مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق بیماری ام اس
در قالب word و در 50 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
ام اس» چیست؟
تاریخچه بیماری ام اس
علل شیوع بیماری ام اس
ساختمان وکارکرد سلول عصبی
سیرکلی بیماری ام اس
علت افزایش بیماری ام اس در جهان
عوامل موثر در توزیع بیماری ام اس
روشهای تشخیص بیماری ام اس
علایم و درمان بیماری ام اس
علایم شایع بیماری ام اس
روش درمان بیماری ام اس
درمان بیماری ام اس با کاردرمانی
رژیم غذایی وتغذیه
ویتامین D و بیماری ام اس
داروو نقش درمان مکمل در کنترل ام. اس
داروهای متداول مصرفی در اماس
روشهای درمانی غیردارویی و مؤثر
اهداف کاردرمانی دربیماران ام اس
ورزش وبیماران ام اس
بیماری ام اس ومثبت نگری در زندگی
تغییر در سبک زندگی
تکنیک آزادی عاطفی
مقایسه بیماری ام اس در زنان ومردان
تاثیرحمایت های اجتماعی در بیماران ام اس
ام اس و راه هاي پيشگيري از آن
جمعیت شناسی ( اپیدمیولوژی ) بیماری ام اس در جهان
رویکردهای مربوط به ام اس
تحقیقات انجام شده
منابع
ام اس» چیست؟
بيماري ام اس يکي از بيماري هاي مزمن سيستم عصبي مرکزي است که مغز و نخاع را تحت تاثير قرار مي دهد. در اين بيماري عمدتا روکش رشته هاي عصبي (ميلين) که همان راه هاي هدايت عصبي هستند درگير و دچار يک روند التهابي مي شوند. بنابراين پيام هاي عصبي با تاخير انجام مي شود ( هاریسون، 2009).
اين بيماري باتوجه به منطقه عصبي که گرفتار مي کند، مي تواند با علايم چشمي، کاهش بينايي، دوبيني، سرگيجه، عدم تعادل، بي حسي اندام ها، لرزش، تکرر و اختلال در کنترل ادرار و در موارد پيشرفته تر اختلال شديد حرکتي و تعادلي و لرزش و مشکلات حافظه و اختلال کنترل ادرار و مدفوع ظاهر شود. تمام اين علايم براساس نوع بيماري ام اس، تعداد حملات، سير پيش رونده، تشخيص به موقع، پيگيري درمان ها و پيشگيري مي تواند متفاوت باشد، بهترين راه تشخيص ام اس گرفتن شرح حال از بيمار است، به عبارت ديگر گفته هاي بيمار درمورد علايم، معاينه دقيق باليني بيمار توسط پزشک معالج، يافتن علامت هاي عصبي، مطالعه يافته هاي تصويري از جمله ام آرآي مغز و نخاع، انجام نوار چشم، آزمايش مايع نخاع و انجام تست هاي خوني مي توانند در جهت رد و تاييد و تشخيص افتراقي بيماري ام اس از بيماري هاي ديگر کمک کننده باشند. سن بروز بيماري بيشتر بين 20 تا 40سالگي است و خانم ها بيشتر گرفتار آن مي شوند. علت بيماري ناشناخته است اما براي بروز آن عللي درنظر گرفته شده است که مجموع اين عوامل مي تواند باعث اين بيماري شود. استعداد و ساختار جسمي فرد، استعداد ارثي، اختلال در تنظيم و تعادل سيستم ايمني، عوامل محيطي و نژادي، مواجهه فرد با ويروس ها در طول زندگي، واکسيناسيون و استرس از جمله عواملي هستند که در ايجاد بيماري ام اس تاثيرگذارند. البته هنوز عامل ژنتيک و ژن خاصي براي اين بيماري پيدا نشده است ( اعتمادی فر وافتخاری، 1386).
بيماري ام اس تمام افراد را به يک شکل تحت تاثير قرار نمي دهد. اين بيماري وسيع الطيف است و انواع مختلفي دارد. باتوجه به نوع حمله اوليه و منطقه گرفتاري مي تواند خوش خيم يا بدخيم و با علايم بيشتر يا کمتر باشد. متاسفانه تعداد زیادی از مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند و روز به روز بر تعداد مبتلایان افزوده میشود. در ایران نیز بیماری ام. اس را میتوان پدیدهای نسبتا جدید محسوب نمود و جامعه مانیز با موارد زیادی از این بیماری روبرو است. آنچه مهم است که همگان خصوصا بیماران ام. اس بدانند آن است که ام. اس بیماریای است که باترفندهای خاص، اراده، صبر، بردباری، امید و تو کل بر خداوند متعال به راحتی میتوان با آن کنار آمد و ازپیشرفت بیماری جلوگیری نمود. علیرغم تحقیقات وسیع، علت بیماری ام. اس هنوز ناشناخته است، این بیماری، وراثتی و یا مسری نیست. شروع ام. اس معمولا از ۲۰ تا ۵۰ سالگی است و در آب و هوای معتدل شایعتر است. عوامل گوناگونی از جمله فاکتورهای محیطی: همانند منطقه جغرافیایی و مهاجرت، استعداد و نژادی، سیستم ایمنی، ارث و فاکتورهای ژنتیکی، ویروسها دربروز بیماری موثر میباشند. وقوع ام. اس در دوران کودکی نادر است و با افزایش سن شیوع آن بالا میرود تا حوالی ۳۰ سالگی که به حداکثر میرسد و همچنان تا دهه چهار بالا میماند و سپس سریعا کاهش پیدا میکند به گونهای که شیوع آن پس از ۶۰ سالگی کم میشود. ام. اس در زنان شایعتر از مردان است. بروز آن در زنان تا ۳ برابر بیشتر از مردان بوده و احتمالا فاکتورهای هورمونی و سیستم ایمنی علت بروز بیشتر ام. اس در زنان میباشند. ام. اس در طبقات اجتماعی - اقتصادی بالا بیشتر دیده میشود و احتمال در جوامع شهری شیوع بیشتری نسبت به جوامع روستایی دارد (اعتمادی وهمکارن ،1381).
استرسهای روحی به عنوان یک عامل احتمالی برای عود و پیشرفت ام. اس ذکر شده است به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست. وقتی یک نوع از گلبولهای سفید (لنفوسیتها) اشتباها به میلین سیستم عصبی مرکزی که شامل مغز و نخاع است به جای یک عامل بیگانه حمله میکنند، بیماری ام. اس آغاز میشود و هر بار که این نوع خاص سلولها به میلین یک قسمت از سیستم عصبی مرکزی حمله کنند آن قسمت دچار مشکل خواهد شد و علائم مربوطه بروز میکند، مثلا زمانی که عصب بینایی درگیر شود فرد دچار تاری دید و درد چشم میشود. اگر میلین در مخچه آسیب ببیند علائم آن به صورت سرگیجه، عدم تعادل، اختلال تکلم به صورت بریده سخن گفتن، ناهماهنگی در راه رفتن و لرزش اندامهاست و اگر آسیب در ساقه مغز رخ دهد فرد دچار دو بینی و ناهماهنگی حرکات چشم میشود و در صورت درگیری راههای حرکتی مغز و نخاع، فرد دچار ضعف حرکتی، سفتی اندامها و اشکال در راه رفتن و سختی عضلات میگردد. از دیگر علائمی که در ام. اس رخ میدهد علائم حسی نظیر احساس سوزن سوزن شدن اندامها، خواب رفتن اندامها، بیحسی و کرختی در دستها و پاها است. علائم دیگری نظیر احتباس ادراری، تکرر ادرار، بیاختیاری ادرار، یبوست، ناتوانی جنسی، احساس درد یا سوزش، عوامل زیادی بیماری ام. اس را تشدید میکنند از جمله خستگی یا فعالیت زیاد از حد، گرما، عفونتها به خصوص از نوع ویروسی، تب،حمام داغ و گرم، استرس فشارهای روحی و روانی، حاملگی، تروما، باوجود تلاشهای بسیار زیاد محققان، هنوز درمانی برای علاج کامل ام. اس کشف نشده است و درمانهای موجود فقط در تخفیف عوارض جانبی و پیشگیری نسبی از حملات عود بیماری موثر هستند. تقریبا در یک سوم موارد، بیماری به کندی پیشرفت میکند ومقاوم است. این حالت بخصوص در مواردی که بیماری بالاتر از 40سالگی شروع شده باشد، دیده میشود اگر چه ممکن است بیماران در عرض چند سال پس از شروع بیماری از بین بروند، ولی اکثر موارد اینطور نیست وعمر متوسط بیماران پس از شروع بیماری بیشتر از 30 سال است (هاریسون 1991).
اکنون به تاریخچه پیدایش بیماری ام اس میپردازیم.
2-2 تاریخچه بیماری ام اس
ام اس که مخفف علمی( مولتیپل اسکلروزیس ) است، در واقع یکی از قدیمی ترین ودر عین حال مهمترین بیماری های سیستم عصبی است که بیشتر بالغین جوان را مبتلا میکند .اگر چه قدمت شناسایی ونامگذاری بیماری ام اس ازبسیاری از بیماریهای دیگر کمتر است وبه علت عدم دسترسی به راههای تشخیص دقیق زمان مشخص در مورد گزارش اولین مورد بیماری ام اس در دنیا وجود ندارد؛ اما بررسی متون تاریخی متعدد نشان داده است که این بیماری از قرنها پیش وجود داشته است ودر هر برهه ای از زمان به یک نام شناخته شده وروشهای درمانی مختلفی نیز برای بیماران پیشنهاد میشده است به عنوان مثال یکی از نوادگان جرج سوم ؛ پادشاه انگلستان در سال 1822در یادداشتهای روزانه خود شروع بیماریش را که با تاری دید همراه بوده است را شرح میدهد. این تاری دید که بلا فاصله پس از بازگشت از مراسم تدفین یکی از بستگان نزدیک رخ داده بود ؛ پس از دوماه بهبود یافته که این بهبودی با شروع دوبینی همراه بوده است. بررسی مجموع این خاطرات نشان میدهد که علایم وی سیر بهبود وتشدید داشته وبه طور کلی ابتلا به ام اس را در ذهن ترسیم میکند ( ادیب نژاد، 1384).
بطور کلی اولین کسی که بیماری ام اس را تشریح کرد پروفسور شارکوی فرانسوی بود اولين اشاره به اين بيماري به سال 1300 ميلادي برميگردد ،زمانيکه اعتقاد بر اين بود که اساسا اين يک بيماري مذهبي است و مربوط به افرادي است که گناه و معصيتي را نسبت به ديگران روا داشته اند همينطور اينکه بخشش و آمرزش نيز در اين رهگذر معجزه محسوب ميشد. در سال 1800 ميلادي درمانهاييکه براي اين بيماري بکار ميرفت عبارت بودند از : زالو انداختن – ماليدن ضماد روي پوست، درمان بوسيله برق نيز گاهي داده ميشد نسخه ها شامل گروهي از مواد غير معمول (عجيب) و سمي بودند مثل جيوه – جوهر گنه گنه و استراکنين. جين مارتين شارکو يک پزشک تجربي در پاريس در اواسط و اواخر سده 1800 ميلادي اولين توضيح آسيب شناسي بيماري را به بيماران و پزشکان ارائه داد شارکو دارو سازي را در دانشگاه پاريس مطالعه کرد جايي که توانست تجارب بيماران و پزشکان را ادغام کند توضيحات بوسيله کالبد شکافي الگوهاي آسيب شناسي بيماري ارائه شدند، بوسيله در کنار هم قرار دادن علوم باليني (تجربي) با آسيب شناسي و بررسي بستگي بين آنها شارکو توانست پيشرفت زيادي در درک چندين بيماري حاد مثل ام اس داشته باشد. در توضيح سال 1868 شارکو از ام اس او پلاک هايي که ميلين آنها تخريب شده اند را توضيح ميدهد و نقش تخريب ميلين در پيشرفت بيماري را پيشنهاد ميکند. شارکو همچنين کسي بود که نام ام اس را روي اين بيماري نهاد(sclerose en plaque)، اگر چه پزشکان آنزمان با اين بيماري آشنا بودند اما شارکو تعريفي روشن از بيماري را ارائه داد بنابر اين ساير پزشکان ساده تر ميتوانستند بيماري را تشخيص داده و درک روشني نيز از وضعيت بيمار در زمان خودشان داشته باشند. تا اين زمان محققان پيشرفتهاي برجسته اي در تبيين فرايندهايي که مشخصا منجر به گسترش و وخيم تر شدن ام اس مي شود داشته اند همراه با يافته هاي مهم که تنها در دهه اخير بدست آمده است ( وطن چی، 1388).
پرفسور شارکو نام فرانسوی ( اسکلروزآن پلاک ) را برآن نهاد سالها بعد دکتر ویلیام هاموند امریکایی نام (مولتیپل سربرال اسکروزیس)را برای این بیماری انتخاب کرد این نام بعدا به مولتیپل اسکلروزیس معروف شد. به منظور آشنایی بیشتر با سر گذشت ام اس در ادامه به اختصار به برخی از مقاطع تاریخی (میلادی )شاخص در مورد ام اس اشاره میشود. 1400(میلادی ) اولین دست نوشته هایی که حاکی از ابتلا به یک بیماری با علایم ام اس است در این سالها ثبت شده اند. 1838ترسیم های پزشکی که در این تاریخ بیماری ام اس را به تصویر کشیده اند به وضوح همان چیزی را از ام اس ترسیم کرده است که ما امروزه به عنوان ام اس میشناسیم. البته پزشکان قرن نوزدهم متوجه نبودند که دقیقا چه چیزی را مشاهده وثبت میکنند. 1868 : پروفسور مارتین شارکو ؛ استاد نورولوژی دانشگاه پاریس که به پدر نورولوژی نیز لقب گرفته است ؛ در این سال برای اولین بار به تفصیل بیماری ام اس وتغیرات عصبی همراه آن شرح داد. 1878: میلین ( غلاف دور رشته های عصبی که در ام اس تخریب میشود ) توسط دکتر رانویه شناخته شد. 1919: اختلالات موجود در ترکیبات مایع نخاعی در ام اس توسط دکتر ایلوین کاپوت شناسایی شد ولی اهمیت بالینی ان تا سالها مبهم بود. 1920: تصور براین بود که زنها بیشتر از مردها به ام اس مبتلا میشوند. چرا؟ بدان علت که ام اس در زنها اشتباها به عنوان هیستری تشخیص داده میشد. 1925: دکتر داگلاس در این سال انتقال الکتریکی از طریق اعصاب را برای نخستین بار ثبت کرد ونشان داد که عصب فاقد غلاف میلین نمیتواند پیام الکتریکی را به خوبی منتقل کند. 1928: در این سال سلولهای الیگوندروسیت که سازنده میلین در بدن میبا شند شناسایی شدند. 1935: دکتر ریورس با مطالعه بر روی مدلهای حیوانی ام اس نشان داد که یک پدیده خود ایمنی که در ان خود بدن علیه سلولها ی خودی فعال میشود در بروز ام اس نقش دارد ( ادیب نژاد، 1384).
چنین مکانیسمی در بروز بسیاری از بیماری های دیگر مانند بیماری های روماتولوژیک نیز نقش دارد ،1965:سلولهای سفید خون که علیه عایق میلین فعالیت کرده وآن را از بین میبرند شناسایی شدند، در مقاطع مختلف تاریخی درک پزشکان از ام اس متفاوت بوده ودرمانهای مختلفی نیز برای آن تجربه شده است بعضی از این درمانها عبارتند از :دهه 1890- تصور براین بود که ام اس به علت سرکوب غدد عرق بدن ایجاد شده وبه منظور درمان ان از گیاهان مختلف استفاده میشد به علاوه بیمار باید در استراحت مطلق در بستر به سر میبرد. دهه 1940- تصور براین بود که ام اس به علت ایجاد لخته های خونی واختلال در گردش خون ایجاد شده وبه منظور درمان ان از داروهای بهبود دهنده گردش خون مانند دیکومارول استفاده میشد. انتظار طول زندگی پس از تشخیص 18 سال بود. دهه 1960- تصور براین بود که ام اس به علت واکنشهای آلرژیک ایجاد شده وبه منظور درمان آن از ویتامین های وآنتی هیستامین ها استفاده میشد. انتظار طول زندگی پس از تشخیص ام اس 25 سال بود. دهه 1996 تا به امروز عقیده بر این است که ام اس بدنبال بروز واکنشهای خود ایمنی که احتمالا با یک آلودگی ویروسی مرتبط است رخ میدهد وبه منظور درمان آن از استرویید ها وکورتون ها وداروهای تعدیل کننده واکنشهای ایمنی استفاده میشود (وطن چی، 1388).
2-3 علل شیوع بیماری ام اس
دانشمندان تاکنون علت بیماری ام اس را نیافته اند. با این حال هر ساله اطلاعات بیشتری در مورد آن بدست میآید وبا تحقیقات اپیدمیولوژیکی (همه گیر شناسی )و آزمایشگاهی موارد بسیاری از اتیولوژی (علت شناسی ) آن شناخته شده است. مثلا میدانیم که ام اس در مناطق شمالی نیمکره شمالی ومناطق جنوبی نیمکره جنوبی شایع تر است ( بلادی مقدم، 1386).
این بیماری در مناطق گرمسیری شیوع کمتری دارد. افرادی که زمینه ژنیتیکی خاصی دارند نسبت به افراد عادی بیشتر در معرض ابتلا به ام اس قرار دارند. برای مثال مردم شمال اروپا برای ابتلا به ام اس مستعد تر از افریقایی ها هستند. شواهد نشان میدهد که احتمال ابتلا به ام اس بیشتر مربوط به محل بزرگ شدن وگذراندن نیمه اول نوجوانی شخص است تا محلی که در آن زندگی کرده ونشانه های بیماری آنجا ظاهر شده است. احتمال میرود که عامل بیماری، ویروس باشد ولی هنوز ثابت نشده است. این عقیده که ویروس خاصی موجب شود دستگاه ایمنی، غیر عادی عمل کند وبه میلین حمله نماید عمومیت ندارد، بلکه بیشتر معتقدند که بسیاری از ویروسها ی دوران کودکی بعد از سالها فعال میشوند واز آن پس حمله به این قشر اعصاب مرکزی شروع میشود. سالها پیش از توسعه تصویر برداری با طنین مغناطیسی وثبت پتانسیل عصبی مثل ثبت پتانسیل اعصاب بینایی، شنوایی وساقه مغز، تشخیص از روی نشانه های خاصی که با پیشرفت بیماری پدیدار میگشت صورت میگرفت. مدتها قبل از بروز نشانه ها ی بیماری، اختلالات دستگاه عصبی مشاهده میشود. امروزه به وسیله ابزارهای جدید، طی چند روز پس از شروع نشانه های اولیه ممکن است که بیماری تشخیص داده شود .با وجود اینکه رفتار ام اس بسیار متغیر است، نزدیک به 70 درصد از بیماران در شروع بیماری، گاهی بیماری شدت پیدا میکند والبته مدت خوب بودن دوام بیشتری دارد فقط بعضی وقتها بطور مقطعی بیماری شدید میشود ودر برخی موارد دوره های بدتر شدن بیشتر است وافت کامل بیماری کمتر رخ میدهد. این رفتار در نهایت منجر به حالت پیش رونده ثانوی میشود .شاید 5تا 10 درصد بیماران از ابتدای امر حالتی پیش رونده داشته باشند، این بیماران در آینده وضعیت بدی پیدا میکنند این وضعیت معمولا در افراد مسن پدید میآید (جرج اچ1387).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643