پاورپوینت فصل هفتم 7 («دکترین» واقعی فاشیسم ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی ,

پاورپوینت فصل پنجم 7 («دکترین» واقعی فاشیسم ) کتاب فاشیسم و بنگاه های کلان اقتصادی دانیل گرن ترجمه دکتر رضا اسپیلی

در قالب pptx و در 14 اسلاید و قابل ویرایش

توضیحات::

فاشیسم دیگر نیازی به پنهان کردن چهره ی واقعی خود ندارد و در واقع مفید فایده دید که با استفاده از دکترینی قوانین خود را مشروع سازد. این دکترین در وهله ی نخست پس از دست یازی به قدرت ماهرانه پرداخت نشده بود بسی پیش از آن می‌توانستیم آن را در نوشته ها و سخنرانیهای رهبران بیابیم
گرچه پشت عبارت پردازی های «سرمایه ستیزی» پنهان شده بود اکنون عوام فریبی به پس زمینه رفته و به کار اثبات حقانیت ایدئولوژیک دیکتاتوری پرداخته است. در نهایت به وضوح دیدیم که اصول فاشیستی آشنای قدیمی است، همزاد فلسفه ی واپسگرایی فلسفه ی فئودالیسم و استبداد. آن چه که بورژوازی باید در غروب حکمرانی خود برای رسیدن به آزادی اش به سختی با آن نبرد میکرد آشکارا فلسفه بود بورژوازی با بدبینی دینی درباره ی سقوط انسان با اصول مهان سالاری»، «دولت - بت»، حکومت به دست توده ها و دموکراسی، با نیروی فیزیکی و حقوق بشر خود با همه ی اصول بالا به مخالفت با ایده ی پیشرفت نامحدود برخاست.
اما روزی رسید که بورژوازی دریافت تمام سلاحهایی که در برابر فئودالیسم به کار برده به سوی خودش نشانه رفته تمام وسایل آموزشی که فراهم آورده علیه تمدن خودش به کار می‌روند تمام رب النوع هایی که پدید آورده از او دور شده اند» - هنگامی که فهمید تمام آزادیهای پیش گفته ی بورژوازی و ارگانهای پیشرفت مورد حمله قرار گرفته اند و قوانین طبقاتی اش را تهدید کرده اند...»
با بحران سرمایه داری به اصول اساسی اش ضربه وارد شده و تنها میتواند با ویران کردن مؤسسه‌های دموکراتیک و نابود کردن کلی و خشن سازمانهای پرولتری سودهای در معرض تهدید قرار گرفته اش را نجات دهد از ایدئولوژی ای که یک بار او را بر استبداد پیروز گردانده بود روی گرداند.

بورژوازی از ایده ی پیشرفت سود جست تا باستیلهای استبداد را در هم بکوبد. عهد عتيق و قرون وسطا بر پایه ی عقیده ی تباهی و فساد نوع بشر بر پایه ی عقیده ی مذهبی سقوط انسان استوارند بشر که به دستان خدا ساخته شد با گناه نخستین در دام شرارت افتاد. انسان بدطینت زاده شده و کامل نیست – و همینطور نظامهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اش انسان باید آن چه را از جانب خدا وضع شده بدون بحث و امید بهبود بپذیرد. بورژوازی مشتاق ،آزادی در آغاز تسلط خود به توسط اصول بدبینانه ی بسیار مناسب برای حقانیت بخشی به استبداد و مشروع سازی فقر با ایده ی پیشرفت مخالفت ورزید.
عصر طلایی در گذشته نبوده بلکه پیش روی ماست؛ بشریت کامل است و مدام از فقر به بهبودی مادی از نادانی به ،دانش از بربریت به تمدن ترقی میکند. اکتشافات بزرگ نیمه ی دوم سده هژدهم پیدایش عصر ماشین و صنعت مدرن، تصدیقی نــو بــر ایده ی پیشرفت بود بورژوازی جوان صنعتی یقین داشت که ابزار جدید تولید اختراع شده به دست خود او توانا به بهبود سرنوشت بشر تا بینهایت خواهد بود. خوشبینی پربرکت سن سیمونی بازرگانی چون میشل شوالیه از همین جا ناشی میشود.
اما روزی رسید که ایده ی پیشرفت در برابر بورژوازی قد علم کرد. نیروهای تولیدی در حالی که با سرعتی گیج کننده پیشرفت میکردند در تقابل با سیستم اجتماعی قرار گرفتند. جامعه ی سرمایه داری از پیشرفت بازماند و به جای نمایاندن دورنمای بهزیستی به بشریت، تنها فقر و بیکاری نصیب انسان کرد.
خرد دیگر سلاح غلبه بر بورژوازی بود فاشیسم تمرین آزادانه ی هوش و برتری درک مشترک را جایگزین آگاهی آشکار کرد اما این سلاح امروزه علیه خود او نشانه رفته خرد و تجزیه و تحلیل علمی دیگر نمیتواند جز برای خراب کردن اصول قواعدش و نیز محکوم کردن سیستم تولید سرمایه داری به کار رود. تنها توسل به «بی خـردی» اجازه ی ادامهی سلطنتش را میدهد