مقاله و مبانی نظری تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری ,

menuordersearch
academixfile.ir

توضیحات

مقاله و مبانی نظری تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری

در قالب word ودر 52 صفحه و قابل ویرایش

 

 

فهرست مطالب

مقدمه:
1.2. تعهد سازمانی
1.21. ابعاد تعهد سازماني
1.2. 2 انواع تعهد سازماني
3.1.2. عوامل موثر بر تعهد سازماني از ديدگاه های مختلف
4.1.2.  ديدگاه ريچرز در مورد کانونهاي تعهد سازماني
5.1.2.  ديدگاه بکر و بيلينگس در مورد کانونهاي تعهد سازماني
2.2. کيفيت زندگي کاري
1.2.2.  ماهيت برنامه هاي کيفيت زندگي کاري
2.2.2. نظريه های مختلف در مورد کيفيت زندگي کاري
3.2.2.  اهداف کيفيت زندگي کاري
3.2.  فرهنگ سازماني
1.3.2.  ويژگي فرهنگ سازماني:
2.3.2.  انواع فرهنگ سازماني
3.3.2.  سطوح فرهنگ سازمانی از دیدگاه های مختلف
4.2.  پیشینه تحقیق:
5.2 .جمع بندی:
منابع:

 

 


. تعهد سازمانی
بسياري از دانشمندان معتقدند که ماهيت جوامع کنوني به وسيله سازمان ها به شکل هاي مختلف و با اهداف گوناگون تاسيس و سازماندهي مي شود. اما بدون ترديد همه آنها بر پايه تلاش هاي جسمي و رواني نيروي انساني خود اداره و هدايت مي شوند. به طور کلي مي توان گفت نيروي انساني کارآمد شاخص عمده برتري يک سازمان نسبت به سازمان هاي ديگر است. وجود نيروي انساني متعهد به سازمان مي تواند ضمن کاهش غيبت، تاخير و جابجايي، باعث افزايش چشمگير عمکرد سازمان، نشاط روحي کارکنان و تجلي بهتر اهداف متعالي سازماني و نيز دستيابي به اهداف فردي گردد ( کرد تميني، کوهي، 1390، ص 130 ).
تعهد سازماني متغير نگرشي پر طرفداری در قلمرو کار است و به اشکال تقريبا متفاوتي تعريف شده است اما تمام اين تعاريف مستلزم همبستگي افراد با سازمان هستند (اسپکتور، 1388، ص 258 ).
معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان درنظر می‌گیرند. براساس این شیوه، فردی که به شدت متعهد است ،هویت خود را از سازمان می‌گیرد، در سازمان مشارکت دارد و با آن درمی آمیزد و ازعضویت در آن لذت می‌برد (ساروقی، 1375، ص 67 ).
پورتر و همکارانش "۱۹۷۴" تعهدسازمانی را پذیرش ارزشهای سازمان و درگیرشدن در سازمان تعریف می‌کنند و معیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه، تمایل برای ادامه کار و پذیرش ارزشهای سازمان می‌دانند. چاتمن و اورایلی  "۱۹۶۸" نیز تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی بااهداف و ارزشهای یک سازمان، به خاطر خود سازمان و دور از ارزشهای ابزاری آن "وسیله ای برای دستیابی به اهداف دیگر" تعریف می‌کنند (رنجبریان، 1375، ص 44) .
تعهد سازمانی عبارت از نگرشهای مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان "نه شغل " است که در آن مشغول به کارند. در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرار می‌دهد ( استرون، 1376، ص 73 ).
همچنین شهید مطهری ( 1368) نیز درباره تعهد چنین می‌گوید: تعهد به معنی پایبندی به اصول وفلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آنها معتقد است و پایدار به آنها است. فردمتعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و اهدافی را که به خاطر آنها و برای حفظ پیمان بسته است صیانت کند ( خنيفر، همکاران، 1388، ص 151 ).
تعهد سازماني يعني درجه همانند سازي روانشناختي و يا چسبيدگي به سازماني که ما براي آن کار مي کنيم (مهداد، 1387، ص 159 ).
یکی از تعاریف مطرح در زمینه تعهد سازمانی تعریفی است که بوکانان ( 1974) ارائه داده است از نظر او « تعهد نوعي وابستگي عاطفي و تعصب آميز به ارزشها و اهداف يک سازمان است)). وابستگي نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف سازمان، به خاطر خود سازمان جداي از ارزشهاي ابزاري آن .
پورتر و همکاران (1978) نیز تعهدسازماني را به‌عنوان درجه نسبي تعيين هويت فرد با سازمان و مشارکت و درگيري او در سازمان تعريف کرده اند. در اين تعريف، تعهد سازماني سه عامل را شامل مي شود (مي ير و ألن ‚1990 ،ص 18 ).
1- اعتقاد به اهداف و ارزشهاي سازمان.
2- تمايل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان.
3-آرزو وخواست قوي وعميق براي ادامه عضويت با سازمان.
اما سه نفر از محققاني که بيشتر در زمينه تعهد سازماني کار کرده اند، مودي، استيرز، پورتر  (1979) هستند. از ديدگاه اين سه محقق، تعهد سازماني داراي سه جزء ترکيبي، يعني ؛
1-    پذيرش هدفهاي سازمان ؛
2-    تمايل براي سخت کار کردن براي سازمان؛
3-    ميل براي باقي ماندن در سازمان، است ( ساعتچي، 1389، ص 272 ).

 


1.2. 2 انواع تعهد سازماني
رضائیان (1374) اظهار می‌دارد که مدیران در مجموعه ای مرکب از تعهدات زیراتفاق نظر دارند :
ـ تعهد نسبت به مشتریان یا ارباب رجوع ;
ـ تعهد نسبت به سازمان ;
ـ تعهد نسبت به خود;
ـ تعهد نسبت به افراد و گروه کاری ;
ـ تعهد نسبت به کار ( رجبي پور ميبدي، 1389 ).
هرسی و بلانچارد  "به نقل از کبیری، ۱۳۷۱"، بیان می‌کنند که هریک از تعهدات به طور جداگانه فوق العاده در کار مدیریت موثر و بااهمیت است. حال به ترتیب به عنوان تعهدهای ذکرشده می‌پردازیم :
۱ ) تعهد نسبت به مشتری
اولین و شاید مهمترین تعهد سازمانی بر مشتری تاکید دارد. مدیران ممتاز می‌کوشندبه مشتریان خدمت مفید ارائه کنند. مدیران از دو طریق عمده تعهد خود را نسبت به مشتری نشان می‌دهند، یکی انجام خدمت و دیگری ایجاد اهمیت برای او (صحرایی کیونانی، 1391 ).
۲ ) تعهد نسبت به سازمان
دومین تعهد مدیریت بر سازمان تاکید دارد. مدیر موثر خود تصویرگر افتخار سازمان خویش است. مدیر این تعهد را به گونه ای مثبت به سه طریق نشان می‌دهد. خوش نام کردن سازمان، حمایت از مدیریت رده بالا و عمل کردن براساس ارزشهای اصلی سازمان .
۳ ) تعهد نسبت به خود
سومین تعهد تکیه بر شخص مدیر دارد. مدیران ممتاز تصویری قوی و مثبت ازخویش برای دیگران رقم می‌زنند. آنها در همه موقعیتها به عنوان قدرتی قاطع عمل می‌کنند. این طلب را با خدمت به خود و یا خودپرستی نباید اشتباه کرد. تعهد به خود ازسه فعالیت خاص معلوم می‌شود: نشان دادن خودمختاری، مقام خود را به عنوان مدیرتثبیت کردن و قبول انتقاد سازنده ( بذرافکن، 1387).
۴ ) تعهد نسبت به مردم
چهارمین تعهد مدیریت بر کار تیمی و فرد فرد اعضای گروه تاکید دارد. مدیران ممتازنسبت به کسانی که برای آنها کار می‌کنند ایثار نشان می‌دهند. این عمل به استفاده مدیر ازشیوه صحیح رهبری به منظور کمک به افراد در حصول توفیق در انجام وظایفشان اشاره دارد. تمایل مدیر به صرف وقت و انرژی و کار روزانه با زیردستان نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است. بخصوص سه عمل حیاتی زیر از اجزای تشکیل دهنده این تعهدهستند: نشان دادن علاقه مندی مثبت و بازشناسی، دادن بازخورد پیشرفتی و ترغیب ایده های نوآورانه (صحرایی کیونانی، 1391).
۵ ) تعهد نسبت به وظیفه "تکلیف "
پنجمین تعهد مدیریت بر وظایفی تکیه دارد که باید انجام گیرند. مدیران موفق به وظایفی که مردم انجام می‌دهند، معنا می‌بخشند. آنان برای زیردستان کانون توجه وجهت را تعیین کرده و بدین طریق انجام موفقیت آمیز تکالیف را تضمین می‌کنند.
چنین تعهدی زمانی عملی است که هدف اصلی و صحیح، سادگی و عمل گرایی آن حفظ شود و موجب مهم جلوه دادن تکلیف "وظیفه " شود. در صورتی که این پنج تعهد به طور مستمر انجام گیرند کلید موثر مدیریت خواهند شد. مدیر حلقه اتصال اصلی میان هریک از تعهدات است. مدیر ممتاز ضمن اعمال دیدگاههای خود، نباید این پنج تعهد را از نظر دور داشته باشد. مدیر ممتاز در مورد روند پیشرفت و حمایت از تعهدات، فرداصلی است. مدیر با قبول مسئولیت شخصی و عمل کردن در مقام نیرویی مثبت می‌تواند قویاً در سازمان، مردم آن، وظایف و مشتریان تاثیر گذارد. این مدیران ممتاز تشخیص می‌دهند که تکلیف خود آنان این است که نسبت به مشتری، سازمان، وظایف کلیدی مردم و خودشان تعهد ایجاد کنند. معنای این سخن آن است که برای هر تعهدی بایدنگرشهای مناسب به وجود آورد و علاقه مثبت نشان داد. این کار وظیفه تک تک افرادمی شود و نه وظیفه مدیر تنها. مدیر ممتاز باید خود را به معیارهای این پنج تعهد نزدیک کند و با هماهنگی دیگران برای ایجاد آنها به تلاش و کوشش بپردازد. به وجود آمدن تعهدات، به کمک فداکاری و خدمت انجام می‌گیرد. وقتی مدیر ممتاز نسبت به زیردستان خود به طور واقعی وفادار باشد زیردستان نیز نسبت به وظایف خود گذشت و تعهد نشان می‌دهند ( رجبي پور ميبدي، 1389 ).

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643