پاورپوینت فصل پنجم 5 (تاثیر الگوهای تحولی ناسازگار بر روابط اجتماعی) کتاب شناخت درمانی تحولی برای بزرگسالان جانت ام.زارب ترجمه حسن حمید پور ,

پاورپوینت فصل پنجم 5 (تاثیر الگوهای تحولی ناسازگار بر روابط اجتماعی) کتاب شناخت درمانی تحولی برای بزرگسالان جانت ام.زارب ترجمه حسن حمید پور

در قالب ppt و در24 اسلاید و قابل ویرایش

توضیحات داخل متن::

در این فصل به سه سبکی میپردازیم که طبق تجارب بالینی ما شایع تر هستند. این سه سبک عبارتند از:
۱- سبک پرخاشگر - عصبانی
۲- سبک مستحق - برتری طلب
۳- سبک مضطرب - مُعذب
این سبکهای تعاملی مانعة الجمع نیستند و در برخی از مراجعان این سبکها همپوشی قابل ملاحظه ای دارند به عنوان مثال فردی که به اختلال شخصیت مرزی مبتلاست، ممکن است مؤلفه های سبک پرخاشگر - عصبانی و سبک مستحق - برتری طلب را به همراه تاییدطلبی سبک مضطرب - معذب با هم داشته باشد آماج اولیه رویکرد شناخت درمانی تحولی، چنین الگوهای ناکارآمد رفتاری و طرح واره های مرکزی این سبکهای تعاملی ناسازگار هستند در شناخت درمانی تحولی به تحلیل چگونگی شکل گیری و تداوم مسیرهای تحولی پرداخته میشود که به مشکلات اجتماعی فعلی دامن می‌زنند.

تجارب منفی اولیه

تجارب منفی اولیه در خانواده اصلی مثل خشونت خانوادگی، ابتلای والدین به مشکلات روانی یا سوء مصرف الکل شیوه های فرزند پروری آسیب زا میتوانند تحول اجتماعی کودک را تخریب کنند مراجعان بزرگسال ممکن است در دوران کودکی با والدین خود تعامل های اجتماعی آسیب زایی داشته باشند. والدین تنبیه گر، طردکننده، بی خیال، بی عاطفه، سهل انگار، حمایتگر مضطرب و کناره گیر میتوانند آسیبهای جبران ناپذیری بر تحول کودک وارد کنند. علاوه بر این مراجعان بزرگسال ممکن است با آسیبهای جدی در ابتدای زندگی مثل سوء استفاده جنسی طلاق ،والدین ناسازگاری زناشویی والدین و مرگ والدین روبرو شده باشند. کودکی که در طی تحول خود با والدینی روبرو بوده است که نتوانسته اند نقش فرزند پروری خود را به خوبی ایفا کنند سبکهای تعامل اجتماعی ناسازگار را یاد میگیرد. این یادگیری احتمال طرد او را از سوی همسالانش افزایش میدهد. چنین کودکی نمیتواند شبکه حمایت اجتماعی خوبی برای خودش فراهم کند. وقتی که کودک از تجارب اجتماعی شدن مثبت از سوی همسالانش محروم شود، در روند طبیعی کسب هوش اجتماعی و سبک بین فردی مؤثر مشکل ایجاد میشود دوستی های دوران کودکی و نوجوانی محیطی را فراهم میکند تا افراد بتوانند مهارتهای بین فردی را تمرین کنند.
والدینی که طرد کننده بدرفتار یا بی عاطفه باشند نمیتوانند احساس امنیت، تعلق خاطر و مراقبت را برای فرزند فراهم کنند علاوه بر این چنین والدینی نمی‌توانند برای فرزندان خود به عنوان الگو عمل کنند. این مسئله باعث میشود آنها نتوانند در بزرگسالی به روابط اجتماعی رضایت بخش و همراه با اعتماد دست پیدا کنند. نظریه پردازان حوزه دلبستگی معتقدند که برقراری پیوند ایمن بین والد و کودک ضروری است تا کودک بتواند ظرفیت شکل دهی به روابط اجتماعی صمیمی و نزدیک را پیدا کند. هرگونه مشکل در ایجاد پیوند اولیه باعث افزایش احتمال مشکلات هیجانی و بین فردی و تنهایی های بعدی میشود. والدین مبتلا به مشکلات روانی نیز ممکن است بر تحول اجتماعی کودک تأثیر مخربی بر جای بگذارند به عنوان مثال، کودکانی که والدین آنها به الکل مبتلا هستند بعدها احتمال ابتلای آنها به افسردگی اختلالات اضطربی و خشم بیشتر می‌شود و همین مسایل ظرفیت کودکان را برای شکل گیری روابط دوستانه تحلیل می‌برد تجارب ناخوشایند کودکان در مدرسه و در ارتباط با همسالان از قبیل انزوای اجتماعی اجتناب از مدرسه مدرسه ،هراسی اضطراب اجتماعی،

طرد شدن از سوی همسالان شکست تحصیلی افت تحصیلی تعارض با معلمان و همکلاسیها رفتارهای ضد ،اجتماعی شرکت نکردن در فعالیتهای گروهی همسالان پیش بینی کننده روابط اجتماعی ناخوشایند آنها در دوران بزرگسالی است. بعدها ممکن است کمرویی افراطی، منع های والدین یا شرمساری از ظاهر جسمانی یا ننگ های خانوادگی بر شدت این مسئله دامن بزنند.

مسیر هنجار تحول اجتماعی
تحول اجتماعی هنجار افراد را میتوان از توانایی آنها برای برقراری روابط مشارکتی با همسالان در دوره کودکی و نوجوانی پیش بینی کرد کودکان نیاز دارند قواعد رفتار اجتماعی مناسب را یاد بگیرند به گونه ای که بتوانند از روابط صمیمی، بهترین پاداشها را دریافت کنند. داشتن روابط دوستانه با ثبات و داشتن دوست صمیمی در دوران کودکی می‌تواند مانعی در برابر اثرات مخرب محیط خانوادگی یا آزار و اذیت گهگاهی همسالان باشد. کودکان نه تنها نیاز دارند با چند دوست صمیمی روابط متقابلی داشته باشند، بلکه نیاز دارند در گروه های کوچک تر دوستان و گروههای بزرگتر (مثل همکلاسیها یا همسایه ها) نیز مشارکت کنند. در نتیجه این تعاملات قواعد روابط اجتماعی را در گروه های کوچک و بزرگ همسالان یاد میگیرند. هر چند قواعد رفتاری و نگرشی در محیط های اجتماعی مختلف با هم فرق میکند اما کودکان باید قواعد و رفتارهای مناسب اجتماعی را یاد بگیرند تا بتوانند با همکلاسیها همبازیها و گروههای کوچک ،دوستانه روابط موفقی داشته باشند.