مقاله و مبانی نظری هوش چندگانه ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری هوش چندگانه

(0)
(0)

مقاله

مقاله و مبانی نظری هوش چندگانه
رنگ و مدل کالا
مقاله
تعداد
+
_
عدد
19,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری هوش چندگانه

در قالب word و در 39 صفحه و قابل ویرایش

 

 

فهرست مطالب

2-1- مقدمه
2-2- تاریخچه هوش
2-3- نظريه هاي مختلف در ارتباط با هوش
2-4- مبانی نظریه‌ی هوش‌های چندگانه
2-5- ابعاد و جنبه‏های هوش
2-5-1- ابعاد هوش از نظر لوئیز ترستون (1938)
2-5-2-ابعاد هوش از نظر فریمن (1988)
2-5-3- ابعاد هوش از نظر آر.بی.کتل (1961)
2-5-4- ابعاد هوش چندگانه هوارد گاردنر (2004(
2-5-4-1- هوش زبانی
2-5-4-2- هوش موسیقی
2-5-4-3- هوش منطقی- ریاضی
2-5-4-4هوش فضایی
2-5-4-5هوش حرکتی-جسمانی
2-5-4- 6 -هوش درون‏فردی
2-5-4-7- هوش میان‏فردی
2-5-4-8- هوش طبیعت گرا
2-5-4-9- ساير هوش ها
2-6- تفاوت اين تئوري با ساير تعاريف سنتي از هوش
2-6-1- ديدگاه سنتي در مورد هوش ویادگیری
2-6-2- ديدگاه تئوري هوش هاي چند گانه
2-7- کاربردهاي تئوري هوش هاي چند گانه در آموزش
2-8-اهمیت و کاربرد نظریه‏ی هوش‏های چندگانه
2-9-آموزشگاه‏ها و هوش‏های چندگانه
2-10- نکات اصلی در نظریه‏ی هوش‏های چندگانه
 
2-11- تحقيقات وپژوهش های پیشین
2-11-1 پژوهش های خارجی
2-11-2- پژوهش های داخلی
2-11-3- جمع بندی از تحقیقات صورت گرفته
منابع فارسی:
منابع انگلیسی

 

 

2-3- نظريه هاي مختلف در ارتباط با هوش
اين نظر که انسان داراي توانايي هاي ذهني قابل اندازه گيري است، حداقل به کتاب فرانسيس گالتون در سال 1869 با عنوان « نبوغ ارثي » بر مي گردد. نظريه‌ي گالتون مبني بر اينکه براي توانايي هاي ذهني افراد محدويت هاي متفاوتي وجود دارد، ‌سر آغاز نظريه‌ي روان سنجي جديد در ارتباط با توانايي هاي ذهني بود. (پلامین، 1988)
علاوه بر اين، بينه و سيمون معتقد بودند که قبل از طراحي هر گونه برنامه ي درسي، روشي نياز است تا که بتوان به کمک آن، عملکرد عمومي ذهن دانش‌آموزان را اندازه گيري کند.
براساس اين فرض بينه وسيمون آزموني ساختند که براي اندازه گيري هوش طراحي شده بود. آزمون‌هاي آنها بر اساس اين تعريف بود که در هوش، يک استعداد فکري بنيادي وجود داردکه تغيير يا فقدان آن براي زندگي اهميت فراواني دارد. اين استعداد فکري، داوري است و يا مي توان آن را حس خوب، حس عملي، قريحه و استعداد فکري فرد براي تطيق خويش با محيط ناميد. (بینه وسیمون، 1905 )

 

2-4- مبانی نظریه‌ی هوش‌های چندگانه
بنا به گفته‌ی هاوارد گاردنر، هدف از آشنایی وفراگیری هوش‌های چندگانه آن است که به تفاوت‌های بسیار موجود در میان افراد، احترام گذاشته شود. مطالعات و پژوهش‌های اولیه او نشان داده است که ذهن انسان از هفت مقوله هوشی: (زبانی، منطقی- ریاضی، مکانی، حرکتی- جسمانی، موسیقایی، میان فردی و درون‌فردی ) تشکیل می‌شود.
استفاده از نظریه های هوش چندگانه گاردنر و همچنین اطلاعات در مورد هوش هشتم (طبیعت گرا) و هوش نهم (اگزیستانسیال یا وجودی) زمینه‌ای را فراهم می‌آورد تا آموزگاران در تمامی سطوح برای کاربرد این نظریه در تدوین برنامه درسی، طرح درس، ارزشیابی، آموزش های خاص، مهارت‌های شناختی، فناوری آموزشی، روش تدریس و... را یاری رساند و از این طریق به تحقق استعدادهای بالقوه دانش‌آموزان کمک کنند (صفری،1384،ص11).
تقریبا هشتاد سال پس از ایجاد نخستین آزمون های هوش، یکی از روان شناسان دانشگاه هاروارد به نام گاردنر مخالفت با نظریه سنجش هوش پرداخت. وی با بیان این مطلب که در فرهنگ ما، هوش به درستی تعریف نشده است درکتاب خود با عنوان حالات روحی (1983)، به وجود حداقل هفت هوش اصلی اشاره کرد. گاردنر در نظریه هوش‌های چندگانه سعی کرده است تا حوزه استعدادهای انسان رابه آن سوی مرزهای (IQ) بکشاند وی در مورد اعتبار روش های مجزا ساختن فرد از محیط طبیعی آموزشی خود و تعیین هوش فردی او تردید کرد. در عوض گاردنر معتقد است که هوش با توانایی تحلیل مسایل و نیز برخورداری از کارایی در محیط واقعی ارتباط فراوانی دارد (صفری،1384،ص12).
هنگامی که واژه «هوش» به گوش ما می‌خورد معمولاً مفهوم ضریب‌ هوشی ( IQ ) به ذهنمان می‌آید. هوش معمولاً به عنوان توانائی‌های بالقوه عقلانی تعریف می‌شود. چیزی که ما با آن زاده می‌شویم، چیزی که قابل اندازه‌گیری است و ظرفیتی که تغییر دادن آن دشوار است. امّا در سال‌های اخیر دیدگاه‌های دیگری نسبت به هوش پدید آمده است. یکی از این دیدگاه‌ها، نظریه هوش چندگانه است که توسط هاوارد گاردنر، روان‌شناس دانشگاه هاوارد، ارائه گشته است (میگنا ،1391).
بنا به باور اسلاوین (2006)، مفهوم هوش از زمان پیش از یونان باستان مورد بحث بوده است، اما مطالعه علمی این موضوع با کارهای بینه در سال 1904 میلادی یعنی زمانی آغاز شد که وزارت آموزش فرانسه از او خواست تا وسیله ای درست کند که به کمک آن دانش‌آموزان نیازمند کمک های ویژه در مدارس فرانسه شناسایی شوند. بدین منظور، او به کمک دستیارش سیمون، نخستین آزمون عینی هوش را برای کودکان 13-3 ساله درست کرد. به کمک این آزمون برای هر کودک یک سن عقلی یا سن ذهنی تعیین می‌شد.
هرچند که آزمون هوشی بینه در اصل، برای سنجش توانایی یادگیری دانش‌آموزان دارای مشکلات تحصیلی ساخته شد، اما، بعداً برای استفاده افراد معمولی بازسازی شد و به صورت یک آزمون هوشی معروف و قابل استفاده عموم در آمد (سیف، 1387، ص 122).
 
- ابعاد هوش از نظر آر.بی.کتل (1961)
کتل دو نوع هوش را مدنظر قرار می‏دهد:
1-هوش سیال: بنابر نظر آر.بی.کتل ،هوش سیال، به‏ وسیله‏ی‏ نیروهای فرهنگی یا به‏وسیله‏ی یادگیری‏های انجام‏شده در موقعیت‏های تحت تاثیر عمیق قرار نمی‏گیرد، بلکه از طریق‏ تعامل‏ها و واکنش‏های غیرآموزشی و آزاد با محیط گسترش‏ می‏یابد.
2-هوش متبلور: نوعی از هوش است که براساس‏ نظر کتل به‏وسیله‏ی فرهنگ یعنی در شکل‏هایی به‏ خوبی ساختاریافته‏ مثل پیشرفت‏ (تصویرتصویر) آموزشگاهی و مهارت‏های‏ حرفه‏ای جلوه‏گر می‏شود.
2-5-4- ابعاد هوش چندگانه هوارد گاردنر (2004(
هوارد گاردنر، نظریه‏ی‏ هوش‏های چندگانه را ارائه داد و خاطرنشان‏ کرد که دست‏کم هفت نوع هوش وجود دارد و وابستگی درونی هر یک از آن‏ها با بقیه، جزئی است. این هفت نوع هوش عبارتند از:
2-5-4-1- هوش زبانی
این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از کلمات و زبان. بنابراین، با کلمات سروکار دارد. دارندگان این نوع هوش از مهارت‏های‏ شنیداری تکامل یافته‏ای برخوردارند و معمولا سخنوران‏ برجسته‏ای به شمار می‏آیند. آن‏ها به جای تصاویر، با کلمات فکر می‏کنند. مهارت‏های آن‏ها شامل موارد زیر است: گوش دادن، حرف زدن، قصه‏گویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمه‏ها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران‏ به پذیرفتن دیدگاه‏ها و تحلیل کاربرد زبان. در بین داستان‏ سرایان، روزنامه‏نگاران، وکلا، معلمین و سیاستمداران‏ این نوع هوش در اولویت قرار دارد. (طباطبایی، 1388،ص 22).
2-5-4-2- هوش موسیقی
این هوش یعنی توانایی تولید و درک موسیقی. در این مورد، با توانایی درک و ایجاد ریتم و ملودی سروکار داریم. کسانی که‏ از هوش موسیقایی بالا برخوردارند، با استفاده از صداها، ریتم‏ها و الگوهای موسیقی فکر می‏کنند. آن‏ها بلافاصله به موسیقی‏ عکس العمل نشان می‏دهند. خیلی از آنان به صداهای محیطی‏ (مانندصدای زنگ، صدای چکه کردن آب یا صدای جیرجیرک)حساس‏اند. (هیأت مؤلفان،1386،ص 504)
2-5-4-3- هوش منطقی- ریاضی
هوش منطقی یعنی توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد. بنابراین این نوع هوش، به معنای توانایی مغز در کار با اعداد و ترتیب‏های منطقی است. کسانی که هوش وابسته به منطق و ریاضی بالا دارند سعی می‏کنند احساسات درونی، رؤیاها، روابط با دیگران و نقاط ضعف و قوت خود را درک کنند. آن‏ها به صورت‏ مفهومی با استفاده از الگوهای عددی و منطقی فکر می‏کنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار می‏کنند. (هیأت مؤلفان، 1386، ص 504)

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643