مقاله و مبانی نظری آموزشهای مهارتی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری آموزشهای مهارتی

(0)
(0)

مبانی نظری

مقاله و مبانی نظری آموزشهای مهارتی
رنگ و مدل کالا
مبانی نظری
تعداد
+
_
عدد
19,000 تومان
موجود

توضیحات

مباني نظري و پيشينه پژوهش آموزشهای مهارتی

در قالب word , ودر 75 صفحه و قابل ویرایش

 

 

 

1-2- سهم آموزش در رشد اقتصادي
از ضرورت ها و الزامات رشد و توسعه اقتصادی، نظام آموزشی برای ایجاد مهارت های لازم سرمایه انسانی است که موجب افزایش توانایی های دانش، مهارت و قدرت درک افراد و انجام مطلوبتر کار است.
با عنایت به اینکه پایه اصلی اقتصاد آموزش است و از طریق آموزش و مهارت می‌توان کسب در آمد کرد و چرخ اقتصاد را به گردش در آورد کشورها سعی دارند ارتباطی را بین مهارت آموزی و تقاضای بازار کار ایجاد کنند زیرا آموزش و افزایش دانایی و مهارت به منزله سرمایه هایی هستند که مانند هر سرمایه فیزیکی دیگری بازده اقتصادی دارد .در دنیای امروز داشته های هرکشور به سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم می‌شود که در این میان، سرمایه انسانی از اهمیتی بسزا برخوردار است. رشد کمی و کیفی سرمایه انسانی، نیازمند آموزش های مناسب و روزآمد است ضمن آنکه در این امر لازم است که جایگاه انسان آموزش دیده و رشد یافته در فرایندهای کلان کشور مشخص باشد که تحقق این موضوع، خود مبتنی برای یافتن فصل مشترک بخش آموزش و بازار است.
تاريخ اين انديشه که سرمايه‌گذاري در بخش سرماية انساني موجب پيشرفت توسعة اقتصادي مي‌شود به بيش از دويست سال پيش باز مي‌گردد، در واقع، توسعة مهارت‌هاي نيروي انساني، ظرفيت توليدي نيروي کار را افزايش مي‌دهد.
اقتصاددانان بزرگ، دريافته بودند که بازدة آموزش به عنوان نوعي سرمايه‌گذاري در منابع انساني مي‌تواند با بازدة سرماية مادي مقايسه شود، ولي اين انديشه تا پيش از دهة 1960، يعني زماني که «شولتز » (1967) و «دنيسون » (1962) اثبات کردند که آموزش با انتقال دادن و بهبود بخشيدن مهارت‌ها و توان توليدي کارگران، مي‌تواند به طور مستقيم به رشد درآمد ملي کمک کند، منشاء تحقيق بسيار جدي قرار نگرفت (حسنی، 1391).
«شولتز» و «دنيسون» با استفاده از داده‌هاي مربوط به متوسط درآمد و طول مدت تحصيل نيروي کار در امريکا و ساير کشورهاي پيشرفته، سهم اقتصادي آموزش را سنجيده‌اند. اين سنجش نشان داد که افزايش سطوح آموزش، بخش مهمي از رشد درآمد ملي را تبيين مي‌کند.
همزمان، بکر (1966) و مينسر (1962) بازدة سرمايه‌گذاري در آموزش و مهارت آموزش را از طريق تحليل نسبت هزينه به سود مورد سنجش قرار دادند.
آنها در اين بررسي هزينه‌هاي مستقيم و غير مستقيم سرمايه‌گذاري در طي سال‌هاي اضافي تحصيلات قبل از دانشگاه، آموزش‌عالي يا آموزش ضمن خدمت را با درآمدهاي اضافي نيروهاي ماهر و مجرب در طول زندگي، مقايسه کرده‌اند (شریعتی و همکاران، 1388).
1-3- رسالت‌هاي آموزش‌ در ايران
در کشور ما رسالت‌هاي آموزش با توجه به شرايط محيطي داخلي و بين‌المللي عمدتاً بر دوش دولت است و حمايت و کنترل اجتناب ‌ناپذير دولت را مي‌طلبد. اهم رسالت‌هاي آموزش عبارت‌اند از:
1. تربيت و توسعه منابع نيروي انساني مورد نياز برنامه‌هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه، بر طبق اصل 30 قانون اساسي جمهوري اسلامي اين وظيفه بر عهده دولت است، البته در متن قانون«فراهم آوردن تسهيلات آموزش رايگان تا سر حد خودکفايي» قيد شده است(شریعت مداری، 1387).
2.. ارتقاء دانش و فرهنگ عمومي و پاسخگويي به تقاضاي اجتماعي براي آموزش‌،اين رسالت نيز بر طبق اصل30 قانون اساسي بر عهدة دولت است ولي در اين زمينه مشارکت بخش غير دولتي، مشابه آنچه در سطح بين‌المللي متداول است، مي‌تواند بسيار موثر باشد (فتح آبادی و همکاران، 1389).
3. دستيابي به توسعه و ارتقاء و فنّاوري، گسترش مرزهاي دانش و کسب موقعيت علمي مناسب کشور در سطح بين‌المللي، تجربيات اکثر کشورهاي داراي نظام آموزش نشان مي‌دهد، فعاليت‌هاي تحقيقاتي عمده و حياتي براي توسعه اقتصادي و حفظ موقعيت علمي کشور، در دست آموزش دولت است. اهميت راهبردي اين موضوع براي جمهوري اسلامي در زمينه علم و دانش و ضرورت مبرم ارتقاء و حفظ منزلت علمي و سطح تکنولوژيک کشور در سطح بين‌المللي ايجاب مي‌کند، دولت توجة ويژه به ايفاي اين رسالت داشته باشد. بديهي است اين امر مانع و مغاير با فعاليت بخش غير دولتي در زمينة تحقيقات نيست ولي با اين حال، سرمايه‌گذاري و کنترل دولت بر امر تحقيقات الزامي است.
4. مشارکت مؤثر در فرايند توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از طريق تسهيل کاربرد علم و فنّاوري؛ يافتن راه حل براي مسائل، بحران‌ها و معضلات اجتماعي و اقتصادي که امروزه تحت عنوان «الزام اجتماعي آموزش » مطرح است (مولایی، 1390) .
1-4- آموزش و تأثیر آن بر مدیریت کیفیت تولید
مدیریت کیفیت تولید فعالیت هایی است که عموما با بهبود کیفیت تولید در سازمان سرو کار دارد. کوشش های اولیه مشاوران و مدیران برای واکنش در مقابل بحران های رقابتی روی ابتکاراتی نظیر حلقه های کیفیت و دیگر ابداعات ساختاری مانند طراحی مجدد متمرکز می‌شود. اما نتایج نا مطلوب بزودی مدیران را وادار ساخت تا به جنبه های ملایم تر کار و مدیریت که در فصل مشترک آنها توانمند سازی، آموزش و اهمیت دادن به کارکنان بود توجه کنند(اسدی، 1382).
مدیریت کیفیت تولید بدون توانمند سازی کارکنان محکوم به شکست است. تنها راه بهبود کیفیت عبارت است از تغییر بنیادی روابط بین مدیریت و نیروی کار که جهت این امر از طریق انتقال مسئولیت به پایین و آموزش افراد خط مقدم برای انجام مشاغل خودشان عملی می‌شود. کیفیت با درگیر ساختن افراد برای قبول مسئولیت در فرآیند های کاری است که بهبود می‌یابد. زیرا افراد فرآیندها را بهتر از دیگران می‌شناسند. موفقیت نهایی برنامه های کیفیت به آموزش و توانمندسازی کارکنان در ایجاد تغییرات بستگی دارد. مفهوم توانمندسازی بر این باور استوار است که کارکنان، مدیران و سازمان به یکدیگر احتیاج دارند و رهبران آگاه هستند که افراد را با ارزش ترین دارایی سازمان محسوب می‌کنند(رهنورد، 1378).
همانطور که ایشیکاوا در کتاب کنترل کیفیت فراگیر خود عنوان می‌کند که " کنترل کیفیت تولید با آموزش آغاز می‌شود و با آموزش پایان می‌پذیرد و باید برای مشارکت همگان در پیشبرد هسته های کیفیت به همه کارکنان از مدیر عامل گرفته تا کارگران صف آموزش داده شود، هسته های کیفیت تحولی در اندیشه مدیریت است و باید نحوه نگرش همه کارکنان تغییر یابد برای انجام این کار می‌بایست آموزش ها تکرار و تکرار شود"(ایشیکاوا، 1386).
کیفیت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و یک تعریف جامع از آن که بهترین باشد وجود ندارد به هر شکلی که آن را تعریف کنیم، کیفیت باید با نیاز های مشتریان انطباق یابد.
بنابراین لازم است کارکنان برای جلب رضایت مشتریان توانایی تصمیم گیری و اقدامات مناسب را داشته باشند. از آنجایی که فرآیند ارائه خدمات جز تفکیک ناپذیر کیفیت تولید و خدمات است. کارکنان خط مقدم نقش مهمی در تصحیح ادراک مشتریان از کیفیت خدمات و تولیدات سازمان دارند. بخشی از نقش مدیریت ایجاد سیستمی است که به کارکنان اجازه دهد بهتر به مشتریان سرویس ارائه دهند، این بدان معنی است که کارکنان نیاز دارند آموزش ببینند تا تصمیماتی را در فرآیند سرویس دهی اتخاذ کنند که پیش بینی آنها مشکل است(اسدی، 1382).
آموزش منجر به استفاده بهتر از ابزار آلات و تجهیزات می‌شود. آموزش مفید، کاهش ضایعات، افزایش تعداد محصولات و افزایش کیفیت محصولات را در بر دارد. همچنین کارکنان آموزش دیده نیاز به کنترل کمتری دارند و یاد می‌گیرند در شرایط خارج از پیش بینی چگونه عمل نمایند. از طرفی آموزش مناسب، به افزایش انگیزش کارکنان نیز کمک کرده و به آنها اعتماد به نفس بیشتری میدهد همچنین باعث افزایش کیفیت محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده میشود. کارکنان مدیریت خود را بهتر درک کرده و در تصمیم گیری های کیفیت مشارکت بیشتری می‌نمایند(شهبازی و همکار، 1391).
1-5- پیشینه آموزش همراه با تولید
تلفیق کار و درس نخستین بار توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1920 میلادی شروع شد که سهمی از برنامه ی تحصیلی دانش آموزان به یادگیری پیشه های صنعتی، کشاورزی و خدماتی اختصاص داده شد. و از سال 1985 برنامه کار (( 1 روز در هفته )) برای همه دانش آموازن اجباری گردید. در جمهوری خلق چین از سال 1985، کار تولیدی رسما در برنامه تحصیلی دانش آموزان جای می‌گیرد. پس از 10 سال تثبیت می‌شود. و استفاده از نیروی کار دانش آموزان مدارس به عنوان یک تاکید در جریان تلفیق کار و درس مورد توجه قرار می‌گیرد، حتی نوآموزان دبستانی نیز از سن 10 سالگی به کار گماشته می‌شوند و علاوه بر کارهای یدی داخل مدرسه، مدت دو هفته از سال را اجباری در فعالیت های تولیدی کارگاهی و کشاورزی می‌گذرانند. مدت کار تولیدی، در سنین بالاتر به تدریج در دوره متوسطه از یک ماه در سال و در دوره های دانشگاهی تا بیش از 5 ماه در سال در برنامه تحصیلی گنجانده می‌شود. در حال حاضر همه مدارس چین دارای کارگاه های تولیدی اختصاصی هستند که بر حسب حوزه جغرافیایی ممکن است کوچک یا بزرگ باشد این کارگاه ها، تحت نظر معاون تولید مدرسه و در پیوند با یک کارخانه مادر در تمام مدت سال فعالیت تولیدی دارند. تولید این کارگا ه ها با مشارکت محصلین مدرسه و کارگران ثابت و به سفارش کارخانه مادر، به دست می‌آید و عواید آن بین کارخانه ی مادر ( استهلاک سرمایه ) و نیروی کار ( دانش آموزان و کارگران کارگاه ) و مدرسه ( مخارج اداری) تقسیم می‌شود.
در کوبا هم در دبیرستان ( 5 هفته در سال ) شبیه چین عمل می‌شود و از سال 1973 مدارس ابتدایی به صورت باغ – مدرسه درآمدند و تولید انواع سبزی ها و میوه های تازه مورد نیاز جامعه را در برنامه تحصیلی خود می‌گنجانند.
افرادی که در مراکز آموزش فنی و حرفه ای در کشور ترکیه، دوره آموزش مهارت را می‌گذرانند، دو روز در هفته را به مباحث تئوری و سه روز را در موسسات به کار عملی ( آموزش همراه تولید ) مشغول هستند و تا پایان دوره مهارت آموزی خود علاوه بر برخورداری از حق بیمه، معادل 30 % از حقوق رسمی، دریافتی خواهند داشت. معمولا مهارت آموزان رشته های صنعتی و خدماتی با طول دوره 3 ساله حضور پررنگ تری در جامعه دارند. انتخاب پروژه های آموزشی در این کشور به نحوی است که با استفاده از الگوهای آموزشی، دستیابی سریع اقتصادی و کار آفرینی به کارآموز القا می‌گردد؛ مانند ساخت و تولید اسباب بازی با استفاده از مواد زائد توسط دانش آموزان در مدارس و مراکز آموزشی ( خاکی، رافع 1391 ) .
1-6- آموزش و تأثیر آن بر بازاریابی
امروزه وجود نمایندگان فروش متخصص و کارآمد، می‌تواند در موفقیت، توسعه و رشد صنایع مختلف تأثیر عمیقی بگذارد. زیرا فروشندگان و نمایندگان فروش بخش مهمی از سازمان هستند که بطور دائم با مصرف کنندگان و مشتریان ارتباط دارند، با مشتریان صحبت می‌کنند، از نظرات آنها آگاه می‌شوند و نسبت به سلایق آنها اطلاعات کسب می‌کنند. اما رقابت کردن در دنیای امروز بسیار دشوار شده است(آگوال،2011).
امروزه محصولاتی تولید می‌شوند که دارای کیفیت یکسان، بسته بندی یکسان، کارکرد یکسان و البته قیمت یکسانی هستند که انتخاب را برای مشتریان و رقابت را برای شرکت ها سخت تر می‌کند. یکی از شیوه هایی که سازمانها از آن استفاده میکنند آموزش نیروی انسانی خود است. مهم ترین دلیل این راه این است که، محصولات قابل کپی هستند، خدمات را می‌توان نسخه برداری کرد، حتی فرآیند ها را می‌توان تقلید کرد اما آموزش، دادن آگاهی، تقویت دید کارکنان، آموزش مهارت های لازم قابل تقلید نیست(شکوهی، 1386).
چنانچه سازمانی سریع تر از رقبای خود، مشغول آموزش نیروی انسانی خود باشد، می‌تواند از آنها پیشی گرفته و پیشتاز باقی بماند. اگر “سرعت یادگیری” شرکتها، بیش از “سرعتِ تغییر” نباشد، این شرکتها از تغییرات عقب مانده و متحمل ضررهای سنگین و غیر قابل جبران می‌شوند. زیرا “آموزش” توانایی فردی را ارتقاء می‌دهد و بر بهره وری نیروی کار می‌افزاید.
یکی از زمینه هایی که شرکت ها می‌توانند از طریق آموزش دادن به مزیت های زیادی نسبت به رقبا دست یابند فعالیت های مربوط به حوزه بازاریابی و کارکنان این قسمت است به همین دلیل امروزه بسیاری از شرکت ها و سازمان ها در این زمینه سرمایه گذاری می‌کنند. که بهترین روش سرمایه گذاری بهره گیری از تکنولوژی آموزشی است(مولایی، 1390).
تکنولوژی آموزشی می‌تواند یک دوره آموزشی کاربردی را طراحی نماید که با خط مشی و استاندارد های آموزشی شرکت یا سازمان، متناسب باشد و بتوان براساس آن، به تدریس بازاریابان پرداخت تا بازاریاب، هر روز عملکردش بهتر از دیروز گردد.تکنولوژی آموزشی عبارت است از: مجموعه روشها و دستورالعمل هایی که با استفاده از یافته های علمی برای حل مسایل آموزشی اعم از طرح، اجرا و ارزشیابی در برنامه های آموزشی به کار گرفته شده اند.

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643