مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق جایگاه آموزش مهارت های زندگی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق جایگاه آموزش مهارت های زندگی

(0)
(0)

مبانی نظری

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق جایگاه آموزش مهارت های زندگی
رنگ و مدل کالا
مبانی نظری
تعداد
+
_
عدد
25,000 تومان
موجود

توضیحات

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق جایگاه آموزش مهارت های زندگی

در قالب word و در 61 صفحه و قابل ویرایش

 

 

فهرست مطالب

جایگاه آموزش مهارت های زندگی
2-2 پیشینه توجه به آموزش مهارت های زندگی
2-3 تبیین مفهوم مهارت های زندگی
2-4- انواع مهارت های زندگی
2-5- مؤلفه های مهارت های زندگی
2-5-1 مهارت حل مساله
2-5-2 مهارت تصمیم گیری
2-5-3 مهارت شهروند جهانی
2-5-4 مهارت برقراری ارتباط
2-5-4-1    اهمیت یادگیری روش های موثر برقراری ارتباط
مولفه اصلی در برقراری ارتباط موثر
2-5- 5 مهارت فناوری اطلاعات
2-5-6 مهارت مشارکت و همکاری
2-6-آموزش مهارتهای زندگی در چهارچوب نظریه های برنامه درسی
2-6-1 دیدگاه اجتماعی
2-6-2 دیدگاه انسانگرایانه
2-6-2-1 اصول برنامه های آموزش و پرورش انسانگرایانه
2-6-3 دیدگاه رشدگرا
2-7-نظریه های یادگیری مرتبط با آموزش مهارتهای زندگی
2-7-1 نظریه یادگیری اجتماعی
2-7- 2 نظریه روانشناسی سازنده گرایی یا ساخت گرایی
2-7- 3 نظریه هوش چندگانه
2-8- جمع بندی نظریه‌هاي یادگیری
2-9 روشهای تدریس مهارت‌هاي زندگی
2-10 دوره متوسطه
2-11 سوابق پژوهشی مربوط به آموزش مهارتهای زندگی
منابع و مآخذ


جایگاه آموزش مهارت های زندگی
  امید و هدف والدین، معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت این است که کودکان به نوجوانان و سپس به جوانان و بزرگسالانی تبدیل شوند که توانایی دسترسی موفقیت آمیز به خواسته­ها و آمال خویش و جامعه را دارا بوده و به عنوان شهروندان موثر و با کفایت در زندگی فردی و اجتماعی شایستگی هایی را بروز دهند. امید این بوده و هست که نسل آینده با تعارض و کشمکش های فزاینده زندگی روزانه سازگارانه برخورد نموده و از آسیب رساندن به خود و جامعه اجتناب کنند. همین طور وجود انسان های متعهد، نوع دوست، مستقل، با عزت، مبتکر و مشکل گشاء از امتیاز و ویژگیهای جوامع بالنده ذکر شده است (نفیسی 1377، به نقل از ادیب 1382، ص 11).
چنین خواسته ها و آرمان هایی در سطوح گوناگون اهداف آموزشی نظام های تربیتی قابل مشاهده است. برای مثال در اهداف غایی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران که شورای عالی آموزش و پرورش در تاریخ30/7/1377 تصویب نموده است مهمترین اهداف به ترتیب زیر ذکر شده است:
⦁  پرورش متعادل عواطف انسانی و همزیستی مسالمت آمیز.
⦁  پرورش روحیه اعتماد به نفس و استقلال شخصیت.
⦁  پرورش روحیه مشارکت و همکاری در فعالیت های گروهی.
⦁  تقویت روحیه گذشت، فداکاری و ایثار در روابط اجتماعی.
⦁  پرورش روحیه مسئولیت پذیری و مشارکت در فعالیت های دینی، فرهنگی و اجتماعی.
⦁  پرورش سعه صدر و تحمل آراء دیگران در برخورد با اندیشه ها.
⦁  تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی با فراهم کردن شرایط مناسب.
⦁  ایجاد روحیه ساده زیستی، قناعت و پرهیز از هرگونه اسراف و تجمل گرایی.
⦁  شناخت ارزش و قداست کار و معاش حلال (صافی،1385،صص16-14).
  همه موارد ذکر شده از ویژگی های مطلوب یک شهروند متعادل و مقبول اجتماعی است که بایستی در نظام تعلیم و تربیت به مفهوم اعم و برنامه درسی به مفهوم اخص، سرلوحه    فعالیت ها قرار گیرد. با این حال با مروری بر نظام های آموزشی و جهت گیری های علمی آن می‌توان دریافت که این گونه اهداف چندان جایگاهی در فعالیت های برنامه درسی و مدرسه‌ای ندارند. نظام سنتی مدارس بر طیف وسیعی از دانش ها و مهارت ها تاکید دارد که به زندگی روزمره چندان مرتبط نیست، برنامه های درسی تاکید بر گذشته دارند و افزایش دانش و اطلاعات و احساس لزوم انتقال آنها به دانش آموزان جایگاهی را برای آموزش مهارت های زندگی باقی نگذاشته است (اورکین و ون دی،1996). در نظام های جاری، رایج ترین الگوی مورد استفاده در برنامه درسی تاکید بر موضوع های مدون درسی به عنوان منبع اطلاعاتی است (کلاین،1381،ص196). در این الگو چندان جایگاهی برای نیازهای دانش آموزان و جامعه به عنوان منابع اطلاعاتی لحاظ نمی‌گردد.
  تصمیم گیری ها، عمدتاً توسط متخصصان موضوعات خاص علمی انجام می‌پذیرد و اهداف از پیش طراحی شده و تجویزی با حداقل توجه به نیازهای فراگیران ارائه می‌شود و عمده ترین فعالیت یادگیری دانش آموزان عبارت از خواندن، نوشتن و حفظ کردن است. در چنین شرایطی تربیت شهروندان مجهز به مهارت های زندگی و اجتماعی دور از انتظار خواهد بود، که خود موجب آسیب پذیری آنان در برابر مشکلات و خطرات آتی می‌گردد و متعاقباً جامعه را با دشواری های خاصی مواجه می‌سازد. چنین وضعیتی نسل آینده را در حل مسائل عادی و روزمره زندگی کم توان ساخته و قدرت حل مسأله و تصمیم گیری صحیح را از آنان سلب می‌کنند. به نظر کاوالیک (1994) بخشی از مسئولیت مدارس مربوط به آموزش مهارت های زندگی است. جامعه در حال دگرگونی است، اما مدارس هنوز از زمان عقب هستند. معلمان عمدتاً به جای آموزش عملی تجربیات، بر استفاده از کتاب درسی تاکید دارند. در صورتی که زندگی واقعی بهترین منبع برای برنامه درسی دانش آموزان است، چون برنامه درسی بایستی مبتنی بر واقعیات زندگی باشد و از آن الهام بگیرد (ادیب،1382،ص 12).
  تحقیقات گوناگون فقدان و یا کمبود مهارتهای زندگی دانش آموزان در سطوح مختلف تحصیلی را تائید می‌کنند. کیامنش(1379) در گزارش تحقیقی خود بیان داشته است که        " عملکرد دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در حوزه مهارتهای زندگی از حداقل مورد انتظار(60%) کمتر بوده است". براساس نتایج، تحقیقات خارج از کشور نیز به فقدان مهارت های زندگی دانش آموزان در سطوح مختلف اشاره می‌کنند. برای مثال ون دی (1996) در کار تحقیقی خود گزارش می‌دهد که دانش آموزان مورد مطالعه، از نظر مهارت های زندگی مانند همکاری، پشتکار، حل مسأله و صمیمیت ضعیف بوده اند. همچنین گامبو در تحقیقی نشان داده است که والدین از عدم توجه آموزش متوسطه به مهارت های زندگی دانش آموزان    گله مند بوده اند (گامبو 2000،به نقل از ادیب 1382،ص 12).


2-2 پیشینه توجه به آموزش مهارت های زندگی
  آموزش مهارت های زندگی در سال 1979 و با اقدامات بوتوین آغاز گردید (خسروی، 1390). وی یک مجموعه آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می‌داد که چگونه با استفاده از مهارت های، رفتار جرأت مندانه، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه واحد پیشگیری اولیه بود و مطالعات بعدی نشان داد که آموزش مهارت های زندگی تنها در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می‌شود که همه مهارت ها به فرد آموخته شود. پژوهش ها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدر از جمله سیگار موفق بوده است (ادیب، 1382).
  به دنبال این اقدام مقدماتی از سال 1993 به بعد سازمان بهداشت جهانی با هماهنگی یونیسف برنامه آموزش مهارت های زندگی را به عنوان یک طرح جامع پیشگیری اولیه و ارتقای سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان معرفی نمود (سازمان بهداشت جهانی،1994). هدف از این برنامه افزایش توانایی روانی – اجتماعی کودکان و نوجوانان بود تا آنها بتوانند با مسائل و دشواری های زندگی سازگارانه برخورد کنند. آموزش مهارت های زندگی طراحی شده توسط یونیسف، صندوق بین المللی کودکان و نوجوانان از بدو پیدایش در کشورهای مختلف در مورد صدها هزار نوجوان که در موقعیت های مختلف قرار داشتند به کار رفته است (امامی،1383، ص 65).

2-4- انواع مهارت های زندگی
  طبقه بندی های مختلفی از مهارتهای زندگی به عمل آمده است که از اختلافات در دیدگاهها و نظرات افراد مختلف ناشی می‌شود. در اینجا به برخی از انواع طبقه بندی مهارت های زندگی اشاره می‌شود. بروکز از مرور تئوری های رشدی مربوط به عوامل عاطفی، شناختی، اخلاقی، هوشی، جسمانی – جنسی، روانی، شناختی- اجتماعی و شغلی به 305 نوع مهارت زندگی دست یافت و در نهایت به چهار طبقه ارزشمند از مهارت های زندگی دست یافت که متناسب با سنینن مختلف کودکی، نوجوانی و بزرگسالی است و کاربردهای بسیار موثری در امر مشاوره دارد. بنابراین براساس مدل طبقه بندی بروکز ابعاد مهارتهای زندگی شامل موارد زیر است:
⦁  مهارت های مربوط به ارتباط بین فردی/ روابط انسانی.
⦁  مهارت های مربوط به حل مساله / تصمیم گیری.
⦁  مهارت های مربوط به سلامت جسمانی/ حفظ سلامتی.
⦁  مهارت های مربوط به رشد هویت/ هدف در زندگی.
طبق نظر بروکز (به نقل از گینتر 1999)، این طبقات کلی با هم ارتباط دارند. در ضمن دارای ماهیتی پویا هستند، به طوری که تغییر در یکی از زمینه ها و ابعاد می‌تواند تاثیر مثبت یا منفی روی زمینه های دیگر داشته باشد (آقاجانی،1381،ص 61-60). در برنامه آموزشی تدوین شده توسط دانشگاه ایالتی آیووا که برای نوجوانان سنین 15 تا 19 سال تدریس شده است،      مهم ترین مهارت های زندگی در قالب موارد زیر مطرح شده است:
1  مهارت های تفکر
یادگرفتن یادگیری، تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر منطقی، خدمات یادگیری
2-  مهارت های مدیریت
تعیین اهداف، مهارت برنامه ریزی، مهارت سازماندهی، استفاده بخردانه از منابع، مهارت نگهداری، ثبت مدارک و یادداشت ها، آثار مدارک کتبی و گزارش ها و انعطاف پذیری
3-  مهارت های ارتباط برقرار کردن
مهارت همکاری، مهارت های اجتماعی، مهارتهای حل تعارض، مهارت پذیرش تفاوت ها، مهارت توجه به دیگران، مهارت همدلی، مهارت مشارکت.
4-  مهارت های مراقبت کردن
داوطلب شدن برای ارائه خدمات اجتماعی، مهارت رهبری، مهارت شهروندی مسئول، مهارت شرکت در گروه.
5-  مهارت های کار کردن
مهارت باب بازار(مورد نیاز بازار)، مهارت کارتیمی، مهارت خودانگیخیتگی


6-  مهارت های سلامت وجود
مهارت عزت نفس، مهارت خود مسئولیت پذیری، مهارت ابراز وجود مناسب، مهارت کنترل خود (خودانضباطی).
7-  مهارت های زیستن
مهارت انتخاب سبک زندگی سالم، اداره استرس، مهارت پیشگیری از بیماری، مهارت ایمنی شخصی (رولینز،1996 ،به نقل از فتحی واجارگاه و اسفندیاری،1383،ص21).
تجارب کشورهای مختلف نشان می‌دهد که ماهیت و تعریف مهارتهای زندگی، در کشورها و فرهنگ های مختلف، متفاوت بوده است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی(1377) از مهارت های زندگی،10 مهارت اصلی و پایه ای عبارتند از، توانایی تصمیم گیری، توانایی حل مساله، توانایی تفکر خلاق، توانایی تفکر نقادانه، توانایی ارتباط موثر، توانایی روابط بین فردی، توانایی خودآگاهی، توانایی همدلی، توانایی مقابله با هیجان ها و توانایی مقابله با استرس.
طارمیان و همکاران (1383). طبقه بندی ذیل را از انواع مهارت های زندگی ارائه نموده اند:
1  مهارت تصمیم گیری                  2- مهارت روابط اجتماعی موثر
3- مهارت حل مساله                      4- مهارت خودشناسی
5- مهارت تفکرخلاق                    6- مهارت همدلی
7- مهارت تفکر انتقادی              8- مهارت مقابله با هیجانات و فشارهای روانی
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف 2003) در مقاله ای با عنوان «کدام مهارت ها،    مهارتهای زندگی هستند».

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643