مقاله و مبانی نظری زوج درمانی رفتاری-ارتباطی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ،کمال گرایی ناگویی خلقی و کیفیت روابط زناشویی
در قالب word و در 150 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع سال 1398
فهرست مطالب
1-2مروری بر دیدگاههای خانواده درمانی
رویکردهای خانواده درمانی رویکرد روان پویشی
رویکرد تجربه نگر / انسان گرا
رویکرد ساخت نگر
رویکرد راهبردی
رویکرد سیستمی میلان
رویکرد شناختی - رفتاری
2-2زوج درمانی رفتاری-ارتباطی برنشتاین
1-2-2پایه های عملی و مفهومی
2-2-2اصول اساسی الگوی درمان ارتباطی-رفتاری
نرخ تقویت/ تنبیه
تقابل
مهارت های ارتباطی
مشکل گشایی
عوامل شناختی
اصول تغییر رفتار
3-2-2افزایش ارتباط میان زوجها
4-2-2اهداف مداخلات ارتباطی
الف) بنیادهای ارتباط
ب) اصول ارتباط
ج) رفتارهای غیر کلامی
د) رفتارهای کلامی خرد
آموزش مهارت های ارتباطی
آموزش حل مشکل
الف- شناسایی مشکل(مراحل 1 تا 3)
ب- حل مشکل (مراحل 4 تا 9)
3-2درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
1-3-2زیر بنای نظری پذیرش و تعهد درمانیACT
2-3-2روش کار در فرایندهای پذیرش و تعهد
پذیرش
تضعیف تلفیق شناختی :
روش کار در گسستگی شناختی
نگاه کردن به افکار به جای نگاه کردن از افکار
آشکار نمودن ویژگیهای پنهان کلام
تضعیف مجموعه روابط کلامی
تماس با لحظه حال
روش کار
تمرکز ذهن
خود به عنوان زمینه حس متعالی از خود
4-2کمال گرایی
1-4-2ویژگی های کمالگرا یی
2-4-2طبقهبندیهای کمالگرایی
کمالگرایی مثبت
کمالگرایی منفی
ابعاد کمالگرایی
کمالگرایی خودمدار
کمالگرایی دیگرمدار
کمالگرایی جامعهمدار
3-4-2علل کمالگرايي
4-4-2 پيامدهاي کمالگرايي
1-5ناگویی خلقی
1-5-1مفهوم هیجان
1-5-2ابعاد هیجان
6-1مفهوم ناگویی هیجانی
1-6-1انواع ناگویی هیجانی
2-6-1سبب شناسی ناگویی هیجانی
3-6-1ارزیابی و تشخیص ناگویی هیجانی
4-6-1ویژگی رفتاری افراد ناگوهیجان
5-6-1نظریه های ناگویی هیجانی
• رویکرد روان پویشی
تجارب و روابط اولیه
• رویکرد اجتماعی- فرهنگی
• رویکرد شناختی- رفتاری
• رویکرد پردازش اطلاعات
7-1کیفیت روابط زناشویی
1-7-1عوامل موثر بر کیفیت روابط زناشویی
2-7-1رویکردهای نظری کیفیت روابط زناشویی
دیدگاه اسپاینر و لوئیس
نظریه مبادله اجتماعی
نظریه انصاف
1-7-3دیدگاههای نظری مشکلات زناشویی
دیدگاه شناختی
نظریه روان پویایی و ارتباط شئ
نظریههای رفتاری
نظریههای سیستمی
نظریههای بین نسلی
نظریه دلبستگی
1-7-4مدلهای ارزیـابی آسیبشناسی زندگی زناشویی
مدل مـک مـستر
1-8مدل فرآیند کارکرد خانواده
طرح سه محوری تسنگ و مک درموت
مدل السون
مدل بیورز
9-1مفهوم ازدواج
10-1مفهوم خانواده
11-1تعارض در روابط زناشویی
1-11-1تعریف تعارض
2-11-1نظریه ها و منابع تعارض
نظریه تفاوت ادراکی
نظریه برابری
نظریه تبادل
نظریه رفتاری - رویدادی تعارض
نظریه مذاکره
نظریه رشد
نظریه اسناد
3-11-1اسنادهای ارتباطی زوجین
نظریه تغیر همگام کلی
نظریه استنتاج متناظر
نظریه هایدر
نظریه ترکیبی شیور
نظریه واینر
الف- جایگاه علیت (عوامل درونی - بیرونی)
ب- ثبات پذیری (عوامل باثبات - بی ثبات)
پ- کنترل پذیری
4-11-1خطاها و سوگیری اسنادی
١- سوگیری به سمت علیت در اسنادها
۲- خطای اسناد بنیادی
٣- سو گیری عمل کننده - مشاهده گر
4- سوگیری خود یاوری
د. فرضیه «دنیای عادل»
5-11-1مراحل بروز تعارضات زناشویی
1-5-11-1چرخه تعارض
2-5-11-1عوامل ایجاد تعارض در رابطه زناشویی
1- تعاملات نامناسب:
۲- تفاوت های شخصیتی:
۳- شباهت ها:
4- آسیب های روانی یا مشکلات حل نشده:
5- فرآیندهای تعاملی دوطرفه:
6-عوامل محیطی:
۷- تقابل:
3-5-11-1متغیرهای مرتبط با تعارضات زناشویی
الف- افسردگی
ب- سن
ج- نژاد
د- مسایل مادی
6-11-1انواع زوجین از نظر تعارض
الف- زوجین موافق:
ب- زوجین تکثر گرا (جمع گرا):
ج- زوجین حمایت کننده :
د- زوجین آزاد :
12-1پیشینه پژوهش
1-12-1پژوهشهای داخلی
1-12-2پژوهشهای خارج از کشور
منابع فارسی
منابع انگلیسی
2-2زوج درمانی رفتاری-ارتباطی برنشتاین
یکی از مؤثرترین شیوههای خانواده درمانی، درمانهای ارتباطی و شناختی-رفتاری است که کاربرد زیادی را به همراه داشته است. درمانگران متخصص و آشنا به این شیوه، با توجه به برداشت-های ذهنی، باورها، تفکرات، انتظارات و اعتقادات هر فرد و تأثیر آن بر رفتارهای روزمره، ضمن بررسی و توصیف تأثیرات این عوامل و چگونگی تأثیر آن بر روابط میان-فردی، با راهنمایی و اقدامات درمانی و نیز با تصحیح مشکلات شناختی و به کارگیری شیوههای نوین رفتاری، ارتباطی و حل مسئله، نه تنها به رشد فردی، بلکه به ایجاد ارتباط صحیح و مناسب افراد نیز میپردازد. رویکردهای ارتباطی مربوط به درمان اختلافهای زناشویی، تعارض ها و کشمکشها موجود در روابط زن و شوهر را نتیجه مهارتهای نابسنده مراجعان در برقراری ارتباط و یا ناشی از ناتوانی آنان در حل مؤثر مشکلات تلقی میکنند. رویکردهای ارتباطی، اغلب با سه فرض اساسی به بررسی ازدواج و روابط زناشویی میپردازند:
1. تعارض های زناشویی غیر قابل اجتنابند. هدف درمان های ارتباطی حذف کامل این تعارض ها نیست بلکه تلاش میکنند تا به آن جهت دهند و آنها را در مسیرهایی سازنده به کار اندازند.
2. ارتباط در دو سطح کلامی و غیر کلامی روی میدهد و یکی از دلایل اصلی بروز اختلافهای زناشویی، ناهماهنگی پیامهایی است که به طور همزمان توسط این دو سطح منتقل میشوند. ناهماهنگی پیام های کلامی و غیر کلامی هنگامی افزایش مییابد که افراد قادر نیستند پیام خود را به شکلی مستقیم و آزاد ابراز کنند.
3. همسران در شیوه های برقراری ارتباط با یکدیگر تفاوت دارند. البته، چنین اختلاف هایی قابل پیش بینی است و انتظار وقوع آنها نیز وجود دارد، اما اگر شیوه های برقراری ارتباط هرکدام از افراد شناسایی نگردد و معتبر تلقی نشود تعارض و کشمکش ظاهر خواهد شد (برنشتاین و برنشتاین، 1986، ترجمه سهرابی، 1382).
1-2-2پایه های عملی و مفهومی
این نظریه، دیدگاهی بسیار سودمند را از ترکیب موفق سه نظریه متفاوت تبادل اجتماعی، رفتار-درمانی و شناخت-درمانی ارایه میدهد. بنابراین مهمترین ویژگی های این دیدگاه ها، به اختصار مطرح میشوند:
نظریه تبادل اجتماعی: این نظریه به موازات جلب نظر رفتار درمانگران از فرد به روابط خانوادگی به وجود آمد. مطابق این نظریه افراد در صدد به حداکثر رساندن پاداش ها و به حداقل رساندن هزینه ها در روابط خود میباشند. در یک رابطه موفق و موثر هر دو طرف در جهت به حداکثر رساندن پاداش های دو جانبه تلاش میکنند (نیکولز و سی شوارتز، 2006، ترجمه دهقانی، 1387).
نظریه رفتاری: فرض اساسی نظریه رفتاری این است که کلیه اختلاف ها و تعارضات موجود در روابط زن و شوهر تابع قوانین و اصول یادگیری میباشند. از این دیدگاه ازدواج منبع منافع متقابل است و هر رابطه ای تا حدی رضایت بخش است که زوجین برای همدیگر منافعی داشته باشند. رفتار درمانی همواره به دنبال ایجاد تغییرات رفتاری، آموزش ارتباط و مهارت حل مسئله است و هدف آن این است که زوجین را قادر سازد تا با تفاوت های فردی شان به گونه ای کنار بیایند که نرخ پاداش ها در رابطه افزایش و تقویت های منفی کاهش یابد (فاورز، 2001).
شناخت-درمانی، نیز دارای ویژگی هایی است. این روش که، به نوعی موفق ترین روش درمان اختلال های اضطرابی و افسردگی است، کار را با این فرضیه اساسی آغاز میکند که بیماری ها و اختلال های روانی از شناختهای اشتباه، باورها و عقاید نادرست، و نگرش های غلط ناشی میشود. بنابراین برای بهبود فرد و رهایی او از مشکلات روانی، باید موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:
1. باید شناخت ها، باورها و نگرش های مشکل آفرین شناسایی شوند و با ابزارهای بالینی ارزیابی گردند.
2. اقدامات درمانی در جهت تصحیح این مسائل صورت میگیرد و درمان نیازمند مشارکت فعالانه مراجع است. روان درمانگر، همراه با پیشرفت درمان، باز هم از پرسشنامه ها و سیاهه های خود-سنجی و دیگر-سنجی استفاده میکند تا نحوه تغییر شناخت ها و نگرش ها، میزان توفیق درمان یا نیاز به اصلاح آن و میزان پیشرفت درمان سنجیده شود.
3. درمان با تلاش درمانگر و مراجع در جهت انتقال نتایج به خارج از جلسه درمان و تثبیت آنها پایان مییابد. هرچند که درمانگر ممکن است، همچون مورد رفتار-درمانی، از مراجع بخواهد در یک یا چند جلسه پیگیری نیز شرکت کند. این جلسات، معمولاً مدتها پس از پایان درمان برگزار میشوند، چرا که درمانگر مایل است از میزان تداوم نتایج مثبت درمان، در طول زمان، آگاه شود و بداند که آیا مراجع، کماکان،" درمان شده " باقی مانده است یا خیر (فقیر پور، 1383).
1-2مروری بر دیدگاه های خانواده درمانی
رویکردهای خانواده درمانی رویکرد روان پویشی
رویکرد روان پویشی که منبعث از الگوی روانکاوی فروید است، تعامل نیروهای متضاد درون انسان را مبنای انگیزهها، تعارضات، و سرچشمه ناراحتی و اضطراب آدمی میداند. دیدگاه اولیه فروید در خصوص اشخاص روان رنجور دیدگاهی متعلق به اروپای میانه و انسان اوایل قرن بیستم بود. بر طبق این دیدگاه، روان رنجوری نتیجه تعارض درونی امیال یا خواستهای جنسی و پرخاشگری یا وجدان کیفردهنده و گناه ستیز است. اليکن، همان گونه که سندر (۱۹۷۹) خاطرنشان میسازد، نظریه روانکاوی در عین توجهی که ظاهرا به رشد شخصیت بیمار دارد، عمیقا به تعامل فرد و اهمیت میدهد. با این که فروید بر نقش کلیدی خانواده در خانواده اش تکوین شخصیت فرد تأکید میورزید. چیزی که آن را تحت عنوان بافت کرده ایم - بر این نکته پافشاری داشت که درمان باید خانوادگی متمرکز بر فرد باشد و حضور اعضای خانواده را مانعی بر سر مداخلات توصیف روانکاوی میدانست. فروید در ابتدای کار خویش، تحلیل و رفع روان رنجوری انتقالی بیمار را مؤثرترین روش برای حذف دردهای روان رنجور میدانست و بر آن تکیه میکرد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ۲۰۰۰ شاهی برواتی و نقشبندی، ۱۳۸۹).
هدف عمده خانواده درمانگر پیرو مکتب روان پویشی، کمک به اعضا خانواده برای کسب بینش نسبت به خود و رفتار متقابل آنها مراد همانند درمان روان پویشی فردی، اعضای خانواده نیز به «تداعی آزاد» تشویق میشوند، یعنی به افکار خود اجازه میدهند آزادانه و بدون سانسسور هوشیارانه جریان پیدا کنند و این افکار را بر زبان آورند (بارکر ،1896 ترجمه دهقانی و دهقانی، ۱۳۷۵).
فریمو (۱۹۸۱، به نقل از شارف، ۲۰۰۰) معتقد است تعارضهای درون روانی ناگشوده ای که از خانواده مبدأ نشأت میگیرد، به شکل فرافکنیهایی که بر روی افراد صمیمی کنونی مثل همسران با فرزندان میشود، به حیات خود ادامه میدهند. علاقه او حل و فصل و نهایتا رفع همین درون فکنی هاست. فریمو در خلال این فرایند، ابتدا فقط با زوج ها کار میکند، بعد با گروه زوجها مشغول به کار میشود و سپس جلسات مجزایی را با هر همسر و اعضای خانواده مبدأ وی برگزار مینماید.
رویکرد تجربه نگر / انسان گرا
خانواده درمانی تجربه نگر، انشعابی از جناح روان شناسی انسان گراست و از آن جا که از درمان-های ابراز گونه الهام گرفته شده است، بر تجربه بلا فصل این جا و اکنون تأکید دارد. این رویکرد ماحصل فنون پدیدارشناختی (گشتالت درمانی، نقش گزاری روانی یا پسیکودرام، درمان درمانجو مدار و جنبش گروه های رویارویی است که در میان رویکردهای درمانی انفرادی دهه ۱۹60 محبوبیت خاصی یافته بودند. این شگردهای درمانی به جای حمایت از یک فن خاص، روش هایی به شمار میآیند که به بنا به -بنا به تعریف- منحصرا با یک درمان آیا یک درمانجو یا یک خانواده خاص جور بودند (نیکولز و شوارت ۲۰۰۱، ترجمه دهقانی، ۱۳۸۷).
تمامی درمانگرهای تجربه نگر/ انسان گرا بر حق انتخاب، اراده آزاد و و ما قابلیت آدمی در علیت شخصی و خودشکوفایی تأکید میورزند. رفتار مختل یا بدکار نتیجه نارسایی فرآیند رشد و کمال، و نقص در شکوفاسازی قابلیت ها و امکانات است. از آن جایی که هر شخص (و هر خانواده ای بی همتاست، به هر کدام باید کمک کرد تا از توان خویش آگاهی یافته و به آن دست یابد، و در طی درمان به دنبال راه حل مشکلات کنونی خود باشد. لذا، روان درمانی با افراد یا خانواده باید در قالب رویارویی شخصی صورت بگیرد و در طی آن درمانگر و درمانجو(ها) میکوشند واقعی و صادق باشند. افزایش حساسیت، بیان احساسات، خودانگیختگی و خلاقیت (یا تجربه غیرعقلانی)، و صداقت از جمله اهداف رایج درمان هستند.
اگر مداخله درمانی کارگر بیافتد، نتیجه اش باید تسهیل رشد تمامی شرکت کنندگان (در مانجو و درمانگر) باشد. خانواده درمانگرهای تجربه نگرا انسان گرا سعی میکنند رفتاری واقعی و صادقانه داشته باشند (نه این که همچون صفحه ای سفید عمل کنند یا نقاب درمانی به چهره بزنند. آنها با رویارویی مستقیم با درمانجویان سعی میکنند تجارب خودشان را گسترش دهند و روی آسیب پذیریهای شخصی خودشان در طی درمان کار کنند (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ۲۰۰۰، ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، ۱۳۸۹).
«مواجهه هستی گرایانه» محور این نوع درمان است. درمانگر باید شخصی صادق باشد تا اثر شخصی اش روی خانواده، حرکتی در درمان ایجاد کند. درمانگران تجربی که برجسته ترین آنها جي هي لي است، با این نظریه درمانگران سایر مکاتب موافقند که آن چیزی که درمان میشود بینش نیست، بلکه این است که مراجع در فرآیند درمان چه چیزی را تجربه میکند تا باعث تغییر او شود. خانواده درمانگرهای تجربه نگر رویکرد خود را با تعارضات و الگوهای رفتاری یگانه هر خانواده متناسب میسازند. شاید به تعداد بدکاریهای خانواده، روشهای ایجاد تجارب افزاینده رشد و بالندگی وجود داشته باشد. کارهای برخی از درمانگرهای تجربه نگر، مثل کارل ویتاکر (۱۹۷۹) به وضوح بیانگر گرایش روان پویشی در آموزشهای آنان است، هرچند آنها در حد امکان دقت میکنند که هیچ گونه فرض نظری آن پیش تعیین شده ای را به خانواده تحمیل نکنند (گلدنبرگ و گلدنبری ۲۰۰۰، ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، ۱۳۸۹).
رویکرد ساخت نگر
رویکرد ساخت نگر در خانواده درمانی عمدتا به نام مینوچین و همکاران وی پیوند خورده است که ابتدا در مدرسه ويلت ویک و بعد، در مرکز راهنمایی فیلادلفیا کار میکردند. نظریه ساختی خانواده که عمدتا متکی به نظریه سیستمهاست، بر کلیت فعال و سازمان یافتهی و شیوههای سازمان یابی خانواده از طریق الگوهای رفتار متقابل تأکید میورزند (گلادینگ، ۱۹۹۹، ترجمه بهاری، ۱۳۸۲).
خانواده درمانگران ساخت نگر متوجه الگوهای نظام فرعی خانوادهها، مرز بین نظامهای فرعی مختلف و همین طور مرزهای بین نظام خانواده و محیط بزرگتر یا «بافت محیطی» هستند. خانواده درمانگر ساخت نگر کار را با پیوستن به خانواده و برای مدتی پا گذاشتن در تعاملات آن، قادر میگردد تا جنبههای خاص کارکرد خانواده را مشاهده کند (بارکر، ۱۹۸۹، ترجمه دهقانی و دهقانی، ۱۳۸۲).
اولین هدف درمانگران ساختاری عبارت است از تلاش فعالانه برای تغییر سازمان در خانواده بدکار، و تصورشان بر این است که تغییرات رفتاری فردی و همچنین کاهش نشانهها، به دنبال تغییر بستر تبادلات خانواده حادث خواهند شد. آنها استدلال میکنند که وقتی ساختار خانواده دستخوش تحول میشود، موضع اعضای آن تغییر میکند و به واسطه این امر همه تغییر میکنند. بدین ترتیب، اولویت نفس درمانگر ساختاری آن است ی شخصا عامل تغییر باشد؛ فعالانه با کل خانواده درگیر شود، چالش-هایی به راه اندازد که با تغییرات انطباقی را به وجود میآورند و هرگاه اعضای خانواده بکوشند که با پیامدهای حاصله کنار آیند، آنها را حمایت و رهبری کند(کولا پینتو، ۱۹۹۱).
رویکرد راهبردی
درمان راهبردی (راهبرد نگر - پیام رسان از دل نظریه ارتباطات بیرون آمد که در قالب سه مدل متمایز ظهور کرد: مدل درمان کوتاه مدت (MRI)، درمان راهبردی هی لی و مدنس و مدل نظامدار میلان. هر سه مؤسسه تحقیقات روانی (MRI) بود، جایی که در آن درمان راهبردی توسط بيتسون اریکسون خلق شد (نیکولز و شوارتز، ۲۰۰۹، ترجمه دهقانی، ۱۳۸۷).
نظریه پیام رسانی عامل بسیار مؤثری در پی ریزی جنبش خانواده درمانی بوده است و از بدو تأسیس آن در اواخر دهه ۱۹۵۰، شقی فریبنده را برای شیوههای رسمی تفهیم آسیب روانی ارایه کرده است. برای مثال، در دیدگاه سنتی روانکاوی یا روان پویشی، تعارض بین مادر و دختر نوجوان به خاطر آن است که مادر با فرزند خود همانندسازی افراطی به عمل آورده و احتمالا مشکلات حل نشده نوجوانی خود را به او فرافکنی کرده است. دختر نافرمان هم که هویت شخصی ناقصی دارد، ممکن است بسیاری از ویژگیهای مادر خود را درون فکنی کند، ولی در همین ضمن دستخوش «بحران هویت» هم شده باشد. اما بنا به ادعای پیشگامان این رویکرد، این امکان وجود دارد که بتوان این تعارض را نه براساس مسایل جداگانه دو فرد، بلکه در قالب رابطه بدکاری درک کرد که خودش را به صورت یک فرآیند تبادل پیام نادرست نمایان میسازد.
بر طبق دیدگاه نظریه پردازان پیام رسانی، در موقعیت این مادر و دختر، کوشش برای تعیین علت و معلول امری بیهوده، و در حقیقت، نادرست است. مادر، علت رفتار دختر و او هم علت رفتار مادر نیست، بلکه هر دو در یک نظام منتشر و انعکاسی گرفتار شده اند، و هم یک واکنش زنجیره ای وجود دارد که به خود پسخوراند میدهد. نظریه پردازان پیام رسان استدلال میکنند که تعامل حلقوی مزبور به این خاطر استقرار مییابد که هر دو شرکت کننده بر تاکیدها یا نقطه گذاریهای خود صحه گذاشته یا آنها را تحمیل میکنند؛ در این موقعیت، هر کس به دلخواه معتقد است حرفهایش منبعث از گفتههایی است که دیگری بر زبان میآورد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ۲۰۰۰، ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، ۱۳۸۹).
12-1پیشینه پژوهش
1-12-1پژوهشهای داخلی
ارسلان ده،حبیبی،سلیمی،شاکرمی،داورنیا(1396) در پژوهش خود با عنوان تاثیر زوج درمانی گروهی هیجان مدار بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و افزایش صمیمیت زوج ها به این نتیجه دست یافتند که،زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و افزایش صمیمیت زوجین موثر است.
فتح الله زاده ،میر صیفی فرد،کاظمی،سعادتی،نوابی نژاد (1396)با هدف بررسی اثر بخشی غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زوج ها نشان دادند،با توجه به اینکه میزان صمیمیت به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط زناشویی زوج ها اثر گذار است،مداخله غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب با اصلاح و افزایش تعامل ها بین زوج ها باعث افزایش صمیمیت و بهبود کیفیت روابط زناشویی آنها میشود.
صمدی،دوستکام(1396) با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری زناشویی زنان نابارور دریافتند،درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر سازگاری زناشویی زنان نابارور موثر است.
پیرانی،عباسی،کلوانی،نوربخش(1395)با هدف بررسی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عزت نفس جنسی،ناگویی خلقی،و سازگاری زناشویی در همسران جانبازان دریافتند ،درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش عزت نفس جنسی،سازگاری زناشویی و کاهش ناگویی خلقی همسران جانبازان موثر است.
1-12-2پژوهشهای خارج از کشور
فلوجاس،گومز(2018)با هدف بهبود والدین انعطاف پذیر با درمان پذیرش و تعهد نشان دادند،درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش کنترل رفتار و اجتناب شد.همچنین یک رفتار انعطاف پذیر را در والدین ایجاد و انعطاف پذیری روانی دوطرفه ای بین والدین و فرزندان به وجود آورد.
کنیشی،لورا،فروین،لوری،اسکیبی،بوئلز(2018) در پژوهش خود نشان دادند،کیفیت روابط زناشویی بر مهارت های سواد آموزی در کودکان تاثیر دارد و رابطه زناشویی بر بیان مثبت عاطفی و فرزند پروری اثر دارد، و اهمیت فرایندهای زناشویی و خانوادگی را ،در هنگام یادگیری مهارتهای سواد آموزی در کودکان برجسته میکند.
قسمتی از منابع::
ارسلان ده ،فرشته،حبیبی ،معصومه،سلیمی،آرمان،شاکرمی،محمد،داورنیا،رضا(1396)تاثیر زوج درمانی گروهی هیجان مدار بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و افزایش صمیمیت زوج ها،علوم پزشکی زانکو،صص79-68.
علیزاده، افسانه، توحیدی،افسانه، حسینی نصیر سلطان،محبوبه سادات (1395) پیشبینی ابعاد فرسودگی تحصیلی بر اساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان،مطالعات روانشناسی تربیتی،سال دوازدهم،دوره 13،شماره 24،صص88-69.
کاوسیان،حریفی،کریمی(1395)اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)بر رضایت زناشویی زوج ها ،سلامت و مراقبت،شماره چهاردهم،صص87-76.
نجاتی، ح. (۱۳۸۰). روان شناسی زناشویی. تهران: نشر بیکران. نیکولز، پیم. و شوارتز، سی. ر. (۲۰۰۱). نظری، علی محمد. (1393). مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی. چاپ سی یکم، تهران: علم
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643