مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق هویت حرفه ای و خودکار آمدی ,

menuordersearch
academixfile.ir

توضیحات

مقاله و مبانی نظری و پیشینه تحقیق هویت حرفه ای و خودکار آمدی

در قالب word و در 38 صفحه و قابل ویرایش و دارای منابع سال 1402

 

 

 

فهرست مطالب
مقدمه
هویت حرفه ای
هویت
هویت حرفه ای
تاریخچه ی هویت حرفه ای
شکل گیری هویت حرفه ای
ابعاد هویت حرفه ای
بعد میان فردی
بعد درون فردی
ویژگی¬های هویت حرفه ای
ویژگی های افراد دارای هویت حرفه ای

نظریه های هویت حرفه ای
خود کارآمدی
تعاریف خودکارآمدی
مبانی نظری خود کارآمدی
خود کارآمدی هیجانی
خود کارآمدی تحصیلی
خود کارآمدي اجتماعی
ابعاد خود کارآمدی
منابع خودکارآمدی
فرآیندهای واسطه خودکارآمدی
ظرفیت ها و قابلیت های مؤثر در خودکارآمدی
تأثیر زمینه های فرهنگی و اجتماعی بر روی باورهای خودکارآمدی
نقش باورهای خودکارآمدی در انگیزش رفتار و انتخاب اهداف آگاهانه
تعریف خودکارآمدی خلاق
ویژگی افراد دارای خودکارآمدی خلاق
ابعاد چندگانه خودکارآمدی خلاق

پیشینه تحقیق

منابع فارسی

منابع لاتین

 

 

هویت حرفه ای
هویت
از نظر لغوی واژه هویت به دو معنای ظاهراً متناقض به کار می‌رود:
1- همسانی و یکنواختی مطلق  2- تمایز
اگرچه این دو معنا متضادند ولی به دو جنبه اصلی هویت معطوف اند. بیشتر روانشناسان و نظریه پردازان شخصیت هویت را در ابتدا امری فردی و شخصی می‌دانند البته این ها هویت اجتماعی را هم انکار نمی‌کنند و آنها را متمایز از هم قلمداد می‌کنند. از این دیدگاه هویت (احساس تمایز شخصی، احساس تداوم شخصی و احساس استقلال شخصی) نامیده می‌شود (وان دیک و همکاران، 2014). در مقابل روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان معتقدند که احساس هویت (فردی) به واسطه دیالکتیک میان فرد و جامعه شکل می‌گیرد؛ آنها می‌پذیرند که هویت در نگرشها و احساسات افراد نفوذ می‌یابد اما بستر شکل گیری آن زندگی اجتماعی است افراد بی همتا و متغیرند ولی شخصیت به شکل اجتماعی و به واسطه مراحل مختلف اجتماعی شدن ساخته می‌شود (وان دیک، 2014). پرچمدار نظریه هویت اجتماعی جرج هربرتمید است از نظریه او هر فرد هویت یا خویشتن خود را از طریق سازماندهی نگرش های فردی دیگران در قالب نگرش های سازمان یافته اجتماعی یا گروهی شکل می‌دهد یعنی تصویری که فرد از خود می‌سازد بازتاب نگرشی است که دیگران نسبت به او دارند (واکلا و بوراداس، 2015) (تاجفل، 2018) هویت اجتماعی را با عضویت گروهی پیوند می‌زند و عضویت گروهی را متشکل از سه عنصر می‌داند:
عنصر شناختی (آگاهی از این که فرد به یک گروه تعلق دارد).
عنصر ارزشی (فرض هایی درباره پیامدهای ارزشی مثبت یا منفی عضویت گروهی).
عنصر احساسی (احساسات نسبت به گروه و نسبت به افراد دیگری که رابطه خاصی با آن گروه دارد).
پس هویت اجتماعی از دیدگاه تا جفل عبارت است از آن بخشی از برداشت یک فرد از خود که از آگاهی او نسبت به عضویت در گروه های اجتماعی سرچشمه می‌گیرد با توجه به این تعریف می‌توان گفت هویت اجتماعی نوعی خودشناسی فرد در رابطه با دیگران است و مشخص می‌کند شخص از لحاظ روانشناسی و اجتماعی کیست و چه جایگاهی دارد.
هویت معطوف است به بازشناسی مرز میان خود و بیگانه که عمدتاً از طریق هم جنسی های اجتماعی درون گروه ها از برون گروه ها ممکن می‌شود (ریکتا و واندیس، 2005). به بیان روشن تر هویت یعنی کیفیت یکسان بودن در ذات ترکیب و ماهیت و نیز یکسان بودن در همه شرایط در هر حال هویت داشتن یعنی یگانه بودن ولی از دو جنبه متفاوت همانند دیگران بودن در طبقه خود و همانند خود بودن در گذر زمان (مايفيل، 2008). اگر محور و مبنای زندگی اجتماعی را برقراری ارتباط پایدار و معنادار بدانیم هویت اجتماعی چنین امکانی را فراهم می‌کند و بدون چهارچوبی برای تعیین هویت اجتماعی، افراد مانند همدیگر خواهند بود و هیچ کدام نمی‌توانند به شکل معنادار و پایدار با دیگران پیوند یابند (گرانت، 2020) هویت اجتماعی نه تنها ارتباط اجتماعی را امکان پذیر می‌کند بلکه به زندگی افراد هم معنا می‌دهد. هویت نه تنها فرایندی برای خودشناسی کنشگران اجتماعی است بلکه معنا سازی هم به واسطه آن صورت می‌گیرد از این رو برخی از نظریه پردازان در تعریف هویت بر این کار ویژه تأکید دارند، برای مثال کاستلز (19997) هويت را همچون فرایند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی فرهنگی یا یک دسته ویژگی های فرهنگی که بر دیگر منابع برتری دارند می‌داند از این دیدگاه هویت مفهومی است که دنیای درونی و شخصی را با جمعی اشکال فرهنگی و اجتماعی ترکیب می‌کند.
هویت ما ذهنیت افراد را شکل می‌دهند و مردم به واسطه آنها نسبت به تحولات محیط زندگی حساس می‌شوند مردم به دیگران می‌گویند چه کسی هستند و مهمتر این که به خودشان هم می‌گویند چه کسی هستند و سپس به گونه ای هم رفتار می‌کنند که از آن کسی که تصور میکنند هستند انتظار دارند (هی و براچ، 2018).
هویت حرفه ای
هر شغل و حرفه ای دارای یک هویت حرفه ای خاص است تصور یک شغل و حرفه بدون هويت حرفه ای امکان پذیر نیست اما این امکان وجود دارد که افراد در هر شغلی قادر به یکپارچه سازی و تلفیق خود با ارزش ها و تعهدات حرفه ای خود نباشند و از این رو نتوانند به اصل و اساس هویت خود نزدیک شوند (نیستروم، 2019). بنابراین می‌توان گفت هویت حرفه ای افراد و از جمله استادان در نتیجه ارتباط بین معنایی که افراد به خود نسبت می‌دهند و معنایی که سایر افراد به وی نسبت می‌دهند تعریف می‌شود(چانگ ،2008). در حقیقت هویت حرفه ای استادان چهارچوبی برای آنها در رابطه با "چگونه بودن"، "چگونه عمل کردن " و "چگونه درک کردن " کار و نقش خود در جامعه فراهم می‌آورد (ساچز، 2015).
با توجه به تحقیقات و مطالعات مختلفی که در زمینه هویت حرفه ای و تعریف و درک آن صورت گرفته، می‌توان چهار عنصر اساسی را در رابطه با این مفهوم مطرح نمود :
هویت حرفه ای، مفهومی پویا است،
هویت حرفهای شامل خرده هویتهای زیادی است،
هویت حرفهای در برگیرنده سازمان است،
هویت حرفهای در برگیرنده شخصیت و زمینه است (کامپیروویک و زیکوویک، 2012).

تاریخچه ی هویت حرفه ای
زمینه پیدایش هویت حرفه ای استادان به اواخر دهه ۱۹۸۰ بر می‌گردد (ماکلر، 2011 ). در دهه اخیر، هویت حرفه ای استادان به عنوان حیطه تحقیقاتی جداگانه ای مطرح شده است (به عنوان مثال، بالاگ، 1997 ؛ کونلی و کلاندينين، 1999 ؛ نولز، 1192؛ کامپ، بوند، دورت و بوک، 1196). مفهوم هویت حرفه ای علاقه و توجه بسیاری از رشته ها از جمله فنآوری اطلاعات (به عنوان مثال، کاپووا، آرتور، وايدوم و ونسون، 2007 )، پزشکی (به عنوان مثال، پرات، راکمن و کافمن، 2006) و حرف حقوقی (به عنوان مثال، مدر، مک ایون و مایمان، 2001) را به خود جلب کرده است. با این وجود بیشتر تحقیقات مربوط به این حیطه در زمینه تدریس و آموزش صورت گرفته است (بیجارد و همکاران، 2004) مطالعات موجود در این زمینه بیشتر روی این موضوع که چه چیزهایی هویت حرف های اعضای هیات علمی و توسعه آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد متمرکز شده اند (به عنوان مثال، کولدرون و اسميت ۱۹۹۹؛ هامان گاسلین، رومانو و بانان، 2010 ؛ شپنز، الترمن و وریک، 2009). علاوه بر این تعداد معدودی از مطالعات نیز هستند که بیشتر روی پیامد تأکید کرده اند.
هویت حرفهای به شیوه های مختلف در حوزه ی تدریس و آموزش تعریف شده است که همین امر مقایسه نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته در رابطه با این موضوع را دشوار می‌سازد. هویت حرفه ای معمولاً به نحوه نگریستن اعضای هیات علمی به خود به عنوان یک استادT بر مبنای تفاسیرشان از تعامل مستمر خود با زمینه کاری شان مربوط می‌شود (بیجارد و همکاران، 2014).
کلچر مانز (۲۰۰۹) می‌گوید استادان در طول دوران کاری خود چارچوبی تفسیری تدوین می‌کنند و این چارچوب به واسطه تعامل بین آنان و شرایط کاری اجتماعی فرهنگی و ساختاری زمینه کاری شان، بطور مکرر شکل داده می‌شود دی و دیگران (2006) نیز به این نتیجه دست یافتند که اعضای هیات علمی در کار خود بین سه بُعدِ مرتبط با هم تعامل برقرار می‌کنند: بعد شخصی (زندگی آنها در بیرون از محیط آموزشی)، بعد حرفه ای (انتظارات اجتماعی و سیاسی در رابطه با آنچه که یک هیات علمی خوب را تشکیل می‌دهد و همچنین ایده آل های آموزشی خود هیات علمی و بُعد موقعیتی ( محیط کاری هیات علمی). از طریق شیوه های تعامل این سه بعد، هویتهای حرفهای مختلفی شکل می‌گیرد .
هویت حرفه ای شامل ایجاد "روایت های شخصی با رجوع به منابع فرهنگی و همچنین خاطرات از خود است" (الوسون و همکاران، 2018). بنابراین هویت حرفه ای توسط واتسون (2008) به این صورت تعریف می‌شود: فرآیند متقابلی که در آن افراد برای شکل دادن به مفهومی نسبتاً منسجم و متمایز از هویت شخصی و سازگاری با محدودیت ها برای تاثیر گذاشتن بر هویت های مختلف اجتماعی مربوط به آنها در محیط های مختلف زندگی تلاش می‌کنند.
انسجام فردی بخشی جدایی ناپذیر از هویت حرفه ای است و تحول در صورتی رخ می‌دهد که تناقضی بین دیدگاه های اجتماعی و شخصی فرد وجود داشته باشد. در واقع ثبات و انسجام به اندازه ای مهم است که افراد دارای درک منفی از خود ممکن است به دنبال تأیید این تصویر منفی به نفع حفظ انسجام فردی باشند (آشفورد و همکاران، 2018). هنگامیکه روایت شخصی یک فرد، معتبر در نظر گرفته می‌شود (در مقایسه با تجربیات و تعریف فردی) اما توسط افرادی که نظر آنها مهم است معتبر تلقی نمی‌شود، انگیزه ای برای بیان مجدد روایت فردی به معنای کار بر روی هویت فردی وجود دارد (لوتگن-سندویک، 2019). زمانی که هویت های قبلی ثابت، افراد به دلیل تغییر محیط برای مثال یک شغل جدید) دچار اختلال می‌شود و یا ناسازگاری های ذکر شده در بالا پدیدار می‌شود آنها درگیر هویت حرفه ای می‌شوند. هویت حرفه ای ممکن است با عدم اطمینان، اضطراب، تردید و پرسش و یا شک ایجاد شود (آلوسون و همکاران، 2018).

نظریه های هویت حرفه ای
هویت حرفه ای معلم: هویت حرفه ای یک معلم در جریان تعاملات با دیگران و در حیطه ها و حوزه های مختلف حرفه ای شکل می‌گیرد یا تغییر می‌کند.
اولسن (۲۰۰۸) اظهار می‌کند که رشد و شکل گیری هویت معلم به منزله مجموعه و دسته ای از زمینه ها و حیطه ها و روابط مختلف یک پدیده روانی است همچنین به عقیده او هویت یک برچسبی برای یک فرد برای اثر بخشی بیشتر در موقعیتهای اجتماعی و سیستم های معنایی، زمینه های فوری، ساختارهای فردی است هر کدام از اینها خواص سیال دارند و همگی ساختار در حال تغییری دارند. این عوامل در عمل با هم یکپارچه هستند و آموزش دهندگان و معلمان به همزمان به این موارد پاسخ می‌دهند (ادیب و همکاران ١٣٩٦).
زندگی چند بعدی و چند نقشی افراد، مشکلاتی را بین هویت حرفه ای و شخصی آنها ایجاد می‌کند. معلم شدن و ماندگاری در آن تابعی از رشد در جوامع پیچیده و محیط های فرهنگی است که گفتمان ها و هویت ها دائماً در تنش هستند معلم شدن و ماندن تابع رشد در جوامع پیچیده و محیط های فرهنگی که گفتمان ها و هویت ها مدام در تنش هستند (ادیب و همکاران، ١٣٩٦).
بیجارد و همکاران (۲۰۰) اظهار می‌کنند که ماهیت فزاینده هویت حرفه ای حاکی از این است که خصوصیات هویت حرفه ای را فقط در سطح کلی و انتزاعی می‌توان توصیف کرد. مفهوم هویت حرفه ای از دو الگوی اجتماعی و روانشناختی ساخته شده است. الگوی اجتماعی با « عمل و انجام» تعریف می‌شود که متشکل از توقع و انتظارات افراد جامعه (مقررات و قوانین، معیارها و ملاک) است. الگوی روانشناختی روشن می‌شود که شامل تکامل خصوصیات و ارزش های درونی فرد است. یک الگوی پارادایمی بدون پارادایم دیگر مفهوم هویت حرفه ای را کامل و واضح ارائه نمی‌دهد. از نظر تئوری، هویت حرفه ای تحت تاثیر اعمال، فعالیت ها، تجارب شخصی و انواع مختلف عوامل شخصی و منحصر به فرد (مانند خصوصیات شخصیتی و جنسیتی) و عوامل زمینه ای و محیطی (مانند وضعیت اجتماعی و اقتصادی، گروه همسالان خانواده، دوستان و آشنایان ،) و همچنین تعامل عوامل فردی و محیطی شکل می‌گیرد عوامل محیطی و زمینه ای می‌توانند از طریق کلیشه های اجتماعی، ساختار فرصت ها و محدودیت های محیطی تأثیر مستقیمی بر هویت بگذارند. در عين حال، متغیرهای زمینه ای میتوانند از طریق تنظیم جهت دار و مجموعه ای از فعالیت های فردی، تأثیرات غیر مستقیمی در شکل گیری هویت داشته باشند (شوارتز و همکاران، ۲۰۱۱).

 

پیشینه داخلی

پژوهش سیدنقوی و ویشلقی (1401) با عنوان " تحلیل تأثیر سبک رهبری فراگیر بر قانون‌شکنی خیرخواهانه براساس نقش میانجی ایمنی روان‌شناختی و خودکارآمدی خلاق و تعدیلی‌گری تبادل رهبر- عضو در سازمان‌های دولتی آذربایجان غربی" نتایج نشان داد رهبری فراگیر بر قانون‌شکنی خیرخواهانه تأثیر مستقیم و معناداری دارد و به‌طور غیرمستقیم از راه میانجی‌گری خودکارآمدی خلاق و ایمنی روانشناختی و تعدیل‌گری تبادل رهبر-عضو بر قانون‌شکنی خیرخواهانه تأثیر معناداری دارد.
پژوهش شفیعی (1400) با عنوان " مدل علی رفتار نوآورانه‌ی کاری بر اساس رهبری تحول‌آفرین با نقش واسطه‌ای خودکارآمدی جمعی و تسهیم دانش در معلمان مقطع متوسطه‌ی اول شهرستان کامیاران" یافته‌های به‌دست‌آمده نشان داد مدل مفهومی رفتار نوآورانه‌ی کاری بر اساس رهبری تحول‌آفرین با نقش واسطه‌ای خودکارآمدی جمعی و تسهیم دانش با مدل تجربی برازش مناسبی دارد. بر اساس نتایج رهبری تحول‌آفرین بر رفتار نوآورانه‌ی کاری، خودکارآمدی جمعی و تسهیم دانش تأثیر مثبت و مستقیمی دارد. همچنین تسهیم دانش و خودکارآمدی جمعی نیز بر رفتار نوآورانه‌ی کاری تأثیر مثبت و مستقیمی دارند. علاوه بر این بر اساس یافته‌ها، رهبری تحول‌آفرین به‌واسطه تسهیم دانش و خودکارآمدی جمعی بر رفتار نوآورانه‌ی کاری تأثیر غیرمستقیمی دارد.
پژوهش عباس زاده حاجی آقا (1399) با عنوان " رابطه بین خودکارآمدی، فرسودگی شغلی و هویت حرفه‌ای معلمان زبان خارجی ایران" نتایج نشان داد که بین خودکار‌آمدی و هویت حرفه‌ای معلمان ایرانی، رابطه‌ی مثبت اما غیرمعناداری وجود دارد. علاوه بر این، بین فرسودگی شغلی و هویت حرفه‌ای معلمان، رابطه منفی و معنادار مشاهده شد. سرانجام بین خودکار‌آمدی و فرسودگی شغلی معلمان زبان خارجی ایرانی، رابطه ی معنادار و منفی مشاهده شد. طبق نتایج، نتیجه‌گیری می‌شود که ویژگی‌های مثبت معلمان از قبیل خودکارآمدی و هویت حرفه‌ای به کاهش ویژگی‌های منفی از قبیل فرسودگی شغلی آنها منجر می‌شود.

 

پیشینه خارجی
گائو و وائی (2021) در پژوهشی به بررسی رهبری خیرخواهانه و رفتار شهروندی بین فردی: نقش تبادل رهبر و اعضا و برون‌گرایی پرداختند. این پژوهش بر روی 112 کارکن صنایع مختلف در شمال چین انجام شد که در نهایت 95 نفر باقی ماندند. نتایج نشان داد که یک رابطه مثبت بین رهبری خیرخواه و رفتار شهروندی بین فردی متمرکز بر وظیفه از طریق میانجیگری تبادل رهبر و اعضا و مرحله دوم تعدیل برونگرایی وجود دارد. بنابراین نتایج نشان داد که مدل 5 عامل(رهبری خیرخواهانه، تبادل اعضای رهبر برونگرایی، فرد محور رفتار شهروندی بین فردی و وظیفه محور رفتار شهروندی بین فردی) از برازش خوبی برخوردار است.
افیونانیا هوپ اموبی نانکو، دکتر تانتیوا (2021) در پژوهشی یا عنوان (غنی سازی شغل و رضایت کارکنان موسسات سوم دولتی ریورز) توسط گروه اداری و مدیریت اطلاعات، دانشکده علوم مدیریت، ایالت ریورزدر دانشگاه پورت هارکورت، نیجریه انجام شد. جامعه هدف این مطالعه کلیه کارکنان دانشگاهی چهار (4) مؤسسه عالی دولتی ریورز را در بر می‌گیرد. یافته های این مطالعه تایید کرد که بین غنی سازی شغل و رضایت کارکنان در موسسات عالی دولتی ریورز رابطه معناداری وجود دارد. این مطالعه توصیه می‌کند که مدیران منابع انسانی در موسسات عالی باید نقشی فعال با مشاغلی که هویت وظیفه ای دارند در آینده داشته باشند و از رویکرد روانشناختی برای طراحی شغل استفاده کنند تا زمانی که آنها با ارائه توضیحات شغلی، جنبه هایی را در یک کار مشخص در نظر می‌گیرند که می‌تواند انگیزه کارگران را ایجاد کند.

 


قسمتی از منابع
اصغری نژاد, سیمین, سلیمی, سمانه. (1400). بررسی تأثیر ارزیابی عملکرد بر بهبود عملکرد شغلی با نقش میانجی توانمندسازی معلمان ابتدایی. نوآوری های مدیریت آموزشی, 16(4), 28-40
ابیلی, خدایار, رومیانی, یونس, صحرائی بیرانوند, مهدی. (1394). تأثیر تسهیم دانش بر چابکی سازمانی کارکنان آموزشی و پژوهشی با نقش میانجی هوش سازمانی (مورد: دانشگاه علوم پزشکی تهران). مدیریت بهداشت و درمان, 6(3), 55-65.
ادیب، یوسف؛ فتحی آذر، اسکندر؛ عارف نژاد، سعید (1392). هویت حرفه ای دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی. پژوهش در تربیت معلم، 1(1 ،)167-147.
تقوایی یزدی, مریم, حسینی طبقدهی, لیلا. (1401). نقش میانجی خودکارآمدی خلاق در رابطه بین هوش اجتماعی و خود نظم جویی شناختی هیجان دانش آموز‎ان. پژوهش های روانشناسی اجتماعی, 12(45), 27-44.
پناهی, زهرا, مومنی, زهرا, صالحی, کیوان. (1397). بازنمایی علل کاهش انگیزه شغلی معلمان در انجام فعالیت‌های حرفه‌ای:یک مطالعه پدیدارشناختی. مطالعات سیاست گذاری تربیت معلم, 2(1), 71-107.
جاسمی, خدیجه. (1398). بررسی نقش جهت گیری هدف بر خودکارآمدی خلاق دانش آموزان پایه ششم ابتدایی. رویکردی نو در علوم تربیتی, 1(2), 48-52.
جلیلیان سهیلا، نجاتی وجیهه، عظیم پور احسان. (1401)، نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان‌شناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان. نشریه پژوهش‌های تربیتی ۱۴۰۱; ۱۰ (۴۴) :۱۳۰-۱۶۱
جلیل نژاد انویق، ی (1399). بررسی تأثیر رهبری خیرخواه بر رفتار شهروندی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی پاسخگویی سازمانی در میان دبیران دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 (مطالعه موردی دبیران اداره آموزش و پرورش نازلو)، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه ارومیه.
جلیل نژ اد انویق, یوسف, قلاوندی, حسن. (1401). بررسی تأثیر رهبری خیرخواه بر رفتار شهروندی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی پاسخگویی سازمانی. رهبری آموزشی کاربردی, 3(1), 85-98
جنکینز، ریچارد (1392). هویت اجتماعی، ترجمه : تورج احمدی، تهران: انتشارات شیرازه.
حسنوند، رضوان، (1400)،رابطه خودکارآمدی خلاق معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان،سومین کنفرانس بین المللی علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره، آموزش و پژوهش،تهران
خالقدادی, سعید, باقری مجد, روح اله. (1399). توسعه هویت حرفه‌ای حلقه میانجی‌ ارتباط رهبری تحولی بر نوآوری آموزش عالی. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی, 10(2), 123-150.
دهقانی, یوسف, افشین, سید علی, سادات حسینی, فریده, سعیدی, مهری. (1398). نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت با انگیزش پیشرفت. روان شناسی مدرسه و آموزشگاه, 8(2), 22-42.

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

1 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643