مقاله و مبانی نظری تعاریف ،تایخچه ،مدلها و نظریه های کیفیت زندگی ,

menuordersearch
academixfile.ir
قبلی
بعدی

مقاله و مبانی نظری تعاریف ،تایخچه ،مدلها و نظریه های کیفیت زندگی

(0)
(0)

مبانی نظری

مقاله و مبانی نظری تعاریف ،تایخچه ،مدلها و نظریه های کیفیت زندگی
رنگ و مدل کالا
مبانی نظری
تعداد
+
_
عدد
19,000 تومان
19,000 تومان
موجود

توضیحات

مطالعات نظری و سوابق پژوهشی تعاریف ،تایخچه ،مدلها و نظریه های کیفیت زندگی

در قالب word و در 73 صفحه و قابل ویرایش

 

فهرست مطالب

مقدمه    23
کیفیت زندگی    23
تعاریف کیفیت زندگی    23
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی نسبی    27
هویت و کیفیت زندگی    28
کیفیت زندگی کاری    28
تاریخچه کیفیت زندگی کاری    28
تعاریف کیفیت زندگی    31
فضای مفهومی کیفیت زندگی    34
ماهیت هوش    38
انواع هوش    39
هیجان و اجزاء آن    40
مدل های هوش هیجانی    42
مدل های هوش هیجانی    46
مدل بار-آن    49
مدل دانیل گلمن    50
هوش هيجاني    51
درآمدي بر هوش هيجاني    51
تاریخچه کیفیت زندگی    54
عوامل موثر بر کیفیت زندگی    56
ویژگی های کیفیت زندگی    57
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی نسبی    59
تحقیقات داخلی    60
تحقیقات خارجی    78
خلاصه نتایج تحقیقات    85

منابع

 

 

 

 

مقدمه
در این فصل، اطلاعات و مبانی نظری موضوع مورد تحقیق، در ارتباط با هوش هیجانی و کیفیت زندگی مورد بررسی قرار میگیرد. سپس، به نتایج تحقیقات و مطالعات خارجی و داخلی، در رابطه با موضوع تحقیق پرداخته خواهد شد.

کیفیت زندگی
تعاریف کیفیت زندگی
کیفیت زندگی انسان یک مسئله اخلاقی پیچیده است و تعریف واضح و روشن برای آن امری دشوار است.کیفیت زندگی معیار و اندازه گیری بهترین انرژی یا نیرو در فرد است که این نیرو برای سازگاری موفقیت آمیزبا چالشهای موجود در دنیای واقعی است. کلمه کیفیت از لغت لاتین به معنی((چیزی و چه))استخراج شده است ومعنای تحت اللفظی کیفیت زندگی((چگونه زندگی کردن))است و در برگیرنده تفاوت های منحصر به فرد برای هر فرد بوده و با دیگران متفاوت است، دارد.کیفیت زندگی تجسم تجارب زندگی از لحظه لحظه آن است.کیفیت زندگی یک فرایند منطقی و مفهوم استوار بر پایه فرهنگ و به عبارتی خلاصه از ارزشها، عقاید، سمبلها و تجارب شکل گرفته آن فرهنگ است و راهی برای شناخت و فهم (پورکاخکی،1384).
سازمان جهانی بهداشت (1993) کیفیت زندگی را پندارهای فرد از وضعیت زندگی خود با توجه به محتوای فرهنگی و ارزش سیستمی که در آن زندگی میکند، در رابطه با اهداف، استانداردها و اولویت های مورد نظر و نگرانی های آنها میداند (نادری،1391، 15).
در فرهنگ و سنت چین نیز مفهوم کیفیت زندگی در هنر، ادبیات، فلسفه و طب سنتی ریشه دارد و به اعتقاد آنها برای زندگی دو دوره اساسی یین و یانگ وجود دارد که می‌تواند زندگی پرباری را بسازد و طیف وسیعی را از خوبی تا بدی در بر گیرد. بر مبنای این افکار سنتی اگر یین و یانگ در حال تعادل باشند، کیفیت زندگی برقرار می‌گردد (همان منبع).
پیون کیفیت زندگی را محیطی که مردم در آن زندگی میکنند مثل آلودگی و کیفیت مسکن می‌داند و همچنین به برخی از صفات ویژگی های خود مردم مثل سلامت و میزان تحصیلات اشاره میکند (رضوانی و همکاران،1387).
فرانس (1996)با بررسی مقالات و مطالعات انجام شده در ارتباط با کیفیت زندگی به لحاظ مفهومی کاربرد این اصطلاح را در شش حوزه دسته بندی کردند که در ذیل به عناصر موثر مربوط به هر کدام آورده شده است:

حوزه کاربرد مفهوم
عناصر موثر در مفهوم سازی
 
زندگی عادی: توان تامین نیازهای اساسی و حفظ سلامتی/تمرکز بر توانایی های کارکردی.
 
مطلوبیت زندگی: توانایی فرد به منظور ایجاد یک زندگی مفید اجتماعی/ایفای نقش موثر در جامعه/برخورداری از موفقیت مناسب شغلی.
 
شادکامی: تعامل میان احساس هیجان و افسردگی/متاثر از عوامل درونی و بیرونی/موقتی و کوتاه مدت.
 
رضایت از زندگی: ارزیابی مثبت فرد از کیفیت زندگی خود/معطوف به توانایی های شخصی/رضایتمندی در زمینه های مختلف مانند عشق،ازدواج.
 
دستیابی به اهداف شخصی: توان فرد در دستیابی به اهداف/رصایت شخصی،خودباوری،رضایتمندی در هنگام مقایسه با دیگران/حداقل شکاف میان موفقیت واقعی و انتظارات خود.
 
استعدادهای ذاتی: توانایی ها و استعدادهای فیزیکی و ذهنی بالفعل و بالقوه فرد به طور فطری (غفاری،امیدی،1388).
بر اساس واحد تحقیقات دانشگاه تورنتو کانادا در سال 1994 کیفیت زندگی وضعیتی است که یک فرد از امکانات مهم موجود در زندگیش برخوردار شده و لذت میبرد. این امکانات از فرصت ها و محدودیت های فرد در زندگی ناشی شده و در تعامل عوامل فردی و محیطی منعکس می‌شود (همان منبع). مطابق تعریف مدرسه خدمات اجتماعی دانشگاه اوکلا هامای امریکا، کیفیت زندگی از قلمروهای زندگی حاصل می‌شود.این قلمروها شامل خانواده، شغل، سرپناه، جامه، سلامتی، تعلیم و تربیت، باورها و معنویات است (حریرچی و همکاران، 1388).
جوانا هاج (1994) از نظریه پردازان، با تاکید بر خصلت و هویت فردی و اجتماعی انسان و ارزشهای فردی و اجتماعی، کیفیت زندگی را به لحاظ فلسفی نتیجه ستیز میان مطلوبیت گرایی و اگزیستانسیالیسم می‌داند و آمارتیا سن از منظر نقد قاعده ((بیشترین فایده برای بیشترین افراد)) که اساس نظریه مطلوبیت گرایی است، کیفیت زندگی را با قابلیت های کارکردی افراد مرتبط می‌داند و بر این باور است که بدون برخورداری از قابلیت هایی چون سلامت، روابط اجتماعی،عزت نفس و مشارکت در امور مختلف انسان نمی‌تواند از مزایا و منافعی که قاعده مذکور آنها را بدیهی می‌شمارد، بهرهمند شوند (غفاری،امیدی،1388).
بوند (1973) اصطلاح کیفیت زندگی را درجه ای از رضایت یا نارضایتی ای تعریف می‌کند که افراد در ابعاد مختلف زندگیشان آنرا احساس می‌کنند.یا به شکل ساده تر، کیفیت زندگی، تدارک شرایط لازم برای شادی و رضایت است (بوند،کورنر،1947).
لیو (1976)سه رویکرد را در بررسی مفهوم کیفیت زندگی ارایه می‌دهد:1-تعریف کیفیت زندگی بر اساس عناصر تشکیل دهنده آن مانند شادکامی، رضایتمندی، ثروت و ...2-تعریف کیفیت زندگی از طریق بکارگیری شاخص های عینی و ذهنی اجتماعی مانند تولید ناخالص داخلی، بهداشت، شاخص رفاه و...
3-تعریف کیفیت زندگی بر اساس تعیین متغیرها یا عوامل موثر بر کیفیت زندگی و توجه به زمینه ها و شرایطی که در آن، سطح کیفیت زندگی تعیین می‌شود (غفاری، 1388).
کاتر(1985) نیز کیفیت زندگی را به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می‌کند که نیازها، خواست ها، ترجیحات سبک زندگی و سایر عوامل ملموس و غیر ملموس را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تاثیر دارند، در بر می‌گیرد(غفاری، 1388).
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی نسبی
شاید همه روی این موضوع توافق داشته باشیم که کیفیت زندگی بالا از کیفیت زندگی پایین بهتر است اما این موضوع برای ارزیابی کیفیت زندگی در فرهنگ های مختلف ممکن است تا حدی نامناسب باشد. برای نمونه اکثر مردم اروپا به زندگی قبایل هندی یا آفریقایی که با شکار روزگار می‌گذرانند و از زندگی انتظارات پایینی دارند، غبطه می‌خورند.
یک راه حل ساده برای تعریف کیفیت زندگی بالا و پایین می‌تواند استفاده از رویکرد فردی برای تعریف آن باشد. به این معنی که قضاوت شخصی افراد به عنوان معیار بالا و پایین بودن کیفیت زندگی در نظر گرفته شود. اما باید به این نکته توجه کرد که ممکن است در یک گروه، قضاوت های شخصی تک تک افراد همان رای اکثریت گروه شود ولی در گروه مشابه نظرات شخصی هر یک از افراد متفاوت باشد. اگر درک مان را از مفهوم کیفیت زندگی به مجموع تجارب افراد کاهش دهیم، تنها به بخش کوچکی از اهداف خود در ارتباط با تحقیقات کیفیت زندگی دست پیدا کرده ایم. اما چه زمانی کیفیت زندگی را به عنوان مفهومی نسبی در نظر می‌گیریم؟ انتظارات مختلف افراد از زندگی تنها بخشی از کیفیت زندگی‌ آنها را تشکیل می‌دهد. کیفیت زندگی برآیندی از محرومیت نسبی ناشی از تخصیص ناکافی منابع اقتصادی و اجتماعی تعریف شده است (بوند، کورنر، 1389).

هویت و کیفیت زندگی
کلید درک کیفیت زندگی و ارزیابی فرد از کیفیت زندگی خویش، به طور معنا داری تحت تاثیر احساسی است که فرد نسبت به خود دارد. در واقع کسانی که احساس مثبتی نسبت به خود دارند، ارزیابی مثبتی نیز از زندگی خود ارایه می‌دهند (بوند، کورنر، 1389، 119).
اندرو و ویتی (1976) در تحلیل معیارهای اجتماعی سلامت بیان می‌کنند که اختلاف اندکی در مباحث طرفداران و معتقدین معیارهای عینی و ذهنی وجود دارد. زیرا تا اندازه ای همه ارزیابی های انسان ذهنی است. ترجیح ما برای تعیین کیفیت زندگی افراد، تجارب فردی آن هاست، در واقع احساس افراد از خودشان برای ما مهم است. همچنین به این موضوع اعتقاد راسخ داریم که نمی‌توان کیفیت زندگی را تنها بر اساس خود و جدا از جهان اجتماعی افراد در نظر گرفت. بعد عینی و دیگر عوامل ساختاری هستند که محتوا و مقدمات کیفیت زندگی افراد را فراهم می‌آورند (بوند، کورنر، 1389).

کیفیت زندگی کاری
تاریخچه کیفیت زندگی کاری
شروع بحث کیفیت زندگی کاری و خاستگاه اولیه آن از اروپا بوده و پروژههای مربوط به بهبود کیفیت زندگی کاری ابتدا در اروپا و طی دهه1950 ابداع شد، این پدیده طی دهه 1960 به آمریکا رسید، آمریکاییها با پیچیدهتر کردن آن و استفاده از شیوههای متنوع آن را رونق دادند. با این حال ضمن اینکه طی این سال ها همواره موضوع کیفیت زندگی کاری مورد توجه سازمانها قرار داشت، مسائل اقتصادی و بحرانهای منابع انسانی که طی دهه 1980 گریبانگیر کشورهای صنعتی شد، باعث اهمیت یافتن و توجه فوق العاده به برنامه های کیفیت زندگی کاری گردید (کامینگر، 1998).
اصطلاح کیفیت زندگی کاری در سال های اخیر رواج زیادی داشته است. اما در مورد معنای این اصطلاح توافق کمی وجود دارد، در عین حال میتوان گفت حداقل دو استفاده شایع از آن وجود دارد: اول اینکه کیفیت زندگی کاری اشاره به مجموعهای از نتایج برای کارکنان نظیر رضایتمندی شغلی، فرصتهای رشد، مسائل روانشناختی، امنیت شغلی، روابط انسانی کارفرما، کارکنان و میزان پایین بودن حوادث دارد.دوم، کیفیت زندگی کاری همچنین به مجموعهای از کارها یا عملکردهای سازمانی نظیر مدیریت مشارکتی، غنی سازی شغلی و شرایط کاری مطمئن اشاره دارد. در این رابطه برنامههای کیفیت زندگی کاری ممکن است به عنوان راهبرد مدیریت منابع انسانی شامل عملکردهای کیفیت زندگی کاری و بهبود برنامههای کیفیت زندگی کاری و بهبود کارآیی و بهره وری سازمانی در نظر گرفته شود (حسینی و همکاران، 1388).

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

whatsuptelegrammailpinterest
logo

استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643