مبانی نظری و سوابق پژوهشی مفاهیم و عناصر خوشه های صنعتی (فصل دوم)
در قالب word , در 93 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
1-2 مقدمه 32
2-2 خوشه های صنعتی 32
1-2-2 تعاریف و مفاهیم خوشه 33
2-2-2 خوشه هاي صنعتی و عناصر تشکیل دهنده آن 38
1-2-2-2 عوامل فضایی و مکانی 41
2-2-2-2 عوامل فرهنگی و اجتماعی 42
3-2-2-2 عوامل سازمانی و اقتصادی 44
4-2-2-2 عوامل سیاستگذاری و نهادی 44
3-2-2 ویژگی مشترک خوشه ها 45
3-2 رهیافت های نظری و تحلیلی توسعه منطقه ای خوشه گرا 46
4-2 ویژگی های خوشه های صنعتی اثرگذار بر فرایندیادگیری، نوآوری و توسعه منطقه ای 48
1-4-2روابط عمودی وافقی بین بنگاهی 49
2-4-2 همکاری و رقابت بین بنگاهی 50
3-4-2 محیط های نهادی 52
4-4-2 بازار نیروی کار محلی 54
5-2 خوشه های صنعتی در کشورهای کمتر توسعه یافته 55
1-5-2 محیط اجتماعی کشورهای کمتر توسعه یافته 56
6-2 چرخه حیات خوشه 58
7-2 خوشه ها و نوآوری 60
8-2 انواع خوشه های صنعتی 61
1-8-2- خوشه اولیه یا نوپا 63
2-8-2 خوشه های یکپارچه و برقرار 64
3-8-2 خوشه های بالغ 64
9-2 شاخص های توسعه خوشه های صنعتی: 65
1-9-2 مرور مدل ها و شاخص های مطرح شده 65
2-9-2 معرفی مولفه های مطرح شده در پژوهش 76
منابع
13-1 پیشینه تحقیق
بر اساس تعریف پورتر (2001) خوشه ها در واقع، همان تراکم جغرافیایی شرکتهاي به هم مرتبط، عرضه کنندگان تخصصی، ارائه کنندگان خدمات، بنگاه هاي صنایع مرتبط و نهادهاي همکار (از قبیل دانشگاهها، مؤسسات استاندارد وانجمن هاي تجاري) در حوزه هاي خاصی است که علاوه بر رقابت، با یکدیگر همکاری نیز میکنند. مفهوم خوشه در تعریفی که آلتنبرگ و اشتامر ارائه میکنند به این معناست که خوشه مجموعه ای نسبتاً بزرگ از بنگاه هاست که در محدوده مکانی خاصی قرار دارند، پیشینه تخصصی مشخصی دارند و در آن خوشه، تجارب بین بنگاهی و تخصص بنگاه ها چشم گیر است. در واقع خوشه های صنعتی شبکه ای محلی از بنگاه های کوچک و متوسط است که در مجموع یک بنگاه بزرگ نوآور را پدید میآورد اما تفاوت این بنگاه بزرگ نوآور با سایر بنگاههای بزرگ در این است که این بنگاه بزرگ، فاقد ساختار سلسله مراتبی است .Bell & Albu,1999))
الگوى الماس پورتر ( 1990 ) بعنوان يک الگو پايه در تحليل رقابت پذيرى يک صنعت بومى، يکي از چند الگوى محدود در تحقيقات تجارت بين الملل است که نشان مي دهد رقابت ملي در سطح صنعتي معين، شامل چه مواردي است. پورتر در اين الگو، رقابت پذيري را حاصل تعامل و برهم کنش چهار عامل اصلي مي داند:
1.عوامل دروني،2. شرايط تقاضاي داخلي، 3.صنايع مرتبط و حمايت کننده، 4.راهبردي و ساختار و رقابت شرکت
مهمترین ویژگی خوشه ها که همانا کارایی جمعی است مشروط به ایجاد شرایط زیر است:
شکل گیری پیوندهای پیشین و پسین در بین شرکتهای درون خوشه.
تبادل قوی اطلاعات بین شرکتها، نهادها و افراد در درون خوشه ها، که محیطی خلاق پدید میآورد.
وجود شبکه های تجاری و پیوند تجاری کارامد با بازارهای بزرگ و دوردست.
وجود زیرساخت های متنوع نهادی که پشتیبان فعالیت های خاص در خوشه ها هستند.
شکل گیری هویت اجتماعی – فرهنگی که در بردارنده ارزش های مشترک است و قرار گرفتن نقش آفرینان محلی در محیط محلی که اعتماد متقابل را تسهیل میکند.
وجود تحریم های موثر علیه واحدهایی که برای توافقات جمعی ارزشی قایل نیستند( اشتیمز 1381).
رابلوتی ناحیه صنعتی را با در نظر گرفتن چهار عنصر کلیدی تعریف کرده است:
1. خوشه ای از بنگاه ها که عمدتاً متوسط و کوچک هستند و از حیث مکانی تمرکز یافته و از نظر بخشی تخصص یافته اند.(عوامل فضایی مکانی)
2. پیشینه قوی اجتماعی و فرهنگی که نسبتاً همگون است و عاملان اقتصادی را به هم پیوند میدهد. این پیشینه باعث ایجاد کد رفتاری میگردد که مقبولیتی عمومی و گسترده دارد و اغلب صنفی بوده و در برخی موارد آشکار است.(عوامل فرهنگی اجتماعی)
3. مجموعه ای از پیوندهای رو به عقب، افقی و روابط بازار کار که مبتنی بر مبادلات بازاری و غیر بازاری کالا، خدمات، اطلاعات و افراد هستند.(عوامل اقتصادی و سازمانی)
4. شبکه ای از نهادهای محلی خصوصی و دولتی که عاملان اقتصادی خوشه ها را پشتیبانی مس کنند.( عوامل سیاستگذاری و نهادی)
بانیاسکو 1988 و تریجیلا 1948 طی مطالعات خود تاثیرات مثبت موقعیت فضایی(مکانی) شامل قیمت پایین زمینو نیروی کار،هماهنگی مطلوب بین بانکهای محلی و صنعت، انسجام اجتماعی و پیشینه فرهنگی مشترک را از عوامل مهم در ایجاد خوشه صنعتی عنوان نموده اند. مطالعات آنها در ادبیات تحقیق ایتالیای سوم مورد تایید و تاکید قرار گرفت (پایک، 1996).
اسفووزی طی تحقیقی به این نتیجه رسید که خوشه های صنعتی به عنوان ماهیت مکانی اجتماعی مطرح هستند.بنابراین مکان در این سیستم مطرح است و به عنوان عاملی که شبکه روابط محلی شکل گرفته بین عاملان اقتصادی را پیچیده تر میکند، مطرح میشود. علاوه بر این، مجاورت جغرافیایی در خوشه های صنعتی همواره با تخصص یافتگی بخشی در ارتباط است. به گونه ای که خوشه شرکت های مربوط به یک صنعت خاص و مجموعه صنایع و خدمات وابسته آنها در منطقه ای که از نظر مکانی محدود است واقع شود.(Sforz,1990)
در تحقیقات جداگانه ای که توسط کارییو و همکاران انجام گرفت اثیات گردید که حس اعتماد اغلب به عنوان عامل اصلی در روابط تجاری و تبیین و توضیح رفتار همکاری در ناحیه های صنعتی مطرح میشود. با این تحقیق بحث خوشه های صنعتی وارد دنیای جدیدی که اجتماع حرف اول را در آن میزند، میشود.(Karaev et all,2007)
سون و همکاران (2009) نیروهای پیش برنده برای رشد و توسعه خوشه های صنعتی را مورد مطالعه قرار داده و جهت انتخاب بهترین سیاست برای توسعه خوشه های صنعتی، روش رتبه بندی سیاست های توسعه اس با استفاده از AHP فازی را به کار بردند. بنابراین درمطالعات این محققین، نیروهای پیشران توسعه خوشه، به عنوان شاخص های تصمیم و سیاست های توسعه خوشه به نیروهای پیشران توسعه خوشه در این مطالعات عبارت بودند از :
1) شرایط عوامل، 2) شرایط تقاضای محلی، 3) صنایع مرتبط و پشتیبان، 4) ساختار، استراتژی و هم چشمی شرکت ها، 5)پشتیبانی دولت، 6)فرهنگ
سیاست های توسعه خوشه نیز به 5 نوع تقسیم میگردند : 1) سیاست واسطه گری، 2)سیاست جانب تقاضا، 3) سیاست آموزش ؛ 4) سیاست ارتقای پیوند های بین المللی، 5) سیاست چارچوب گسترش دهنده.
مالایوسکات و اویکاس (2010) ارتباط بین سطح یا درجه توسعه یافتگی خوشه و رقابت پذیری را مورد مطالعه قرار دادند. این محققین بیان میدارند که مرحله رشد و توسعه خوشه ها، تاثیر افزونگی بر سازمان ها و در نتیجه بر توانایی رقابتی آنها دارند. به عبارت دیگر، سطح بالاتر توسعه خوشه، منجر به افزایش مزیت های رقابتی آن میشود. آنها نتایج مطالعات خود را بدین صورت طبقه بندی نموده اند:
الف) اثر خوشه بر رقابت پذیری بخش های کسب و کار و شرکت ها حداقل سه بعد دارد: کارآفرینی، بهره وری و نوآوری.
ب) درجه رقابت پذیری به پویای های چرخه حیات وابسته است. رقابت پذیری با توسعه خوشه، افزایش و یا افول خوشه کاهش مییابد.
ج) رقابت پذیری دارای دو بعد است: عوامل و مشخص کننده ها
گاگنه و همکاران (2010) توسعه و تکامل خوشه ها را مورد توجه قرار داده و در مطالعات خود عوامل توسعه را بررسی نموده اند.شایان ذکر است که موضوع پژوهش نویسندگان، به طور مشخص خوشه های تکنولوژی است. آنان نتیجه گیری نموده اند که سرعت توسعه و شکل گیری خوشه تحت تاثیر عوامل درون زا و برون زا است. محققین، عوامل توسعه خوشه را زیر چهار گروه با عناوین سرمایه انسانی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فیزیکی دسته بندی نموده اند.et all, 2010) Gagné)
الف) سرمایه انسانی: نیروی کار ماهر، تکنولوزی نوآورانه و انتقال تکنولوژی
ب) سرمایه مالی: حمایت دولتی، هزینه های تحقیق و توسعه و خدمات پشتیبان کسب و کار
ج) سرمایه اجتماعی: شبکه سازی، منبع دانش بیرونی، رهبری، تسهیل کننده ارتباطات و نام تجاری خوشه
د) سرمایه فیزیکی: مهارت آموزی تخصصی و زیرساخت های آموزشی
عزیز و نورهاشیم (2008) با مطالعه ادبیات موضوع، مدل هرم عملکرد خوشه را ارائه کردند که شامل عوامل زیر است:
1. عملکرد خوشه: این مفهوم شامل نوآوری ایجاد شده به وسیله نقش آفرینان خوشه، میزان موفقیت در تجاری سازی کالای تولیدی و شرکت های جدید شکل گرفته در خوشه است؛
2. خلق و ذخیره دانش: یکی از دو عامل تعیین کننده سطح نوآوری در خوشه است. ذخیره دانشی در محصولات، فرآیندها، تکنولوژی ها و کارگران دانشی مستتر است؛
3. حرکت دانش: دومین عامل تعیین کننده میزان نوآوری خوشه است. تعامل، گردهم آیی، همکاری و اقدامات دیگر نقش آفرینان خوشه، سازنده حرکت دانش در یک خوشه است. انتقال دانش باعث خلق دانش جدید میشود؛
4. نقش آفرینان خوشه: در درون خوشه سازمان های گوناگونی وجود دارند. مهم ترین اثرات روی سیستم خوشه از ناحیه پنج نوع سازمان صنایع، مجامع تحقیقاتی، نهادهای مالی، دولت، و تسهیلگران خوشه است؛
5. پویایی های خوشه: خوشه ها ایستا نیستند، بلکه پویا و همیشه در حال تغییر هستند؛ مجموعه کلیدی از پویایی های خوشه )شامل مکان، تمرکز و مجاورت(، پیوندها و روابط متقابل میان نقش آفرینان، سرمایه اجتماعی، صرفه جویی های ناشی از تجمع، انبوه سازی حیاتی و نوآوری
جواد سیاهکالی مرادی(1391) در مقاله با عنوان" شناسایی و اولویت بندب خوشه های صنعتی و فناوری قابل توسعه در استان بوشهر" به شناسایی و اولویت بندی آنها پرداخته است. معیارهای بدست آمده سهولت دسترسی به مواد اولیه، تمرکز جغرافیایی، همگن بودن مواد اولیه،دسترسی به نیروی انسانی، ذینفعان گرووه تولیدی یا خدماتی، تقاضای محصولات گروه تولیدی یا خدماتی و.. است. در این تحقیق جهت اولویت بندی خوشه ها از ترکیبی از روش های AHP، تحلیل عاملی و تاکسومی استفاده شده است که تنایج بدست آمده نشان میدهد خوشه شیمیایی و پتروشیمی در مقایسه با دیگر خوشه ها دارای اولویت بیشتری است.
کامبیز طابی( 1391) در مقاله با عنوان " شناسایی و اولویت بندی راهبردهای رشد کسب و کار های کوچک و متوسط ( sme) فعال در خوشه صنعتی گز بلداجی " به شناسایی و اولویت بندی راهبردهای رشد استفاده شده توسط SME های خوشه صنعتی گز بلداجی که 74 کسب و کار فعال دارد پرداخته است. یافته ها نشان داد که راهبردهای افزایش فروشندگان، توسعه روابط عمومی و اطلاع رسانی درباره محصولات، فروش محصولات در مناطق جدید و بهبود و اصلاح محصولات کنونی بیشترین استفاده را داشته اند و راهبرد متمرکز به عنوان اولین اولویت در میان راهبردهای رشد کسب و کارهای این خوشه معرفی شد.
حبیب الله سالارزهی (1391) در مقاله با عنوان "شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رقابت پذیری کسب و کارهای خوشه صنعتی شیلات استان سیستان و بلوچستان با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای " ،خوشه صنعتی شیلات چابهار در چارچوب مدل GEM و عوامل آن که برای ارازیابی رقابت پذیری در خوشه های صنعتی به کار میرود، معرفی کرده است. عوامل موثر شامل زیرساخت،پایه و اساس ،منابع، بازار خارجی، بازارها، تامین کنندگان و صنایع مرتبط،موسسات، بازار محلی، ساختار شرکت و استراتژی رقابتی است. در نتیجه گیری بر اساس ارزیابی مدل GEM بعد پایه و اساس از نظر اهمیت رتبه 0.4582 گرفته است که به معنای اهمیت بسیار زیاد آن ،خصوصاً در زمینه زیرساخت ها است. همچنین محیط کسب و کار نیز رتبه بالای 0.2022 را کسب کرده است، که نشان دهنده اهمیت استراتژیک محیط کسب و کار در خوشه است.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643