مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی روشها و معیارهای ارزیابی متوازن (فصل دوم)
در قالب word ودر 55 صفحه و قابل ویرایش
فهرست مطالب
- مقدمه 9
2-2- ارزیابی عملکرد 11
2-2-1- معیارهای مالی سنتی ارزیابی عملکرد 13
2-2-2- مشکلات معیارهای مالی سنتی 13
2-3- روش ارزیابی متوازن. 14
2-4- چهار منظر ارزیابی متوازن 16
2-4-1- منظر مالی 16
2-4-2- منظر مشتری 17
2-4-3- منظر فرایندهای درون سازمانی 18
2-4-4- منظر یادگیری و رشد 19
2-1- ضرورت وجود ارزیابی متوازن 20
2-2- ویژگیهای عمده ارزیابی متوازن 24
2-6-1- توازن بین عوامل داخلی و خارجی 25
2-6-2- توازن بین شاخص ها و معیارهای پیشرو و کندرو 25
2-6-3- توازن بین معیارهای مالی و غیر مالی 26
2-6-4- توازن بین اهداف بخش های مختلف و اهداف کلی شرکت 27
2-6-5- توازن بین اولویت های مالی و عملیاتی 27
2-7- معیارهای ارزیابی متوازن 28
2-7-1- معیارها در منظر مالی 28
2-7-2- معیارها در منظر مشتری 29
2-7-3- معیارها در منظر فرایندهای داخلی 30
2-7-4- معیارها در منظر یادگیری و رشد 31
2-8- استراتژی و ارتباط آن با ارزیابی متوازن. 31
2-9- ارتباطات معیارهای چند گانه کارت امتیازی. 35
2-9-1- روابط علت و معلولی 35
2-9-2- محرک های عملکرد 36
2-10- سازمانهای موفق در اجرای ارزیابی متوازن 37
2-11- ایجاد ارزش برای شرکت 38
2-12- پيشينه تحقيق 40
2-12-1- پژوهشهاي خارجي 40
2-12-2- پژوهشهاي داخلي 45
منابع
2-1- مقدمه:
در دهه های اخیر حسابداری مدیریت در زمینه های گوناگون پیشرفتهای قابل توجهی داشته است. سیستم های تولیدی قابل انعطاف، سیستم های تولیدی، ایجاد سیستم های هوشمند و خبره و هوش مصنوعی، استفاده از مجموعه های فازی، ایجاد شبکه های عصبی، سیستم های نوین تولیدی و هزینه یابی از جمله سیستم ABC، سیستم کایزن، سیستم JIT، سیستم هزینه یابی معکوس، حسابداری مدیریت استراتژیکSCM)) و ارزیابی متوازن نمونه هایی از این پیشرفتها هستند.تغییرات نوین در اوضاع فعالیتهای تجاری و تولیدی سازمانها، تکنیکهای سنتی ارزیابی عملیات را با مشکل همراه ساخته است. ادبیات نوین حسابداری مدیریت بر استفاده از معیارهای غیر مالی بصورت ابزاری برای غلبه بر اشکالات نسبت داده شده به معیارهای مالی تاکید دارد و در واقع معتقد است، که معیارهای غیر مالی باید در کنار معیارهای مالی استفاده شود. بعنوان نمونه، نیون(2001) پیشنهاد مینماید، که معیارهای عملکرد مالی سنتی باید با معیارهای غیر مالی همانند معیارهایی برای بهره وری، سهم بازار، مسئولیت اجتماعی، گسترش تولیدات و
عملکرد کارکنان بصورت مکمل استفاده شود(الهیاری،1387: 27). ارزیابی شرط لازم برای مدیریت است. اگر چیزی را نتوان ارزیابی کرد، نمیتوان آنرا مدیریت کرد. کلید دستیابی به بهبود مستمر، توانایی ارزیابی هماهنگ پیوسته عملکرد فرایندهای کلیدی در شرکت است. مدیران ارشد اجرائی میدانند که سیستم ارزیابی سازمان به شدت تحت تاثیر رفتار مدیران و کارکنان است و معیارهای حسابداری مالی سنتی مانند بازده سرمایه گذاری و سود هر سهم، ممکن است درباره فعالیت های نوآور و بهبود مداوم، که نیازهای محیط رقابت امروز است، سیگنال های گمراه کننده ای به آنها بدهد. معیارهای مالی سنتی ارزیابی عملکرد، در عصر رقابت صنعتی به خوبی موثر واقع میشدند ،ولی این معیارها، با توجه به مهارت ها و توانایی هایی که امروز سازمان ها در تلاش برای دسترسی به آنها هستند، نمیتوانند موثر باشند. مدیران و پژوهشگران سعی میکردند، تا سیستم های ارزیابی عملکرد را اصلاح کنند. برخی بر « معیارهای مالی مربوط » و برخی دیگر بر بهبود « معیارهای عملیاتی » مانند زمان تولید و نرخ ضایعات تمرکز میکردند. با مشاهده و مطالعه در بسیاری از سازمان ها مشخص شده است، که مدیران تنها بر یک سری از معیارها(بدون توجه به سایر معیارها) تکیه نمیکنند و آنها خواستار بکارگیری توازن بین معیارهای مالی و همچنین عملیاتی هستند(Kaplan and Norton,1992:p.19). سیلک در سال 1998 بیان کرد که تقریباً 60 درصد از هزار شرکت فهرست فورچون در آمریکا، مفهوم ارزیابی متوازن را پذیرفته یا با آن آشنا هستند. ارزیابی متوازن، نیاز بسیاری از 1000 شرکت جزو فهرست فورچون برای ایجاد استراتژی قابل اجرا را برطرف کرده است.ارزیابی متوازن اطمینان میدهد که مقیاس های عملکرد و موضوعات استراتژیک با شاخص های مالی و غیر مالی، عملیاتی و پیشرو و کندرو، متوازن شده اند. شرکت ها به دنبال تبدیل استراتژی به فعالیت های کلیدی هستند. یک علامت مشخصه بیماری در همه شرکت ها که میتواند باعث کندی پیشرفت آنها شود، ناسازگاری استراتژیک است. این علامت مشخصه، خود را به صورت فعالیت های منفصل و غیر متجانس(ناسازگار) در شرکت نمایان میکند و این زمانی است، که مدیریت برتر اعتقاد دارد شرکت طبق یک استراتژی که هماهنگ با فعالیت های شرکت است، عمل میکند. ناسازگاری استراتژیک در اثر عدم درک صحیح استراتژی به وجود میآید. ارزیابی متوازن تلاش میکند، تا این ناسازگاری را حذف و همه اهداف را با هدف صحیح استراتژی هماهنگ کند(Nair,2004:pp.10-11).
گجراتی، حسینی نسب و الماسی(1385)به بررسی "استفاده از روش ارزیابی متوازن به عنوان پیش نیازی برای شش سیگما: در صنعت فولاد پرداختند و تاثیرات آن را بر سایر روش های مدیریتی در سازمان بررسی نمودند. همچنین به طور خلاصه بیان نمودند که روش ارزیابی متوازن، استراتژی ایجاد ارزش را توصیف کرده و استفاده از منابع را تنظیم مینماید. سپس شش سیگما استراتژی تعریف شده را با استفاده از اطلاعات و ابزارآلات بهبود فرآیند اجرا میکند. در این تحقیق با پیاده سازی روش ارزیابی متوازن، سیاست ها و اهداف سازمان و معیارهای مربوط به آن هدفها استخراج شده و در قسمت اهداف کمی، آن معیارها را به صورت کمی بررسی کرده و با استفاده از روش ارزیابی متوازن، سازمان همواره در جهت اهداف از پیش تعیین شده به پیش میرود. شرکت راک واتر که یک شرکت بین المللی خدمات مهندسی و ساختمانی متخصص در ساخت تاسیسات مهندسی است، با استفاده از ارزیابی متوازن، دیدگاه استراتژی و چهار جزء اساسی سیستم ارزیابی متوازن (مالی، مشتریان، فرآیند داخلی و رشد) را تدوین نمود. به واسطه به کارگیری فن ارزیابی متوازن، شرکت توانست رقابت شدید بین المللی را تحمل نماید، در میان رقبا فوق العاده موفق باشد، با مشتریان خود ارتباط مناسبی برقرار نماید، به تقاضای مشتریان پاسخ مناسب دهد و اهداف استراتژیک را به اقلام مالی مشهود تبدیل نماید(نمازی و رمضانی،1382: 13).
2-2- ارزیابی عملکرد
ماهیت کسب و کار با چالش ها و تغییرات سریع و مهمی روبروست، که فعالیت های اقتصادی جهان را در آغاز هزاره جدید دگرگون ساخته است. وقوع رویدادهایی مانند گسترش رقابت جهانی، پیشرفت فن آوری اطلاعات و تغییر ساختارهای سازمانی از یک سو و تلاش همه جانبه واحدهای اقتصادی برای احراز رتبه جهانی و حضور موثر در بازارهای بین المللی از سوی دیگر، ضرورت توجه به خشنودی پایدار مشتریان، بهبود مستمر فعالیت ها، استقرار نظام کیفیت فراگیر، تولید به هنگام و مدیریت بر مبنای فعالیت را اجتناب ناپذیر نموده است. لازمه حضور در چنین رقابتی، تنوع بخشی حوزه های فعالیت و بازارهای فروش است. در چنین شرایطی، واحدهای اقتصادی ناچارند به طور غیر متمرکز اداره شوند. متنوع کردن بخش های واحدهای اقتصادی، ضرورت تهیه اطلاعات مفید و به هنگام را برای ارزیابی عملکرد آنها، مشخص میسازد. ارزیابی عملکرد، زمینه ای را فراهم میسازد، که مدیران اجرایی به جای توجه بر اهداف کوتاه مدت، بر اهداف استراتژیک(راهبردی) سازمان تمرکز نمایند(خواجوی و ناظمی، 1385: 2). هر بنگاه اقتصادی برای پیاده سازی استراتژی و ارزیابی عملکرد سازمان خود، سیستم ارزیابی عملکرد استراتژیک را بوجود میآورد. سیستمهای ارزیابی عملکرد استراتژیک، اطلاعاتی را برای شرکت ها فراهم میکنند، که از طریق آن بتوانند، بالاترین توان بالقوه خود را برای دستیابی به اهداف سازمان، شناسایی و از طرف دیگر، فرایندهای مدیریتی نظیر هدف گذاری، تصمیم گیری و ارزیابی عملکرد را با اهداف راهبردی انتخاب شده، هم راستا کنند(Ittner et al,2003:p.3).
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
استان: کردستان، شهرستان : سقز
شماره تماس:: 09189763156
ایمیل : omidarzy@yahoo.com
کد پستی : 6683193643