پاورپوینت فصل پنجم 5 ( مبانی ارزش شناختی ) کتاب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مولف محمد داوودی و حسین کار آمد ,

پاورپوینت فصل پنجم 5 ( مبانی ارزش شناختی ) کتاب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مولف محمد داوودی و حسین کار آمد

در قالب ppt و در 29 اسلاید و قابل ویرایش

فهرست مطالب
اهداف یادگیری فصل
مقدمه
مبنای اول ریشه در واقعیت داشتن ارزشها و اثبات پذیری آنها
مبنای دوم عقل و وحی و تجربه راه تشخیص ارزش معتبر
مبنای سوم مرتبه مندی و تنوع ارزشها و وابستگی ارزش همه ارزشها به ارزش غایی
مبنای چهارم ثابت و مطلق بودن اصول ارزشی و متغیر بودن دیگر ارزشها
مبنای پنجم: شایستگی عمل و انگیزه صحیح شرط ارزشمندی عمل
مبنای ششم آزادی ،حقیقی رهایی از موانع درونی و بیرونی
مبنای هفتم عدالت اساسی ترین ارزش و احسان متمم عدالت
مبنای هشتم علم یکی از ارزشهای مهم
مبنای نهم ارزشمندی زیبایی و هنر و فطری بودن گرایش به آنها
مبنای دهم ارزش ابزاری داشتن طبیعت
مبنای یازدهم حیات طیبه وضع مطلوب وجود آدمی
مبنای دوازدهم ذوابعاد بودن حیات طیبه
مبنای سیزدهم ذومراتب و متوازن بودن حیات طیبه
خلاصه مطالب

اهداف یادگیری فصل
از فراگیر انتظار میرود که پس از مطالعه و یادگیری این فصل بتواند هر یک از مبانی ارزش شناختی را همراه با مستندات آن توضیح دهد.
کاربردهای هر یک از مبانی ارزش شناختی را در تعلیم و تربیت با ذکر یک مثال توضیح دهد.
چگونگی استنتاج هر یک از دلالتهای تربیتی را از مبنای مرتبط توضیح دهد.

مقدمه
مبانی ارزش شناختی تعلیم و تربیت گزاره های استخراج شده از ارزش شناسی است که به چیستی ارزش انواع ،ارزش ملاک ارزش و مسائلی مانند آن ناظر ،بوده در تعلیم و تربیت نیز مؤثر هستند. در این فصل مبانی ارزش شناختی تعلیم و تربیت را از دیدگاه اسلامی بررسی میکنیم و در ذیل هر مبنا به دلالتهای تربیتی آن هم اشاره میکنیم.

مبنای اول ریشه در واقعیت داشتن ارزشها و اثبات پذیری آنها
در باب واقعیت داشتن یا نداشتن ارزشها دیدگاههای مختلفی ابراز شده است؛ برخی به پیروی از هیوم معتقدند ارزشها وجود خارجی ندارند آنچه در خارج میبینیم همگی واقعیت های تجربی از قبیل درختان ،گیاهان ساختمانها دریاها انسانها و مانند آن است و اثری از خوب و بد باید و نباید شایسته و ناشایسته به چشم نمی‌خورد خوب و بد و دیگر مفاهیم ارزشی همگی بیانگر ذوق و سلیقه شخصی افراد یا توافق اعضای جامعه است
۹۲ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی (باقری، ۱۳۸۷، ج ۱، ص ۲۳۴) در میان مسلمانان اشاعره نیز نظری نزدیک به همین داشتند و معتقد بودند قوام ارزشها به امر و نهی خداوند .است آنچه را خداوند به آن امر کند، خوب و آنچه را از آن نهی کند بد است استدلال آنها این بود که مستقل بودن ارزشها از خواست

خداوند به معنای پیروی خداوند از عقل است و این با الوهیت او سازگار نیست. نظر هیوم مردود است؛ زیرا واقعیتی از سنخ واقعیتهای تجربی نداشتن ارزشها لزوماً به این معنا نیست که ارزشها هیچ ارتباطی با واقعیت ندارند و کاملاً وابسته به ذوق و سلیقه افراد یا توافق جمعی هستند. نظر اشاعره هم قابل پذیرش نیست؛ زیرا عقل و قواعد عقلی مخلوق خداوند متعال هستند و خداوند آن را معیار اعمال و رفتار قرار داده است. متکلمان شیعه در باب ارزشها دیدگاه خاصی دارند که براساس آن، ارزش هـا نـه تـابع خواست و سلیقه انسان و نه تابع امر خداوند متعال بلکه تابع معیارهای عقلی است. به همین جهت با معیارهای عقلی قابل سنجش و رد و اثبات است این دیدگاه با قرآن و روایات سازگار است. خداوند متعال در قرآن خواست و پسند انسان را معیار خوب بودن نمیداند و می‌فرماید: .. فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَيْئاً وَيَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيْراً کَثِيراً، نساء، ۱۹)؛ و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و خدا در آن خیر فراوان قرار میدهد». برخی از فیلسوفان معاصر معتقدند ارزشها بیانگر رابطه ضروری میان واقعیت های خارجی از جمله اعمال و رفتار انسان و پیامدهای آنها هستند مثلاً اگر گفته می‌شود برای معالجه سرطان معده باید ماده الف تزریق شود» این جمله به این معناست که ماده «الف» رابطه ضروری علی با نابودی سلولهای سرطانی معده دارد (مصباح یزدی، ۱۳۸۱ ص ۹۹ (۱۰۳) این نظریه در واقع شرح و بسط همان نظریه سنتی متکلمان شیعی است. علامه طباطبایی ارزشها را اموری اعتباری میداند که وجود آنها وابسته به اعتبار انسان است. خوب آن است که انسان آن را خوب بداند و بد آن است که انسان آن را بد تلقی کند؛ ،بنابراین سنخ ارزشها با سنخ واقعیتهای تجربی متفاوت است اما این بدان معنا نیست که اعتبارات انسان بریده از واقعیتهای خارجی و صرفاً براساس ذوق و سلیقه، خوشایند و ناخوشایند یا براساس توافق جمعی صورت میگیرد؛ به عکس اعتبارات انسان میتواند مبتنی بر واقعیتهای خارجی و روابط واقعی موجود میان واقعیتها صورت بگیرد.