مقاله و مبانی نظری درمان فرا تشخیصی یکپارچه نگر سندروم شناختی توجهی پریشانی روانشناختی اختلال اضطرابی ,

menuordersearch
academixfile.ir

توضیحات

مقاله م مبانی نظری درمان فرا تشخیصی یکپارچه نگر سندروم شناختی توجهی پریشانی روانشناختی اختلال اضطرابی

در قالب word و در 89 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع سال 1403 و 2023

 

 

فهرست مطالب

مقدمه
دوره دوم متوسطه
رویکرد فرا تشخیصی
درمان فرا تشخیصی، یکپارچه برای اختلال های هیجانی
منطق پدیدآیی و مبانی نظری درمان فرا تشخیصی یکپارچه
اصول زیر بنایی درمان فراتشخیصی یکپارچه
ساختار پروتکل درمان فرا تشخیصی یکپارچه (UP)
مدول 1: افزایش انگیزه برای شرکت در درمان
مدول ۲: آموزش روانشناختی و جستجوی تجربه هیجانی
مدول ۳ : آموزش آگاهی هیجانی
مدول ۴: ارزیابی و ارزیابی مجدد شناختی
مدول ۵: "رفتارهای ناشی از هیجان " و " اجتناب شناختی "
مدول ۶: آگاهی به احساس های بدنی و تحمل آنها
مدول ۷ : مواجهه های هیجانی احشایی و مبتنی بر موقعیت
مدول ۸: پیشگیری از عود
فواید رویکرد فراتشخیصی
همبودی
پیشرفت درمان
پاسخ به درمان
آشفتگی روان شناختی
تقسیم بندی آشفتگیهای روان شناختی
روان پريشي و روان نژندي
انواع آشفتگی های روان شناختی
اضطراب
بی قراری
ناآرامی
تنهایی
ناامیدی
سندرم شناختی- توجهی (باورهای فراشناختی)
باورهای فراشناختی مثبت ومنفی
الگوهای باورهای فراشناختی
الگوی سندرم شناختی- توجهی (CAS)
الگوی ولز و پاپاجيورجيو
نظریه سبک هاي پاسخ
نظریه تغییر درمان الیس
تفاوت هاي جنسیتی در باورهای فراشناختی
انواع باورهای فراشناختی
باورهای فراشناختی و آشفتگی های روانی
دو چهرگی در باورها
خصوصیات باورهای فراشناختی
اختلالات اضطرابی از دیدگاه DSM-IV-R
تقسیم بندی اختلال های اضطرابی
اختلال وحشت زدگی
اختلال فشار روانی پس آسیبی
اضطراب آشکار و پنهان
ریشه ها و عوامل اضطراب
درجات اضطراب
انواع پاسخ به اضطراب
دیدگاه صاحبنظران در خصوص اضطراب و منشأ آن
تفاوت و تشابه اختلالات اضطرابی
پیشینهپژوهش
پژوهش های داخلی
پژوهش های خارجی
منابع فارسی
منابع لاتین

 

 

رویکرد فرا تشخیصی
رویکرد فراتشخیصی مکمل پاردایم شناختی- رفتاری است. روانشناسان معتقدند تغییراتی که در سایر علوم مثل زیست شناسی و نجوم رخ داده در روانشناسی نیز در حال رخ دادن است. به زعم آنها با پیشرفت علم روانشناسی اصول جامع رفتار انسانی و نقش آن بر عملکرد و رنج انسان شناخته خواهد شد. آنها معتقدند پس از گذر از طبقه بندی در علوم لازم است رویکرد فراتشخیصی را برای تکمیل و دستیابی به اصول و فرآیند برگزینیم. علاوه بر این، حتی اگر درمان های فراتشخیصی به اندازه درمان های اختصاصی موثر باشند طبق اصل ایجاز یا اصل اوکام (پوپر ۱۹۹۲، به نقل از گوهری، 1402) بهره گیری از رویکرد فراتشخیصی منطقی به نظر می‌رسد. طبق این اصل وقتی دو نظریه به طور مساوی پدیده ای را توصیف می‌کنند، نظریه ساده تر برای تبیین و توصیف پدیده ارجح خواهد بود. منسل و همکاران (۲۰۰۹) معتقدند رویکرد فراتشخیصی سابقه تاریخی در روانشناسی دارد و رویکردی عمل گرایانه به درمان است(روجاس، 2023).
هاروی و همکاران (2004) در کتاب کلاسیک رویکرد فراتشخیصی پنج مولفه برای تبیین فرآیندهای شناختی رفتاری در بین اختلال های روانشناختی معرفی کرده اند. این مولفه ها عبارتند از توجه حافظه، استدلال، تفکر و رفتار این پژوهشگران پژوهش های انجام شده در این حوزه ها را برای دامنه ی گسترده ای از اختلال ها گزارش کرده و در نهایت به این نتیجه می‌رسند که رویکرد مبتنی بر فرآیند در شناخت و درمان اختلال ها سودمند و اثربخش خواهد بود (قزلسفلو، 1401).
رویکردهای فراتشخیصی عمدتا بر فرآیندهای شناختی و رفتاری تاکید دارند، تجربه هیجانی و پاسخ به هیجان ها پایه اصلی در این رویکرد است. این مساله هم مربوط به هیجان های منفی است و هم مثبت. زیرا گاهی هیجان منفی در پی هیجان مثبت ایجاد می‌شود. بر اساس این رویکرد تجربیات هیجانی نقش اصلی را در ایجاد و حفظ اختلال های هیجانی بازی می‌کند. درمان به افراد کمک می‌کند تا بیاموزند چگونه با هیجان های نامناسب خود روبرو شوند و به شیوه ساز گارانه تری به هیجان های خود پاسخ دهند. این روش سعی دارد تا با تنظیم عادت های تنظیم هیجانی شدت و وقوع عادت های هیجانی را کاهش داده، میزان آسیب را کم و کارکرد را افزایش دهد. در رویکرد یکپارچه، افکار، رفتارها و احساس ها با هم تعامل پویایی دارند و هر یک از آنها در تجربه هیجانی نقش دارند و در آن تاثیر می‌گذارند (کارگر، 1402).
نخستین تلاش ها در این زمینه توسط رویکردهای رفتاری و با تأکید بر تحليل تابعی انجام شد. نمونه بارز این رویکرد در روان درمانی مبتنی بر تحليل تابعی (تسای و همکاران، ۲۰۰۹) دیده میشود. تلاش های دیگری نیز توسط هیز و همکاران (۱۹۹۶) با تأکید بر اجتناب تجربی به عنوان مولفه مشترک در اختلال ها انجام شد. همچنین اینگرام (۱۹۹۰) توجه متمرکز بر خود را به عنوان مولفه عمومی در انواع اختلال ها معرفی کرد. درمان موفقی نیز توسط فیربورن، کوپر و شافرن (۲۰۰۳) برای درمان فراتشخيصي اختلال های خوردن معرفی شده است که از اصول رویکرد فراتشخیصی پیروی می‌کند. با این وجود کلارک و تیلور (۲۰۰۹) معتقدند کارهای اولیه آلبرت اليس و آرون یک مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی بوده است. علاوه بر این، تلاش هایی برای انتشار دستورالعمل درمانی فراتشخیصی در دهه ۸۰ صورت گرفت ولی به دلیل وجود جریان رقیب و غالب، پذیرش و توجه لازم را در آن زمان کسب نکرد(کارگر، 1402).
اخيرأ مدل هایی جدید نیز معرفی شده است که مبتنی بر فرآیندهای زیربنایی و عوامل تداوم بخش اختلال های روانی هستند: زیر سیستم های شناختی متعامل، سیستم های ارایه ی آنالوگ پیوندی - گزاره های طرح واره ای و مدل کارکرد ارجاعی خودتنظیمی، از جمله این مدل ها هستند. شافرن، مک مانوس و لی (۲۰۰۸) سه رویکرد فراتشخیصی را شناسایی کرده اند: رویکرد کراسکی (۲۰۰۴) که بر گوش به زنگی نسبت به تهدید، قضاوت های مبتنی بر تهدید و رفتارهای اجتنابی در اختلال ها تأکید دارد. رویکرد دوم، رویکردهای عمل گرا را شامل می‌شوند، رویکردهایی مثل رویکرد نورتون و هاپ (۲۰۰۵) که عمدتأ غير نظری و یکپارچه و عمل گرا هستند و در نهایت رویکرد بارلو و همکاران (۲۰۰۴) که مبتنی بر تنظیم هیجانی به عنوان مولفه اساسی در اختلال های هیجانی است (خورشیدی نازلو، 1401).
به طور کلی می‌توان گفت دو رویکرد اساسی در درمان های فراتشخیصی وجود دارد: عمل گرایی و مبتنی بر نظريه. با وجود گذشت زمان کمی از مقبولیت رویکرد فراتشخیصی در میان پژوهشگران و درمانگران تاکنون ۸ پروتکل درمان فراتشخیصی معرفی شده است که عمده آنها به صورت گروهی اجرا می‌شوند و عموما پروتکل های درمانی شامل آموزش روانی، بازسازی شناختی مواجهه و آزمایش های رفتاری هستند (علوی، 1399).
با وجود موفقیت های بالای CBT تلاش های بسیاری برای ارتقاء اثر بخشی و کاربرد این درمان ها صورت گرفته است. یکی از این تلاشها شکل گیری رویکرد های فراتشخیصی در زمینه درمان های شناختی رفتاری است. گروه های مختلفی در این زمینه فعالیت می‌کنند. یک گروه تخصصی مرکز درمان اختلال های اضطرابی و وابسته CARD در دانشگاه بوستون به رهبری دیوید بارلو در زمینه اختلال های هیجانی فعالیت دارند، نورتون و همکاران نیز در دانشگاه هوستون روی پروتکل های گروهی درمان های فراتشخیصی برای اختلال های اضطرابی و خلقی تمرکز دارند و در اروپا نیز گروه های مختلفی بویژه وارن منسل در دانشگاه منچستر در حوزه اختلال های اضطرابی فعالیت دارند(علوی، 1399).
نظریه ها و درمان های اختلال های هیجانی نیز تقریبا چنین تمایزی را بین این دو رویکرد قایل بوده و از آنها پیروی می‌کنند. برخی از نظریه پردازان کلی نگر هستند که تلاش دارند تا عوامل سبب سازی را شناسایی کنند که در اختلال های زیادی نقش بازی می‌کنند، مثل فرایندهای درگیر در همه یا اکثر اختلال های اضطرابی و خلقی. به تبع چنین نظریه هایی درمان های فراتشخیصی شکل گرفته اند، یعنی پروتکل های درمانی که می‌تواند در طیف وسیعی از اختلالات مختلف مورد استفاده قرار گیرند. نظریه پردازان دیگر جزء نگر هستند، آنها سعی می‌کنند اختلال ها را از همدیگر تفکیک کنند و مدل هایی برای هر اختلال خاص مطرح می‌کنند و در پی آن درمان های اختصاصی تر برای هر اختلال یا مشکل بالینی خاص تدوین می‌شود(علوی، 1399).
خاستگاه ها و منابع درمان شناختی- رفتاری (CBT)، شامل نظریه ها و درمان های هر دو رویکرد اختصاصی - اختلال یا تشخیص (جزء نگر) و فراتشخیصی (کل نگر) است. بعبارتی دیگر مدل های نظری و درمان های شناختی- رفتاری را می‌توان در دو رویکرد اختصاصی - تشخیص و فراتشخیصی تقسیم بندی کرد(گوردای، 2023).
نظریه پردازان رویکرد اختصاصی - اختلال مدل های شناختی- رفتاری مختلفی را برای تبیین پدید آیی و تداوم علایم هر یک از اختلال ها مطرح کرده اند که از جمله می‌توان به مدل شناختی بک در مورد افسردگی با مدل های دیگری که در سبب شناسی هر کدام از اختلال های روانشناختی مطرح شده اند. درمانگرانی نیز بر اساس این مدل های نظری اختصاصی، پروتکل های درمانی اختصاصی را برای هریک از اختلال ها تدوین می‌کنند. بطور کلی در رویکرد اختصاصی - اختلال اعتقاد بر این است با توجه به این که فرایندهای آغازگر و تداوم بخش کلیدی هر اختلالی منحصر به فرد و متفاوت است بنابر این مداخلات درمانی مختلفی نیز برای هر یک از اختلال ها ضروری به نظر می‌رسد. در این رویکرد اعتقاد بر این است که برای فهم بهتر و درمان کار آمد اختلالات روانشناختی باید روی تفاوت های بین افراد مبتلا به یک اختلال خاص با افراد سالم و افراد مبتلا به سایر اختلالات روانشناختی تاکید کرد، چرا که در سایه این فهم می‌توان درمان های شناختی - رفتاری اثر بخش و کارآمدی را می‌توان برای هر کدام از اختلال ها تدوین کرد(تن، 2020).
محققان رویکرد فراتشخیصی در سنت شناختی- رفتاری، دیدگاهی متفاوت از رویکرد اختصاصی - اختلال را مطرح می‌کنند. آنها معتقدند که فرایندهای شناختی و رفتاری خاصی در طیف وسیعی از اختلال های روانشناختی مشترک می‌باشند. بعنوان مثال اینگرام (۱۹۹۰) مرور جامعی از نقش توجه متمرکز بر خود ارائه کرد و نشان داد که این مولفه در همه اختلال های مورد مطالعه شامل افسردگی، طیفی از اختلال های اضطرابی، سوء مصرف الکل، اسکیزوفرنی و ضداجتماعی بر افراشتگی دارد. از فرایندهای مشترک در برخی از اختلال ها می‌توان به اجتناب یا باز داری رفتاری، افکار تکرار شونده منفی مثل نگرانی و نشخوار ذهنی، عاطفه منفی یا نورو تیزیسم، مشکل در تنظیم هیجانی و عدم تحمل هیجان منفی، پاسخ های مقابله ناسازگارانه، محتوای شناختی منفی، رفتارهای ایمنی جویانه، نشخوار ذهنی، اختلال خواب، کمال گرایی و غیره اشاره کرد (به نقل از همان منبع). بنابر این رویکرد فراتشخیصی بر خلاف رویکرد اختصاصی - اختلال درمان شناختی رفتاری فرض می‌کند که طیفی از فرایند های تداوم بخش شناختی و رفتاری مشترک در بین اختلال های روانشناختی وجود دارد ( جدول شماره 2-1)، یعنی فرایندهایی که در طیف وسیعی از اختلال های روانشناختی در مقایسه با گروه کنترل غیر روانپزشکی برافراشته است از نظر على و سبب شناختی در پدید آیی و تداوم نشانه ها نقش دارند (هاروی، واتکینز، مانسل و شافران، ۲۰۰۴). رویکرد فراتشخیصی باید ضمن پذیرش سیستم تشخیصی پذیرفته شده عمومی نسبت به طراحی و تدوین پروتکل های درمانی اقدام بکند. این رویکرد معتقد است ارزش مضاعفی در تاکید بر عوامل مشترک و یکپارچه اختلال ها نهفته است. در سال های اخیر علاقه رو به فزاینده ای در سنت CBT برای شناسایی فرایندهای مشترک اختلال ها شکل گرفته است، البته این رشد قطعا نمی‌تواند بدلیل افزایش مراجعان با اختلال های پیچیده و همانند باشد (حاتمی، 1399).


پژوهش های داخلی
پولادی، حسن شاهی، ربیعی و باقری (1401) پژوهشی تحت عنوان بررسی تأثیر درمان یکپارچۀ فراتشخیصی بر بهبود مشکلات رفتاری درونی‌سازی‌شده، تنظیم هیجان و همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی انجام دادند. پژوهش یک طرح آزمایشی تک‌موردی از نوع طرح خط پایۀ چندگانه با 3 آزمودنی متفاوت (8، 9 و 10 سال) بود که طی 15 جلسۀ درمانی و دو دورۀ پیگیری 2ماهه اجرا شد. داده‌ها با استفاده از روش‌های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه‌وتحلیل شدند. ابزارهای استفاده‌شده شامل سیاهۀ رفتاری کودک (فرم والدین)، چک‌لیست تنظیم هیجان و پرسشنامۀ همدلی گریفیث بود. نتایج درمان یکپارچۀ فراتشخیصی نشان داد هر سه کودک مبتلا به اختلالات اضطرابی، در طی درمان و پس از درمان، کاهش درخورِ‌ملاحظه‌ای در نمرات سیاهۀ رفتاری کودک، تنظیم هیجان و همدلی نشان دادند و دستاوردهای درمانی در دو دورۀ 2ماهۀ پیگیری حفظ شد. یافته‌ها حاکی‌از اثربخشی درمان یکپارچۀ فراتشخیصی در نمرات زیرمقیاس‌های مشکلات رفتاری درونی‌سازی‌شده در سیاهۀ رفتاری کودک، زیرمقیاس‌های تنظیم هیجان و زیرمقیاس‌های همدلی، در کودکان دچار اختلالات اضطرابی بود. طبق یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه‌گیری کرد که درمان یکپارچۀ فراتشخیصی در بهبود مشکلات رفتاری درونی‌سازی‌شده، تنظیم هیجان و توانایی همدلی کودکان دچار اختلالات اضطرابی اثربخش است و براین‌اساس استفاده از این روش به متخصصان این حوزۀ درمانی توصیه می‌شود.
قزلسفلو، نجاتی فر و آقازیارتی (1401) پژوهشی تحت عنوان بررسی اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده انجام دادند. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول دارای اختلالات رفتاری درونی شده در مدارس تهران در سال 1399-1398 بود که 30 دانش آموز دارای مشکلات رفتاری درونی شده با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند و در گروههای آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله درمان فرا تشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2017) را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه خودسنجی نوجوانان (آخنباخ و ریسکولا، 2003)، پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان فرا تشخیصی یکپارچه در افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم هیجان دانش آموزان تأثیر داشته است.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی، ملامت خویش، ملامت دیگران، نشخوارگری، فاجعه انگاری، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری معنادار بوده است.

پژوهش های خارجی
دره شوری محمدی، باوی و هومن(2023) پژوهشی تحت عنوان بررسی تأثیر درمان فراتشخیصی بر کودکان مبتلا به ADHD که دارای اختلالات رفتاری - عاطفی و تجربه سرگردانی بیش از حد ذهنی بودند، انجام دادند. پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز بهداشت غرب در سال 1398 بود که نمونه ای متشکل از 30 بیمار انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله TDT (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند.. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه با دو جلسه 90 دقیقه ای در هفته TDT دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. پرسشنامه رفتار کودکان راتر (RCBQ) و مقیاس سرگردان بیش از حد ذهن (MEWS) از جمله ابزارهای تحقیق مورد استفاده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.یافته‌ها: این مطالعه شامل 30 شرکت‌کننده بود که کودکان با میانگین سنی 2/1 ± 2/11 سال بودند. در گروه آزمایش میانگین نمره اختلالات هیجانی و رفتاری از 33/30 به 40/23 و میانگین نمره سرگردانی ذهنی پس از مداخله از 93/18 به 26/15 کاهش یافت. در گروه کنترل، میانگین نمره RCBQ از 30.86 به 30.60 و میانگین نمره MEWQ از 19.06 به 18.86 بعد از مداخله تغییر کرد. TDT در کاهش اختلالات رفتاری و عاطفی و همچنین سرگردانی بیش از حد ذهن در کودکان مبتلا به ADHD مؤثر است .
مسجدی ارانی و همکاران(2023) پژوهشی تحت عنوان اثر مقایسه ای پروتکل یکپارچه فرا تشخیصی UP و پروتکل کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی MBSRبر تنظیم هیجان و عدم تحمل عدم قطعیت در زنان نابارور دریافت کننده IVF انجام دادند. چهل و پنج زن نابارور با علائم اضطراب و افسردگی در این مطالعه وارد شدند. آنها به طور تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل قرار گرفتند. UP به مدت 10 جلسه و MBSR در 8 جلسه انجام شد. همه شرکت کنندگان پرسشنامه های تنظیم هیجان و عدم تحمل عدم قطعیت را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. هر دو مداخله بر افزایش تنظیم هیجان بیماران تأثیر معنی‌داری داشتند. اما تنها پروتکل فرا تشخیصی یکپارچه بر عدم تحمل بلاتکلیفی تأثیر معنی‌داری داشت یافته ها نشان می‌دهد که UP و MBSR تنظیم هیجان را افزایش داده اند. همچنین UP می‌تواند میزان عدم تحمل عدم قطعیت را کاهش دهد.

 

منابع فارسی
ابراهیمی معصومه، شهابی زاده فاطمه، اسماعیلی علی اکبر، آهی قاسم.(1400). تأثیر درمان فراتشخیصی مبتنی برکارآمدی هیجان بر کیفیت خواب و طرحواره های هیجانی پرستاران مضطرب. روان پرستاری; ۹ (۶) :۳۸-۴۸ URL: http://ijpn.ir/article-۱-۱۸۴۳-fa.html
ابراهیمی، ثریا، چلبیانلو، غلامرضا. (1397). بررسی رابطه سندرم شناختی توجهی با علائم خلقی. پرستاری، مامایی و پیراپزشکی، 4(3 )، 35-43. SID. https://sid.ir/paper/267861/fa
امیری نیا، کورش(1399). کلیات نیم نگاهی به دوره دوم متوسطه. ضمیمه ماهنامه اموزشی، تحلیلی و اطلاع رسانی معلم(ویژه نامه پایه دهم).
اسدی،مائده(۱۴۰۰).روابط ساختاری پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روانشناختی در افراد بهبود یافته از کرونا با توجه به نقش میانجی گر حساسیت اضطرابی و راهبردها.پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی.
بابا خان زاده،سهیلا(۱۴۰۰).بررسی اثربخشی درمان فراشناختی با تأکید بر کارکردهای اجرایی بر دو متغیر سندرم شناختی – توجهی و حسِ انسجام خود در دانش‌آموزان دارای اضطراب.رساله دکتری روان شناسی عمومی،دانشگاه آزاد اسلامی واحداهواز و واحد علوم تحقیقات خوزستان.
باباخان زاده، سهیلا؛ احتشام زاده، پروین؛ افتخار صعادی؛ زهرا، بختیارپور؛ سعید، علی پور، احمد. (1398). اثر بخشی درمان فراشناختی با تأکید بر کارکردهای احرایی مغز بر سندرم شناختی-توجهی و حس انسجام خوددر مبتلایان به اضطراب. فرهنگ مشاوره و روان درمانی، 10(38)، 220-195. doi: 10.22054/qccpc.2019.40298.2080
باقری کریمی،افسانه(۱۴۰۲). اثربخشی درمان چند مولفه‌ای شناختی-رفتاری KiSS بر بی‌خوابی و خستگی کودکان. رساله دکتری روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، گروه روانشناسی عمومی-استثنایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
بهرامی کوهشاهی، سوسن(۱۴۰۲). الگوی ساختاری درد مزمن بر اساس ذهن‌آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با نقش میانجی پریشانی روان‌شناختی.رساله دکتری روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
پورنژدی،امیر تورج(1403).مقایسه مکانیسم اثر درمان مبتنی بر کیفیت زندگی با درمان روان شناسی مثبت گرا بر پریشانی روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به سرطان پستان بر اساس نقش امیدواری، شادکامی، تاب آوری و انعطاف پذیری روانشناختی.رساله دکترا روانشناسی سلامت،دانشکاه روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی. چاپ نشده‌

منابع لاتین

Abegg, D. (2023). Religious Commitment, Religious Harm, and Psychological Distress: Course of Treatment Outcomes .A dissertation submitted to the faculty of Brigham Young University in partial fulfillment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy.Department of Counseling Psychology and Special Education Brigham Young University .
Alhussini, L. (2024). The Relationship between Parenting Styles and Children Anxiety Disorders Among Children aged six to twelve years in The Western Region of Saudi Arabia.Lama Alhussini Effat University, Psychology Department .
American Psychiatric Association. (2022). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed., textrev.). American Psychiatric Association. https://doi.org/10.1176/appi.books.9780890425787.
Barlow, D. H., Farchione, T. J., Bullis, J. R., Gallagher, M. W., Murray -Latin, H., Sauer -Zavala, S., Bentley, K. H., Thompson - Hollands, J., Conklin, L. R., & Boswell, J. F. (2017). The unified protocol for transdiagnostic treatment of emotional disorders compared with diagnosi s -specific protocols for anxiety disorders: A randomized clinical trial. JAMA Psychiatry, 74(9), 875 – 884. https://jamanetwork.com/journals/jamapsychiatry/article -abstract/2646395
Barlow, D. H., Farchione, T. J., Sauer-Zavala, S., Latin, H. M., Ellard, K. K., Bullis, J. R., et al. (2018). Unified protocol for transdiagnostic treatment of emotional disorders: therapist guide. New York, NY: Oxford University Press.

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643