پاورپوینت فصل هفتم 7 (اختلالات افسردگی و دو قطبی )کتاب آسیب شناسی روانی دیدگاه‌های بالینی درباره اختلالات روانی هالجین ترجمه دکتر سید محمدی ,

پاورپوینت فصل هفتم 7 (اختلالات افسردگی و دو قطبی ) کتاب آسیب شناسی روانی هالجین ترجمه دکتر سید محمدی

در قالب ppt و در 72 اسلاید و قابل ویرایش

فهرست مطالب:
اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی مداوم افسرده خویی
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
اختلال ملال پیش از قاعدگی
اختلالاتی که شامل تغییرات در خلق می.شوند
اختلال دوقطبی
اختلال ادواری خو
نظریه ها و درمان اختلالات افسردگی و دو قطبی
دیدگاه های زیستی
دیدگاه های روان شناختی
دیدگاه های اجتماعی - فرهنگی
خودکشی .
اختلالات افسردگی و دوقطبی: دیدگاه زیستی - روانی - اجتماعی
خلاصه
اصطلاحات مهم

اهداف یادگیری
1-7-ویژگی های اصلی اختلال افسردگی اساسی و اختلال افسردگی مداوم، از جمله میزان شیوع آنها را توضیح دهید.
2-7-اختلال دو قطبی نوع I، دو قطبی نوع II و ادواری خو را مقایسه کنید.
3-7-از نظریه ها و درمان اختلالات افسردگی و دو قطبی آگاه شوید.
4-7-درباره روابط بین سن، جنسیت و خودکشی بحث کنید.
5-7-مدل زیستی – روانی – اجتماعی اختلالات افسردگی و دوقطبی را تحلیل کنید.

گزارش موردی: جانيس باترفيلد
اطلاعات جمعیت شناختی زن متأهل ۴۷ ساله سیاه پوست
مشکل موجود جانیس بعد از بستری شدن به دنبال اقدام خودکشی برای روان درمانی ارجاع داده شده بود جانیس گزارش داد که آنچه موجب اقدام خودکشی او شد، از دست دادن کارش در یک شرکت املاک بود که به مدت ۲۵ سال در آنجا کار کرده بود گرچه درک میکرد که شرکت به دلیل اقتصادی کوچک شده بود اما به خاطر تأثیر منفی که بیکاری بر خانواده اش خواهد داشت عمیقاً احساس گناه میکرده است جانیس گزارش داد ۲۷ سال است که ازدواج کرده و سه دختر دارد یکی از آنها در خانه آنها زندگی میکند و دو دختر دیگر او به کالج میروند او گزارش داد فشاری که در اثر وضعیت مالی خود احساس میکرد وی را در هم کوبید. زیرا خانواده اش عمدتاً به درآمد او متکی بودند. جانیس گفت همراه با احساس گناه به قدری احساس افسردگی میکرده که بیشتر روزها ظرف ۲ هفته گذشته را در بستر گذرانده و اغلب به فکر خاتمه دادن به زندگی خود بوده است. او مصرف داروهای مسکّن خود را متوقف کرده بود که برای کمر درد مزمن وی تجویز شده بودند تا آن را برای آینده که نیاز داشته باشم ذخیره کنم». او یک روز بعد از ظهر که شوهرش خارج از خانه بود با خوردن تمام داروهایی که ذخیره کرده بود دست به خودکشی زد وقتی شوهر جانیس به خانه برگشت او را در حالت اغما یافت و برای نجات جانش فوراً وی را به بیمارستان رساند. او در بخش روان پزشکی بیمارستان بستری و داروهایی برای وی تجویز شد. در نتیجه افکار خودکشی و افسردگی شدید او به قدر کافی کاهش یافتند که پزشکان پنداشتند او دیگر تهدیدی برای خودش نیست روان پزشکان بخش سرپایی وی را برای روان درمانی هفتگی جهت پیگیری ارجاع دادند او قبلاً هرگز تحت درمان قرار نگرفته بود.