ی فکری و ارتباط آن با راهبردها و توانایی‌های نهفته ی سازمان، به سمت ایجاد نظام‌های مدیریت دانش حرکت می‌کنند. (نوناکا و تاکوچی، 1385).
2-2-3. سیری در تاریخچه‌ی مدیریت دانش
مدیریت دانش از اواخر دهه‌ی 1970 مطرح گردید. در اواسط دهه ی 1980 و آشکار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی، اهمیت آن مضاعف شد. در این دهه، نظام‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظام‌های هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته می‌شد و مفاهیمی چون، فراهم آوری دانش، مهندسی دانش، نظام‌های دانش محور و مانند آن رواج یافت. در اواخر دهه‌ی 1980، سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزه‌های مدیریت، تجارت، علوم کتابداری و اطلاع رسانی را می‌توان مشاهده کرد. درهمین دوران اولین کتاب‌های مربوط به این حوزه منتشر شدند. در آغاز دهه‌ی 1990، فعالیت گسترده‌ی سازمان‌های آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه‌ی مدیریت دانش به نحو چشم گیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دهه‌ی 1990 تحرک تازه‌ای به حوزه‌ی مدیریت دانش بخشید. شبکه‌ی بین المللی مدیریت دانش در اروپا، مجمع مدیریت دانش ایالات متحده آمریکا فعالیت‌های خود را در شبکه اینترنت گسترش دادند. در سال 1995، اتحادیه‌ی اروپا طی برنامه‌ای به نام اسپریت بودجه‌ی قابل ملاحظه‌ای را برای اجرای طرح‌های مدیریت دانش اختصاص داد. به تدریج شرکت‌های بزرگی مانند ارنست و یانگ، بوزآلن و همیلتون و ده‌ها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه‌ی مدیریت دانش شدند. اکنون مدیریت دانش در سال‌های آغازین قرن 21 برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است. شرکت‌های بزرگ اروپایی از سال 2000 به بعد حدود 55 درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده‌اند. جدول شماره 2-1، گاه شمار مدیریت دانش را به طور خلاصه نشان می‌دهد. (حسن زاده، 1386).

 

2-2-4. مدیریت دانش
می‌توان گفت هیچ گونه توافق جمعی جهت ارائه ی تعریفی خاص از مدیریت دانش وجود ندارد و پژوهش گران غالباً بر اساس پیش زمینه‌های ذهنی و حوزه‌های کاری خود این مفهوم را تعریف می‌کنند. (پریخ، 2001؛ هورویچ و آرماکست،2002).
مدیریت دانش را فرایند خاص سازمانی و نظامی برای کسب، سازماندهی، نگهداری، کاربرد، پخش و خلق دوباره‌ی دانش صریح کارکنان، برای افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی تعریف کرده‌اند. (موسوی خانی و دیگران، 1389). دافی، (1999) مدیریت دانش را به عنوان "شناسایی، رشد و کاربرد مؤثر یک دانش اساسی سازمان" تعریف می‌کند. تاکنچی، (1998) یک دیدگاه متفاوت روی مدیریت دانش دارد که به معنی نظارت کمتر روی کارمندان و درگیرکردن هر کدام برای خلق و به اشتراک گذاشتن دانش است که در جای خود، خط مشی سازمان نوآور را تقویت می‌کند. سویبی، (2000) معتقد است که دانش چیزی نیست که بتوان آن را مدیریت کرد و مدیران دانش محور نمی‌توانند دانش را مدیریت کنند، زیرا آن غیره ممکن است. اما محیطی که در آن دانش خلق می‌شود را می‌توان مدیریت کرد. از نظر هولم، (2001) مدیریت دانش، عبارت است از به کارگیری اطلاعات درست برای افرادی که نیاز دارند و در زمان مورد نیاز، به افراد کمک می‌کند تا دانش را ایجاد و پخش کنند و بر اساس آن عمل نمایند. از نظر گوپتا، (2002) مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا مهم‌ترین مهارت‌ها و اطلاعات مورد نیاز و ضروری را برای انجام فعالیت‌هایشان انتخاب، سازماندهی و توزیع کنند و انتقال دهند. هم چنین در تعریفی دیگر مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش، قابلیت‌های عقلانی و تجربیات افراد یک سازمان و ایجاد قابلیت بازیابی برای آن‌ها به عنوان یک سرمایه‌ی سازمانی، به عبارت دیگر مدیریت دانش بر ذخیره و به کارگیری دوباره‌ی اطلاعات تخصصی تأکید دارد. (حسن زاده، 1383).
با توجه به این که مدیریت دانش مفهومی پیچیده و گسترده است، صاحب نظران از زوایای گوناگون به آن نگریسته‌اند و تعاریف متعددی برای آن بیان کرده‌اند که بیشتر آن‌ها بر ارزش‌های مدیریت دانش تکیه دارند. مدیریت دانش از دیدگاه پرز با تأکید بر دانش به عنوان یک سرمایه ی سازمانی عبارت است از: گردآوری دانش و تجربیات افراد یک سازمان و قابل دسترس کردن آن‌ها به عنوان سرمایه ی سازمانی. (به نقل از حسن زاده،1386).
از تعاریف مختلفی که در زمینه‌ی مدیریت دانش توسط صاحب نظران مختلف بیان شده است، می‌توان این برداشت را داشت که مدیریت دانش، فرایند شناسایی، در اختیار گرفتن، سازماندهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش است که پس از آن توزیع می‌شود و در دسترس دیگران قرار می‌گیرد تا برای خلق دانش بیشتر و به گونه‌ای مؤثر در تصمیم گیری‌ها به کار گرفته شود. (فاتحی،1390).

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643